محل تبلیغات شما

متخصص مغز و اعصاب



درمان سردرد خوشه ای

در حال حاضر راهی قطعی‌ برای درمان سردرد خوشه ای موجود نمی باشد با این حال در درمان ها می توان شدت درد و دوره‌ی سردرد را کاهش داد و از حملات بعدی پیشگیری کرد.

درد در این نوع سردرد به صورت ناگهانی شروع می‌شود و ممکن است در زمان کوتاهی درد کمتر شود یا از بین رود، در نتیجه ارزیابی و درمان سردرد خوشه ای اغلب دشوار است و به داروهای سریع‌الاثری نیاز دارد.

بعضی از داروهایی که برای دردهای حاد استفاده می شوند، می‌توانند فورا تسکین فراهم کنند. مؤثرترین روش‌های پیشگیری و درمان سردرد خوشه ای شامل موارد زیر هستند :

درمان‌های فوری

درمان‌هایی با اثر سریع که ممکن است توسط پزشک‌ و متخصص مغز و اعصاب برای شما توصیه و استفاده شود عبارتند از:

تریپتان ‌ها

تریپتان در درمان سردرد خوشه ای

برای درمان سردرد خوشه ای از شکل تزریقی داروی سوماتریپتان (ایمیترکس) که اغلب جهت درمان میگرن نیز کاربرد دارد، استفاده می شود.
بهتر است فرد برای اولین تزریق خود،تحت مراقبت های پزشکی باشد. استفاده از این دارو به‌صورت اسپری بینی نیز ممکن است در بعضی از افراد مفید باشد، اما برای اغلب افراد اثری به خوبی شکل تزریقی ندارد و مدت بیشتری طول می‌کشد تا تأثیر بگذارد. اگر مبتلا به بیماری قلبی هستید یا فشار خون بالای کنترل‌نشده دارید، استفاده از سوماتریپتان به شما توصیه نمی‌شود.

زولمیتریپتان (زومیگ)، داروی تریپتان دیگری است که به‌شکل قرص یا اسپری بینی به تسکین و درمان سردرد خوشه ای کمک می کند. این دارو گزینه‌ی مناسبی برای افرادی است که نمی‌توانند سایر اَشکال درمان‌های سریع‌الاثر را تحمل کنند.

اکسیژن

اکسیژن در درمان سردرد خوشه ای

استنشاق اکسیژن ۱۰۰ درصد خالص و به میزان حداقل ۱۲ لیتر در دقیقه، می تواند درد این سردرد را به‌طور قابل توجهی کاهش و تسکین دهد. در این روش که هم کم هزینه و هم بی‌خطر است، اثر آن در حدود ۱۵ دقیقه احساس می‌شود.

اکسیژن به طور کلی بدون عوارض جانبی و بی‌خطر است. اِشکالی که این روش دارد، حمل مخزن استوانه‌‌ای اکسیژن و تنظیم‌کننده‌ی آن با خودتان است که می‌تواند این درمان را غیرقابل‌ دسترس سازد. البته دستگاه‌های اکسیژن کوچک و قابل حمل نیز موجودند.

اُکتروتاید

شکل مصنوعی و قابل تزریق هورمون مغزی سوماتوستاتین، اُکتروتاید (سندوستاتین) است که در بعضی افراد برای درمان سردرد خوشه ای روشی موثر است.
دی‌هیدروارگوتامین
یکی از داروهای تسکین و درمان سردرد خوشه ای، فرم تزریقی دی‌هیدروارگوتامین (D.H.E. 45) است. این دارو به صورت استنشاقی (داخل بینی) هم وجود دارد و میگرانال نام دارد، ولی هنوز اثربخشی آن در درمان سردرد خوشه ای اثبات نشده است.

بی‌حس‌کننده‌های موضعی

لیدوکائین در درمان سردرد خوشه ای

جهت تسکین درد در این نوع سردرد، ازداروهای بی‌حس‌کننده‌ی موضعی مانند لیدوکائین (زایلوکائین) استفاده می توان کرد که برای این منظور، دارو باید از طریق بینی وارد شود.

درمان‌های پیشگیرانه سردرد خوشه ای

هدف از درمان پیشگیرانه برای سردرد خوشه ای، سرکوب حملات و جلوگیری از شدت‌ گرفتن آنها است.

معمولا با توجه به طول و نظم دوره‌های سردرد، نوع دارو برای درمان سردرد خوشه ای تعیین می شود. با پایان یافتن مدت موردانتظار دوره‌ی سردرد خوشه ای، به‌تدریج می توان مقدار دارو را کاهش داد، البته تحت نظر پزشک.

مسدودکننده‌های کانال کلسیم

اولین انتخاب برای پیشگیری و درمان سردرد خوشه ای، اغلب وراپامیل (کالان، ورلان و غیره) عامل مسدودکننده‌ی کانال کلسیم است. وراپامیل می‌تواند همراه با دیگر داروها استفاده شود. گاهی اوقات استفاده ی طولانی‌مدت از این دارو، برای کنترل سردرد خوشه ای مزمن مورد استفاده قرار می گیرد.

عوارض جانبی ممکن است شامل تهوع، یبوست، خستگی، افت فشار خون و تورم مچ پاها باشد.

کورتیکواستروئیدها

داروهای ضدالتهاب همچون پردنیزون، داروهای پیشگیری‌کننده‌ با اثر سریع هستند. این داروها برای اغلب افراد مبتلا به سردرد خوشه ای مؤثر واقع می‌شوند.

اگر الگوی کلی سردرد شما شامل یک دوره‌ی کوتاه سردرد و سپس یک دوره‌ی بهبودی طولانی‌مدت است و همچنین اخیرا دچار این سردرد شده‌اید، پزشک‌ شما ممکن است کورتیکواستروئیدها را برای شما تجویز کند.

با توجه به عوارض جانبی آنها مانند دیابت، بالا بردن فشار خون و آب مروارید، کورتیکواستروئیدها گزینه‌ی خوبی برای استفاده‌ی کوتاه‌مدت ممکن است باشند اما برای استفاده‌ی طولانی‌مدت مناسب نیستند.

لیتیوم کربنات

در صورت عدم توقف و درمان سردرد خوشه ای توسط این داروها، لیتیوم کربنات که دارویی برای درمان اختلال دوقطبی است، می‌تواند در پیشگیری از این سردرد مزمن مؤثر باشد.

عوارض جانبی آن شامل تشنگی، رعشه و اسهال است. با این حال پزشک‌تان می‌تواند دُز مصرفی دارو را برای شما طوری تنظیم کند که عوارض جانبی آن به کم ترین حالت برسد. در هنگام مصرف این دارو باید تحت آزمایش خون قرار بگیرید تا آسیب های جدی تری مانند آسیب کلیوی بررسی شود.

انسداد کننده (بلوک) عصب

انسداد کننده (بلوک) عصب  در درمان سردرد خوشه ای

جهت تسکین سردردهای خوشه‌ای مزمن، تزریق یک داروی بی‌حس کننده همراه با کورتیکواستروئید در پشت سر در ناحیه‌ی اطراف عصب اکسی‌پیتال کمک می‌کند.

انسداد عصب اکسی‌پیتال می تواند جهت تسکین موقت، تا زمانی که دیگر داروهای پیشگیرانه‌ی اثر بگذارند، مفید واقع شود.

ملاتونین

مطالعات نشان می‌دهد مصرف ۱۰ میلی‌گرم ملاتونین در شب میتواند در کاهش تعداد دفعات بروز سردرد خوشه ای موثر باشد.

داروهای ضدتشنج مانند توپیرامات از دیگر داروهایی هستند که برای پیشگیری از سردرد خوشه ای به‌کار می‌روند.

جراحی

در مواردی نادر پزشک برای درمان سردرد خوشه ای، به افرادی که سردردهای خوشه ای مزمن که با درمان تهاجمی تسکین نمی‌یابند دچار هستند، یا تحمل عوارض جانبی آنها را ندارند، عمل جراحی را توصیه می‌کنند.

همچنین ممکن است تحریک عصب اکسی‌پیتال در یک یا هر دو طرف سر، در رفع علائم سردرد خوشه ای مفید واقع شوند.

تحریک عمقی مغز برای سردردهای خوشه‌ای نیز روش درمانی اثبات‌نشده‌ای است برای درمان سردرد خوشه ای که به سایر درمان‌ها پاسخ نمی‌دهند. خطرات قابل‌توجهی مانند عفونت یا خونریزی مغزی به دلیل قراردادن یک الکترود در داخل مغز در این روش وجود دارد.

بعضی از روش‌های جراحی که برای درمان سردرد خوشه ای وجود دارند، به مسیرهای عصبی‌ای که مسئول درد هستند (غالبا عصب سه‌قلو که در ناحیه‌ی پشت و اطراف چشم قرار دارد‌) آسیب وارد می کنند.

به‌علت عوارض احتمالی همچون ضعف عضلانی در فک یا بی‌حسی در نواحی خاصی از سر و صورت، جراحی جهت درمان سردرد خوشه ای به‌ندرت توصیه می‌شود.

درمان‌های بالقوه برای درمان سردرد خوشه ای

تحریک عصب اکسی‌پیتال روشی است که جراح چند الکترود در پشت سر بیمار می‌کارد. سپس آنها را به دستگاهی شبیه ضربان‌ساز (ژنراتور) متصل می‌کند. پالس‌هایی برای تحریک ناحیه‌ی عصب اکسی‌پیتال از این الکترودها فرستاده می شوند که باعث مسدود شدن یا کاهش سیگنال های درد می‌شوند.

طبق مطالعات، این روش باعث کاهش درد در برخی افراد مبتلا به سردرد خوشه ای مزمن می شود.

هیپوتالاموس ناحیه‌ای در مغز است که با زمان‌بندی دوره‌های خوشه‌ای ارتباط دارد و در یک روش پزشکان یک الکترود در هیپوتالاموس می‌کارند. جراح، الکترود را به ژنراتور متصل می‌کند که در نتیجه ی این کار،ژنراتور با تغییر پالس‌های الکتریکی مغز، به کاهش درد کمک می‌کند.

تحریک عمقی مغز از طریق هیپوتالاموس ممکن است باعث تسکین و درمان سردرد خوشه‌ای مزمن و شدید در افرادی که روند درمان‌شان با دارو موفقیت‌آمیز نبوده است، شود.

تاثیر درمان‌های خانگی و سبک زندگی

خواب کافی برای جلوگیری از سردرد خوشه ای

برای پیشگیری از حمله‌ی خوشه‌ای در طول دوره‌ی خوشه‌ای، موارد زیر ممکن است کمک کننده باشند :

تنظیم ساعات خواب. با تغییر کردن الگوی خواب نرمال شما، دوره‌های سردرد خوشه ای می‌توانند شروع شوند. روال عادی خواب خود را در طول یک دوره‌ی خوشه‌ای، دنبال کنید.
محدود کردن مصرف الکل. مصرف الکل به ویژه آبجو و شراب، می تواند خیلی سریع باعث بروز سردرد در طول یک دوره شود.

درمان جایگزین

سردردهای خوشه‌ای می‌توانند بسیار دردناک و غیر قابل تحمل باشند، پس ممکن است بخواهید برای تسکین و درمان سردرد خوشه ای، درمان‌های جایگزین یا مکمل را امتحان کنید.

ملاتونین دارای اثربخشی متوسطی در درمان حمله های شبانه‌ی سردرد خوشه ای است. همچنین براساس پژوهش ها، استفاده از کپسایسین در داخل بینی ، باعث کاهش تعداد دفعات و شدت حملات سردرد خوشه ای می شود.

زندگی همراه سردرد خوشه ای

حملات سردرد های خوشه ای غیرقابل تحمل به نظر می‌رسند و زندگی با این سردرد می‌تواند ترسناک و دشوار باشد. ممکن است شما دچار اضطراب و افسردگی بر اثر حملات شوید و درنهایت می‌تواند روابط، کار و کیفیت زندگی شما را تحت تأثیر قرار دهد بنابرین به دنبال پیشگیری و درمان سردرد خوشه ای می روید.

صحبت‌کردن با درمانگر یا مشاور می‌تواند به مقابله با اثرات سردردهای خوشه ای به شما کمک ‌کند.


مروری بر سردرد خوشه ای

سردرد خوشه ای یکی از انواع سردرد ها است که علائم، علل و درمان خاص خود را دارد. اکثر افراد فکر میکنند میگرن دردناک ترین سردردی می تواند باشد که یک فرد ممکن است تجربه کند، اما در این مقاله با یکی از انواع سردرد آشنا خواهید شد که درد شدیدی را به فرد متحمل می کند، اما خوشبختانه زیاد شایع نیست. این نوع سردرد نادر و طاقت فرسا، سردرد خوشه ای نام دارد.

سردرد خوشه ای چه سردردی است؟

سردرد خوشه ای در الگوهای خوشه‌ای یا دوره ای رخ می دهد و از دردناک‌ترین انواع سردردها است. سردرد خوشه ای ممکن است با دردی شدید در اطراف یا داخل چشم در یک طرف سر، شما را از خواب در نیمه‌ی شب بیدار می‌کند.

معمولا پس از دوره های حملات مکرر که به دوره‌های خوشه‌ای معروفند و عموما از چند هفته تا چند ماه طول می‌کشند، دوره‌ی بهبودی موقت وجود دارد که در این زمان سردرد متوقف می‌شود. در طول زمان بهبودی، به مدت چند ماه و یا حتی چند سال، هیچ سردردی رخ نمی دهد.

سردرد خوشه ای سردردی نادر است و جان فرد مبتلا را تهدید نخواهد کرد. اقدامات درمانی می توانند شدت و مدت حملات سردرد خوشه ای را کم تر ‌کنند و همچنین تعداد سردردهای خوشه ای را نیز کاهش ‌دهد.

برای تشخیص و درمان این نوع سردرد به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید.

علائم سردرد خوشه ای معمولا بدون مقدمه و به سرعت آغاز می‌شود، همچنین ممکن است در ابتدا آورا Aura (اختلال در بینایی) و حالت تهوع داشته باشید.

علائم سردرد خوشه ای

علائم شایع در طول سردرد خوشه ای عبارتند از:

  • دردی شدید، معمولا اطراف یا داخل یک چشم که ممکن است به سایر قسمت‌های سر، گردن، صورت و شانه‌ها نیز گسترش یابد.
  • بی قراری
  • درد در یک طرف صورت
  • ریزش اشک شدید
  • قرمزشدن چشم در سمتی که درد وجود دارد
  • گرفتگی یا آبریزش بینی در سمتی که درد وجود دارد
  • تعریق صورت یا پیشانی
  • برافروختگی صورت یا رنگ پریدگی
  • ورم اطراف چشم در سمتی که درد وجود دارد
  • افتادگی پلک چشم
    افرادی که دچار سردرد خوشه ای هستند، برخلاف افرادی که دچار میگرن هستند، معمولا به‌ دلیل بی‌قراری، می نشینند، قدم می زنند و یا دائما خود را به عقب و جلو تکان می‌دهند. حساسیت به نور و صدا که برخی از علائم سردرد میگرنی است در سردرد خوشه ای نیز ممکن است اتفاق بیفتد.

دوره‌ی خوشه‌ای چیست وچقدر طول می‌کشد؟

دوره‌ی خوشه‌ای معمولا از ۶ تا ۱۲ هفته به طول می‌کشد. مدت و تاریخ شروع هر دوره‌ی خوشه‌ای می تواند مانند دیگر دوره‌ها باشد. دوره‌های خوشه‌ای می‌توانند به صورت فصلی مثلا هر پاییز یا بهار رخ دهند.

اغلب افراد مبتلا، سردرد خوشه ای اپیزودیک دارند. در این نوع سردرد، ممکن است یک هفته تا یک سال طول بکشد و سپس، دوره‌ی بهبودی موقتی بدون درد وجود خواهد داشت. این دوره می‌تواند تا ۱۲ ماه قبل از شروع سردرد خوشه ای بعدی ، به طول بکشد.

دوره‌ی خوشه‌ای که مزمن است ، ممکن است تا بیش از یک سال ادامه داشته باشد. همچنین ، دوره‌ی بدون درد کمتر از یک ماه می تواند به طول بیانجامد.

سردرد خوشه ای چیست

در طول یک دوره‌ی خوشه‌ای چه اتفاقاتی رخ می دهد؟

  1. سردردها اغلب هر روز و یا گاهی اوقات،چند بار در روز رخ می دهند.
  2. حمله‌ی سردرد ممکن است بین ۱۵ دقیقه تا ۳ ساعت به طول بی‌انجامد.
  3. حملات سردرد اکثر اوقات روزانه در زمانی خاص اتفاق می‌افتند.
  4. اغلب این حمله ها در شب‌ و اکثرا یک یا دو ساعت بعد از رفتن به تخت خواب اتفاق می‌افتند.
  5. پایان یافتن ناگهانی و کم شدن سرعت درد از ویژگی حملات خوشه‌ای است. اکثر افراد پس از یک حمله ی سردرد خوشه ای ، دیگر دردی ندارند با این جال دچار خستگی شدیدی می شوند.

چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟

برای رد کردن احتمال دیگر اختلالات و همچنین پیداکردن مؤثرترین راه درمانی اگر که جدیدا دچار سردردهای خوشه ای شده‌اید، به پزشک مراجعه کنید.

گاهی اوقات سردردها می‌توانند نشانه ی یک وضعیت جدی پزشکی مانند تومور مغزی یا پارگی رگ خونی (آنوریسم) باشند.

همچنین اگر سابقه‌ی سردرد دارید و یا زیاد دچار سردرد می شوید، هنگامیکه تغییری در الگوی سردرد شما پیش آمد، یا حسی جدید هنگام سردرد تجربه کردید، حتما به پزشک مراجعه کنید.

درصورت بروز هرکدام از این علائم به اورژانس مراجعه کنید:

  • سردرد شدید و ناگهانی و مانند صاعقه.
  • سردردی که همراه با آن این علائم رخ دهند؛ تهوع یا استفراغ، تب، سفتی گردن، سردرگمی ذهنی و گیجی، تشنج،
  • بی‌حسی یا اختلالات گفتاری که ممکن است نشان‌دهنده‌ی مشکلاتی ازجمله مننژیت، سکته مغزی، تومور مغزی یا آنسفالیت باشد.
  • سردردی که پس از آسیب وارد شدن به سر حتی در اثر سقوط یا ضربه‌‌ای جزئی باشد، به‌ ویژه اگر بدتر شود.
  • سردردی ناگهانی شدید و دردناک شدید که با سردردهای قبلی‌ شما متفاوت است.
  • سردردی که الگو و شدت دردش در طی چندروز تغییر کند.

علت سردرد خوشه ای چیست؟

نیتروگلیسیرین و سردرد خوشه ای

علت سردرد خوشه‌ای به طور دقیق مشخص نیست با این حال الگوهای این نوع سردرد نشان از این است که اختلال در ساعت بیولوژیک بدن ممکن است نقشی در به وجود آمدن آن داشته باشد.

سردرد خوشه ای معمولا با عوامل تحریک‌کننده از جمله غذاها، تغییرات هورمونی یا استرس برخلاف سردرد میگرنی و سردرد تنشی ارتباط ندارد. با این وجود زمانی سردرد خوشه ای شروع می‌شود، نوشیدن الکل می تواند باعث تشدید سردرد شود.

از جمله محرک‌های احتمالی می توان به داروهایی مانند نیتروگلیسرین که برای درمان بیماری قلبی کاربرد دارد، اشاره کرد.

عوامل خطرساز برای سردرد خوشه ای شامل چه مواردی هستند؟

عوامل خطر برای سردردهای خوشه‌ای عبارتند از:

جنسیت. سردردهای خوشه ای در مردان شایع تر از ن است.
سن. اکثر افرادی مبتلا به سردردهای خوشه ای ، بین ۲۰ تا ۵۰ سال سن دارند، البته این نوع سردرد در هر سنی ممکن است اتفاق بیفتد.
سیگارکشیدن. اغلب افراد مبتلا به سردردهای خوشه‌ای، سیگاری هستند. با این وجود، ترک‌ کردن سیگار معمولا تأثیری بر رفع این نوع سردرد ندارد.
مصرف الکل. اگر در معرض خطر ابتلا به سردرد خوشه ای هستید، مصرف الکل ممکن است در شروع حمله‌ی سردرد شما نقش داشته باشد.
سابقه‌ی خانوادگی. اگر اقوام درجه یک شما مانند مادر، پدر، خواهر یا برادر سردرد خوشه ای دارد، احتمال بروز این عارضه در شما افزایش می‌یابد.

تشخیص سردرد خوشه ای

ام آر آی در سردرد خوشه ای

سردرد خوشه ای، نوعی خاص از درد و الگوی حملات را دارد. تشخیص این نوع سردرد براساس توصیف شما از حمله ها مانند درد، محل و شدت سردرد و علائم مرتبط با آن که دارید، انجام می‌شود.

اینکه هر چند وقت یک ‌بار رخ می دهد و چه مدت طول می‌کشد نیز در تشخیصاین نوع سردرد، از عواملی مهم هستند. پزشک یا متخصص مغز و اعصاب، با استفاده از روش‌هایی خاص نوع و علت سردرد شما را مشخص میکند.

معاینه‌ی عصبی

معاینه‌ی عصبی می‌تواند به پزشک‌ شما کمک کند تا علائم فیزیکی سردرد خوشه ای را شناسایی کند. پزشک از روش‌هایی برای ارزیابی عملکرد مغز‌تان از جمله تست کردن حس ها، واکنش ها و اعصاب استفاده می‌کند.

آزمایش‌های تصویربرداری

اگر نتایج معاینه‌ی عصبی شما عادی نباشد یا سردردهای غیرطبیعی یا پیچیده داشته باشید ، معمولا پزشک‌ برای ردکردن احتمال سایر مشکلات و علل جدی سردرد همچون تومور یا آنوریسم مغزی، انجام آزمایشات دیگری را توصیه کند.
متداول ترین تست‌های تصویربرداری از مغز عبارتند از:

سی‌تی‌اسکن.در این روش از اشعه‌ی ایکس برای ایجاد تصاویر مقطعی دقیقی از مغز شما استفاده می‌شود.
MRI ام آر آی. در این روش از میدان مغناطیسی قوی و امواج رادیویی برای به وجود آوردن تصاویری دقیق از مغز و رگ‌های خونی شما استفاده می‌شود.


بررسی اجمالی دیستونی گردن

دیستونی گردن ، کجی گردن یا تورتیکولی ، وضعیتی دردناک است که در آن عضلات گردن شما به طور غیر ارادی منقبض شوند که در نتیجه ی آن گردن و سر شما به یک طرف می چرخد.این بیماری همچنین باعث می شود سر شما به طور غیر ارادی به جلو یا عقب خم شود.
دیستونی گردن بیشتر در افراد میانسال و اغلب در ن اتفاق می افتد. علائم معمولا به تدریج شروع می شوند و سپس به نقطه ای می رسند که به طور قابل ملاحظه ای بدتر نمی شوند.
درمان قطعی براین دیستونی گردن وجود ندارد. این اختلال گاهی بدون درمان برطرف می شود. تزریق بوتولینوم به عضلات آسیب دیده، اغلب نشانه ها و علائم دیستونی  را کاهش می دهد و همچنین جراحی در بعضی موارد می تواند مناسب باشد. این بیماری ممکن است باعث سردرد نیز شود.

علائم و نشانه های این اختلال چه هستند؟

علائم دیستونی گردن

بر اثر انقباض عضلات در دیستونی گردن، سر شما در جهات مختلف ممکن است بچرخد از جمله :

  • چرخش از سمت چانه به سمت شانه
  • چرخش از سمت گوش به طرف شانه
  • بالا رفتن سر
  • پایین آمدن سر

شایع ترین نوع چرخش در دیستونی زمانی است که چانه ی شما به سمت شانه کشیده می شود. بعضی افراد ترکیبی از چند نوع از این چرخش ها را تجربه می کنند. حرکت های ناگهانی سر هم در این اختلال ممکن است رخ دهد.
افراد مبتلا به دیستونی گردن ممکن است در ناحیه ی گردن خود دردی حس کنند که به شانه ها هم برسد. اختلال نیز می تواند باعث سردرد شود. در برخی افراد مبتلا به این بیماری ، درد باعث می شود فرد خسته و ناتوان شود.

علت ایجاد این بیماری چه می تواند باشد؟

علت دیستونی گردن

در اکثر بیماران، علت دیستونی گردن ناشناخته است. در برخی از افراد به خاطر وجود سابقه ی خانوادگی ابتلا به این بیماری، ممکن است علت ایجاد آن ژنتیک باشد.
دیستونی گردن گاهی اوقات با آسیب های سر، گردن یا شانه مرتبط است.

عوامل خطر دیستونی گردن را بشناسیم

عوامل خطر این بیماری عبارتند از :

سن. این اختلال ممکن است در هر سنی رخ دهد اما در افراد بالای 30 سال احتمال ابتلا به آن بیشتر است.
جنسیت. دیستونی گردن در ن نسبت به مردان شایع تر است.
سابقه خانوادگی. اگر عضوی از خانواده ی شما مبتلا به این بیماری باشد، احتمال ابتلا شما به دیستونی بیشتر است.

عوارض جانبی ناشی از دیستونی گردن

علل دیستونی گردن

در برخی موارد، انقباضات ناشی از این بیماری در دیگر نقاط مجاور هم پخش می شود. شایع ترین نواحی که انقباضات در آن ها رخ میدهد شامل صورت، فک، دست ها و تنه می باشد.
همچنین دیستونی گردن در افراد مبتلا به این بیماری اسپور استخوانی ایجاد می کند که باعث کاهش فضای داخل کانال نخاعی می شود. نتیجه ی این عمل، سوزن سوزن شدن، بی حسی و ضعف در دست ها، بازوها یا پاها است.


مواد غذایی مضر برای سلامت مغز کدامند؟

سلامت مغز، حافظه، سلامت عاطفی و عملکرد شناختی می توانند تحت تاثیر مواد غذایی که مصرف می کنید قرار بگیرند. برای در امان ماندن از زوال مغزی ،آایمر و سکته مغزی باید حتما به نوع غذایی که مصرف می کنید توجه داشته باشید تا سلامت مغز شما تهدید نشود. در این مقاله شما را با برخی از مواد غذایی خاص که برای سلامت مغز مضر هستند، آشنا خواهیم کرد.

آبمیوه

تاثیر آبمیوه بر سلامت مغز

اگر هنگام انتخاب نوشیدنی، به جای نوشابه، آب پرتقال را انتخاب کردید چندان هم از انتخاب خود خوشحال نباشید.
شکر می تواند باعث کاهش انعطاف پذیری شناختی و ایجاد ضعف در حافظه ی بلند مدت و کوتاه مدت شود. آب میوه هم مانند نوشابه دارای مقدار زیادی شکر است و این مقدار از شکر می تواند سلامت مغز شما را به خطر می اندازد.
بر اساس پژوهش منتشر شده در سال 2015 در مجله ی نوروساینس، موش هایی که رژیم غذایی پر از قند و چربی داشته اند، ابتلا به زوال عملکرد شناختی مغز در آن ها بسیار بیشتر بوده است. همچنین حافظه ی کوتاه مدت و بلند مدت آن ها آسیب دیده بود.
انعطاف پذیری شناختی که شامل حل مسئله در مواجهه با اطلاعات و ورودی های جدید است نیز در این موش ها کاهش یافته بود.
طی بررسی ها و پژوهش های انجام شده بر باکتری های روده ای این موش ها قبل و بعد از رژیم غذایی آن ها، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که قند و چربی باعث تغییر سیستم باکتری ها‌ی شما می شوند و علاوه بر غذا، تعامل بین غذا و تغییرات می هم بر سلامت مغز تاثیر گذار هستند و بر اثر ایجاد مشکلاتی برای مغز باید به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید.

برنج سفید

برنج سفید و سلامت مغز

شاخص گلوکز، مقدار قندی است که در بدن در واحد زمان پس از مصرف کربوهیدارت ها آزاد می شود. غذاهایی که شاخص گلوکز بالایی دارند احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش می دهند.
بعضی از کربوهیدارت ها بر ذهن تاثیر منفی دارند و سلامت مغز را نیز تهدید می کنند. طبق پژوهش های انجام شده، ن یائسه ای که میزان مصرف غذا هایی با شاخص گلوکز بالا مانند برنج سفید، کرن فلکس، نان و سیب زمینی در آن ها زیاد است، بیشتر به افسردگی مبتلا می شوند.
همچنین، افرادی که فیبر، لاکتوز، سبزیجات و میوه های غیرآبدار بیشتری مصرف میکردند احتمال ابتلا به افسردگی در آن ها کمتر بوده است.
غذاهایی با شاخص گلوکز بالا، بعد از مصرف باعث بالا رفتن ناگهانی قند خون شما می شوند که نتیجه ی آن تولید مقدار زیادی انسولین می باشد. طبق پژوهش ها، مصرف کربوهیدرات های تصفیه شده، با خستگی، نوسانات خلقی و دیگر نشانه های افسردگی مرتبط است.

غذاهای سرخ شده

غذای سرخ شده و سلامت مغز

مصرف غذاهای سرخ شده، احتمال ابتلا به بیماری هایی از جمله آایمر را افزایش می دهد.
با نگاهی به مضرات غذاهای سرخ شده متوجه می شویم که این نوع از غذاها سلامت مغز را تهدید می کنند. این نوع غذاها، باعث افزایش کلسترول و چربی ها اشباع می شوند.
چربی اشباع غذاهای سرخ شده، به سد خونی مغزی (نوعی مکانیسم جداسازی که به موا خاصی اجازه ی عبور به رگ های خونی درون مغز را نمی دهند) آسیب وارد می کنند. وقتی این سد آسیب ببیند، مواد مضر وارد رگ های خونی مغز می شوند و به مغز و سلامت مغز آسیب می زنند. همچنین این آسیب ها باعث اختلال در جذب مواد مغذی لازم برای مغز هم می شوند.
غذاهای سرخ شده سطح کلسترول خون را نیز افزایش می دهند. همین افزایش کلسترول ارتباط با بروز آایمر و زوال عقلی دارد. پروتئین هایی که از عوامل اولیه ی بروز آایمر و زوال عقل هستند از جمله پروتئین های بتا-آمیلوئید، در مغز افرادی که سطح کلسترول بد LDL بالا و کلسترول خوب HDL پایینی دارند، بیشتر است.

پنیر

پنیر و سلامت مغز

ازجمله مواد غذایی که به سلامت مغز آسیب می زنند، غذاهایی با چربی اشباع بالا هستند. پنیر و پیتزا جزو بزرگترین منابع چربی اشباع شده در رژیم غذایی هستند.
این نوع رژیم غذایی نه تنها در ارتباط با ضعف حافظه هستند، بلکه به هیپوتالاموس که تنظیم وزن بدن را بر عهده دارد نیز آسیب می زند. رژیم غذایی پرچرب باعث از بین رفتن قابلیت مغز شما در تنظیم اشتها و مقدار غذایی که می خورید، می شود در نتیجه احتمال ابتلای شما به چاقی و افزایش وزن را بالا می برد.
رژیم غذایی پرچرب علاوه بر تاثیر روی سلامت مغز، همچنین باعث التهاب نواحی دیگری نیز می شود. بر اثر التهاب شریان های شما، احتمال ابتلا به سکته مغزی زیاد می شود. ممکن است بر اثر داشتن این نوع رژیم غذایی علاوه بر حمله ی قلبی به انسداد شریان های مغزی نیز دچار شوید.

چربی های ترانس

چربی ترانس و سلامت مغز

چربی های ترانس به عملکرد و سلامت مغز و حافظه آسیب وارد می کنند.
با وجود اینکه FDA تصمیم به حذف کامل چربی های ترانس از رژیم غذایی دارد، همچنان در بسیاری از غذاها مقدار زیادی از چربی ترانس وجود دارد.
از جمله غذاهایی که حاوی مقدار زیادی ازاین نوع چربی هستند عبارتند از :

  • کره ی مارگارین جامد
  • خامه ی شیرینی و کیک
  • پیتزای یخ زده
  • خمیر منجمد
  • خامه ی قهوه
  • پاپ کورن

این نوع از چربی ها در دمای اتاق جامد هستند. از جمله نتایجی که چربی های ترانس دارند ضعیف تر شدن عملکرد شناختی و کاهش حجم مغز است که بسیار سلامت مغز را تهدید می کند. افرادی که مقدار مصرف چربی ترانس در آن ها بیشتر است، در آزمون های حافظه ضعیف تر عمل می کنند.

یک ذهن باهوش چه رژیم غذایی دارد؟

مواد غذایی برای سلامت مغز

طبق پژوهش های انجام شده، رژیمی جدید که MIND نام دارد، خطر ابتلا به آایمر و تهدیدات سلامت مغز را می تواند بین 35 تا 50 درصد بسته به رعایت کردن شما، کاهش دهد.
14 غذای اولیه توسط این رژیم به دو دسته ی سالم و ناسالم تقسیم شده است :

سالم :

  • مغز ها
  • توت ها
  • سبزیجات با برگ های سبز
  • دیگر سبزیجات
  • لوبیاها
  • ماهی
  • دانه های کامل
  • روغن زیتون
  • ماکیان

ناسالم :

  • کره و مارگارین جامد
  • گوشت قرمز
  • شیرینی
  • فست فود
  • غذاهای سرخ شده

محدود کردن چربی های اشباع و شکر برای سلامت مغز بسیار مفید است. حداقل هفته ای یک بار ماهی مصرف کنید.


سردرد و فشار خون

درد ناشی از سردرد مربوط به احساس درد و ناراحتی در ناحیه ی سر، جمجمه یا گردن است.تقریبا تمام افراد در زندگی خود حداقل یکبار دچار سردرد شده اند. برخی از سردردها گذرا و کوتاه هستند و برخی دیگر طولانی و مکرر. عواملی از جمله استرس، عفونت های سینوسی، میگرن و کم شدن آب بدن از جمله عواملی هستند که در بروز سردرد دخیل اند. گاهی اوقات سردرد می تواند ناشی از مشکلی دیگر باشد مانند فشار خون بالا. سردرد می تواند یکی از نشانه های وجود فشار خون باشد . در این مقاله بررسی رابطه ی بین سردرد و فشار خون خواهیم پرداخت.

فشار خون بالا

فشار خون بالا که به بیماری فشار خون نیز معروف است، در ایالات‌متحده از هر سه بزرگسال یک نفر را درگیر می‌کند. در ایالات متحده از هر سه بزرگسال یک نفر به این بیماری مبتلا است. این بیماری علائم جزئی دارد و گاهی هم بدون علامت است از این رو بسیاری از افراد ممکن است مبتلا به فشار خون باشند اما اطلاعی از آن نداشته باشند
فشار خون بالا می تواند خطر ابتلا به بیماری های قلبی و سکته مغزی را افزایش دهد، به همین دلیل حداقل یک بار در سال برای چک کردن به پزشک مراجعه کنید.

ارتباط فشار خون بالا با سردرد

فشار خون و سردرد

هنوز ارتباط بین فشار خون بالا و سردرد ، به طور قطع ثابت نشده است با این حال برخی از پژوهش ها نشان می دهند که هیچ ارتباطی وجود ندارد و برخی دیگر وجود یک ارتباط قوی را بین این دو نشان می دهد.
چیزی که ثابت شده این است که فشار خون بالا باعث بروز بیماری به نام پرفشاری خون بدخیم می شود.
بر اثر پرفشاری خون، فشار خون داخل جمجمه بر اثر بالا رفتن ناگهانی فشار خون، زیاد می شود. سردرد ی که بر اثر فشار خون ایجاد می شود،.شبیه به میگرن یا سردردهای دیگر نیست و درمان هایی که برای این نوع سردرد ها انجام می شود مانند مصرف آسپرین، موثر نیستند.
علاوه بر سردرد، تاری دید، درد قفسه سینه و تهوع نیز از عوارض جانبی پرفشاری خون است. اگر دچار این علائم شدید هرچه سریعتر به پزشک مراجعه کنید.

راه های درمان سردرد چیست؟

سردرد می تواند بسیار کلافه کننده باشد و بعد از اینکه درد به سراغتان می آید سریعا دنبال راهی برای تسکین فوری آن می گردید. اگر شما دچار بیماری پرفشاری خون هستیند و تحت درمان دارویی قرار دارید، خیلی مهم است که برای رفع سردردتان چه درمانی را انتخاب کنید. چک کردن برچسب روی دارو هایتان راهی مناسب برای اطمینان از انتخاب روش درمان مناسب و جلوگیری از هرگونه مشکل و اختلال است.

استفاده از مواد غذایی ضد التهابی

رژیم غذایی مناسب می تواند یکی از بهترین راه ها جهت جلوگیری از سردرد باشد. روش های طبیعی زیادی برای درمان سردرد وجود دارند و برخی مواد غذایی و اضافه کردن آن ها به رژیم غذایی تان ، نقطه ی شروع خوبی است.
التهاب یکی از دلایلی است که باعث بروز سردرد می شود و مواد غذایی ضد التهابی، موادی هستند که التهاب را در بدن شما کاهش می دهند و گردش خون شما را بهبود می بخشند. این مواد غذایی ضد التهابی شامل موارد زیر هستند :

تاثیر غلات در سردرد

مصرف غلات

مصرف غلات کامل برای بدن بسیار مفید است و همواره ایده ی خوبی می باشد. اما، اگر شما دچار سردرد های شدید می شوید، از خوردن آرد سفید اجتناب کنید. غلات کامل، سطح قتد خون را متعادل می کنند و این امر موجب کنترل میگرن نیز می شود.

روغن های ضروری

روغن های ضروری از جمله نعناع و اسطوخودوس، به آرام کردن سیستم عصبی مرکزی بسیار کمک می کند. از جمله کمک های این روغن ها، تسکین سردرد های ضربانی (احساس نبض در سر) به خصوص در مواردی که سردرد ها ناشی از استرس هستند، می باشد.

کافئین و سردرد

محدود کردن مصرف کافئین

طبق پژوهش های انجام شده، ثابت شده است که مصرف بیش از اندازه ی کافئین، سبب افزایش میزان سردرد و همچنین بالا رفتن فشار خون می شود. از این سو، توجه کردن به مقدار کافئین موجود در رژیم غذایی تان مهم است. همچنین، به خاطر ترک یا کاهش مصرف کافئین، ممکن است دچار سردرد شوید که از علائم ترک کافئین است.

درمان های بدون نیاز به نسخه

داروهایی که نیاز به نسخه ندارند از جمله آسپرین، از جمله درمان های متداول سردرد هستند. در صورت ابتلا به فشار خون بالا، فقط در حالتی می توانید از آسپرین مصرف کنید که فشار خون شما تحت کنترل باشد. علاوه بر این، مصرف آسپرین برای برخی از افراد که در معرض خطر سکته مغزی هستند، توصیه می شود.

 

سردرد

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنیم؟

اگر به طور مداون دچار سردرد می شوید، حتما جهت پیدا کردن علت و روش درمانی مناسب به پزشک مراجعه کنید. مشکلات سلامت روانی یا مشکلات گردش خون برخی از دلایل بالقوه ی سردرد های مداوم و مکرر هستند. چک کردن مداوم فشار خون و کنترل کردن آن بسیار در سلامتی مهم است. اگر فشار خون تشخیص داده نشود و تحت درمان مناسب قرار نگیرد، می تواند سبب آسیب کلیوی، بیماری های قلبی و سایر مشکلات شود.
اگر وجود پرفشاری خون در شما قبلا تشخیص داده شده باشد ، و گهگاه در قسمت سران احساس فشار شدید می کنید، حتما در اولین فرصت به پزشک مراجعه کنید. این علائم می تواند خبر از وجود بحران پرفشاری خون دهند. پس در اسرع وقت جهت ویزیت به پزشک مراجعه کنید.

چشم‌انداز

با استفاده از برنامه ی درمانی مناسب و توسط تشخیص صحیح، می توان فشار خون بالا را که همیشه موجب نگرانی است را با روش های مختلف کنترل کرد.
لازم است مانند هر وضعیت پزشکی دیگری، سردردهای مداوم و مکررتان را باید جدی بگیرید و جهت علت یابی نزد پزشک بروید. حتی اگر فکر می کنید فشار خونتان علت مستقیم در بروز سردرد شما نیست، در هر صورت باید در مورد علائمی که دارید با پزشکتان صحبت کنید. اصلاح سبک زندگی و تغییر دادن برخی از عادات ، می تواند بر فشار خون بالا و سردرد تاثیر مثبت بگذارد. یکی از راه های بهبود گردش خون و کاهش استرس، پیاده روی صبحگاهی است.
از دیگر روش ها، مصرف مقدار زیاد میوه، سبزیجات و مواد ضد التهابی است که باعث می شود از نرمال بودن فشار خونتان و طبیعی باقی ماندن آن، مطمئن شوید.
منیزیم و پتاسیم، ماده های معدنی ضرروی برای سلامت قلب هستند. برای حفظ سلامتتان و طبیعی نگه داشتن فشار خونتان، حتما داروهای تجویز شده توسط پزشک را به دقت مصرف کنید.


مغز خود را به اندازه ی بدنتان با این نکات ساده، سالم نگه دارید.

در طول زمان ما فقط عضلاتمان را از دست نمی دهیم، بلکه مغزمان نیز دچار آتروفی و تحلیل رفتگی می شود. به طور خاص توانایی ذخیره شناختی مغز شما به مرور زمان کاهش می یابد. این امر می تواند مشکلاتی را در انجام وظایف ذهنی ایجاد کند. محققان معتقدند به همان اندازه که تمرینات ورزشی به حجم عضلات شما می افزاید، با داشتن لایف استایل و سبک زندگی سالم و همچنین انجام تمرینات مغزی منظم و هدفمند، توانایی ذخیره شناختی مغز شما افزایش می یابد.

مغز سالم ؛ یک رویکرد چندگانه

محققان در یکی از مطالعات دقیق در مورد ارتباط بین شیوه زندگی و خطر ابتلا به سکته مغزی، زوال عقل یا دمانس، دریافتند افرادی که در چند نوع فعالیت سالم شرکت می کنند، خطر ابتلا به دمانس در آن ها کاهش پیدا می کند.

تقویت مغز

در این تحقیقات پنج رفتار سالم برای تقویت مغز مورد بررسی قرار گرفت :

  1. عدم مصرف سیگار
  2. BMI متناسب
  3. مصرف زیاد میوه و سبزیجات
  4. فعالیت بدنی منظم
  5. مصرف الکل کنترل شده

افرادی که پنج یا چهار مورد از این موارد را رعایت می کنند، حدود 60 درصد احتمال ابتلا به دمانس یا اختلالات ذخیره شناختی در آن ها کاهش می یابد.

رژیم غذایی کم چرب، کم کلسترول و سرشار از اکسیدان راهی برای تقویت مغز است. علاوه بر رژیم غذایی خوب، ورزش منظم نیز به سلامت عروق در نتیجه حفاظت از بافت مغز، کمک می کند. پژوهشگران بر این باورند که غیرفعال بودن مغز باعث دمانس می شود. بنابراین، فعالیت های نسبتا منفعل مانند نشستن طولانی مدت مقابل تلویزیون، در طول زمان به مغز آسیب می رساند.

10 تمرین موثر برای تقویت مغز

علاوه بر رژیم غذایی سالم و ورزش منظم، راه هایی دیگر برای تقویت و تمرین مغز نیز وجود دارد. رومه خواندن، بازی سودوکو و جدول کلمات می توانند تمرین های خوبی برای تقویت مغز باشند.

10 تمرین موثر برای تقویت مغز

از جمله تمرینات موثر عبارتند از :

  • لیست تهیه کنید. لیستی از خرید ها، کارهایی که باید انجام دهید و مواردی دیگر را تهیه و آن ها را حفظ کنید. یک یا چند ساعت بعد ببینید که کدام یک از آن موارد را می توانید به یاد آورید. این روش یکی از بهترین تمرین هاست.
  • موسیقی را فراموش نکنید. سعی کنید یک نوع ساز موسیقی یاد بگیرید. پژوهش ها نشان می دهند یادگیری چیزی جدید و پیچیده در دوره زمانی طولانی، برای تقویت ذهن بسیار کمک کننده است.
  • ماشین حساب را کنار بگذارید. حساب و کتاب ها را بدون کمک گرفتن از ماشین حساب یا کامپیوتر انجام دهید.
  • کلاس آشپزی شرکت کنید. یاد بگیرید که چگونه طعمی جدید ایجاد کنید. آشپزی کردن شامل استفاده از حواس بویایی، لامسه، بینایی و چشایی است که قسمت های مختلف مغز را درگیر می کند.
  • زبان خارجی یاد بگیرید. گوش دادن و توجه کردن باعث تحریک مغز می شود. هر اندازه لغات جدید بشنوید و یاد بگیرید، همان اندازه خطر کاهش ذخیره شناختی، کمتر و باعث تقویت مغز می شود.
  • واژه ها را تصور کنید. سعی کنید املای یک کلمه را در ذهنتان تجسم کنید .
  • نقشه ترسیم کنید. پس از بازگشت به خانه از بازدید یک مکان جدید، سعی کنید نقشه ی آن مکان یا منطقه را روی کاغذ ترسیم کنید. هربار که از یک مکان جدید بازدید می کنید، این تمرین را تکرار کنید.
  • حس چشایی خود را به چالش بکشید.  هنگام غذا خوردن، سعی کنید مواد تشکیل دهنده ی غذا از جمله ادویه جات مورد استفاده را، تشخیص دهید.
  • توانایی هماهنگی ذهن و اعضا بدن (hand-eye) را افزایش دهید. سرگرمی و ورزش هایی را دنبال کنید که مهارت های تحرکی شما را درگیر کنند. از جمله این فعالیت ها می توان به نقاشی کردن، بازی با پازل و طراحی اشاره کرد.
  • یک ورزش جدید یاد بگیرید. شروع به یادگیری ورزشی کنید که همزمان از ذهن و بدن شما در آن استفاده می شود.

میاستنی گراویس چیست؟

میاستنی گراویس با ضعف و خستگی سریع در یکی از عضلات تحت کنترل ارادی شما مشخص می شود.
میاستنی گراویس ناشی از اختلال در ارتباط طبیعی بین اعصاب و عضلات است.
هیچ درمانی برای این بیماری وجود ندارد، اما درمان ها می توانند به کاهش علائم و نشانه ها از جمله ضعف در عضلات دست یا پا، دوبینی، افتادگی پلک، اختلال در گفتار، جویدن ، بلع و تنفس کمک کنند.
اگرچه هر فردی در هر سنی می تواند دچار این اختلال شود، اما در ن بالای 40 سال و مردان بالای 60 سال رایج تر است.

عضله ای که توسط میاستنی گراویس دچار ضعف شده است به مرور زمان در اثر استفاده از آن، ضعیف تر می شود. از آنجایی که علائم هنگام استراحت بهبود می یابند، ضعف عضلات به طور ناپیوسته اتفاق می افتد. علادم این بیماری در طول زمان پیشرفت می کند و در عرض چند سال به بدترین حالت خود می رسد.
اگرچه میاستنی گراویس می تواند بر روی هرکدام از عضلاتی که به صورت ارادی آن ها را کنترل می کنید تاثیر بگذارد، با این حال برروی تعداد خاصی از عضلات بیشتر تاثیر می گذارد.

علائم بیماری میاستنی گراویس

عضلات چشم

در بیش از نیمی از افرادی که مبتلا به میاستنی گراویس هستند، علائم و نشانه هایشان شامل مشکلات چشم می شود، از جمله :

  • افتادگی یک یا هردو پلک ها (پتوز)
  • دوبینی . به صورت افقی، عمودی یا قطری (یعنی هم افقی و هم عمودی) ، یا به صورت چرخش تصویر جسم در مقایسه با دیگر اجسام می باشد.

عضلات صورت و گلو

حدود 15 درصد از افرادی که به میاستنی گراویس مبتلا هستند، اولین علائمی که در آن ها ظاهر می شود شامل تغییر در عضلات صورت و حلقشان است. این علائم عبارتند از :

  • اختلال در تکلم . صحبت کردن به صورت آرام و تودماغی می شود.
  • مشکلات بلع. خفگی در این بیماری به راحتی اتفاق می افتد در نتیجه خوردن، آشامیدن و مصرف قرص را سخت می کند. در بعضی موارد مایعاتی که مصرف می کندی از بینی شما ممکن از خارج شود.
  • اختلال در جویدن. ممکن است هنگام جویدن غذا، خصوصا غذاهای سفت مانند استیک، در نیمه ی غذا خوردن عضلات مربوط به جویدن پاره شوند.
  • محدودیت در حالت های چهره. عضلات صورت شما در طی این بیماری تحت تاثیر قرار می گیرند و حتی لبخند زدن هم ممکن است برای شما بسیار سخت شود.

عضلات گردن و دیگر اندام ها

میاستنی گراویس باعث ضعف در عضلات گردن، دست ها و پاها می شود اما این حالت اکثرا هم زمان با ضعف در دیگر عضلات مانند چشم ها، صورت و حلق همراه می شود.
این اختلال دست ها را بیشتر از پاها تحت تاثیر قرار می دهد. اگر عضلات پاهای شما درگیر شود هنگام راه رفتن دچار مشکل می شوید و به صورت کج کج ممکن است راه بروید. اگر گردن شما درگیر شود نگه داشتن سرتان دچار مشکل می شود.

کی به پزشک مراجعه کنیم؟

اگر در موارد زیر دچار مشکل شدید حتما به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید :

  • نفس کشیدن
  • بینایی
  • بلع
  • جویدن
  • راه رفتن
  • استفاده از دست ها
  • نگه داشتن سر

علت ایجاد میاستنی گراویس

علت میاستنی گراویس

آنتی بادی ها

اعصاب شما توسط رها سازی مواد شیمیایی (انتقال دهنده های عصبی یا نوروترانسمیتر ها) که دقیقا روی گیرنده های سلول های عضلانی در محل اتصال عصب-عضله قرار می گیرند، با عضلات ارتباط برقرار می کنند.
در میاستنی گراویس ، سیستم عصبی شما آنتی بادی هایی را تولید می کند که بسیاری از رسپتور های (گیرنده) عضلات برای نوروترانسمیتر استیل کولین را بلاک یا نابود می کنند. بر اثر کم شدن رسپتور ها، سیگنال های عصبی هم کمتر دریافت می شود در نتیجه باعث ضعف در عضله می شود.
آنتی بادی ها همچنین می توانند عملکرد پروتئینی به نام تیروزین کیناز را بلاک کنند. این پروتئین در تشکیل رابطه عصب-عضله نقش دارد. بر اثر بلاک شدن این پروتئین ممکن است میاستنی گراویس رخ دهد.

غده تیموس

محققان بر این باورند که غده ی تیموس، بخشی از سیستم ایمنی بدن شما که در قفسه ی سینه و بالای جناغ سینه قرار دارد، ممکن است باعث ایجاد یا تحریک تولید آنتی بادی هایی که استیل کولین را متوقف می کنند، شود.
غده ی تیموس در بزرگسالانی که سالم هستند اندازه ی کوچکی دارد. در افرادی که دچار میاستنی گراویس هستند اندازه ی این غده ی به طور غیر طبیعی بزرگ تر است.

عوامل دیگر

بعضی از افراد بر اثر عواملی دیگر به جز بلاک شدن استیل کولین یا رسپتور تیروزین کیناز، دچار میاستنی گراویس می شوند. این نوع از میاستنی گراویس به نام آنتی بادی منفی شناخته می شود. آنتی بادی هایی به نام LRP4 که بر علیه دیگر پروتئین ها فعالیت می کنند، در پیشرفت این بیماری نقش دارند.
عوامل ژنتیکی نیز ممکن است در میاستنی گراویس دخیل باشند.
بعضی از کودکان با فرم نادر و ارثی میاستنی گراویس به نام سندروم میستنیک مادرزادی ، به دنیا می آیند.
عواملی که میانستی گراویس را بدتر می کنند :

  • خستگی و کوفتگی
  • بیماری
  • استرس
  • برخی از داروها از جمله بتا بلاکر ها، کینیدین گلوات، کینیدین سولفات، کینین، فنی توئین، بعضی از داروهای بیهوشی و آنتی بیوتیک ها.

عوارض جانبی

عوارض جانبی میاستنی گراویس قابل درمان هستند، اما برخی از آن ها می توانند تهدید کننده ی زندگی باشند.

بحران میاستنیک میاستنی گراویس

بحران میاستنیک

بحران میاستنیک یک وضعیت تهدید کننده ی زندگی است و زمانی اتفاق می افتد که عضلات مسئول کنترل تنفس به قدری ضعیف می شوند که کارشان را به خوبی نمی توانند انجام دهند. درمان اورژانسی برای این وضعیت کمک مکانیکی برای تنفس است. استفاده از دارو و انجام دیالیز در کمک به این مشکل کمک کننده خواهد بود.

تومورهای تیموس

حدود 15 درصد از افراد مبتلا به میاستنی گراویس، تومور تیموس دارند. اکثر این تومورها خوش خیم هستند.

دیگر اختلالات

افراد مبتلا به میاستنی گراویس اغلب دچار این وضعیت ها می شوند :

تیروئید پرکار یا کم کار. غده ی تیروئید که در گردن وجود دارد، هورمون هایی را ترشح می کند که متابولیسم شما رو کنترل می کند.
اگر تیروئی شما کم کار باشد، ممکن است دچار افزایش وزن، ضعف و خستگی، خواب‌آلودگی، پوست خشک، خشن و سرد، عدم تحمل به سرما، کاهش تعریق و دیگر مسائل شوید. اگر تیروئید شما پرکار باشد علائمی چون کاهش وزن، افزایش خفیف فشار خون، افزایش تعریق و حساس شدن به گرما و دیگر علائم را خواهید داشت.
افراد مبتلا به میاستنی گراویس بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های خود ایمنی از جمله آرتریت روماتوئید یا لوپوس هستند.


فیبرومیالژی چیست؟

فیبرومیالژی یک نوع اختلال است که با درد گسترده عضلات اسکلتی همراه است و با آن علائمی چون خستگی، اختلال خواب، اختلال حافظه و تغییرات خلق و خو بروز پیدا می کنند. محققان معتقدند که فیبرومیالژی احساس درد را در بدن پخش می کند و تاثیر آن بر نحوه ی عملکرد مغز شما در سیگنال های درد است.
علائم گاهی اوقات بعد از ضربه ی فیزیکی، جراحی، عفونت یا استرس روانی قابل توجهی شروع می شوند. در موارد دیگر علائم در طول زمان بدون هیچ عامل تحریک کننده ای ایجاد می شوند.
شیوع فیبرومیالژی در ن بیشتر از مردان است. بسیاری از افراد مبتلا به فیبرومیالژی دارای سردردهای تنشی، اختلالات مفصلی اندومتریال TMJ ، سندروم روده تحریک پذیر، اضطراب و افسردگی هستند.
گرچه هیچ درمان قطعی برای آن وجود ندارد، با این حال انواع داروها می توانند به کنترل علائم کمک کنند. ورزش، مدیتیشن و اقداماتی برای کاهش استرس همچنین ممکن است کمک کننده باشند.

عواملی که در این بیماری دخیل هستند عبارتند از :

  • جنسیت. فیبرومیالژی در ن بیشتر از مردان تشخیص داده شده است.
  • سابقه خانوادگی. اگر فردی در خانواده ی شما دچار این بیماری باشد، احتمال ابتلای شما به  آن بیشتر می شود.
  • اختلالات دیگر. اگر شما دچار آرتروز، آرتریت روماتوئید یا لوپوس هستید، احتمال بیشتری وجود دارد که مبتلا به آن شوید.

عوارض جانبی

درد و کمبود خواب ناشی از فیبرومیالژی می تواند توانایی و عملکرد شما در محل کار و خانه را کاهش دهد. ناامیدی در برخورد با این وضعیت غالبا موجب افسردگی و اضطراب نیز می شود.

علائم فیبرومیالژی

علائم فیبرومیالژی

علائم این بیماری عبارتند از :

  • درد گسترده. درد مرتبط با این اختلال اغلب به عنوان یک درد مبهم دائمی توصیف می شود که حداقل 3ماه طول می کشد. این درد گسترده در هر دو طرف بدن و بالا و پایین کمر شما ایجاد می شود.
  • سندروم خستگی مزمن. افرادی که مبتلا به فیبرومیالژی هستند اغلب خسته و خواب آلود هستند حتی با وجود اینکه مدت زیادی بخوابند و استراحت کنند. درد اغلب در خواب اختلال ایجاد می کند و همین موضوع باعث ایجاد اختلالات دیگری همچون سندروم پای بی قرار و آپنه ی خواب می شود.
  • اختلالات شناختی. یکی از علائم این بیماری است که مه فیبرو نامیده می شود که توانایی تمرکز، توجه و تمرکز روی وظایف ذهنی را مختل می کند.

این اختلال اغلب با سایر شرایط دردناک دیگر نیز همراه می شود مانند :

  • سندروم روده تحریک پذیر
  • میگرن و دیگر انواع سردرد
  • سندروم مثانه بیش فعال
  • Temporomandibular joint disorders

علت

هنوز دلیل قطعی فیبرومیالژی مشخص نیست اما به احتمال زیادی عده ای از عوامل در ایجاد این حالت دخیل هستند از جمله :

  • ژنتیک . فیبرومیالژی معمولا ارثی است از این جهت جهش های ژنتیکی خاصی ممکن است شما را در معرض ابتلا به این اختلال قرار دهد.
  • عفونت.به نظر می رسد که بعضی از بیماری ها باعث ایجاد یا تشدید آن می شوند.
  • آسیب فیزیکی یا روحی . گاهی اوقات ممکن است این اختلال به علت آسیب های فیزیکی مانند تصادف با اتومبیل رخ دهد. استرس نیز باعث تشدید این وضعیت می شود.

چرا فیبرومیالژی باعث ایجاد درد می شود؟

محققان معتقدند تحریک عصبی مکرر باعث می شود مغز افراد مبتلا به فیبرومیالژی تغییر کند. این تغییر شامل افزایش غیر طبیعی سطح برخی از مواد شیمیایی خاص (انتقال دهنده های عصبی) در مغز است که باعث ایجاد درد می شود. همچنین به نظر می رسد که گیرنده های درد در مغز نوعی حافظه از درد را ایجاد می کنند و دچار حساسیت بیشتری می شوند، به این معنی که در برابر سیگنال های درد واکنش شدیدتری نشان می دهند.


آنژیوگرافی مغز

آنژیوگرافی مغز از کاتتر، تصویربردار با اشعه ایکس و تزریق مواد کنتراست استفاده می کند تا رگ های خونی مغز برای ناهنجاری هایی مانند آنوریسم مغز و بیماری مانند آترواسکلروز، بررسی شوند. آنژیوگرافی روشی است که دقیق‌ترین اطلاعات از عروق را تهیه ودر اختیار جراح یا متخصص مغز و اعصاب قرار می‌دهد. با توجه به این اطلاعات، متخصص می‌تواند برخی از بیماری‌ها را بدون نیاز به عمل جراحی باز، درمان کند یا در صورت نیاز به عمل ، این اطلاعات، متخصص را در انجام سریع و دقیق این امر کمک می‌کند. آنژیوگرافی مغز تصاویری بسیار دقیق و واضح را از را از رگ های خونی در اختیار قرار می دهد.

پزشک شما درمورد نحوه ی آماده سازی، از جمله هرگونه تغییرات در برنامه داروهایتان آموزش های لازم را خواهد داد. درباره ی شرایطتان با پزشک خود حتما صحبت کنید. اگر حامله هستید، اخیرا دچار بیماری شدید، داروی خاصی مصرف می کنید یا به مواد کنتراست ید دار حساسیت دارید به پزشک خود اطلاع دهید.

در حال حاضر آنژیوگرافی به منظور تشخیص، به صورت سرپائی از طریق کشاله ران یا مچ دست انجام می‌شود. ابتدا از طریق یک کاتتر که وارد فضای داخلی عروق و تا مبدأ عروق مورد بررسی هدایت می شود، ماده به ابتدای رگ مورد بررسی تزریق و سپس تصویربرداری رادیوگرافیک انجام می‌شود. عروقی که دچار اتساع، تنگی یا انسداد شده اند در تصویر کاملاً مشخص هستند.

آنژیوگرافی مغز در چه مواردی مورد استفاده قرار می گیرد؟

پزشکان از این روش برای تشخیص یا تایید ناهنجاری ها در رگ های خونی مغز استفاده می کنند از جمله :

  • آنوریسم مغزی، کیسه یه بقایایی که در شریان برا ثر ضعف دیواره ی آن به وجود آمده.
  • آترواسکلروز، تصلب شرایین.
  • ناهنجاری های عروق کرونر،انسداد رگ های خونی که مانع جریان طبیعی خون در مغز می شود.
  • واسکولیت، التهاب عروق خونی که عموما باعث تنگ شدن آن ها می شود.
  • تومور مغزی.
  • ه خون.
  • پارگی در یک شریان.
  • سکته مغزی.

آنژیوگرافی مغز در موارد زیر انجام می شود :

  • برای ارزیابی شریان های سر و گردن قبل از عمل جراحی.
  • برای ارائه اطلاعات اضافه تر در مورد ناهنجاری های دیده شده در ام آی آی MRI  یا سی تی اسکن مغز، مانند عرضه خون به تومور.
  • برای آماده شدن برای سایر درمان های پزشکی، مانند برداشتن تومور.
  • این روش همچنین می تواند برای تشخیص علت علائم زیر استفاده روش :
  • سردرد شدید
  • لکنت زبان
  • سرگیجه
  • تاری دید یا دید دوبینی
  • ضعف یا بی حسی
  • از دست دادن هماهنگی و تعادل

مراحل آمادگی قبل از آنژیوگرافی مغز چیست؟

تمام داروهایی که مصرف می کنید شامل مکمل های گیاهی، آلرژی هایی که دارید به خصوص به داروهای بیهوشی عمومی یا مواد کنتراست ید دار، باید به پزشک خود اطلاع دهید. پزشک ممکن است شما را از مصرف آسپیرین یا دارهای ضدالتهابی غیر استروئیدی تا مدتی قبل از عمل منع کند.

اگر در طی این عمل به شما آرامبخش بخواهد داده شود، تا 4 یا 8 ساعت قبل از  عمل نباید بنوشید یا غذا بخورید.

تجهیزات آنژیوگرافی مغز چگونه هستند؟

در این عمل تجهیزات اشعه ی ایکس استفاده می شود.

کاتتر یک لوله ی پلاستیکی است که بصورت عروقی استفاده می شود و بسیار نازک است. کاتتر درون عروق بزرگ قرار گرفته و در جای خود ثابت می شود و بسیار انعطاف پذیر است.

کاتتر از طریق برشی کوچک که توسط سوزن ایجاد شده، وارد شریان کشاله ران می شود. با استفاده از هدایت اشعه ایکس، بدون درد به عروق گردن که خون را به مغز می رسانند هدایت می شود.

سایر تجهیزات مورد استفاده در این روش عبارتند از :

 

آنژیوگرافی مغز چگونه کار می کند؟

اشعه ایکس از طریق اکثر اشیا از جمله بدن عبور می کند. اساس ایکس ری آنژیوگرافی  مشابه ایکس ری های معمولی است. تنها تفاوت آنژیوگرافی با ایکس ری در این است که اشعه ایکس توسط تشدیدکننده‌های تصویر و نتایج تصویر با TV camera نمایش داده می‌شود. در سیستم‌های آنژیوگرافی جدید، هر فریم از سیگنال TV آنالوگ به فریم دیجیتال تبدیل شده و در حافظه کامپیوتر ذخیره می‌شود.

 

در طول عمل و پس از انجام آنژیوگرافی مغز چه احساسی را تجربه می‌کنید؟

ممکن است در هنگام ورود سوزن به رگ‌هایتان در تزریق داخل وریدی  IVو زمان تزریق بی حسی موضعی، کمی احساس درد و سوزش داشته باشید. بیش‌تر این احساس در ناحیه برش پوست است که با بی حس کننده‌ی موضعی بی حس شده است. به علاوه ممکن است هنگامی که سوزن داخل ورید یا شریان قرار می‌گیرد، احساس فشار کنید.

اگر فرایند آنژیوگرافی مغز با آرامش انجام شود، تزریق آرام‌بخش داخل وریدی IV باعث می‌شود قبل از عمل احساس آرامش، خواب آلودگی و راحتی کنید که بستگی به میزان تاثیر بی حسی در بدنتان دارد.

ممکن است در زمان ورود کاتتر نیز کمی احساس فشار کنید که جدی نخواهد بود.

همانطور که ماده کنتراست در حال عبور از بدنتان است، ممکن است احساس گرما داشته باشید که البته به سرعت فروکش می‌کند.

ممکن است از شما خواسته شود تا کاملا بی‌حرکت بمانید تا زمانی که تصاویر  x-rayگرفته شوند.

احتمالا سخت‌ترین بخش فرایند آنژیوگرافی مغز برای شما چندین ساعت ماندن روی تخت خواهد بود.

پس از تکمیل فرایند، کاتتر توسط رادیولوژیست خارج می‌شود. برای جلوگیری از هر گونه خونریزی از محل برش، باید محل با استفاده از دستگاه بستن عروق یا با فشار دادن، بسته شود. فشار ممکن است با دست یا با استفاده از گیره‌ی مخصوص اعمال شود که عموما بسته شدن کامل ناحیه برش داده شده ده دقیقه به طول می‌انجامد. اگر رادیولوژیست بر استفاده از دستگاه بستن عروق تاکید کند، پلاگین کوچکی که به عنوان کاتتر قرار داده شده خارج می‌شود و ناحیه مورد نظر به سرعت بسته می‌شود، تا زمان لازم برای بستری ماندن شما پس از عمل کاهش یابد.

قبل از این‌که به خانه بازگردید، لازم است چند ساعت را برای بررسی نتیجه عمل در اتاق ریکاوری بمانید.

اگر کاتتر در کشاله ران قرار داده شود، در مورد مدت زمان خاصی که لازم است پایتان را صاف نگهدارید دستورالعمل‌های خاصی به شما داده می‌شود. این دستورالعمل‌ها بر مبنای تکنیک مورد استفاده در بستن محل برش متفاوت هستند. شما می‌توانید برای کاهش درد و تورم در محل ورود کاتتر از یخ استفاده کنید.

پس از عمل می‌توانید فورا رژیم غذایی معمولتان را ادامه دهید و 8 تا 12 ساعت پس از عمل نیز قادر خواهید بود فعالیت‌های معمول روزانه‌تان را انجام دهید.

در صورت احساس هرکدام از موارد زیر فورا به پزشک خود اطلاع دهید.

– ضعف یا بی‌حسی در ماهیچه‌های صورت، بازوها یا پاها

– لکنت زبان

– مشکلات بینایی

– علائم عفونت در ناحیه ورود کاتتر

– سرگیجه

– درد در قفسه سینه

– دشواری تنفس

– حساسیت پوستی

– دشواری استفاده از اندامی که برش داده شده‌اند.

چه کسی نتایج عمل را بررسی کرده و به شما اطلاع می‌دهد؟

یک رادیولوژیست، پزشکی که به طور ویژه برای نظارت و تفسیر معاینات رادیولوژی آموزش دیده، نتایج را با شما در میان خواهد گذاشت.

ممکن است نیاز به معاینات بعدی باشد. پزشک شما دلیل اصلی نیاز به معاینه دیگر را توضیح خواهد داد. گاهی به دلیل احتمال وجود اختلالات بالقوه که نیاز به بررسی بیش‌تر یا معاینه با تکنیک تصویری خاص دارند، لازم است معاینه بعدی انجام می‌شود. هم‌چنین ممکن است پیگیری معاینات برای نظارت بر تغییر اختلالات در طول زمان، ضروری باشد. گاهی این کار برای بررسی روند درمان یا تغییرات ثابت یا متغیر در طول زمان بهترین راه است.

مزایا و خطرات

مزایا

– آنژیوگرافی مغز ممکن است نیاز به انجام جراحی را از بین ببرد. و اگر پس از آنژیوگرافی هنوز جراحی لازم باشد، بهتر انجام می‌شود.

– آنژیوگرافی مغز عکس‌های دقیق، شفاف و دارای جزئیات بسیاری را از رگ‌های خونی مغز در اختیار ما قرار می‌دهد. این امر به طور ویژه در زمانی که پزشک در حال بررسی روش جراحی یا دیگر درمان‌ها باشد، بسیار مفید است.

– نتایج آنژیوگرافی مغز دقیق‌تر از دیگر روش‌های ایجاد شده توسط سونوگرافی داپلر اولتراسوند یا دیگر عکس‌برداری‌های غیرتهاجمی از رگ‌های خونی است.

– استفاده از کاتتر ترکیب تشخیص و درمان را در یک روش واحد امکان‌پذیر می‌کند.

– پس از معاینه با x- ray هیچ اشعه‌ای در بدن بیمار باقی نمی‌ماند.

– x- ray معمولا در محدوده تشخیصی معمول برای این معاینات، عوارض جانبی به دنبال ندارد.

خطرات

– همواره احتمال کمی برای ابتلا به سرطان ناشی از قرار گرفتن در معرض اشعه وجود دارد. با این حال مزیت یک تشخیص دقیق مهم‌تر از توجه به این خطر احتمالی است.

– خطر بسیار کمی در مورد واکنش آلرژیک به تزریق ماده کنتراست وجود دارد.

– اگر سابقه الرژی به ماده کنتراست x- ray داشته باشید، ممکن است رادیولوژیست شما استفاده از داروهای خاصی را برای 24 ساعت پیش از آنژیوگرافی مغز توصیه کند تا خطر واکنش آلرژیک را کاهش دهد. با این حال خطر واکنش آلرژیک ناشی از ماده کنتراست تزریق شده به یک شریان در صورتی که به رگ وارد شود، کم‌تر است.

– ن باید در صورت احتمال باردار بودن، به تکنسین x- ray یا پزشکشان اطلاع دهند.

– مادران شیرده باید برای شروع تعذیه نوزادشان با شیر، به مدت 24 ساعت پس از تزریق ماده کنتراست صبر کنند.

– خطر واکنش آلرژیک جدی به ماده کنتراستی که حاوی ید باشد بسیار نادر است و بخش رادیولوژی برای برخورد مناسب با این مشکل به خوبی تجهیز شده است.

– اگر دیابت یا بیماری کلیوی دارید، ممکن است کلیه‌هایتان بر اثر ماده کنتراست آسیب ببیند. در بیش‌تر موارد، احتمالا پس از پنج تا هفت روز کلیه‌هایتان عملکرد قبلی خود را باز خواهند یافت.

– هر فرایندی که شامل قراردادن کاتتر در داخل رگ خونی باشد، قطعا خطراتی دارد. این خطرات شامل خطر آسیب به رگ خونی، کبودی یا خونریزی در محل برش، و عفونت است. با این حال، برای کاهش این خطرات همواره موارد احتیاطی در نظر گرفته می‌شود.

– خطر بسیار کمی وجود دارد که در اطراف محل ورود کاتتر ه خونی تشکیل شده، شریان مسدود شود و نیاز به باز کردن رگ خونی ایجاد شود.

– در صورتی که در طول انجام فرایند آنژیوگرافی مغز، کاتتر پلاک‌های دیواره رگ خونی را تخریب کند و منجر به انسداد جریان خون در مغز شود، خطر سکته مغزی وجود دارد. اگرچه بروز سکته مغزی در اثر عوارض مرتبط با آنژیوگرافی مغز نادر است.

– به ندرت ممکن است کاتتر به دیواره شریان‌ها آسیب بزند، که منجر به خونریزی داخلی می‌شود. هم‌چنین امکان دارد که نوک کاتتر ماده کنتراست را از پوشش داخلی شریان جدا کند، که منجر به انسداد جریان پایین دست در رگ خونی می‌شود. توجه کنید که معمولا کودکان در رگ‌هایشان پلاک ندارند، و مانند بزرگسالان مستعد چنین عوارضی نیستند.

حداقل سازی قرار گرفتن در معرض تابش اشعه

در طول فرایند، برای استفاده از حداقل دوز ممکن اشعه و در عین حال گرفتن بهترین‎ عکس‌ها به منظور بررسی، مراقبت‌های خاصی صورت می‌گیرد. سازمان‌های ملی و بین‌المللی حفاظت رادیولوژی به طور مستمر تکنیک‌های استاندارد مورد استفاده توسط متخصصان رادیولوژی را بررسی و به روز می‌کنند.

سیستم‌های مدرن  x-rayبرای حداقل سازی پراکندگی اشعه‌ها، دارای پرتوهای کاملا کنترل شده و روش‌های کنترل دوز هستند. این امر ضمانت می‌کند دیگر بخش‌های بدن که عکس‌برداری نمی‌شود، در معرض حداقل میزان اشعه قرار می‌گیرند.

در هنگام اجرای فرایند آنژیوگرافی مغز، برای کودکان یا نوجوانان، اغلب برای حداقل‌سازی تابش اشعه به تخمدان‎ها یا بیضه‌ها در زیر لگن پوشش سربی قرار می‌دهند.

محدودیت‌های انجام آنژیوگرافی مغز چیست؟

بیماران دارای اختلال عملکرد کلیه، احتمالا کاندیداهای مناسبی برای این عمل نیستند.

بیمارانی که سابقه واکنش آلرژیک به ماده کنتراست حاوی ید برای  x-ray دارند، در معرض واکنش بعدی به ماده کنتراست مشابه هستند.


روش های خودیاری در درمان اختلال وسواس فکری عملی

1.برای خودیاری زمان بگذارید

سبک زندگی شما نقش مهمی در کنترل اضطراب و عملکرد شما دارد و در چگونگی احساس شما موثر است.

تاثیر ورزش در اختلال وسواس فکری عملی

ورزش روشی بسیار مؤثر در کاهش اضطراب است. با ورزش کردن، سیستم عصبی تقویت می‌شود و علاوه بر جلوگیری از بسیاری بیماری‌ها از جمله سکته مغزی، سکته قلبی و …، می‌توان نشانه‌های OCD را کنترل کرد تا هنگام بروز وسواس فکری و عملی، ذهن‌تان را دوباره متمرکز کنید. سعی کنید برای بهتر بهره بردن از اثرات ورزش، روزانه ۳۰ دقیقه یا بیشتر، تمرین‌های هوازی (ایروبیک) انجام بدهید. تأثیر تمرین های ده دقیقه‌ای و پشت سرهم می‌تواند مشابه یک جلسه تمرین طولانی‌ باشد و در درمان اختلال وسواس فکری عملی کمک زیادی کند.

با خانواده و دوستان رابطه ی خود را حفظ کنید

اختلال وسواس فکری عملی می‌تواند چنان وقت شما را بگیرد که به انزوای اجتماعی برسید. انزوای اجتماعی علائم اختلال OCD را بدتر می‌کند. وقت صرف کردن با خانواده و دوستان بسیار مهم و تاثیرگذار است. صحبت رو در رو با اطرافیانتان درباره‌ی نگرانی‌ها و اتفاقات روزمره، می‌تواند از شدت این علائم کم کند.

خواب کافی را فراموش نکنید

خواب کافی برای درمان ocd

کمبود خواب علاوه بر ایجاد سردرد و کلافگی، می‌تواند افکار و احساسات اضطراب‌آور را بدتر کند. اضطراب و نگرانی باعث بی‌خوابی در نتیجه شدت گرفتن علائم می‌شود. حفظ تعادل احساسی، وقتی که به اندازه‌ی کافی بخوابید و استراحت کنید، بسیار آسان‌تر خواهد بود. خواب کافی عاملی مهم و کلیدی در برطرف کردن علائم و درمان اختلال وسواس فکری عملی است.

تکنیک‌های آرام‌سازی، شروع به تمرین کنید!

استرس نشانه‌های OCD را می تواند تحریک یا بدتر کند. یوگا، مراقبه‌ی آگاهانه، نفس عمیق و دیگر تکنیک‌های آرام‌سازی باعث کاهش استرس و سطح تنش شما و در نتیجه کنترل و درمان اختلال وسواس فکری عملی می‌شود. برای نتیجه‌ی بهتر، مرتبا تکنیک آرام‌سازی را تمرین کنید.

به ضربه‌های روحی نقش آن ها در OCDدقت کنید

در اغلب افراد، شستشوی وسواس‌گونه یا ذخیره‌سازی از که نشانه های OCD هستند، واکنشی آنها به آسیب‌های روحی‌شان است. تا زمانیکه شما ضربات روحی ناشی از استرس پس از سانحه را پشت سر نگذارید، رویکردهای شناختی مؤثر نخواهند بود.

2. مقاومت در برابر الگوهای مکرر رفتاری را یاد بگیرید!

اگر به دنبال درمان اختلال وسواس فکری عملی (OCD) هستید، راه‌های زیادی برای کمک وجود دارد. یکی از بهترین روش‌ها، حذف رفتارها و الگوهای وسواس‌گونه‌ای که موجب تداوم وسواس می‌شوند، است.

از ترس‌های‌ خود دوری نکنید

رفتار وسواس گونه ی اختلال وسواس فکری عملی

شاید دوری کردن از موقعیت‌هایی که موجب تحریک افکار وسواس‌گونه‌ی شما می‌شود کار هوشمندانه‌ای به نظر برسد، اما دوری کردن از این موقعیت ها، موجب می‌شود برای شما ترسناک‌تر ‌شوند. به جای دوری کردن، در معرض محرک‌های OCD قرار بگیرید، مقاومت کردن در برابر تمایل‌ به انجام الگوهای مکرر و وسواس‌گونه‌ی رفتاری را شروع کنید و یا آنها را به تأخیر بیندازید. اگر مقاومت کردن برایتان کار سختی است، زمانی که صرف انجام الگوهای مکرر رفتاری می‌کنید را کاهش دهید. هر چقدر که خودتان را در معرض محرک‌ها قرار دهید، اضطراب شما کم‌تر می‌شود و می‌فهمید که ترستان کمتر شده و بیشتر از آنچه فکر می‌کردید، کنترل دارید.

به چیز‌های دیگر توجه‌تان را جلب کنید

راه های درمان اختلال وسواس فکری عملی

برای بهبود علائم و درمان اختلال وسواس فکری عملی ، زمانی که افکار و تمایلات OCD به سراغ‌تان می‌آید، سعی کنید به چیزهای دیگری توجه‌تان را جلب کنید.

آهسته بدوید، ورزش‌ کنید، راه بروید،‌ موسیقی گوش کنید، کتاب بخوانید، بازی ویدئویی انجام دهید، با دوستتان تماس بگیرید یا مشغول کاری هنری مثل بافتن شوید. حداقل ۱۵ دقیقه، کاری را که از آن لذت می‌برید انجام دهید تا واکنش‌های خود را به افکار و رفتارهای وسواس‌گونه، به تأخیر بیندازید.
در پایان دوره‌ی تأخیر و مقاومت علائم، آن تمایل را دوباره ارزیابی کنید. در بیشتر اوقات، تمایل به رفتار وسواس‌گونه، دیگر مانند قبل نخواهد بود. سعی کنید زمان مقاومت در برابر این تمایلات را بیشتر کنید. به تأخیر انداختن بیشتر این تمایلات، احتمال کاهش آن تمایل را بیشتر می‌کند.

پیش‌بینی تمایلات OCD

با پیش‌بینی تمایلات وسواس‌گونه قبل از بروز آنها، می‌توانید این تمایلات را کاهش دهید. به عنوان مثال، اگر وسواس عملی که دارید شامل اطمینان از بسته بودن پنجره ها، قفل بودن درها یا خاموش بودن دستگاه‌ها است، سعی کنید دفعه‌ی اول که دری را قفل می‌کنید، این کار را با دقت زیادی انجام دهید.

تصویر ذهنی کاملی از کاری که انجام دادید، درست کنید و بعد از آن تذکری ذهنی به خودتان بدهید. به خودتان بگویید: الان در بسته است».
وقتی که تمایلات شما به چک کردن بروز کرد، با خیالی راحت‌ به خودتان بگویید: این فقط یک فکر وسواس‌گونه است».

3. به چالش کشیدن افکار وسواس‌گونه

OCD سبب می‌شود مغز، روی فکر خاصی قفل کند که مشوّق اضطراب است. روش‌هایی که در زیر آمده به شما کمک می‌کنند که این قفل مغزی را باز کنید.

شروع به یادداشت افکار یا نگرانی‌های وسواس‌گونه‌ی خود کنید

افکار و نگران‌های وسواس گونه ای که دارید را با استفاده از لپتاپ، قلم و کاغذ، گوشی یا تبلت ثبت کنید. انجام این روش به درمان اختلال وسواس فکری عملی کمک بسزایی می‌کند.

همپا با ادامه یافتن تمایلات، شما هم به نوشتن ادامه دهید، و دقیقا افکارتان را ثبت کنید. با وجودی که در حال تکرار جملات یکسانی باشید یا به طور مداوم، تمایل به انجام کاری دارید که وسواس‌گونه است، به نوشتن ادامه دهید.
نوشتن به شما کمک می‌کند تا تکراری بودن وسواس‌های فکری‌تان را ببینید و بیشتر متمرکز هدفتان شوید.
نوشتن مداوم و پشت سرهم جملات تکراری‌تان، قدرت آنها را کاهش می‌دهد.
نوشتن این افکار از خود فکر کردن دشوارتر است، درنتیجه، افکار وسواس‌گونه‌ی شما شروع به ناپدید شدن می‌کنند.

برای OCD دوره ی نگرانی مشخص کنید.

روش درمان اختلال وسواس فکری عملی

خودتان را عادت دهید که به جای سرکوب وسواس‌ فکری و عملی، به آنها مهلت زمانی بدهید.

مدتی را روزانه برای دوره‌ی نگرانی مثلا یک یا دو دوره ی ۱۰ دقیقه‌ای مشخص کنید تا خودتان را وقف این وسواس‌های فکری کنید. زمان و مکان برای این دوره ها مشخص کنید، مثلا ساعت 5 تا 5:10 دقیقه در آشپزخانه، سعی کنید این دوره ها با ساعت خواب شما فاصله داشته باشند تا موجب نگرانی شما قبل از خواب نشوند.
در طول این دوره‌ی نگرانی، به جای اصلاح، فقط روی افکار و تمایلات منفی تمرکز کنید. در پایان، چند نفس عمیق و آرام بکشید تا افکار و تمایلات از مغز شما خارج شوند. تلاش کنید بقیه‌ی روز را بدون هیچ گونه وسواس فکری عملی سپری کنید.
هنگام بروز افکار و تمایلات وسواس‌گونه در روز، آنها را بنویسید و سپس به دوره‌ی نگرانی خود به آن‌ها بپردازید.
در طول این دوره ها، مروری به نوشته‌های قبلی خود کنید. اگر آن افکاری که نوشته اید همچنان شما را آزار می‌دهند، می‌توانید نگران شوید اما فقط در مدت دوره‌ی نگرانی.

درمان اختلال وسواس فکری عملی OCD

روشی تائید شده توسط محققین برای درمان اختلال وسواس فکری عملی ، درمان رفتاری-شناختی است.
این درمان شامل دو قسمت می‌شود که عبارتند از:

  1. مواجهه و پیشگیری از واکنش
  2. شناخت‌درمانی (cognitive therapy)

مواجهه و پیشگیری از واکنش چیست؟

این روش شامل مواجهه‌ی مداوم و پشت‌سر‎هم با منبع وسواس فکری است. سپس با اجتناب از آن رفتار وسواس‌گونه که معمولا انجام می‌دادید، اضطراب‌تان کاهش یابد.

به عنوان مثال، اگر شستن مکرر دست‌های‌تان نشانه ی وسواس شما باشد، از شما توسط درمانگر یا متخصص مغز و اعصاب خواسته می‌شود که دسته‌ی در توالت عمومی را بگیرید و لمس کنید و از شستن دست‌هایتان منع شوید. همانطور که زمانی را با اضطراب سپری می‌کنید، میل به شستن دست‌هایتان کم‌کم از بین می‌رود و یاد می‌گیرید که توانایی کنترل وسواس فکری عملی خود را دارید و برای رهایی از اضطراب، نیازی به انجام الگوهای مکرر رفتاری نیست.

شناخت‌ درمانی برای درمان اختلال وسواس فکری عملی

شناخت‌درمانی (OCD) تمرکز بر افکار مصیبت‌بار و احساس اغراق‌آمیز مسؤلیتی که شما بر دوش خود احساس می‌کنید، دارد. بخش بزرگی از این روش، بدون متوسل شدن به وسواس عملی، شیوه‌های سالم و مؤثر واکنش به افکار وسواس‌گونه را آموزش می‌دهد.

دیگر روش ها برای درمان اختلال وسواس فکری عملی

از روش های زیر برای درمان اختلال وسواس فکری عملی علاوه بر درمان رفتاری-شناختی نیز استفاده می‌شود :

دارو درمانی . دارو به ندرت در برطرف کردن علائم OCD، به تنهایی مؤثر است. اغلب داروهای ضدافسردگی به عنوان مکمل در درمان OCD استفاده می‌شوند.
خانواده‌ درمانی. خانواده درمانی، درک و شناخت OCD را افزایش می‌دهد و به کاهش ناسازگاری‌های خانوادگی می‌تواند کمک کند. همچنین به اعضای خانواده انگیزه و آموزش می‌دهد که چگونه به عزیزان‌شان کمک کنند.
گروه‌ درمانی. روشی دیگر در درمان اختلال وسواس فکری عملی است. گروه درمانی با جمع کردن افراد دیگری که مبتلا به OCD هستند کنار همدیگر، پشتوانه و دلگرمی ایجاد می‌کند و باعث کاهش احساس انزوای این افراد می‌شود.

چگونه به عضوی از خانواده یا دوستمان که مبتلاست، کمک کنیم؟

نوع واکنشی که شما با این افراد دارید، تأثیر زیادی دارد. نظرات یا انتقادات منفی می‌تواند موجب بدتر شدن OCD شود، در حالی که دلگرمی اطرافیان می‌تواند بر نتیجه‌ی درمان اختلال وسواس فکری عملی تاثیر مثبت بگذارد. سعی کنید تا جایی که می‌توانید هنگام برخورد با این افراد، مهربان و صبور باشید.

پیشنهادات

انتقاد نکنید. فراموش نکنید رفتارهای آنها عیوب شخصیتی نیست، بلکه نشانه‌های OCD است.
سرزنششان نکنید. به آنها نگویید انجام رفتار‌های مکررشان را متوقف کنند. فشار آوردن برای توقف این رفتارها، در حالیکه نمی‌توانند این نشانه ها را متوقف کنند، فقط باعث بدتر شدن وضعیت آن ها می‌شود.
از خودِ فرد حمایت کنید نه از رفتارهایش. با آن ها در انجام الگوهای مکرر رفتاری هم پا و همراه نشوید زیرا باعث تقویت و تشدید نشانه‌های OCD می‌شود.
سعی کنید ارتباطاتتان‌ را مثبت و شفاف نگه دارید. میان حمایت از فرد مبتلا به OCD و ایستادگی در برابر اختلال او، توازنی برقرار کنید تا موجب اضطراب فرد نشوید.
باهم به جنبه‌ی خنده‌دار OCD بخندید. با هم خندیدن به برخی نشانه‌های OCD به فرد کمک می‌کند از این اختلال راحت‌تر فاصله بگیرد. مطمئن باشید که باعث می‌شوید او احساس احترام کند و بفهمد که با او می‌خندید، نه به او.


OCD چیست؟

از خانه بیرون می‌روید ولی برمی‌گردید و برای اطمینان از قفل بودن آن، چندین بار قفل در را باز و بسته می‌کنید؟ در خیابان هنگام راه رفتن، پای خود را روی خطوط، نمی‌گذارید؟ حمام کردنتان طولانی‌تر از افراد عادی است ؟ تمام این مثال ها و نشانه ها بخشی از نشانه‌های اختلالی به نام اختلال وسواس فکری عملی یا OCD هستند. شاید بسیاری از ما در این دنیای پراسترس در حال حاضر، بدون اینکه بدانیم از این اختلال رنج می‌بریم. بهتر است با علائم و راه های درمان وسواس فکری عملی برای نجات خود یا اطرافیانمان بیشتر آشنا شویم. درصورتی که مبتلا به این اختلال هستید، مراجعه به متخصص مغز و اعصاب به شما پیشنهاد می‌شود.

طبیعیست که دو بار اتو را چک کنید تا ببینید سیم آن را از برق کشیده‌اید، یا برگردید ببینید درب ماشین را قفل کرده‌اید یا خیر. اما اگر دچار اختلال وسواس فکری عملی باشید، این رفتارها و افکار وسواس گونه‌ی شما بقدری زیاد می‌شود که در زندگی شما باعث اختلال می‌شود. به کمک درمان ها و استراتژی خودیاری، می‌توانید تا حد زیادی این افکار ناخواسته و تمایلات غیرمنطقی را کنترل کنید زندگی‌تان را دوباره مانند قبل در دست بگیرید.

اختلال وسواس فکری عملی چیست؟

مشخصه ی اختلال وسواس فکر عملی (OCD) افکار ناخواسته و غیرقابل کنترل و الگوهای مکرر رفتاری است و برای انجام این موارد شما احساس اجبار می‌کنید. اگر OCD داشته باشید، با وجود اینکه می‌دانید که این افکار و رفتارهای وسواس‌‌گونه‌ی شما غیرمنطقی است، با این حال برای مقاومت در برابر این مشکل و رهایی از آن، احساس ناتوانی می‌کنید.

اختلال وسواس فکری عملی سبب می‌شود مغز، روی برخی افکار یا تمایلات، قفل کند. برای درک بهتر این مسئله این مثال را در نظر بگیرید که برای اطمینان از بسته بودن شیر اجاق گاز یا تمیز بودن دست‌های‌ تان، ۲۰ بار به سمت گاز بروید یا دست‌های‌تان را بشویید.

درک بهتر وسواس فکری عملی

علائم اختلال وسواس فکری عملی

OCD شامل تصاویر، افکار یا انگیزه‌هایی غیرارادی است که به طور مکرر در ذهن شما ایجاد می‌شوند. این مسئله در کنترل شما نیست و چیزی نیست که شما بخواهید. این افکار وسواس‌گونه، متاسفانه اغلب ناراحت‌کننده و مزاحم هستند.

وسواس عملی، شما نسبت به انجام رفتار یا الگوهای مکرر رفتاری، احساس تمایل می‌کنید و معمولا در تلاش برای از بین بردن وسواس فکری انجام می‌شود.

به عنوان مثال، تمایل به نظافت اساسی اگر از آلودگی می‌ترسید، در شما ایجاد می‌شود. با این حال، آرامشی که بعد از نظافت حاصل می‌شود، هرگز پایدار نیست. در اصل، این افکار وسواس‌ گونه، از دفعه ی قبل هربار قوی تر می‌شود و معمولا منجر به اضطراب می‌شوند، زیرا نسبت به گذشته، زمان‌گیرتر و سخت تر می‌شود. این دور باطلِ OCD یا اختلال وسواس فکری عملی است.

افرادی که دچار اختلال وسواس فکری عملی، شامل دسته بندی های زیر هستند:

وارسی‌کننده‌ها . این افراد مکررا، اگر کارهایی را که توجه نکردن اطمینان از انجام آنها ممکن است خطرآفرین یا آسیب‌زا باشد را چک می‌کنند، مواردی مانند قفل کردن درها یا بستن شیر اجاق گاز.
شستشوگرها . که از آلودگی هراس دارند. این افراد اغلب دست‌های‌ خود را به طور مکرر می‌شویند.
شکاک‌ها. آن ها از این که اگر کاری را درست یا بی‌عیب و نقص انجام ندهند، مجازات شوند، هراس دارند.
ذخیره‌سازها . این افراد از این می‌ترسند که مبادا دوباره به چیزی که دور انداخته اند، احتیاج پیدا کنند. آنها به حالت وسواس‌ گونه ای، شروع به ذخیره ی چیزهایی که نیاز ندارند یا استفاده نمی‌کنند، می‌کنند.
شمارشگر‌ها و برنامه‌ریزها . آن ها مدام به نظم و ترتیب فکر می‌کنند و ممکن است عقاید خرافاتی درباره‌ی اعداد، رنگ‌ها یا ترتیب‌های خاص، ذهن‌شان داشته باشند.

اختلال وسواس فکری عملی OCD چه علائمی دارد؟

اینکه شما افکار و رفتارهای وسواس‌گونه داشته باشید به این معنی نیست که شما حتما دچار اختلال وسواس فکری عملی هستید. در افراد مبتلا به OCD ، این افکار و رفتارها باعث به وجود آمدن اضطراب شدید، صرف وقت زیاد و اختلال در زندگی و روابط روزانه می‌شود. وسواس به این معنیست که برای اطمینان از بسته بودن شیر اجاق گاز، 20 بار به سمت گاز بروید و اطمینان پیدا کنید، یا از ترس آلودگی، دست‌های‌ خود را را به حد افراط بشویید.

اغلب کسانیکه که دچار اختلال وسواس فکری عملی (OCD) هستند، هم وسواس فکری و هم عملی دارند، و همچنین بعضی افراد، فقط یکی از این دو مورد را تجربه می‌کنند.

افکار وسواس‌ گونه

نظم و ترتیب افراطی در اختلال وسواس فکری عملی

افکار وسواس‌ گونه‌ ای که در اختلال وسواس فکری عملی رایج هستند، عبارتند از:

  • ترس از اینکه کنترل خود را از دست دهند و به خود یا دیگران آسیب برسانند
  • ترس از آلوده شدن با خاک، میکروب‌ها یا دیگر مواد آلوده‌
  • تمرکز بیش از اندازه روی اخلاقیات
  • افکار و تصورات شدید جنسی
  • ترس نداشتن یا از دست دادن چیزهایی که زمانی ممکن است به آنها نیاز پیدا کنند
  • نظم و ترتیب افراطی .از نظر این افراد هر چیزی باید دقیقا سر جای خودش قرار بگیرد
  • خرافات. توجه بیش از اندازه به مواردی که بد یمن یا خوش یمن خوانده می‌شوند

رفتارهای وسواس‌گونه

نظافت افراطی در ocd

اختلال وسواس فکری عملی شامل رفتار های وسواس گونه ی رایج زیر هستند:

  • تماس گرفتن مکرر با اعضای خانواده و اطمینان پیدا کردن از صحت و سلامت آنها
  • بررسی افراطی و چندباره‌ی مواردی از قبیل قفل‌ها، وسایل و کلیدهای برق و غیره
  • انجام کارهای بی‌معنا همچون ضرب گرفتن با انگشت یا پا، شمردن، تکرار کلمات خاص و دیگر کارها برای کاهش اضطراب
  • صرف وقت و زمان زیاد . بیش از حد برای نظافت و شست‌و‌شو
  • جمع‌آوری وسایل غیرضروری مانند رومه‌های قدیمی یا ظروف خالی غذا
  • داشتن حساسیت بیش از اندازه به نظم و ترتیب محیط پیرامون

رابطه‌ی بین ذخیره‌سازی و جمع آوری با اختلال وسواس فکری عملی

نشانه‌ی رایج افراد مبتلا به OCD، رفتار وسواس‌گونه‌ی ذخیره‌سازی ، جمع‌آوری و نگهداری وسایل بی‌ارزش و غیر ضروری است. افرادی که این رفتار را از خود نشان می‌دهند، از اختلال‌های دیگر همچون افسردگی، وسواس خرید، استرس پس از سانحه (PTSD)، جنون سرقت، اختلال کم‌توجهی-بیش‌فعالی (ADHD)، کندن پوست یا اختلال‌ تیک هم به احتمال زیاد رنج می‌برند.

علائم و نشانه های وسواس فکری عملی در کودکان چیست؟

اختلال وسواس فکری عملی در کودکان

با وجود اینکه اختلال وسواس فکری عملی اغلب در سنین نوجوانی یا جوانی شروع می‌شود، گاهی اوقات، در کودکان نیز نشانه‌هایی شبیه ODC وجود دارد. با این حال، علائم دیگر اختلالات همچون اوتیسم، اختلال کم‌توجهی و نشانگان توره می‌تواند شبیه نشانه‌های اختلال OCD باشد، بنابراین معاینه‌ی پزشکی و روان‌شناختی کامل، قبل از هر گونه تشخیص، ضروری است.


تاثیر ورزش شنا بر سلامت مغز و ذهن چیست؟

شنا ورزشی آرامش بخش است و اکثر ما تجربه‌ی شنا کردن و غوطه ور بودن را داریم. با شنا کردن اکسیژن بیشتری در ماهیچه ها جریان پیدا میکند که به تنظیم تنفس کمک میکند و همچنین در کاهش استرس تاثیر بسزایی دارد. با انجام این ورزش فرد در فضای ذهنی ایده آلی قرارمی گیرد. توصیه اغلب پزشکان و متخصصان مغز و اعصاب برای جلوگیری از سکته مغزی، شنا کردن است. در ادامه به تاثیر شنا بر سلامت مغز و ذهن می پردازیم.

واکنش مغز در هنگام شنا چیست؟

کارایی مغز در اثر فرآیند نورونزایی ناحیه هیپوکامپ بهبود پیدا می کند. عملکرد فرآیند نورون زایی به این صورت است که، مغز سلول هایی که در اثر استرس از دست رفته اند را جایگزین میکند. خنکی آب حال خوبی را منتقل می کند وباعث رهایی از خستگی و افسردگی می شود. به همین دلیل گفته می شود که شنا یک ورزش ذهنی است.

دکتر هوارد کارتردرباره واکنش مغز در هنگام شنا کردن اقدام به تحقیقاتی نموده و فرضیه ای را مطرح کرده است. که در آن گفته شده است ،غوطه ور شدن تا سطح دهلیز راست قلب در آب باعث افزایش گردش خون در مغز می شود.
وی همچنین در یک مجله آمریکایی می گوید: ما دریافته‌ایم زمانی که فرد تا سطح قلب خود در آب غوطه‌ور است، جریان خون در مغز او سریع‌تر از زمانی است که بر روی زمین قرار دارد. این یافته‌ها زمینه را برای انجام بررسی‌های بیشتر در مورد تاثیرات شنا بر سلامت عروق مغزی، مهیا می‌کند».
هنگام غوطه ور بودن در آب جریان خون در شریان مغزی میانی ۱۴ درصد افزایش می یابد.
به گفته‌ی کارتر: در انواع مختلف فعالیت‌های آبی، مانند ایروبیک در آب و شنا نیز، مانند ورزش‌های زمینی، اثرات وارد شده بر عملکرد قلب و جریان خون در مغز، تفاوت اندکی با یکدیگر دارند».

تاثیر ورزش شنا بر سلامت مغز و ذهن

شنا سلامت مغز و ذهن را بهبود می بخشد.

شنا ورزش کم عوارضی است ، هنگام غوطه ور شدن در آب صداهای خارجی اطراف قطع می شود و سکوت ایجاد شده باعث ایجاد تمرکز و تخلیه ذهن از افکار مختلف میشود.
حس تماس پوست با آب که حس بسیار خوشایند و آرام بخشی است، این حس آرامش به تنظیم تنفس کمک میکند.
حرکت آرام و ملایم در آب باعث پمپاژ خون در قلب میشود. همچنین برای ماهیچه ها و ریه هم مفید است و کمترین فشار را به مفاصل وارد می کند.
ترکیبات طبیعیِ ایجاد احساس خوب در بدن اندورفین نام دارد که با شنا کردن آزاد می شود.
شنا هورمون های استرس جنگ و گریز اضافی را تبدیل به آرامش عضلانی می کند. رهایی از استرس رشد سلول های مغزی جدید را افزایش می دهد.
با مراقبت از فیزیک بدن، سلامت مفز و ذهن هم تامین می شود.
چند بار شنا کردن در هفته ورزش بسیار مفیدی است که می تواند علاوه بر تاثیرات مثبت فیزیکی مانند کاهش وزن و تقویت عضلات باعث سلامت مغز و ذهن و آرامش اعصاب نیزشود.


امکان ابتلا به آایمر زودرس در جوانی هم وجود دارد؟

نام بیماری آایمر یا فراموشی برای همه آشنا و شنیده شده است. در سال 1906 آلویز، روانپزشک آلمانی این بیماری علاج ناپذیر را به جهانیان معرفی کرد. برخی بر این باورند که فقط سالمندان به این بیماری دچار می شوند اما این تصور همیشه درست نیست. به طور کلی این بیماری بیشتر در سنین بالای 65 بروز می کند اما امکان ابتلا جوانان نیز به این بیماری وجود دارد که به آن آایمر زودرس گفته می شود. در ادامه بیشتر به علائم این بیماری، روش های تشخیص و درمان آن خواهیم پرداخت.
ممکن است برای شما پیش آمده باشد که نام یکی از آشنایان، تاریخ تولد، مناسبت یا حتی تاریخ روز جاری را فراموش کنید و یا کلید، موبایل یا وسیله ضروری را در منزل جا بگذارید. گاهی حس کنید مسیر خانه به محل کار برایتان نا آشناست. ترتیب مراحل انجام کاری که بارها آن را انجام داده اید مانند آشپزی را فراموش کنید. خاطراتی که بخش مهمی از زندگی شما هستند را به یاد نیاورید. این فراموشی ها میتوانند برای همه اتفاق بیافتند اما حتی اگر شما در سنین 40 سالگی هم باشید ممکن است از علائم آایمر جوانی باشند، پس این نشانه ها را جدی بگیرید.
آایمر زودرس قبل از 65 سالگی تشخیص داده میشود. این بیماری معمولا در دهه های 40 و 50 بروز میکند اما احتمال اینکه بعضی افراد در دهه 30 سالگی با آن درگیر شوند نیز وجود دارد.
بیماری آایمر سبب می شود به تدریج در توانایی فکر کردن درست، قدرت حافظه و در نهایت مراقبت از خودتان دچار مشکل شوید، این خبر تکان دهنده ای است و بیانگر آن است که باید خودتان را برای تغییراتی که پیش رو دارید آماده کنید. باید با برنامه ریزی مطمئن شوید که با گذشت زمان مراقبت های لازم را دریافت میکنید. برای این کار باید از اعضای خانواده و دوستانتان کمک بگیرید و حتی می توانید در ابتدا با مراجعه متخصص مغز و اعصاب و به دفاتر انجمن آایمر و گرفتن راهنمایی و مشاوره خودتان را برای رویارویی با مشکلات آینده آماده کنید.

نشانه های آایمر زودرس

طبق آمار انجمن آایمر بیشتر از 5 میلیون نفر در آمریکا به آایمر دچار هستند. حدود 5 درصد از این افراد به آایمر زودرس مبتلا هستند.

اکثر افراد فکر می‌کنند بیماریی‌هایی همچون آایمر، سکته مغزی، سکته قلبی و …فقط در افراد میانسال و افراد مسن‌تر پیش می‌آید، اما این تفکر غلطی است.

تشخیص آایمر زودرس در جوانی دشوار است، چرا که گاهی میتوان علائم بیماری را ناشی از استرس یا مسائل روزمره زندگی مانند فشار کار و زندگی دانست.
زمانی که آایمر روی مغز تاثیر بگذارد سبب کاهش توانایی های حافظه و قدرت تفکر می شود. این تاثیرات اغلب به آرامی اتفاق می افتد و میتواند در هر فرد متفاوت باشد به طور کلی آایمر را میتوان متداول ترین شکل زوال عقل دانست. اختلال در عملکرد حافظه و سایر توانایی های ذهنی که در زندگی روزمره تاثیر بگذارد را زوال عقلی می گویند.

علائم زیر نشانه های بیماری آایمرهستند:

۱. ضعیف شدن حافظه
زمانی که بیشترازحد معمول فراموشکار می شوید، به طور مثال بیشتر اوقات تاریخ‌ها یا رویدادهای مهم را فراموش میکنید و نیاز به یادآوری‌های مکرر دارید، باید به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید.
۲. ایجاد مشکل در برنامه‌ریزی و حل مسائل
اگر در برنامه‌ریزی یا پیگیری برنامه‌هایتان دچار مشکل میشوید، ممکن است به آایمر دچارباشید. اگر چنین باشد کار کردن با اعداد برای شما سخت خواهد بود. در این صورت حل مسائل و انجام محاسبات ریاضی برای شما تبدیل به یک چالش خواهد شد.
۳. بروز مشکل در انجام وظایف معمول
گاهی فرد مبتلا به آایمر دچار مشکل عدم تمرکز می شود. با پیشرفت بیماری انجام فعالیت های روزمره ای که نیازمند تمرکز و تفکر هستند، زمانبر خواهند شد. امکان دارد فرد در هنگام رانندگی دچار مشکل شده و در مسیری آشنا گم شود. این مورد یکی از نشانه های مهم آایمر زودرس است.
۴. اِختلال در تشخیص زمان یا مکان
مشکل داشتن با دنبال کردن تاریخ ها و درک نادرست از گذر زمان دو علامت رایج آایمر زودرس هستند. برنامه‌ریزی برای اتفاقات آینده برای فرد مبتلا به آایمر دشوار است، چون این اتفاقات سریع اتفاق نمی‌افتند. با پیشرفت بیماری آایمر فرد در مورد مکانی که در آن حضور دارد، نحوه، مسیر و دلیل رفتنش به آن محل شدیدا دچار فراموشکاری می شود.
۵. کاهش بینایی
اختلالات بینایی نشانه دیگری از آایمر است. امکان دارد در زمان مطالعه یا رانندگی در تشخیص فاصله، رنگ و کنتراست دچار مشکل شوند. البته گاهی به علت سردرد ممکن است دچار اختلال بینایی  بشوید، از این رو بهتر است برای تشخیص، به پزشک مراجعه کنید.
۶. ایجاد مشکل در یافتن واژه‌های درست
افراد مبتلا به آایمر ممکن است در هنگام صحبت کردن ناگهان حرفشان را قطع کنند، چون امکان دارد فراموش کنند که با چه کلمه ای می توانند جمله خود را تمام کنند. به همین دلیل اغلب حرف های تکراری میزنند. آنها ممکن است برای یافتن واژگان مناسب برای موضوعات خاص با مشکل مواجهه شوند. به همین دلیل شروع مکالمه یا شرکت در یک بحث برای فرد مبتلا به آایمر سخت به نظر میرسد.
۷. قرار دادن وسایل در جاهای اشتباه
اگر مبتلا به آایمر زودرس باشید امکان دارد وسایل را در جاهای اشتباه و غیر معمول بگذارید. در این زمان تمرکز کردن و به خاطر آوردن جایی که وسیله را در آن قرار داده اید به شدت دشوار است، تا جایی که ممکن است فکر کنید شخصی وسیله شما را یده یا قصد شوخی با شما را دارد. با پیشرفت بیماری این مشکل بیشتر اتفاق خواهد افتاد.

۸. ایجاد مشکل در تصمیم‌گیری
امکان دارد افراد مبتلا به آایمر زودرس در تصمیم گیری های مالی دچار مشکل شوند، این موضوع باعث گرفتن تصمیمات مالی غلط و زیان بار می شود. به طور مثال فرد مبلغی بیشتر از مقدار خریدش به فروشنده می پردازد.
اغلب فرد بیمار نسبت به رعایت بهداشت فردی بی توجه میشود و ممکن است تعداد دفعات استحمام یا تعویض لباس های کثیف وی به شدت کاهش یابد.

۹. کنار کشیدن از کار و فعالیت‌های اجتماعی
با پدیدار شدن علائم این بیماری، امکان دارد متوجه شوید که هر روزبیشتر ازقبل از فعالیت‌های اجتماعی، پروژه‌های کاری یا سرگرمی‌هایی که قبلا برایتان جذاب بودند، دوری می‌کنید. این فاصله گرفتن با پیشرفت بیماری بیشتر نیز خواهد شد.

۱۰. ایجاد تغییرات در خُلق خو و شخصیت
در خلق و خو و شخصیت فرد مبتلا به آایمر زودرس نوسانات شدیدی بروز می کند. برخی از این تغییرات عبارتند از:

  • گیجی
  • افسردگی
  • اضطراب
  • ترس و وحشت
    ممکن است متوجه شوید که وقتی اتفاق خارج از روال معمول رخ می دهد، شدیدا تحریک و خشمگین می‌شوید.

آایمر و ژنتیک

ارتباط آایمر با ژنتیک

بیشتر محققان معتقدند چندین عامل باعث بیماری آایمر زودرس می شوند و این بیماری فقط محدود به یک عامل مشخص نیست و علت دقیق آن به طور کامل مشخص نیست.
طی تحقیقات محققان ژن هایی کشف شدند که احتمال دارد به طور مستقیم باعث آایمر شوند یا در ابتلا به آن نقش داشته باشند. این ژن ها موروثی هستند. دارا بودن این ژن ها میتواند باعث بروز آایمر زودرس شوند. احتمال داده می شود کمتر از 5 درصد از آایمرهای تشخیص داده شده بخاطر وجود این ژن ها باشند. البته تحقیقات درباره این مساله به پایان نرسیده است.

عامل های خطرساز آایمر زودرس

همانطور که گفته شد آایمر وما با افزایش سن اتفاق نمی افتد، اما با بالا رفتن سن خطر ابتلا به آن بیشتر می شود، به طوری که در سالمندان بالای 85 سال ریسک ابتلا به آایمر در حدود 50 درصد می باشد.
اگر یکی از والدین، خواهر یا برادر یا یکی از فرزندان به آایمر مبتلا باشند، احتمال مبتلا شدن شما به آایمر بیشتر می شود. همچنین اگر بیشتر از یک نفر از اعضای خانواده به آایمر مبتلا باشند،، احتمال ابتلای شما نیز بسیار بیشتر خواهد شد.

روش تشخیص آایمر زودرس چیست؟

روش تشخیص آایمر زودرس

آزمایش یا روش مشخصی برای تشخیص آایمر زودرس وجود ندارد، اما متخصص مغز و اعصاب با بررسی چند راه و گروهی از علائم میتواند ابتلا یا عدم ابتلای شما به این بیماری را تشخیص دهد.
متخصص مغز و اعصاب در ابتدا در رابطه با سابقه پزشکی و علائمی که در حال حاضر برایتان آزار دهنده هستند، سوال نموده، سپس از شما تست هایی گرفته میشود تا حافظه تان بررسی شود و مشخص شود که برای حل مسائل چگونه عمل می کنید.
بعد از این مرحله با انجام آزمایشات تصویر برداری نظیر ام آرآی یا اسکن ایجاد یا عدم ایجاد تغییرات در مغز شما بررسی میشود. سپس در صورت نیاز و صلاحدید پزشک آزمایشات ژنتیک انجام میشود تا بررسی شود که حامل ژن های آایمر زودرس هستید یا خیر.

علت بروز آایمر زودرس چیست؟

اکثر کارشناسان معتقدند که بیماری آایمر به‌ علت تجمع پروتئینی به نام آمیلوئید در مغز ایجاد می‌شود.
بیشتر پزشکان و کارشناسان بر این باورند که تجمع پروتئینی به نام آمیلوئید در مغز باعث بروز بیماری آایمر می شود. میزان بیش‌ازحد این پروتئین در چگونگی فکر کردن فرد تأثیرگذار است.
گاهی، این بیماری جنبه‌ی ارثی دارد و امکان دارد به دلیل وقوع تغییراتی در ژن‌هایی که از والدین منتقل می‌شوند، رخ دهد.
از آنجایی که هنوز دلیلی برای بروز زود هنگام آایمر در بعضی افراد پیدا نشده، تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد.

توصیه‌ها و درمان دارویی برای آایمر زودرس

درمان دارویی آایمر

درحقیقت هم اکنون هیچ درمانی برای بیماری آایمر وجود ندارد. در بعضی موارد علائم آایمر را می توان تا حدی با داروهایی که برای بهبود و تقویت حافظه یا کم کردن اختلالات خواب استفاده می شوند، برطرف کرد. برای درمان های جایگزین تحقیقاتی در دست انجام است.
قسمت مهمی از کنترل بیماری آایمر، مثبت اندیشی است. باید به کارها و فعالیت هایی که هنوز از انجامشان لذت می‌برید، ادامه دهید. همچنین روش های گوناگونی مانند یوگا و تنفس عمیق برای تمدد اعصاب پیشنهاد می شود.
به سلامتی و تناسب اندام خود توجه کنید. برای اینکارغذاهای سالم بخورید، ورزش منظم را فراموش نکنید.
داروهایی برای کاهش بعضی علائم آایمر زودرس وجود دارند. ممکن است متخصص مغز و اعصاب داروهایی مانند دونپزیل (آریسپت)، ذگالانتامین (رازادین)، ممانتین (نامندا)، ریواستیگمین (اگسلون)، دونپزیل/ ممانتین (نامزاریک) را برای کند کردن روند ضعف حافظه تجویز کند.
این داروها علائم بیماری را تا چند ماه یا حتی چند سال به تأخیر می اندازند و یا بهبود می بخشند. آنها می توانند زمان بیشتری برای داشتن یک زندگی مستقل را به شما بدهند. بعلاوه ممکن است متخصص مغز و اعصاب برای درمان بی خوابی، هراس شبانه، مقابله با اضطراب و سایر مشکلات مرتبط با آایمر، استفاده از قرص خواب، داروهای ضدافسردگی یا آرام‌بخش‌ها را برای شما مناسب ببیند.

چگونه خود را برای آینده و رویارویی با این بیماری آماده کنید؟

چگونه خود را برای آینده و رویارویی با این بیماری آماده کنید؟

مواردی هست که باید زودتر برای آنها برنامه‌ریزی کنید تا در آینده برایتان مشکل ساز نشوند. مثلا، بهتر است به یک وکیل مراجعه کرده و با او درمورد مسائل حقوقی تان م کنید.
به یکی از نزدیکان قابل اعتمادتان وکالت دهید تا در روزهایی که دیگر قادر به تصمیم گیری های مالی و یا حتی تصمیمات مرتبط به سلامتتان نیستید، به جای شما تصمیم گیری کنند.
بهتر است درباره نحوه‌ی پرداخت هزینه‌های مرتبط با سلامت و درمانتان نیز فکر کنید. جلسه ای با اعضای خانودتان گذاشته و با آنها در مورد مسائل مالی و میزان پولی که باید برای درمان هزینه کنید صحبت کنید.
محیا کردن تجهیزات ایمنی که در خانه به آنها نیاز خواهید داشت و یا کمک گرفتن از پرستاری حرفه‌ای مساله دیگری است که باید به آن توجه کنید.
یک گروه حمایت کننده برای مراقبت از خودتان تشکیل دهید. اعضای خانواده، بستگان، دوستان و آشنایان، همسایه ها و صد البته پزشک معالجتان میتوانند از اعضای این گروه باشند. موضوع قابل اهمیت این است که تعیین کنید به چه چیزهایی نیاز دارید، برنامه‌ی مشخص و واقع‌بینانه‌ای آماده کنید و اطرافیان‌تان را در جریان آنها قرار دهید.

چشم‌انداز آایمر زودرس

علائم بیماری آایمر اغلب با گذشت زمان بدتر می‌شوند. برای افراد زیادی فاصله زمانی شروع علائم تا تشخیص رسمی آن توسط متخصص مغز و اعصاب بین 2 تا 4 سال است. به این دوره مرحله اولیه گفته می شود. مرحله پس از تشخیص مرحله دوم نام دارد که معمولا بین 2 تا 10 سال طول میکشد و در آن اختلالات شناختی خفیف هستند. در مرحله نهایی امکان بروز زوال عقل وجود دارد. زوال عقل، شدیدترین فُرم از این بیماری است. امکان دارد در این مرحله بیمار در دوره‌هایی حافظه‌اش را به‌طور کامل از دست بدهد و در انجام فعالیت هایی مثل مدیریت مالی، رانندگی وحتی مراقبت از خود دچار مشکل شده و به کمک نیاز پیدا کند.


با حملات پانیک در ابتدا آشنا شویم!

حملات پانیک از جمله اختلالات روانی است که به معنای بروز نشانه‎ها‎ی ناگهانیِ وحشت، اضطراب، ترس بسیار شدید و نگرانی است. در این حالت که نوعی واکنش عصبی فوری به محرک‌های شرطی بیرونی است، قلب شما به شدت می‌زند و نمی‌توانید نفس بکشید. حتی شاید احساس کنید در حال دیوانه شدن یا مردن هستید یا دچار سکته مغزی یا قلبی شده اید و خطر را بسیار شدیدتر و بیش‌تر از آن‌چه در واقعیت هست، احساس می‌کنید. عدم درمان حملات پانیک ممکن است منجر به اختلال پانیک یا تشدید بیماری شود. این حملات ممکن است شما را از فعالیت‌های روزمره بازدارند. با این حال راه‌هایی برای درمان این بیماری وجود دارد و با درمان مناسب می‌توانید علائم پانیک را از بین ببرید یا به حداقل برسانید. البته توجه داشته باشید که برای تشخیص و درمان این وضعیت حتما به پزشک یا متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید.

  • ساکن نباشید و دائما حرکت کنید. سعی کنید بیش‌تر از از یک ساعت یک جا ننشینید.
  • نفس‌ خود را حبس نکنید و تمرین کنید که آرام و عمیق نفس بکشید.
  • نزدیک دوستان و خانواده و کسی که دوستش دارید بمانید.
  • در برنامه‌ی روزانه‌ی خود تمرینات ریلکسیشن را حتما قرار دهید.
  • سعی کنید مصرف کافئین، الکل و نیکوتین را خیلی کم کنید و ترجیحا قطع کنید.
  • به اندازه‎ای که بدنتان نیاز دارد بخوابید و استراحت کنید.
  • با مطالعه در رابطه با حمله پانیک اطلاعات بیش‌تری بدست آورید تا آگاهانه با این حملات برخورد کنید.

تفاوت حملات پانیک با ترس معمولی چیست؟

ترس همان احساس عادی ما هنگام روبه‌رو شدن با چیزی ناشناخته‌ یا موقعیتی نامناسب است که همه‌ی ما آن را تجربه کرده‌ایم. ترس واکنش غیر ارادی سیستم عصبی بدن ما به موقعیت‌های خطرناک یا خطرآفرین است. اما حملات پانیک موجی شدید و ناگهانی از اضطراب و وحشت است و به ناگهانی و فلج‌کننده بودن‌، شناخته می‌شوند. این حملات بدون هیچ اخطاری و ناگهانی رخ می‌دهند. حتی امکان این وجود دارد که وقتی در حالت آرامش یا در خواب هستید دچار حمله شوید.
این احتمال وجود دارد که برخی افراد تنها یک بار دچار حمله‌ی پانیک شوند، ولی بیش‌تر بیماران با تکرار آن در زندگیشان مواجه می‌شوند. علت تکرار حملات پانیک مواجهه فرد با موقعیت‌های محرک یا استرس‌زا مانند صحبت کردن در جمع یا عبور از یک پل در ارتفاع بالا است؛ مخصوصا اگر بیمار سابقه‌ی حمله‌ی پانیک را در این موقعیت‌ها داشته باشد. دلیل وقوع پانیک در این موقعیت‌ها این است که فرد با احساس خطر و ناچاری مواجه است.
شاید شما فقط با یک یا چند حمله‌ی پانیک در طول زندگیتان مواجه شده باشید و در بیش‌تر زمان‎‌ها احساس سلامتی و شادابی داشته باشید یا شاید حملات پانیک شما به دلیل بیماری‌های دیگری مانند اختلال پانیک، فوبیای ترس از اجتماع یا افسردگی رخ دهند. به هرحال حتما برایتان جالب خواهد بود اگر بدانید برای درمان حملات پانیک روش‌های درمانی اثربخشی وجود دارند تا بیماران بتوانند به زندگی عادی خود بپردازند.

از کجا بفهمیم دچار حمله‌های پانیک شده‌ایم؟

از کجا بفهمیم دچار حمله‌های پانیک شده‌ایم؟

معمولا بیماران زمانی دچار حملات پانیک می‌شوند که در منزل نباشند، ولی به هر حال این حملات ممکن است در هر زمان یا هر مکانی رخ دهد. بیمارانی وجود دارند که در حال پیاده‌روی، رانندگی، در سالن سینما، در زمان خرید از فروشگاه یا حتی استراحت در منزل این حملات را تجربه کرده‌اند.
علائم حمله‌ی پانیک به صورت سریع و ناگهانی ایجاد می‌شوند و معمولا پس از ده دقیقه به بیش‌ترین حد خود خواهند رسید. معمولا بیماران حملات پانیک را برای 20 تا 30 دقیقه تجربه می‌کنند و زمان آن از یک ساعت فراتر نمی‌رود. علائم شایع حمله‌ی پانیک عبارتند از:

  • بالا رفتن ضربان قلب یا تپش قلب؛
  • عرق کردن؛
  • احساس خفگی؛
  • تنفس کوتاه و سریع (در اصطلاح نفس‌نفس زدن)؛
  • لرزیدن؛
  • احساس سرگیجه، غش کردن؛
  • احساس سرما یا گرمای‌ شدید؛
  • احساس ناراحتی و درد در ناحیه‌ی قفسه‌ی سینه؛
  • احساس تهوع یا ناراحتی معده؛
  • احساس کرختی شدن در بدن؛
  • ترس از مرگ، عدم کنترل رفتار یا دیوانه شدن
  • حس غیر واقعی بودن یا جدا شدن از محیط و اطرافیان؛

حمله‌ی قلبی و حمله‌ی پانیک چه تفاوتی دارند؟

حمله‌ی قلبی و حمله‌ی پانیک چه تفاوتی دارند؟

اکثر علائم حمله‌ی پانیک در بدن فیزیکی هستند و برخی افراد به علت شدت احساس این نشانه‌ها آن را حمله‌ی قلبی در نظر می‌گیرند. دیده شده که اکثر افرادی که دچار حملات پانیک شده‌اند، برای درمان به دکتر یا اورژانس مراجعه کرده‌اند. درست است که جدی گرفتن نشانه‌هایی مانند مشکل تنفسی، تپش قلب و احساس درد در قفسه‌ی سینه ضروری است، ولی لازم است به این نکته توجه کنید که معمولا افراد حملات پانیک را با حملات قلبی اشتباه می‌گیرند ولی تا به حال برعکس این مورد رخ نداده است.

افراد مبتلا به اختلال پانیک‌ چه علائم و نشانه‌هایی دارند؟

افراد زیادی هستند که در طول زندگیشان حملات پانیک را تجربه می‌کنند ولی با مشکل یا عوارض جانبی دیگری مواجه نمی‌شوند. اگر جزو افرادی هستید که تا بحال تنها یک یا دو حمله‌ی پانیک داشته‌اید، جای نگرانی نیست. ولی برخی از افرادی که با حملات پانیک مواجه می‌شوند، در واقع دچار اختلال پانیک هستند. دلیل ایجاد اختلال پانیک در فرد رخ دادن مکرر حملات پانیک، تغییرات عمده در رفتار معمول فرد، و نگرانی و استرس زیادی است که برای رخ دادن حمله‌های بعدی حس می‌کند.

چگونه اختلال پانیک را تشخیص دهیم؟

چگونه اختلال پانیک را تشخیص دهیم؟

اگر تجربه‌ی علائم زیر را دارید، این احتمال وجود دارد که از جمله افراد مبتلا به اختلال پانیک باشید:

  • اگر سابقه‌ی حملات ناگهانی و مکرر پانیک را دارید که به وقوع موقعیت خاصی وابسته نبوده است؛
  • در صورتی که رفتارتان در زندگی روزمره به دلیل حمله‌های پانیک دچار تغییر شده باشد، برای مثال از برگشتن به مکان‌هایی که قبلا حمله‌ی پانیک را در آن‌ها تجربه کرده‌اید فرار می‌کنید.
  • اگر در مورد وقوع حمله‌های پانیک در آینده احساس نگرانی می‌کنید؛
  • نکته‌ی جالبی که در مورد حمله‌ی پانیک وجود دارد این است که زمان معمول آن چند دقیقه به طول می‌انجامد ولی در زندگیتان تاثیری طولانی دارد. اگر جزو مبتلایان به اختلال پانیک باشید، تکرار زیاد حملات پانیک در زندگیتان تأثیر خود را خواهد گذاشت. تداعی شدن ترس و وحشت زیادی که در زمان حمله تجربه کرده‌اید، بر اعتماد به نفستان تأثیر مخربی خواهد گذاشت و روند زندگی عادیتان را با مشکل مواجه خواهد کرد.
  • به دلیل این‌که تگرانی زیادتان بین حمله‌های پانیک که ریشه در ترس از حملات بعدی دارد. مانع آرامش و تمرکز شما در زندگی روزمره می‌شود، اضطراب طولانی مدت همیشه فلج‌کننده بوده است.
  • دلیل دیگر این است که با فرار کردن از حضور در مکان‌ها یا موقعیت‌هایی که سابقه‌ی حمله‌ی پانیک را در آن‌ها داشته‌اید یا عدم حضور در مکان‌هایی که امکان دارد در صورت وقوع حمله در آن‌ها نتوانید کمک بگیرید یا خارج شوید. دچار خودداری فوبیایی خواهید شد و سطح پیشرفته این بیماری قابل تبدیل به آگورافوبیا یا ترس از مکان‌های شلوغ است.

اختلال پانیک به همراه آگورافوبیا

اختلال پانیک به همراه آگورافوبیا

در گذشته تصور می‌شد که آگورافوبیا بیماری ترس از مکان‌های باز و عمومی است، ولی امروزه ثابت شده که آگورافوبیا تحت تاثیر حملات پانیک ایجاد می‌شود. آگورافوبیا موجب می‌شود فرد نگران وقوع حمله‌ی پانیک در موقعیت‌هایی باشد که فرار از آن‌ها برایش سخت یا خجالت‌آور است یا نتواند کمک دریافت کند.
در نهایت این ترس‌ها از رفتن شما به مکان‌های شلوغ مانند باشگاه‌های ورزشی و مراکز خرید یا استفاده از وسایل نقلیه مانند هواپیما، مترو و حتی ماشین شخصی جلوگیری می‌کند. حتی در صورت شدت بیماری فقط در خانه‌ی خود و کنار عزیزانتان احساس امنیت خواهید کرد.
مکان‌ها و کارهایی که احتمال دارد افراد دچار آگورافوبیا از آن‌ها اجتناب کنند:

  • مصرف هر نوع خوراکی که احتمال حمله‌ی پانیک را افزایش دهد، مانند کافئین، الکل، داروها یا خوراکی‌های خاص. این موارد علاوه بر ایجاد سردرد در برخی افراد، باعث تشدید نشانه‌های پانیک نیز می‌شوند.
  • حضور در مکان‌های عمومی که فرار کردن از آن‌ها سخت باشد، مثل سالن تئاتر، رستوران‌‌ها، فروشگاه‌ها و مخصوصا وسایل نقلیه‌ی عمومی؛
  • مکان‌هایی که وقوع حمله‌ی پانیک در آن‌ها موجب خجالت فرد خواهد شد؛ مثل مهمانی‌های رسمی؛
  • رانندگی و حتی بیرون رفتن ار خانه بدون همراه؛
  • فعالیت‌هایی که از نظر فیزیکی سخت باشند، به دلیل این‌که ممکن است موجب حمله‌ی پانیک شود؛
  • اگرچه آگورافوبیا می‌تواند در هر زمانی شکل بگیرد، ولی احتمال بیش‌تری وجود دارد که یک سال پس از شروع اولین حملات مکرر ایجاد شود.

علت‌های حمله‌ی پانیک و ایجاد اختلال پانیک

اگرچه دلیل وقوع حملات پانیک و ایجاد اختلال پانیک در بیمار هنوز به صورت دقیق مشخص نشده، ولی ثابت شده که حمله‌ها‌ی پانیک در خانواده‌ها به صورت ارثی است. به علاوه، احتمال زیادی وجود دارد که میان حملات پانیک و تغییرات اساسی در سبک زندگی افراد ارتباط مستقیمی وجود داشته باشد. تغییرات مهم زندگی مثل ، ازدواج، فرزنددار شدن یا طلاق، فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، ورود به محل کار جدید یا از دست دادن شغل، اضطراب زیاد، مرگ عزیزان، و غیره نیز می‌توانند محرک حمله‌ی پانیک باشند.
به علاوه حملات پانیک می‌توانند به دلیل وقوع مشکلات یا بیماری‌های فیزیکی هم رخ دهند. اگر از جمله افرادی هستید که از نشانه‌های پانیک رنج می‌برید، لازم است حتما با مراجعه به پزشک متخصص از نظر این موارد بررسی شوید:

  • هیپوگلیسمی (قند خون پایین)؛
  • پرکاری تیروئید؛
  • پایین افتادگی دریچه‌ی میترال (مشکل قلبی کوچکی که بر اثر درست بسته نشدن یکی از دریچه‌های قلب ایجاد می‌شود)؛
  • قطع مصرف یک داروی خاص
  • مصرف مواد محرک (آمفتامین‌ها، کوکائین و کافئین)؛

روش‌های درمان حمله‌ی پانیک و اختلال پانیک

روش‌های درمان حمله‌ی پانیک و اختلال پانیک

خبر خوب این است که حمله‌ها و اختلال پانیک قابل درمان هستند و به طور معمول با استراتژی‌های خوددرمانی یا چند جلسه درمان، به صورت کامل رفع می‌شوند.

1. روش درمانی رفتار آگاهانه
روش درمانی رفتار آگاهانه مؤثر‌ترین راه برای درمان حمله‌های پانیک، اختلال پانیک و آگورافوبیاست. تمرکز درمان رفتار آگاهانه بر فکر کردن در مورد الگوها و رفتارهایی است که محرک حمله‌ی پانیک هستند. در واقع این روش به فرد کمک می‌کند تا به ترس‌هایش به صورت واقع‌بینانه نگاه کند.
برلی مثال اگر در حال رانندگی دچار حمله‌ی پانیک شوید، از وقوع تصادف یا احتمال حمله‌ی قلبی وحشت خواهید کرد، ولی باید بدانید که احتمال این موارد بسیار کم است. تنها مشکلی که برای شما رخ می‌دهد این است که مجبور شوید خودرو خود را به کنار جاده هدایت کنید و برای مدتی توقف داشته باشید. وقتی به خودتان یادآوری کنید که هیچ اتفاق وحشتناکی قرار نیست رخ بدهد، تجربه‌ی حمله‌ی پانیک بعدی با ترس کم‌تری همراه خواهد بود.
2. روش درمانی افشا
در روش درمانی افشا شما در یک محیط امن و تحت کنترل در معرض حالات فیزیکی پانیک قرار داده می‌شوید. این روش برای پیدا کردن راه‌های بهتر کنار آمدن با حملات بسیار مفید است. شاید از شما خواسته شود که سرتان را به اطراف بچرخانید، نفس‌نفس بزنید، یا نفس‌ خود را نگه دارید. یعنی در این تمرینات برای حالات و احساسات پانیک شبیه‌سازی صورت می‌گیرد. پس از چند بار تکرار این تمرینات، ترس شما از وقوع این علائم کم‌تر می‌شود و قادر به کنترل حملات پانیک‌ خواهید بود.
اگر به آگورافوبیا دچار هستید، قرار گرفتن در موقعیت‌هایی که از آن‌ها ترس دارید بخشی از درمانتان است. در روش درمانی افشا برای فوبیاهای خاص، فرد آن‌قدر در معرض موقعیتی که از آن می‌ترسد قرار می‌گیرد تا به تدریج آن ترس از بین برود. در طول این تجربه شما مطمئن خواهید شد که این موقعیت آسیبی در پی نخواهد داشت و قادر به کنترل احساساتتان خواهید بود.
3. روش درمان دارویی برای حملات پانیک
استفاده از دارو برای درمان موقت اختلال پانیک با کاهش برخی علائم آن مناسب است ولی دارو قادر به درمان کامل یا حذف علائم نیست. مصرف دارو در موارد بسیار شدید می‌تواند مفید باشد، ولی به تنهایی کاربرد ندارد. بلکه زمانی موثر خواهد بود که به عنوان مکمل درمان‌های دیگر و با تغییر سبک زندگی فرد همراه باشد. در واقع مهم‌ترین بخش درمان حملات پانیک، تشخیص علت وقوع آن است.

داروهایی که معمولا برای اختلال پانیک به کار گرفته می‌شوند، عبارتند از:

داروهای ضدافسردگی: لازم است که این داروها را به صورت مداوم مصرف کنید، نه فقط در هنگام حمله. چون برای تاثیرگذاری این داروها در بدن چندین هفته زمان لازم است.
بنزودیازپین‌ها: این داروها جزو داروهای ضد اضطرابی هستند که تاثیر زمانی سریعی دارند (معمولا بین نیم ساعت تا یک ساعت). مصرف بنزودیازپین‌ها در زمان حمله‌ی پانیک موجب برطرف شدن سریع علائم می‌شود. ولی آن‌ها باید در مصرف آن‌ها احتیاط کنید. چون به شدت اعتیادآورند و قطع کردن مصرفشان می‌تواند عوارضی جدی به دنبال داشته باشد.
چمد نکته دیگر وجود دارد که برای کمک به خودتان لازم است بدانید
درست است که برای درمان حمله‌های پانیک، کمک و درمان تخصصی بسیار موثر است، ولی کارهای زیادی وجود دارد که با انجام آن‌ها می‌توانید به خودتان کمک کنید:
1. ارتباط صمیمی با خانواده و دوستان‌تان را حفظ کنید.
در زمان احساس تنهایی، اضطراب شما افزایش می‌یابد. بهتر است رابطه خود را با افرادی که برایتان ارزش قائل هستند حفظ کنید. اگر احساس تنهایی می‌کنید فقط کافی است خودتان را برای ملاقات با افراد جدید و دوستی با آن‌ها تشویق کنید.
2. در مورد پانیک و اضطراب آن مطالعه کنید.
هر چه در مورد پانیک اطلاعات بیش‌تری داشته باشید، مقدار بیش‌تری از اضطراب و سردرگمی‌تان رفع می‌شود. بنابراین در مورد اختلال پانیک، اضطراب، و احساس ترس ناشی از حمله‌ی پانیک مطالعه کنید. با مطالعه‌ی این موارد مطمئن خواهید شد که شما در حال دیوانه شدن نیستید و حالات و احساساتی که در زمان حمله‌ی پانیک تجربه می‌کنید عادی هستند.
3. الکل و سیگار و کافئین مصرف نکنید.
مصرف این مواد خطر وقوع حمله را در افراد مستعد افزایش می‌دهد. پس بهتر است از مصرف سیگار، الکل، قهوه و هر نوشیدنی دارای کافئین‌ دیگری اجتناب کنید. حتی در مصرف داروهایی مانند قرص‌های لاغری و داروهای سرماخوردگی بدون خواب‌آلودگی که حاوی مواد محرک هستند، احتیاط کنید.
4. به صورت منظم به ورزش بپردازید.
ورزش طبیعی‌ترین روش برای رفع اضطراب است، مخصوصا ورزش‌های هوازی ریتمیک مانند ایروبیک، شنا، دویدن یا حتی پیاده‌روی که در آن‌ها فعالیت همزمان دست‌ و پا ضروری است. می‌توانید به صورت روزانه حداقل نیم ساعت و در سه دوره‌ی ده دقیقه‌ای ورزش کنید.
5. تمرین‌های ریلکسیشن را انجام دهید.
انجام منظم فعالیت‌هایی مثل یوگا و ریلکسیشن باعث آرامش بدن می‌شود. بنابراین لازم است با صرف زمان‌های منظم در برنامه روزانه‌، به افزایش تعادل فکری‌تان کمک کنید.
6. به میزان کافی و با آرامش بخوابید.
کم‌خوابی یا مناسب نبودن شرایط خواب باعث افزایش اضطراب می‌شود. برنامه روزانه‌تان را طوری تنظیم کنید که هر شب حداقل ۷ تا ۹ ساعت خواب آرام داشته باشید.
7. کنترل تنفس‌تان را یاد بگیرید.
تنفس سریع (Hyperventilation) موجب وقوع حالاتی می‌شود که در هنگام حمله‌ی پانیک به وجود می‌آیند. مثل گیجی و سختی قفسه‌ی سینه. از طرف دیگر تنفس عمیق برطرف کننده‌ی علائم پانیک است. بنابراین شما با کنترل تنفس‌تان، قادر به آرام کردن خودتان در زمان شروع اضطراب خواهید بود. با کنترل بهتر تنفس‌تان، مدیریت موثرتری هم بر ترس‌تان خواهید داشت.


افسردگی چیست؟

آیا تا به حال در هنگام احساس غمگین و بی‌انگیزه بودن به علائم افسردگی در وجودتان شک کرده‌اید؟ با وجودی که افسردگی تنها به احساس غم محدود نمی‌شود، ولی ویژگی‌های خُلقی مانند تجربه‌ی احساس اندوه، زودرنجی و پوچی در بین همه‌ی اختلالات افسردگی، مشترک است و به همراه تغییرات جسمی و ذهنی که رخ می‌دهد، توانایی فرد برای زندگی و عملکردهای معمول را کاهش می‌دهد. به علاوه فرد افسرده احتمالا احساساتی مانند اضطراب، بی ارزشی، ناامیدی، بی‌حمایتی، احساس گناه، اختلال در خواب و اشتها، احساس خستگی و عدم تمرکز را تجربه خواهد کرد.
جالب است بدانید که افسردگی متداول ترین نوع اختلال نوروتیک یا روانی است، تا حدی که به آن سرماخوردگی روانپزشکی گفته می‌شود. با وجود این‌که ممکن است برخی فقط یک‌بار در طول زندگیشان این بیماری را تجربه کنند، ولی برای بیش‌تر مبتلایان، علائم این اختلال تکرارشونده هستند.
موفقیت در درمان افسردگی منوط به تشخیص در مراحل اولیه و پیگیری برای انجام اقدامات درمانی مانند دارودرمانی، روان‌درمانی و تغییر سبک زندگی بیمار است و در صورت عدم پیگیری در زمان مناسب، پیامدهای جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت. افرادی که به افسردگی حاد مبتلا باشند می‌توانند به درجه‌ای از ناامیدی برسند که دست به خودکشی بزنند. بنابراین آگاهی از نشانه‌های این بیماری نقش مهمی در پیشگیری و درمان این بیماری دارد.

نشانه‌ها و علائم افسردگی

نشانه‌ها و علائم افسردگی

علائم افسردگی هم مانند هر اختلال روانی دیگر، مشخصه‌ای آشکار دارد و آن تاثیر منفی بیماری در روند عادی زندگی روزمره فرد است. این علائم عبارتند از:
ناامیدی
افسردگی، این احساس را در ذهن بیمار تقویت می‌کند که هرگز اتفاق خوبی برایش رخ نخواهد داد. توجه کنید که معمولا در چنین مواقعی افکار منفی، به افکار خودکشی‌گرایانه منجر می‌شوند و لازم است اقدامات پیشگیرانه صورت گیرد.
اختلال در تمرکز
مبتلایان به افسردگیِ حاد معمولا با عدم تمرکز مواجه می‌شوند. برای مثال ممکن است در مطالعه رومه یا تماشای یک سریال تلویزیونی دچار مشکل ‌شوند و تصمیم‌گیری‌، حتی در سطح تصمیمات ساده برای‌شان مشکل باشد.
اختلال در الگوی اشتها
معمولا افراد مبتلا، به عنوان مکانیسم مقابله، به خوردن بیش از حد معمول یا کم‌تر از حد معمول روی می‌آورند که نتیجه‌ی آن کاهش یا افزایش شدید در وزنشان است.
اختلال در الگوی خواب
بیش‌تر مبتلایان دچار تغییر در الگوی رایج خوابشان می‌شوند. تغییر الگوی خواب می‌تواند هم به صورت خواب زیادتر از معمول و هم به صورت بی‌خوابی خود را نشان دهد. از نشانه‌های ابتلا به افسردگی حاد در افراد، بیدار شدن در زمان صبح خیلی زود است.
بی‌انگیزه بودن
معمولا مبتلایان به افسردگی، انگیزه‌ی انجام فعالیت‌های معمول روزمره‌شان را از دست می‌دهند یا ظرفیت تجربه‌ی شادی را نخواهند داشت. حتی ممکن است دچار کاهش یا عدم تمایلات جنسی شوند.
بی‌انرژی بودن
بیش‌تر مبتلایان به افسردگی از احساس خستگی شکایت می‌کنند، دچار کندی در فکر کردن می‌شوند و برای انجام فعالیت‌های روزمره و معمول خود با مشکل مواجهند.
کاهش اعتمادبه‌نفس
بیماران مبتلا به افسردگی، اکثر اوقات در فکر کاستی‌ها و شکست‌هایشان هستند و احساس گناه و درماندگی در فعالیت‌هایشان می‌کنند. جملاتی مانند من شکست می‌خورم.» یا زندگی خیلی عجیب و وحشتناکه.» مدام در ذهنشان تکرار می‌شود.
دردهای فیزیکی
عده‌ای از مبتلایان به افسردگی، به جای شکایت از حس ناراحتی و اندوهشان، مدام از سردرد یا مشکلات معده صحبت می‌کنند.
اختلال حرکتی
برخی از افرادی که به افسردگی مبتلا هستند، از نظر قوای جسمی و فیزیکی دچار تحلیل یا به بی‌قراری حرکتی مبتلا می‌شوند، برای مثال ممکن است صبح خیلی زود بیدار شوند و برای چند ساعت متوالی در اتاق قدم بزنند.
در زمان مطالعه و بررسی علائم افسردگی در نظر داشته باشید که تشخیص این اختلال بسیار پیچیده است، به دلیل این‌که گاهی دوره‌‌های افسردگی بخشی از اختلال دوقطبی یا سایر بیماری‌های روانی هستند. این‌جاست که اهمیت مراجعه به یک پزشک متخصص مغز و اعصاب مشخص می‌شود. البته توصیف خود فرد افسرده از علائمی که احساس می‌کند هم بسیار مهم است، و ثابت شده که این امر تحت تاثیر تفاوت‌های فرهنگی نیز هست. برای مثال در فرهنگ غربی، مبتلایان به افسردگی معمولا در مورد احساسات‌شان صحبت می‌کنند. ولی در کشورهای شرقی، به نحو عجیبی بیش‌تر در مورد دردهای جسمی تاکید می‌شود. بنابراین مهم است که افراد به درمان‌گرانی مراجعه کنند که دارای فرهنگ مشترک باشند یا از ویژگی‌های فرهنگی بیمار شناخت کافی داشته باشند.

دلایل ابتلا به افسردگی

ساختار مغز

ثابت شده که عوامل زیادی در ابتلا به افسردگی موثر هستند. اختلال افسردگی، گاهی به دلیل بیماری‌های جسمی، مشکلات زندگی، یا هر عامل محرک دیگری ظاهر می‌شود و گاهی نیز بدون بروز هیچ یک از دلایل گفته شده و به طور ناگهانی بروز خواهد کرد. اما به هر حال موارد زیر نقش مهمی در ظاهر شدن این بیماری دارند:
ژنتیک
گاهی اختلالات خُلقی و افکار خودکشی‌گرایانه‌ زمینه‌ی ژنتیکی دارند، ولی به هر حال ژنتیک فقط یکی از عوامل موثر در افرایش خطر ابتلا به افسردگی در افراد است. ژن‌های دوقلوهای همسان هم دارای تشابه صددرصدی هستند، ولی فقط سی درصد احتمال وجود دارد که هر دو به افسردگی مبتلا شوند. معمولا نشانه‌های افسردگی در افرادی که زمینه‌‌ی ژنتیکی داشته باشند، در سنین پایین‌تر بروز می‌کند. و علاوه بر عامل ژنتیک، عوامل بسیار دیگری نیز در ابتلای این افراد به اختلال افسردگی مؤثر هستند، مانند مشکلات زندگی و اتفاقات ناگوار.
شرایط زندگی
موقعیت محل ست، شرایط مالی و وضعیت تاهل فرد، تأثیر زیادی در بروز افسردگی دارند. اما همواره این فرضیه نیز پذیرفته شده که به صورت برعکس، دلیل بروز شرایط نامناسب در زندگی فرد می‌تواند افسردگی او باشد. برای مثال درصد بروز افسردگی در افراد بی‌خانمان بیش‌تر است، ولی در برخی موارد نیز ممکن است وجود اختلال افسردگی در این افراد دلیل آوارگی‌شان باشد.
تروما
تجربه‌ی تروما یا همان ضربه‌ی روحی شخص در سن پایین می‌تواند در نوع واکنش مغز نسبت به ترس و استرس، تغییرات بلندمدت ایجاد کند. این تغییرات مغزی موجب می‌شود که احتمال بروز افسردگی در افرادی که سابقه‌ی ترومای دوران کودکی دارند، افزایش یابد.
مواد مخدر
احتمال ابتلا به افسردگی در افرادی که به مواد مخدر اعتیاد دارند، افزایش می‌یابد.
ابتلا به سایر بیماری‌ها
ثابت شده که احتمال ابتلا به این بیماری در افرادی که سابقه‌ی اضطراب، دردهای مزمن و سردردهای مزمن، اختلالات خواب، یا اختلال کم‌توجهی‌-بیش‌فعالی (ADHD) دارند، بیش‌تر خواهد بود.
ساختار مغز
بررسی تصاویر مغزی این نکته را ثابت کرده که میزان فعالیت لوب پیشانی مغز در افراد مبتلا، کاهش می‌یابد. به علاوه گفته می‌شود که الگوهای مغزی این افراد هنگام خواب متفاوت است. افسـردگی حتی موجب تغییر نحوه‌ی پاسخگویی غده‌ی هیپوفیز و هیپوتالاموس فرد نسبت به تحریکات هورمونی نیز می‌شود.

افرادی که به افسردگی مبتلا می‌شوند معمولا چه ویژگی‌هایی دارند؟

افرادی که به افسردگی مبتلا می‌شوند معمولا چه ویژگی‌هایی دارند؟

 

ابتلا به این بیماری ویژه‌ی گروه خاصی نیست و در هر قوم و نژاد، سن، طبقه‌ی اجتماعی و ‌اقتصادی ظاهر می‌شود. ولی افراد مختلف تجربه‌ها‌ی متفاوتی از بیماری خواهند داشت.
ن
دلایل مختلفی مانند ژنتیک، بیولوژی، باروری، تغییرات هورمونی و روابط بین‌فردی منجر به ابتلای ن به آن می‌شود. بسیاری از ن دچار تغییرات رفتاری و جسمی مانند احساس افسردگی و تحریک‌پذیری در دوران قاعدگی هستند و بسیاری از ن افسرده نیز تجربه‌ی احساس علائم شدیدتری در دوران پیش از قاعدگی دارند. به علاوه، علائم آن تا زمان آغاز قاعدگی در مبتلایان به سندرم پیش از قاعدگی (PMS) و اختلال ملال پیش از قاعدگی (PMDD)به تدریج شدیدتر می‌شوند. پژوهشگران در حال بررسی چگونگی تاثیر تغییر دوره‌ای هورمون‌ها بر ساختار شیمیایی مغز در مبتلایان به این بیماری هستند.
هم‌چنین بسیاری از ن دچار اختلالات خُلقی مقطعی مانند افسردگی پس از زایمان می‌شوند. این اختلال در فاصله کمی پس از وضع‌حمل ظاهر می‌شود و اضطراب، گریه، بی‌خوابی یا افکاری مانند آسیب رساندن به خود یا نوزاد از علائم آن هستند. به نحوی که انجام فعالیت‌های عادی روزمره برای فرد با مشکل همراه می‌شود.
مردان
به طور کلی به دلایل فرهنگی مردان بیش از ن دچار خجالت‌ از افسردگی‌شان می‌شوند. به همین دلیل به دنبال راه‌هایی برای فرار از درمان آن مانند خوددرمانی با مصرف مواد مخدر هستند. عدم اقدام برای درمان افسردگی در مردان پیامدهای غیرقابل جبرانی در پی دارد، و به همین دلیل آمار خودکشی‌های منجر به فوت در مردان بیش‌تر است.
کودکان و نوجوانان
معمولا همه‌ی کودکان در سنین اولیه‌ی رشد با مشکلات احساسی مقطعی رو‌به‌رو می‌شوند، اما گاهی و در برخی کودکان این بحران‌های مقطعی به افسردگی می‌انجامد. ثابت شده که در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال یادگیری، اختلال کم‌توجهی‌-‌بیش‌فعالی، اختلال اضطراب و اضطراب نافرمانی مقابله‌جویانه (ODD) احتمال ابتلا به افسردگی بیش‌تر است. به علاوه، وجود سابقه‌ی خانوادگی اختلالات خُلقی، استرس زیاد، و تروما نیز موجب افزایش احتمال افسردگی در سنین پایین خواهد شد.
معمولا کودکان افسرده کم‌تر از احساساتشان صحبت می‌کنند و به جای آن بیش‌تر از دردهای فیزیکی شکایت دارند. اما در نوجوانان علائم افسردگی متفاوت‌تر است و باید جدی گرفته شود. این نشانه‌ها شامل رفتارهای پرخطر، مصرف مواد مخدر، پرخاشگری، مشکلات تحصیلی و فرار هستند. به علاوه، آمار خودکشی در نوجوانان افسرده بالاتر است. سازمان جهانی بهداشت در گزارشی اعلام کرده که خودکشی سومین عامل مرگ‌ومیر نوجوانان در سنین بین پانزده تا نوزده است.
سالخوردگان
معمولا این بیماری در سنین بالا قابل درمان‌ نیست، به دلیل این‌که که بسیاری از این مبتلایان، افسردگی را یکی از پیامدهای طبیعی پیری و حتی واکنشی طبیعی در مقابل مشکلات جسمی و روحی سالخوردگی می‌دانند. ممکن است میان علائم آن در سالخوردگان با جوان‌ترها تفاوت‌هایی وجود داشته باشد. برخی از علائم که مخصوص سنین بالا هستند شامل اختلال در حافظه، دردهای مبهم و توهم است. به علاوه یکی از عوارض جانبی داروهایی مانند داروهای فشارخون، سکته و حمله‌ی قلبی، و حتی شکستگی لگن ابتلا به افسردگی است. چون این داروها معمولا در سالخوردگی مصرف می‌شوند و با ظهور افسردگی نیز ارتباط دارند.

درمان افسردگی

درمان افسردگی

این بیماری بسیار مخرب ولی به میزان موثری قابل درمان است. تنها کاری که باید انجام دهید پیگیری برای مراجعه به مراکز درمانی و رعایت مراحل درمان پزشکتان است. روش‌های معمول درمان افسردگی عبارتند از:
روان‌ درمانی: رفتار درمانی شناختی (CBT)، درمان بین‌فردی، و درمان خانواده‌محور
دارودرمانی: داروهای ضدافسردگی، داروهای آنتی‌سایکوتیک (ضد روان‌پریشی)، و تثبیت‌کننده‌های خُلقی
استراتژی‌های خود مدیریتی
ورزش درمانی
درمان تحریک مغزی: درمان الکتروشوک (ECT) و تحریک مغناطیسی جمجمه‌ای تکرارشونده (RTMS)
نور درمانی: قرار دادن فرد در معرض طیف کامل نور با کمک یک جعبه‌ی نور برای تنظیم میزان ترشح هورمون ملاتونین
رویکردهای ذهن/جسم/روح: مدیتیشن، ایمان و دعا
درمان‌های جایگزین: تغذیه‌درمانی، طب سوزنی، و مراقبه
وضعیت‌هایی شامل اعتیاد و بیماری‌هایی مثل اختلال استرس پس از حادثه (PTSD) و اختلال کم‌توجهی‌-‌بیش‌فعالی موجب ایجاد اختلال در فرایند درمان افسردگی می‌شوند. روشن است که درمان موفق هر کدام از این مشکلات نیز، موجب بهبود قابل توجه علائم افسردگی خواهد شد.


حل جدول و سودوکو چطور باعث تقویت ذهن می‌شود؟

طبق بررسی‌های جدیدی که توسط پژوهشگران انجام شده است، یکی از روش‌های تقویت ذهن و بهبود سلامت مغز و مهارت‌های شناختی حل کردن معما است. نتایج یک پژوهش که به تازگی در مجله‌ی جهانی روان‌شناسی سالمندی منتشر شده، ثابت کرده است که هر چقدر افراد در سنین بیش از ۵۰ سال، بیش‌تر بازی‌ها و معماهایی مثل جدول کلمات متقاطع و سودوکو حل کنند، عملکرد مغزشان کاراتر خواهد شد و هرچه انجام این فعالیت در زندگی روزمره منظم‎تر باشد، تاثیر بیش‌تری بر بهبود عملکرد مغزی و تقویت ذهن خواهد داشت.
بسیاری از مشکلات مغزی از جمله آایمر، سکته مغزی و … در سنین بالا بیشتر مشاهده می‌شود. در این مقاله به شرح نتایج پژوهشی می‌پردازیم که نشان‌دهنده‌ی تأثیر حل کردن جدول و سودوکو بر سلامتی و تقویت ذهن است.
در این پژوهش که با حضور ۱۹ هزار و ۱۰۰ نفر صورت گرفته است، از افرادی که معمولا معما حل می‌کنند خواسته شد تا چندین آزمون شامل تست‌های شناختی را به صورت آنلاین حل و نتایج را اعلام کنند. یافته‌ها نشان داد که هرچه افراد بیشتر عادت به حل کردن انواع معماها، مثل جدول‌های مختلف و سودوکو داشته باشند، در آزمون‌های ارزیابی توجه، استدلال و حافظه عملکرد بهتری از خود نشان می‌دهند. مطابق با این بررسی، عملکرد مغز افرادی که اهل حل کردن معما هستند، برابر با عملکرد مغز اشخاصی است که حداقل ۱۰ سال جوان‌تر از آن‌ها هستند. از طرف دیگر، در آزمون‌های سنجش حافظه‌ی کوتاه‌مدت، عملکرد مغز علاقه‌مندان به معما برابر با عملکرد مغز اشخاصی بود که ۸ سال از آن‌ها جوان‌تر بودند.

دکتر آن کربت (Ann Corbett)، سرپرست تیم پژوهشی و استاد دانشگاه پزشکی اکستر، در مورد این پژوهش اعلام کرده، بررسی‌های ما حاکی از پیشرفت چشمگیر سرعت و دقت عملکرد شرکت‌کنندگانی بود که به حل معما علاقه داشتند. هرچند ما هنوز نمی‌توانیم ادعا کنیم که حل جدول و معما ااما موجب کاهش خطر ابتلا به زوال عقل در سنین بالاتر می‌شود، اما این پژوهش نشان می‌دهد که تداوم در این فعالیت‌های معمایی به عملکرد بهتر مغز در طولانی مدت کمک می‌کند. به علاوه با انتشار یافته‌های این پژوهش، نتایج پژوهش‌های پیشین، مبنی بر تأثیر مثبت حل کردن جدول و معما بر عملکرد بهتر مغز و تقویت ذهن برای سال‌های طولانی‌تر، تأیید شد.

پژوهشگران در نظر دارند پژوهش‌هایشان را با همین شرکت‌کنندگان و پس از گذشت زمان نیز تکرار کنند و به بررسی رابطه‌ی میان پیچیدگی معما و میزان زمان حل معما با بهبود عملکرد مغز و تقویت ذهن بپردازند.

حل جدول و سودوکو چطور باعث تقویت ذهن می‌شود؟

بررسی یافته‌های پژوهش

دکتر جری ادواردز Jerri D. Edwards، استاد دانشگاه فلوریدای جنوبی که بر زمینه‌ی مطالعاتی توانایی‌های شناختی و بازی‌های ذهنی تمرکز دارد، با اظهار نظر در مورد این پژوهش اعلام کرده که با توجه به روش تحقیق به کار گرفته شده در آن، که همبستگی و نه تصادفی بوده است، نمی‌توان به صورت قطعی به این نتیجه رسید که انجام بازی‌های ذهنی موجب بهبود عملکرد شناختی افراد و تقویت ذهن می‌شوند. او اعتقاد دارد که باید احتمال علاقه‌مند بودن افرادی که توانایی شناختی بهتری دارند، به این بازی‌ها نیز در نظر گرفته شود.
طبق نظر او، ممکن است افراد با توانایی شناختی ضعیف‌تر هم به این بازی‌ها بپردازند، اما احتمالا در زمان مواجه شدن با ضعف شناختی دچار سرخوردگی می‌شوند و بازی را رها خواهند کرد.

ادواردز تأکید کرده که با در نظر گرفتن پژوهش‌های بالینی بسیاری که به روش تصادفی صورت گرفته‌اند، انجام تمرین‌های شناختی کامپیوتری که سرعت پردازش مغز را به مرور زمان بهبود می‌دهند، در جلوگیری از کاهش توانایی شناختی و کمک به تقویت ذهن در سنین بالا موثرتر خواهد بود.

به علاوه ادواردز معتقد است، توانایی‌هایی وجود دارند که حتی با افزایش سن تقویت هم می‌شوند، مانند مهارت‌های گفتاری. بنابراین، هر چه به صورت طبیعی سن مغز بیش‌تر شود، عملکرد آن در بازی‌های کلمه‌محور بهبود می‌یابد. در مقابل، برخی مهارت‌های شناختی مانند انتقال توجه از موردی به مورد دیگر، توجه هم‌زمان به چند مورد، چابکی ذهنی، و بی‌توجهی به حواس پرتی با افزایش سن دچار ضعف می‌شوند. بنابراین بسیار مهم است که مغزتان را با انجام مداوم چنین وظایفی به مرور زمان به چالش بکشید.

یکی از مواردی که ادواردز بر آن‌ها تاکید دارد، نقش بازی‌ها در تحریک توانایی شناختی و تقویت ذهن است. ولی او از وجود شواهد حاصل از آزمایش‌های تصادفی کنترل‌شده که نشان‌دهنده‌ی تأثیر آنها در بهبود عملکرد شناختی، کاهش احتمال زوال عقل و بهبود توانایی‌های شناختی باشد، اظهار بی‌اطلاعی می‌کند.

طبق گفته‌ی دکتر جسیکا لنگبام (Jessica Langbaum)، پژوهشگر در زمینه‌ی آایمر که یکی از مدیران بنیاد جلوگیری از آایمر نیز هست، شواهدی مبنی بر تاثیر مثبت انجام فعالیت‌های محرک توانایی شناختی، مانند حل جدول، در تقویت قابلیت‌هایی مانند فکر، توجه و استدلال کردن وجود دارد. ولی ما هنوز اطمینان نداریم که این امر ناشی از تاثیر مستقیم انجام این فعالیت‌ها باشد. به علاوه، هنوز تاثیر انجام چنین فعالیت‌هایی بر تاخیر شروع ناتوانی‌های شناختی از جمله زوال عقل یا زوال عقل ناشی از آایمر برای ما روشن نیست.

او عقیده دارد با وجود قابل توجه بودن تتایج این پژوهش، به دلیل ارائه‌ی داده‌ها توسط خود شرکت‌کنندگان، نباید به طور کامل بر آن‌ها تکیه و اعتماد کرد.

آیا حل جدول در ایجاد تعادل مغزی نیز موثر است؟

آیا حل جدول در ایجاد تعادل مغزی نیز موثر است؟

به گفته‌ی دکتر گایاتری دِوی (Gayatri Devi)، عصب‌شناس متخصص در اختلالات حافظه، در مورد بررسی مغز در وضعیت طبیعی یا زوال (از جمله زوال ناشی از آایمر) باید همواره به این نکته توجه کرد که عملکرد مغز انسان حاصل توازن بین وضعیت آسیب‌شناسی و قدرت شناختی مغز است. به‌عبارت دیگر، با بروز مشکل در وضعیت آسیب‌شناسی مغز (مانند زوال عقل شدید و پیش‌رونده)، حتی بالا بودن توانایی شناختی هم قادر به کاهش شدت پیشرفت بیماری نخواهیم بود.

خبر خوب این است که بیش‌تر انواع زوال عقل و آایمر، عموما به کندی پیشرفت می‌کنند. بنابراین به منظور تقویت ذهن و  قدرت مغز و توانایی شناختی، فرصت ایجاد تاخیر در شروع نشانه‌ها یا حتی جلوگیری کامل از آن وجود دارد.

در نهایت حل کردن معماهایی مانند جدول و انجام سایر فعالیت‌های ذهنی در تقویت ذهن و افزایش قدرت آن موثر هستند، همان‌گونه که انجام ورزش جسمی نیز این تاثیر را دارد. طبق گفته‌ی دکتر دوی؛ باید به این نکته توجه کرد که که به مرور زمان و با افزایش سن، باید به صورت مستمر از مغزتان استفاده کنید و آن را به چالش‌ بکشید. لازم نیست حتما زیاد جدول یا سودوکو حل کنید؛ یادگرفتن یک زبان جدید یا یک مهارت جدید نیز بسیار موثر است.

دوی اضافه کرده: صرف نظر از اینکه به انجام چه فعالیتی مشغول هستید، زمانی که با مسائل چالش‌برانگیز در زندگیتان مواجه شوید، همه‌ی قسمت‌های مغزتان درگیر پیدا کردن یک راه‌حل خواهند شد. که موجب تقویت شبکه‌های مغزی و توانایی شناختی‌تان می‌شود.

نتیجه‌گیری

با توجه به نتایج پژوهش اخیر، در صورتی که افراد بالای۵۰ سال زمان بیش‌تری را در فعالیت‌های روزمره‌شان به حل کردن معما، جدول و سودوکو ‌یپردازند، عملکرد مغزی بهتری خواهند داشت. البته برخی پژوهشگران نیز بر همبستگی و نه تصادفی بودن روش انجام پژوهش تاکید کرده‌اند و معتقدند نباید با اطمینان در مورد تاثیر فعالیت‌های ذهنی بر عملکرد بهتر مغز اظهار نظر کرد.

با این‌حال، متخصصان مغز و اعصاب بر این تکته تاکید دارند که به‌چالش‌کشیدن مغز با روش‌هایی مانند حل معما یا یادگیری زبان، تاثیر مثبتی بر چابکی ذهنی و توانایی شناختی دارد. بنابراین انجام فعالیت‌های ذهنی را در برنامه روزمره‌ی زندگیتان قرار دهید؛ حل معما یا آموختن یک زبان جدید علاوه بر افزایش هیجان و لذت‌بخش کردن لحظات زندگی‌تان، به سرعت و چابکی ذهنتان نیز کمک خواهد کرد.


اضطراب صبحگاهی چیست؟

اگر شما هم هر روز صبح با استرس از خواب بیدار می‌شوید، بايد بدانيد كه اضطراب صبحگاهی ريشه‌هاي رواني دارد و بسیار شایع است. این اضطراب، تعریف بالینی ندارد، اما معمولا آن را اضطرابی می‌شناسند که بلافاصله بعد از بیداری یا در ساعت اولیه‌ی بیداری در افراد ایجاد می‌شود. در این مقاله، انواع مختلف اضطراب صبحگاهی، علل ایجاد آن و در نهایت، چند نکته‌ی کاربردی برای کاهش و رهایی از آن را شرح خواهیم داد.
اضطراب صبحگاهی به‌ میزان شدیدی استرس‌زا است، چون باعث می‌شود فرد روزش را به بدترین شکل ممکن شروع کند. مواردی مانند اختلال وسواس فکری یا اختلالات اضطرابی که حالتی شدیدتر هستند نیاز به درمان و مراجعه به متخصص مغز و اعصاب دارند. ممکن است اضطرابِ صبحگاهی در طول روزهایی از بین برود، اما معمولا چون فرد روزش را با اضطراب صبحگاهی شروع می‌کند، تا زمانی که می خواهد مجددا به رختخواب برود هم میزان بالایی از استرس را با خود حمل خواهد کرد.

انواع متداول اضطراب

معمولا اضطراب‌های صبحگاهی صرفا اضطراب عمومی هستند. شما تنها با احساس اضطراب یا استرس در مورد روزی که پیش رو دارید و بدون داشتن حمله‌ی عصبی بیدار می‌شوید.
اما برخی از انواع اضطرابِ صبحگاهی وجود دارند که همراه با حالت‌های شدید سایر اختلالات اضطرابی، مثل اختلال هراس یا اختلال وسواس فکری هستند.

علل بروز اضطراب صبحگاهی

علل بروز اضطراب صبحگاهی

در بیش‌تر موارد، علت اضطراب فرد پیچیده‌تر از آن است که قابل حدس باشد. به طور کلی اضطراب حاصل چند دهه تجربه، ژنتیک اتفاقات و انتخاب‌های زندگی فرد است. عواملی که به اضطراب منجر می‌شوند، آن‌قدر زیاد هستند که شاید شناسایی دقیق دلیل آن را غیرممکن کرده‌اند.

اما به‌طور کلی، در مورد اضطرابِ صبحگاهی موضوع کمی ساده‌تر است، به دلیل این‌که وما و به تنهایی نوع خاصی از اضطراب محسوب نمی‌شود، بلکه یک واکنش به اضطرابی است که می‌تواند چند علت احتمالی داشته باشد. علت‌های احتمالی اضطراب عبارت‌اند از:

1. پیوستگی اضطراب

شایع‌ترین دلیلی که موجب اضطرابِ صبحگاهی در افراد می‌شود، این است که همواره در طول روز اضطراب دارند. پس از بیدار شدن از خواب، بدن‌شان سرشار از اضطراب در این مورد می‌شود که روزشان چگونه خواهد بود. این موضوع به‌ویژه در افرادی که شغل‌های پر استرسی دارند، شایع‌تر است. اما این امکان هم وجود دارد که فرد با احساس وحشت‌ یا حملات پانیک (که فرد از شدت اضطراب احساس مرگ و سکته دارد ) و سایر استرس‌های روزانه نیز مواجه شود. بیدار شدن از خواب موجب می‌شود، بدن‌ به‌خاطر احتمال داشتن یک روز پراسترس احساس ناراحتی کند و این احساس ناراحتی در قالب اضطرابِ صبحگاهی خود را نشان می‌دهد.

2. رژیم غذایی نامناسب

برخی افراد بلافاصله پس از بیدارشدن به سراغ قهوه یا غذای چرب می‌روند. مصرف این مواد منجر به افزایش عصبی بودن، اضطراب و استرس در زمان صبح می‌شود. البته نوشیدن مقدار کم قهوه معمولا باعث اضطراب نمی‌شود، ولی گاهی می‌تواند موثر باشد. این مواد همچنین ممکن است در بعضی افراد باعث بروز سردرد شوند که بر شدت آشفتگی آن ها می‌افزاید.

3. اختلال در کمیت و کیفیت خواب

داشتن اضطراب و استرس بر عادت‌های خواب هم تأثیر منفی دارند، و حتی منجر به داشتن خواب با‌کیفیت پایین هم می‌شود. با احتمال بالایی افرادی که خوب نمی‌خوابند، با اضطراب بیش‌تری هم بیدار خواهند شد، چون بدن‌شان در تلاش برای بازیابی خود از استرس‌های گذشته است. کابوس‌ها و حمله‌های هراس احتمالی در طول شب هم می‌توانند به احساس استرس و اضطراب بعد از بیداری شدت ببخشند.

4. داشتن تجربه‌های بد صبحگاهی

با وجودی که اغلب افراد به دلیل فشارهای استرس‌زا در ادامه‌ی روز اضطراب را تجربه می‌کنند، فقط برخی افراد دچار اضطرابِ صبحگاهی می‌شوند، به دلیل این‌که صبح روزهای گذشته‌ استرس زیادی را تحمل کرده‌اند. برای مثال، اگر برای چند روز متوالی در هنگام صبح و پس از بیدار شدن با همسرتان جروبحث کرده‌ باشید، احتمالا بدنتان با این هشدار بیدار می‌شود و این بیدارشدن اضطراب‌های بیش‌تری به‌ دنبال خواهد داشت.

واقعیت این است که در بیش‌تر موارد، اضطرابِ صبحگاهی به این دلیل ایجاد می‌شود که از نظر ذهنی در مورد اضطرابی که قرار است در طول روز تجربه کنید، هراس دارید. این امر نتیجه‌ی وجود اضطراب مستمر در زندگی است، و متأسفانه میان آ‌‌‌ن‌هایی که دارای علائم اضطراب هستند، بسیار شایع است.

مشکل دیگری که وجود دارد ماندگاری اضطرابِ صبحگاهی است. اگر یک‌بار صبح‌تان را با احساس اضطراب شروع کنید، احتمال این‌که هر روز صبح دوباره آن را احساس کنید، زیاد است. چون بدن‌تان با نگرانی در مورد اضطرابی از خواب بیدار می‌شود که منتظر تجربه‌‌ی آن از طرف شماست. درمان این مشکل بدون کمک گرفتن یا تغییر در سبک زندگی، دشوارتر خواهد بود.

چگونه می‌توان اضطراب صبحگاهی را برطرف کرد؟

چگونه می‌توان اضطراب صبحگاهی را برطرف کرد؟

برای رفع اضطرابِ صبحگاهی لازم است موارد زیر را در نظر بگیرید:

  • برطرف کردن اضطراب و استرس روزانه
  • شکستن ارتباط بین صبح و اضطراب
  • تغییر فعالیت‌های روزمره برای کاهش استرس صبح
  • کاهش ترس از روز پیش رو
    به‌خاطر داشته باشید که بیش‌تر اضطرابِ صبحگاهی‌ شما به دلیل افکار منفی‌تان درباره‌ی چگونگی گذراندن روز و مواجهه با استرس‌های آن است. بنابراین از راهکارهای مفید زیر برای جلوگیری از اضطراب صبحگاهی در آینده کمک بگیرید.

1. کاهش استرس‌های روزانه

این قدم بسیار اهمیت دارد. لازم است اطمینان یابید که با تمام وجود آماده‌ی مواجهه با هر روزتان هستید و استرس زیادی را تجربه نخواهید کرد. اضطرابِ صبحگاهی رابطه‌ی مستقیمی با میزان علاقه‌ی شما به روز پیش رویتان دارد. اگر فکر کنید که روزتان پراسترس خواهد بود، اضطراب‌تان هم افزایش می‌یابد. برای انجام بهتر این گام، ابتدا لازم است دلیل استرس‌تان را کشف کنید.

شغلتان را از یک‌نواختی خارج کنید.

اگر شغلتان با استرس زیادی همراه است، به‌دنبال راه‌های لذت بردن از آن باشید. حتی اگر در یکی از بدترین شغل‌های دنیا هم کار کنید، می‌توان راه‌هایی برای افزایش کیفیت کارتان یا افزایش لذت بردن از آن پیدا کرد. سعی کنید انجام کار را برای خودتان جالب‌تر کنید تا استرسی که تجربه می‌کنید، کاهش یابد.

مشکلات شویی‌تان را حل و فصل کنید

افرادی که در رابطه با همسرشان مشکل دارند، حتما باید به این مشکلات رسیدگی کنند. اگر منفعل باشید و انتظار حل شدن خودبخودی همه‌چیز را داشته باشید، به جایی نخواهید رسید. اگر در طول روز آن‌قدر استرس دارید که با اضطرابِ صبحگاهی از خواب بلند می‌شوید و واقعا به دنبال رفع آن هستید، لازم است به سرعت تغییراتی در سبک زندگی‌تان ایجاد کنید.

تفریح کنید

شاید دلیل استرس‌تان حس یکنواختی و خوش نگذراندن در زندگی‌ است. در این صورت لازم است برای رفع این مسئله، تغییراتی در برنامه‌های زندگی‎تان ایجاد کنید. به باشگاه‌های ورزشی بروید و وقت بیش‌تری با دوستان‌تان بگذرانید. هر کاری که می‌خواهید انجام دهید، لذت بردن از آن را هم در نظر داشته باشید.

همه‌ی این مثال‌ها فقط برای نمونه هستند. آن‌چه در نهایت برای انجامش تصمیم می‌گیرید، باید بر مبنای دلیل ایجاد استرس و اضطراب‌تان باشد. فقط در این صورت است که می‌توانید اطمینان یابید قدم‌های لازم برای مقابله با آن را برداشته‌اید. اما در طول این فرایند به خودتان یادآوری کنید که رسیدگی به استرس‌تان، بهترین راه برای اطمینان از این است که دیگر بیدار شدن با اضطراب صبحگاهی را به یک روز پراسترس پیوند نمی‌زنید.

پیاده روی یا ورزش

2. پیاده‌روی یا ورزشی

راهکار دیگری که می‌توانید انجام دهید ورزش است. ورزش کردن را به عنوان اولین کاری که هر روز صبح باید انجام دهید، برنامه‌ریزی کنید. ورزش، به‌ویژه پیاده‌روی سریع، اگر از لحاظ فیزیکی قادر به انجامش باشید، موجب از بین رفتن هورمون‌های استرس و آزادسازی انتقال‌دهنده‌های عصبی در مغزتان را می‌شود. به علاوه ماهیچه‌ها‌یتان را خسته می‌کند و به طور کلی منجر به بهبود کلی سلامت ذهنی و جسمی‌تان خواهد شد.
پژوهش‌ها همواره ثابت کرده‌اند که ورزش روزانه به اندازه‌ی برخی داروهای مهم کاهنده‌ی اضطراب یا حتی قدرتمندتر از آن‌ها عمل می‌کند. وقتی صبح بیدار می‌شوید، بدن‌تان انرژی زیادی در زمان استراحت و خواب ذخیره کرده و همه‌ی این اضطراب باید کاهش پیدا کند تا روز بهتری داشته باشید. ورزش پس از بیداری، مثل دویدن، دوچرخه‌سواری یا هر فعالیت دیگری که می‌توانید انجام دهید، سریع‌ترین و بهترین روش برای کاهش قابل ملاحظه‌ی اضطراب است.

3. انجام تمرین‌های تفکر مثبت

گاهی اضطراب صبحگاهی از تفکر منفی ناشی می‌شود. کسی که اضطرابِ صبحگاهی دارد، با این ذهنیت از خواب بیدار می‌شود که قرار است روز پراسترسی را تجربه کند و همین تفکر به اضطراب منجر می‌شود. شاید خود فرد متوجه شکل‌گیری چنین ذهنیتی نباشد، اما در واقع تفکر منفی بر احساس اضطراب در شروع روز موثر است.
اگر شما هم چنین حالتی دارید، لازم است خودتان را متعهد به انجام تمرین‌های تفکر مثبت کنید. البته در نظر داشته باشید که اثرگذاری این تمرین‌ها برای برخی افراد ماه‌ها زمان خواهد برد، اما تاثیر آن در افزایش تفکر مثبت ثابت شده است. در این صورت در زمان بیدار شدن، آن‌قدرها هم از آغاز روز وحشت نخواهید داشت. برخی از این تمرین‌ها عبارتند از:

جمله‌های تأکیدی

جمله‌های تأکیدی برای همه تاثیر ندارند، اما می‌توانند مفید باشند. در واقع جمله‌های تأکیدی، عبارت‌های مثبتی هستند که باید در زمانی که حس خوبی ندارید، مدام برای خودتان تکرار ‌کنید. شاید در ابتدا بی فایده یا حتی احمقانه به‌نظر برسند، اما در بلندمدت دیدگاهتان به زندگی را بهبود خواهند داد.

یادداشت‌های صبحگاهی

چه خودتان این کار را انجام دهید یا از دوستتان بخواهید برای‌تان انجام دهد، به هر حال باید هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید، یادداشت مثبتی جایی در خانه قرار داده شده باشد. این یادداشت‌ها باید هر روز تغییر کنند و شامل عبارت‌هایی شبیه به امروز لبخند بزن» یا کارت عالیه»! باشند. این یادآوری‌های صبحگاهی شاد هم عملکردی شبیه به جمله‌های تأکیدی دارند؛ تنها تفاوت‌شان این است که جالب‌تر هستند و می‌توانند مطابق علایقتان باشند.

روزنگاری مثبت
روزنگاری مثبت

یکی دیگر از کارهای مفید این است که هر شب یا هر روز صبح، درباره‌ی اتفاقات فوق‌العاده‌ای که در زندگی‌تان تجربه کرده‌اید یا قرار است تجربه کنید، در یک دفترچه بنویسید. برای انجام این کار باید نگرش منفی‌تان را به‌حداقل برسانید تا مجبور شوید به چیزهای مثبت فکر کنید. با گذشت زمان در طول روز چیزهای مثبت بیش‌تری خواهید دید.

هدف‌گذاری

در نهایت، لازم است برای خودتان هدف تعیین کنید. این کار برای مواقعی که فکر می‌کنید انگار هیچ راهی در زندگی ندارید، بسیار مفید است. یک هدف کلی به همراه اهداف کوچک‌تر در زیر آن فهرست کنید. هر کدام از این اهداف کوچک باید تاریخی داشته باشند که در آن زمان محقق شود. همه‌ی‌ این موارد را در یک تقویم مشخص کنید. هدف گذاری باعث ایجاد انگیزه در هر روزتان و کمک به مقابله با برخی از دلایل اصلی اضطراب و منفی‌نگری می‌شود.
آیا این کارها به‌سرعت حال مثبتی در شما ایجاد می‌کنند؟ دادن پاسخ مثبت به این پرسش دشوار است. اما هرچه مثبت‌تر باشید، احساس بهتری نسبت به روزتان خواهید داشت و هرقدر احساس بهتری داشته باشید، ‌احتمال کاهش اضطراب صبحگاهی‌تان بالاتر خواهد رفت.

کاهش اضطراب

در نهایت، مهم‌ترین قدم، مقابله با اضطراب‌تان است. اکثر افراد در زمان صحبت در مورد کنترل اضطراب‌شان، به‌دنبال رفع‌ورجوع سریع آن هستند. اما کاهش اضطراب اصلا چیزی نیست که در کوتاه مدت و یک شبه حاصل شود. چه بخواهید خودتان در خانه به درمان اضطرابتان اقدام کنید یا از دیگران و حتی پزشک متخصص کمک بگیرید، باید مطمئن باشید که به زندگی بدون اضطراب متعهد هستید. اگر در این کار مداومت داشته باشد، مطمئنا کم‌تر به اضطراب صبحگاهی دچار خواهید شد.


درمان صرع چگونه است؟

بیشتر افراد مبتلا به صرع قادر به کنترل و مدیریت این بیماری هستند. موفقیت در مدیریت و درمان صرع تا حد زیادی به شدت علائم صرع ، سلامت عمومی فرد و شیوه‌ی پاسخ‌گویی او به درمان بستگی دارد. برخی روش‌های درمان صرع عبارتند از:

داروهای ضد صرع (ضد تشنج و انعقاد): در صورتی که این داروها مطابق با تجویز پزشک متخصص مغز و اعصاب مصرف شوند، تاثیر خوبی در کاهش تعداد تشنج‌ها دارند و حتی در برخی افراد می‌توانند تشنج را به طور کامل حذف کنند.
رژیم کتوژنیک: این رژیم غذایی با داشتن چربی زیاد و کربوهیدرات کم، مناسب بیمارانی است که نتیجه‌ی موثری از درمان‌های دیگر دریافت نکرده‌اند.
محرک امواج عصبی یا VNS: با قرار دادن این وسیله زیر پوست سینه اعصاب گردنی تحریک و از تشنج جلوگیری خواهد شد.
جراحی مغز: در این روش، جراح بخشی از مغز که موجب تشنج است را برداشته یا اصلاح می‌کند.
پژوهشگران هم‌چنان به تحقیقاتشان ادامه می‌دهند تا بهترین روش درمان صرع را بیابند. برای مثال تحریم مغزی یکی از درمان‌هایی است که در آینده به کار گرفته خواهد شد. در این روش الکترودی درون مغز و ژنراتوری درون سینه قرار داده می‌شود. امواجی که ژنراتور به سمت مغز ارسال می‌کند موجب کاهش تعداد تشنج‌ها می‌گردد. یکی دیگر از روش‌های در حال مطالعه ساخت دستگاهی مشابه دستگاه تنظیم‌کننده ضربان قلب است که با بررسی الگوی فعالیت‌های مغزی و ارسال شارژ الکتریکی یا دارو به مغز تشنج را متوقف خواهد کرد. به علاوه روش‌های کم‌تهاجمی جراحی و پرتوجراحی نیز در حال بررسی و مطالعه بیش‌تر نوسط محققان هستند.

داروهای درمان صرع چیست؟

داروهای درمان صرع چیست؟

همان‌طور که گفتیم، اولین گزینه برای درمان صرع استفاده از داروهای ضدتشنج است. البته این داروها با تاثیر بر انتقال‌دهنده‌های عصبی و کاهش فعالیت‌های الکتریکی منجر به تشنج، فقط موجب کاهش شدت و تعداد تشنج‌ها می‌شوند و توانایی توقف یک تشنج در حال وقوع را ندارند. روش جذب این داروها به این صورت است که ابتدا از طریق معده جذب شده و پس از ورود به جریان خون، به مغز می‌رسند. در نهایت نیز با عبور از مجاری هاضمه از طریق ادرار از بدن خارج می‌شوند.
داروهای ضدتشنج موجود در بازار بسیار متنوع هستند. برخی از رایج‌ترین داروها عبارتند از:

  • لوتیراستام (کِپرا)
  • توپیرامات (توپاماکس)
  • لاموتریژين (لامیکتال)
  • اتوسوکسیماید (زارونتین)
  • کاربامازپین (تگرتول)
  • والپروئیک اسید (دپاکوت)
    پزشک با توجه به نوع تشنج بیمار، دارویی خاص یا ترکیبی از داروها که در شکل‌های مختلفی مانند تزریقی، قرص و شربت وجود دارند را تجویز می‌کند. میزان مصرف این داروها معمولا ۱ تا ۲ بار در روز است و برای شروع به منظور عادت بدن به ماده دارویی باید از کمترین دُز ممکن شروع کرد. ولی در نظر داشته باشید که برای کاهش عوارض جانبی مانند ناسازگاری با بدن، سرگیجه، خستگی، خارش و تحریک پوستی، مشکلات حافظه و در موارد بسیار نادر تورم کبد یا سایر اندام‌ها و یا افسردگی، داروها همواره باید مطابق با دستورالعمل تجویزی پزشک مصرف شوند.
    اگرچه صرع در افراد مختلف با علائم متفاوتی ظاهر می‌شود ولی معمولا دارودرمانی در بهبود بیشتر بیماران تاثیر بالایی دارد. در کودکان در صورت قطع تشنج، امکان قطع مصرف داروها با نظر پزشک ایجاد می‌شود.

رژیم غذایی مناسب برای درمان صرع

رژیم غذایی مناسب برای درمان صرع

معمولا برای کودکانی که به صرع مبتلا هستند، رژیم غذایی کتوژنیک توصیه می‌شود. این رژیم غذایی حاوی چربی زیاد و کربوهیدرات اندک است و بدن را وادار به فرایند کتوسیز (ketosis) می‌کند. یعنی بدن به‌جای گلوکز از چربی برای تولید انرژی استفاده خواهد کرد. البته لازم است افرادی که این رژیم را رعایت می‌کنند به‌خصوص کودکان، برای حفظ توازن و تعادل بدنی حتما تحت نظر پزشک یا متخصص تغذیه قرار داشته باشند، چون رژیم کتوژنیک مستم ایجاد توازن میان چربی، کربوهیدرات و پروتئین‌ها است.

اثربخشی و نتیجه‌ی این رژیم برای همه‌ی بیماران یکسان نیست. برای بعضی از انواع تشنج‌ها موثرتر است و در صورت رعایت ‌درست و کامل، موجب کاهش تعداد تشنج‌ها می‌شود.
رژیم دیگری که بیش‌تر برای نوجوانان و بزرگسالان موثر است، اتکینز تعدیل‌شده» نام دارد. در این رژیم هم تمرکز اصلی بر میزان مصرف چربی زیاد و مقدار مصرف کربوهیدرات تحت کنترل است. در 50درصد از بزرگسالانی که از رژیم اتکینز استفاده کرده‌اند، دفعات تشنج‌ تنها پس از چند ماه مصرف کاهش یافته است. با توجه به این‌که رژیم‌ها حاوی چربی و مقدار کمی فیبر هستند، یبوست از عوارض احتمالی آن‌ها خواهد بود. لازم است پیش از شروع هر رژيم غذایی با پزشکتان م کنید تا از جذب مواد مغذی لازم و حیاتی برای بدن مطمئن شوید. توجه داشته باشید که در همه‌ی انواع رژیم غذایی عدم مصرف غذاهای فرآوری‌شده مفید خواهد بود.

آیا جراحی روش مناسبی برای درمان صرع است؟

در مواردی که دارودرمانی تاثیری در کاهش و کنترل تشنج‌ها نداشته باشد، گزینه‌ی جراحی در نظر گرفته می‌شود. رایج‌ترین روش جراحی به منظور درمان صرع تکه‌برداری یا جراحی لوبکتومی موقتی است. به این صورت که با برداشتن تکه‌ای از مغز که علت بروز تشنج است ( معمولا بخشی از لوب گیجگاهی) زمینه‌ی توقف تشنج‌ها فراهم می‌شود. گاهی در حین این عمل جراحی فرد هوشیار نگه داشته می‌شود تا پزشکان از برداشتن قسمت‌هایی از مغز که با عملکردهای مغزی مانند بینایی، شنوایی، تکلم و حرکت در ارتباط هستند، پرهیز ‌کنند.
اگر قسمتی از مغز که دلیل ایجاد تشنج است خیلی بزرگ یا حیاتی باشد از روش جراحی دیگری با نام برش‌های چندگانه زیر نرم شامه‌ای (M.S.T) استفاده می‌شود. در این روش جراحی برای ایجاد وقفه در مسیر عصبی، برش‌هایی در مغز ایجاد می‌شود که موجب توقف گسترش تشنج به سایر بخش‌های مغز خواهد شد. بنابراین بیماران پس از این جراحی‌ها قادر به کاهش یا حتی توقف کامل مصرف داروها هستند.
البته هر عمل جراحی عوارض خاص خود را نیز دارد. گاهی این جراحی‌ها موجب ایجاد عوارض و پیامدهای ناشی از بیهوشی، خونریزی و عفونت یا تغییرات شناختی در فرد می‌شوند. قبل از اقدام برای جراحی، حتما در مورد مزایا و معایب آن اطلاعات کامل کسب و با پزشکتان م کنید.

آیا میان صرع و رفتار رابطه‌ای وجود دارد؟

معمولا کودکان مبتلا به صرع بیش از سایر کودکان با مشکلات رفتاری و یادگیری مواجه می‌شوند، بااین‌حال هنوز وجود ارتباط کاملا مشخص میان صرع با رفتار و یادگیری ثابت نشده است. آمارها نشان می‌دهد که ۱۵ تا ۳۵ درصد از کودکانی که به مشکلات ذهنی دچارند صرع را هم تجربه می‌کنند. بنابراین احتمال یکسان بودن ریشه‌ی این مشکلات وجود دارد. همچنین سردرد یکی از شایعترین شکایت بیماران مبتلا به صرع مقاوم به درمان است. به منظور درمان سردرد در این بیماران لازم است ارتباط و شیوع انواع سردرد در آنها بررسی شود.

به طور کلی نیز در برخی افراد، دقایق یا ساعاتی قبل از وقوع تشنج تغییرات رفتاری به‌وجود می‌آید که دلیل آن فعالیت غیرعادی مغز در اثر تشنج است. این تغییرات رفتاری شامل موارد زیر هستند:

  • بیش‌فعالی
  • کج‌خلقی
  • ازدست‌دادن تمرکز
  • تهاجم.
    به علاوه کودکان مبتلا به صرع همواره نگران هستند و اغلب منزوی می‌شوند. به دلیل عدم آگاهی از زمان و مکان احتمالی وقوع حمله‌ها و داشتن استرس ناشی از احتمال وقوع تشنج در حضور دوستان و همکلاسان، همواره در زندگی‌شان سطوحی از ناامنی را تجربه می‌کنند. آمارها نشان می‌دهد که ۳۰ تا ۷۰ درصد مبتلایان به صرع از افسردگی و اضطراب یا هردو رنج می‌برند.
    بیش‌تر کودکان با گذشت زمان یاد خواهند گرفت که چگونه خود را با شرایط‌شان تطبیق دهند، اما در کودکانی که با این موضوع کنار نمی‌آیند، گوشه‌گیری و انزوای اجتماعی تا بزرگسالی ادامه می‌یابد.

مصرف داروهای ضدتشنج نیز بر رفتار بیماران اثرگذار است. معمولا این مشکل با تغییر یا تنظیم مصرف دارو حل می‌شود. لازم است مشکلات و تغییرات رفتاری با پزشک در میان گذاشته شوند. پیگیری روش‌های درمان صرع نیز می‌تواند به‌شکل انفرادی، خانوادگی و همراه با گروهی از بیماران صورت گیرد.

تاثیر صرع بر زندگی روزمره

تاثیر صرع بر زندگی روزمره

صرع بیماری مزمنی است که در بسیاری از ابعاد زندگی فرد تاثیر منفی دارد. به دلیل غیر قابل پیش‌بینی بودن زمان وقوع تشنج، فعالیت‌های روزانه و استقلال فرد مبتلا به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرد. برای مثال موقعیت‌هایی مانند تردد از یک خیابان شلوغ برای فرد مبتلا خطرناک خواهد بود. به همین دلیل در برخی کشورها برای رانندگی افراد مبتلا به صرع ممنوعیت‌های قانونی وجود دارد. البته این قوانین در مناطق مختلف متغیر است.

دیگر مشکلات این بیماری شامل موارد زیر است:

  • بحران صرعی یا صرع پایدار؛ یعنی خطر عود تشنج بدون هشیارشدن و وقفه در فواصل آن.
  • بحران صرعی؛ آسیب دائمی و‌ جدی به بدن پس از تشنج‌های طولانی (بیش از ۵ دقیقه).
  • مرگ ناگهانی؛ که البته فقط در یک درصد از افراد مبتلا رخ می‌دهد.

علاوه بر روش درمانی مناسب و پیگیری و مراجعه منظم به پزشک، رعایت موارد زیر نیز می‌توانند مفید باشند:

  • رعایت رژیم غذایی سالم و انجام ورزش‌های مناسب؛
  • آموزش عملیات و اقدامات لازم در زمان وقوع تشنج به نزدیکان؛
  • تعیین و قابل پیش‌بینی کردن روند تشنج‌ها با یادداشت‌برداری درباره‌ی حالات، زمان و علائم تشنج‌ها؛
  • کمک‌گرفتن از متخصص برای جلوگیری از افسردگی و اضطراب ناشی از صرع؛
  • استفاده از دست‌بند هشداردهنده در زمان وقوع تشنج برای آگاه‌کردن دیگران؛
  • عضویت در انجمن‌های حمایت از بیماران مبتلا به صرع.

آیا صرع درمان قطعی دارد؟

آیا صرع درمان قطعی دارد؟

روشی قطعی برای درمان صرع وجود ندارد، اما تشخیص به موقع و اقدام زودهنگام برای درمان آن بسیار اهمیت دارد. به دلیل این‌که از بروز آسیب‌های حاد مغزی ناشی از تشنج‌های طولانی‌مدت و کنترل‌نشده و مرگ بی‌دلیل و ناگهانی در بیمار جلوگیری می‌کند. صرع و به‌طورکلی، تشنج‌ها با کمک دارودرمانی به‌خوبی قابل کنترل و مدیریت هستند. بنابراین، درمان صحیح و مناسب نقش مهمی در بهبود وضعیت بیمار ایفا می‌کند و کیفیت زندگی‌اش را به میزان قابل‌ توجهی تحت تأثیر قرار خواهد داد.

در مورد جراحی نیز همان‌طور که قبلا گفتیم ۲ نوع جراحی مغزی انجام می‌شود. در روش اول با برداشتن ناحیه‌ای از مغز که موجب ایجاد تشنج است، به کاهش و توقف تشنج‌ها کمک می‌شود. در صورتی که ناحیه‌ی مسئول در ایجاد تشنج‌ها در مغز بزرگ و حیاتی باشد، جراح با ایجاد برش‌هایی در مغز از روش دیسکانکشن یا قطع ارتباط مسیر عصب استفاده می‌کند تا از گسترش تشنج به سایر نواحی مغز جلوگیری شود.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که در ۸۱ درصد افراد دچار صرع حاد، ۶ ماه پس از جراحی، تشنج به ‌طور کامل یا تقریبی متوقف می‌شود و پس از ۱۰ سال، ۷۲ درصد از بیماران کاملا یا به شکل تقریبی دیگر دچار تشنج نمی‌شوند. پژوهش و مطالعه به منظور یافتن روش‌های درمانی گوناگون صرع در حال توسعه است.

خلاصه ای از حقایق و آمارها در مورد صرع

  • ۶۵ میلیون نفر در جهان به صرع مبتلا هستند.
  • ۱۵ تا ۳۰ درصد کودکان دارای مشکلات ذهنی، مبتلا به صرع نیز هستند.
  • ۳۰ تا ۷۰ درصد از مبتلایان به صرع از افسردگی و اضطراب یا هردو رنج می‌برند.
  • بیش از ۵۰۰ ژن به‌نوعی در ایجاد صرع نقش دارند.
  • در بیش‌تر افراد، احتمال ابتلا به صرع پیش از ۲۰ سالگی تنها یک درصد است. اما داشتن والدینی که به‌طور ارثی دچار این بیماری هستند، احتمال ابتلا به بیماری را در فرزندان به ۲ تا ۵ درصد می‌رساند.
  • در بیش‌تر افراد بالای ۳۵ سال، سکته عامل اصلی بیماری صرع است. ولی در ۶ نفر از هر ۱۰ بیمار علت بیماری غیرقابل تشخیص است.
  • ۶۰ تا ۷۰ درصد از مبتلایان پس از استفاده از داروها برای اولین بار نتایج مثبت می‌گیرند و ۵۰ درصد پس از ۲ تا ۵ سال مصرف دارو و عدم وقوع تشنج قادر به ترک دارودرمانی هستند.
  • بیش از ۵۰ درصد بیمارانی که با دارودرمانی معالجه نمی‌شوند، با رعایت رژيم کتوژنیک بهبود می‌یابند. هم‌چنین نیمی از بزرگسالانی که از رژيم اتکینز تعدیل‌شده بهره می‌برند، تشنج‌های کمتری را تجربه می‌کنند.
  • یک‌سوم افراد مبتلا به صرع به دلیل عدم یافتن راهکار درست مدیریت بیماری، بهبود نمی‌یابند.
  • یک درصد از مبتلایان به مرگ ناگهانی دچار می‌شوند.

بیماری صرع چیست؟

صرع چهارمین بیماری عصبی رایج در دنیاست که بیش از ۶۵ میلیون نفر در دنیا از آن رنج می‌برند. احتمال ابتلا به صرع در همه‌ی سنین وجود دارد، ولی بیش‌تر در کودکان (۳ تا ۶ سال) و افراد مسن (بالای ۵۵ سال) و به میزان نامحسوسی در مردان بیش‌تر از ن ظاهر می‌شود. تشنج‌های مکرر و غیرقابل تشخیص نشانه‌ی اصلی این بیماری مزمن هستند که از نظر شدت و ضعف علائم بروز با یک‌دیگر تفاوت دارند.
در صورتی که شدت تشنج قوی باشد، همراه با اسپاسم و انقباض عضلانی غیرقابل‌ کنترل است که از چند ثانیه تا چندین دقیقه طول خواهد کشید. ولی زمان بروز تشنج‎‌های ضعیف فقط چند ثانیه است و در این زمان بسیار کوتاه، فرد دچار عدم هوشیاری می‌شود، به همین دلیل به ‌سختی قابل شناسایی‌ هستند.
دلیل ایجاد صرع، بروز اختلال در انتقال پیام‌های عصبی بین سلول‌های مغز است و تاکنون درمان مشخصی برای آن شناسایی نشده، البته به کمک دارو و سایر راهکارها قابل کنترل است. با این وجود، پژوهش‌ها نشان می‌دهند که یک سوم بیماران مبتلا به صرع حتی با دریافت درمان‌های دارویی مختلف هم دچار تشنج‌های غیرقابل کنترل می‌شوند. حمله‌های تشنجی صرع می‌تواند فرد را با گیجی و عدم هوشیاری مواجه کند. به نحوی که در پایان‌ تشنج فرد حتی به یاد نخواهد داشت که چه اتفاقی برایش رخ داده است و تا مدتی احساس ناراحتی و بیماری خواهد داشت.
در صورت بروز حملات تشنجی حتما به پزشک متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید.

بیماری صرع چه نشانه‌ها و علائمی دارد؟

بیماری صرع چه نشانه‌ها و علائمی دارد؟

در هر فردی و وابسته به شدت بیماری، صرع با نشانه‌های متفاوتی ظاهر می‌شود. ولی اصلی‌ترین نشانه‌ی صرع، تشنج است. انواع تشنج با توجه به علائم فعالیت‌های غیرطبیعی مغز، به سه گروه زیر طبقه‌بندی می‌شوند.

تشنج پارشیل ساده

این نوع تشنج با بیهوشی همراه نیست و علائم آن شامل تغییر در حواس پنج‌گانه، سرگیجه، انقباض و اصطلاحا مور‌مورشدن ماهیچه‌ها است.

تشنج پارشیل پیچیده

بر خلاف نوع ساده، با از دست‌دادن هوشیاری همراه است و نشانه‌های آن انجام حرکات تکرارشونده، عدم واکنش و پاسخ‌گویی و خیره شدن به یک نقطه است.

تشنج گسترده

این تشنج با تحت تأثیر قرار دادن تمام مغز در شش مدل روی می‌دهد:
– تشنج غیابی: به این تشنج صرع کوچک» نیز گفته می‌شود و اغلب در کودکان رخ می‌دهد. از علائم آن حرکات تکرارشونده مثل لرزش لب‌ها، چشمک‌زدن و خیره‌ماندن نگاه به یک نقطه است. این تشنج ممکن است بصورت خوشه‌ای رخ دهد و باعث بیهوشی کوتاه مدت شود.
– تشنج تونیک: در این نوع تشنج سفتی ماهیچه‌ها و عضلات دیده می‌شود. معمولا بر عضلات کمر، بازوها و پاها تاثیر می‌گذارد و حتی ممکن است باعث زمین خوردن فرد شود.
– تشنج آتونیک: تشنج آتونیک نیز با از دست دادن کنترل عضلات در فرد موجب سقوط ناگهانی می‌شود.
– تشنج کلونیک: در این حالت ماهیچه‌های بازو، صورت و گردن به‌شدت دچار تکان‌های نامنظم، سریع و مکرر می‌شوند.
– تشنج میوکلونیک: در این نوع تشنج هم دست و پا دچار انقباض و پرش‌های ناگهانی و غیرارادی می‌شوند.
– تشنج تونیک-کلونیک: این تشنج که به آن صرع بزرگ» نیز گفته می‌شود، شدیدترین نوع صرع است و می‌تواند موجب از دست دادن ناگهانی هوشیاری، تکان‌خوردن، لرزش و سفت شدن بدن، گاز‌گرفتن زبان، و حتی ازدست‌دادن کنترل ادرار و مدفوع شود.

بروز تشنج دلایل متعددی دارد. مانند:

  • بروز تب شدید؛
  • آسیب و ضربه به سر؛
  • قند خون بسیار پایین.
  • ترک مصرف الکل؛

محرک‌های تشنج در بیماران مبتلا به صرع چیست؟

محرک‌های تشنج در بیماران مبتلا به صرع چیست؟

بعضی از محرک ها موجب ایجاد و تحریک برخی بیماری ها از جمله سردرد نیز می‌شوند. در بررسی‌های صورت گرفته بر روی بیماران صرع موارد و موقعیت‌هایی مورد شناسایی قرار گرفته‌اند که موجب تحریک تشنج می‌شوند. برخی از این عوامل عبارتند از:

  • مصرف بعضی از مواد غذایی، پرخوری یا نخوردن وعده‌های غذایی؛
  • الکل، کافئین، برخی از داروها و مواد مخدر؛
  • استرس؛
  • کم‌خوابی؛
  • بیماری و تب؛
  • نورهای درخشان و لامپ‌های چشمک‌زن.
    البته معمولا مجموعه‌ای از این عوامل موجب بروز تشنج می‌شوند و وجود تنها یک عامل نمی‌تواند محرک تشنج باشد. به علاوه، تشخیص محرک‌ها کار ساده‌ای نیست. یک روش‌ کاربردی به منظور تشخیص دلایل تشنج، یادداشت و بررسی موارد قابل توجه در هر تشنج پس از بروز آن است. این کار موجب پیش‌بینی روند وقوع تشنج در فرد نیز خواهد شد.
    موارد مهمی که می‌توانید یادداشت کنید، شامل:
  • فعالیت‌هایی که تشنج در زمان انجامشان ظاهر شده است؛
  • اتفاقاتی که همزمان با بروز تشنج رخ داده‌اند؛
  • هر عامل استرس‌زا و غیرمعمول؛
  • تاریخ و زمان بروز تشنج؛
  • صداها و بوهای موجود در فضا؛
  • میزان خواب شب گذشته و احتمال خستگی؛
  • احوال فرد، قبل و بعد از تشنج
  • و غذایی که تشنج با خوردن آن ایجاد شده است و فاصله زمانی بین میان مصرف غذا با حمله‌ی عصبی.
    بررسی موارد گفته شده برای تعیین میزان اثربخشی داروها نیز موثر هستند. در مورد یاداشت‌ها با پزشک معالج صحبت کنید تا در روند تجویز دارو یا درمان‌های دیگر، آن‌ها را در نظر بگیرد.

به طور کلی چه دلایلی موجب بروز بیماری صرع می‌شود؟

علت مشخصی برای وقوع این بیماری شناخته نشده، اما دلایل متعددی می‌توانند موجب تشنج شوند از جمله:

  • بیماری‌های شدید و تب بالا؛
  • آسیب مغزی (داخل‌جمجمه‌ای)؛
  • ایجاد زخم پس از ضربه به مغز (صرع پس از ضربه)؛
  • تومور مغزی یا کیست؛
  • سکته که از عوامل اصلی صرع در افراد بالای ۳۵ سال است؛
  • سایر بیماری‌های عروقی؛
  • آایمر یا زوال عقل؛
  • کمبود اکسیژن‌رسانی به مغز؛
  • بیماری‌های عصبی، ژنتیکی و اختلالات رشد (اختلالات روانی مختلف)؛
  • مادر معتاد، آسیب‌های قبل از تولد مخصوصا شکل‌گیری ناقص مغز و کمبود اکسیژن در هنگام تولد؛
  • بیماری‌های عفونی مانند ایدز و مننژیت؛

آیا ژنتیک و وراثت هم در وقوع صرع نقش دارد؟

آیا ژنتیک و وراثت هم در وقوع صرع نقش دارد؟

با وجود تأثیر وراثت در ابتلا به بیماری صرع و وجود صرع در خانواده‌ها به صورت ارثی، امکان این‌که یک فرد بر اثر عوامل ارثی به صرع مبتلا شود بسیار کم است و بسیاری از فرزندانی که والدین‌شان دچار این بیماری هستند، هرگز به صرع مبتلا نشده‌اند. به‌ طورکلی احتمال ابتلا به این بیماری برای هر فرد عادی تا سن ۲۰ سالگی یک‌ درصد است. ولی برای فردی که والدینش به بیماری صرع ارثی دچار باشند، احتمال ابتلا به صرع ۲ تا ۵ درصد خواهد بود.
نکته‌ی قابل توجه این است که عوامل ژنتیکی موجب اثرپذیری بیش‌تر فرد از عوامل محیطی و محرک تشنج می‌شود. بررسی‌ها نشان داده که احتمالا بیش از ۵۰۰ ژن در بروز بیماری صرع نقش دارند. در صورتی که به دلایل ژنتیکی آستانه‌ تشنج در فرد پایین باشد، در مقابل محرک‌های تشنج آسیب‌پذیرتر است و اگر آستانه‌ تشنج در فردی بالا باشد، احتمال تشنج در او کاهش خواهد یافت.

روشن است که اگر والدین بنا به دلایلی مانند سکته یا ضربه به سر دچار صرع شده باشند، احتمال ابتلای فرزندان به این بیماری افزایش پیدا نخواهد کرد. توبروز اسکلروسیز و نوروفیبروماتوز از جمله بیماری‌های ژنتیکی‌ای هستند که ممکن است باعث تشنج شوند. صرع باعث نازایی نخواهد شد. تنها مشکلی که ایجاد می‌شود، تاثیر مصرف داروهای کنترل صرع در زمان بارداری بر روی جنین است. هرگز خودسرانه مصرف داروها را قطع نکنید و قبل از بارداری یا به‌محض اطلاع از بارداری درباره‌ی مصرف داروها با پزشک متخصصتان صحبت کنید. هم‌چنین بهتر است افراد مبتلا به صرع پیش از اقدام به تشکیل خانواده با مشاور ژنتیک گفت‌وگو کرده و آگاهی‌های لازم را کسب نمایند.

چگونه صرع را تشخیص دهیم؟

چگونه صرع را تشخیص دهیم؟

بروز تشنج مهمترین نشانه‌ی صرع است و به طور کلی می‌تواند علامت یک مشکل پزشکی جدی باشد. اگر مشکوک هستید که دچار تشنج شده‌اید، سریعا به پزشک مراجعه کنید. پزشک با بررسی سابقه‌ی پزشکی‌ و علائم‌ شما، آزمایش‌های لازم برای تشخیص نوع بیماری‌تان را تجویز خواهد کرد که معمولا آزمایش‌هایی در حوزه‌ی اعصاب برای تعیین توانایی حرکتی و عملکرد روانی هستند.

البته پزشکان برای تشخیص قطعی بیماری صرع عوامل دیگری که موجب تشنج می‌شوند را هم به صورت کامل مورد بررسی قرار می‌دهند. به این منظور با انجام آزمایش‌هایی برای بررسی دقیق خون مانند شمارش کامل خون (هوموگرام) و مطالعه‌ی شیمی‌ خون موارد زیر آزمایش و بررسی می‌شود:

  • سطح گلوکز خون؛
  • علائم بیماری‌های عفونی؛
  • عملکرد کبد و کلیه‌ها؛
    یکی از متداول‌ترین آزمایش‌ها برای تشخیص صرع، آزمایش الکتروانسفالوگرام (EEG) است که خوشبختانه انجام آن درد و فشاری به همراه ندارد. در این آزمایش ابتدا دو الکترود به جمجمه متصل می‌شود و از فرد خواسته می‌شود تا فعالیت‌های خاصی را انجام دهد. گاهی‌ نیز با انجام این آزمایش در هنگام خواب، عملکرد مغزی فرد ثبت می‌شود. به هر حال، چه فرد تشنج داشته باشد یا نداشته باشد، وجود تغییرات در الگوهای امواج مغزی طبیعی در صرع امری رایج است.

سایر آزمایش‌های تصویربرداری از مغز برای تعیین دلایل وقوع تشنج و مشکلات مغزی عبارتند از:

  • سی‌تی‌اسکن؛
  • MRI؛
  • مقطع‌نگاری رایانه‌ای تک‌فوتونی؛
  • برش‌نگاری با گسیل پوزیترون.
    در صورتی که بروز تشنج به دلایل آشکار و غیرقابل نقض باشد، معمولا بیماری صرع تشخیص داده خواهد شد.

استرس و اضطراب

معمولا برای بیش‌تر افراد تفاوت میان استرس و اضطراب مشخص نیست. حتی بیش‎‌تر افراد فکر می‌کنند هر دو یک چیز هستند و این دو واژه را به‌جای یک‌دیگر استفاده می‌کنند. با وجودی که هر دو واژه‌ی استرس و اضطراب برای بیان احساسات و افکار منفی به‌کار می‌روند، ولی در واقع دو اختلال روانی جدا از هم هستند. درک تفاوت استرس و اضطراب، نیاز به دقت زیادی دارد و شاید دلیل این‌که مردم تفاوتی بین استرس و اضطراب قائل نمی‌شوند، این باشد که نشانه‌های جسمانی که در هنگام استرس و اضطراب حس می‌کنند همسان است. علائم مختلفی مانند افزایش ضربان قلب، تنش و ناراحتی در ماهیچه‌ها، و بی‌خوابی ممکن است هنگام وقوع هر دوی این حالات نمود پیدا کند. در این مقاله تفاوت استرس و اضطراب را بررسی خواهیم کرد تا شما با شناخت دقیق هر یک از این اختلالات بتوانید زودتر به مشکل خود پی ببرید و حال‌تان را سریع‌تر خوب کنید.

آیا فکر می‌کنید تفاوت استرس و اضطراب بی‌معنی است؟

روشن‌ترین تفاوت میان استرس واضطراب این است که استرس دلیل مشخصی دارد، ولی برای اضطراب دلیل خاصی نمی‌توان یافت. به علاوه استرس معمولا، تجربه‌ای موقتی است، در حالی ‌که اضطراب، یک مشکل دائمی و رایج درباره‌ی سلامت روح و روان افراد است.
استرس واکنش بدن در برابر تغییرها و چالش‌هاست و از نظر مدت ‌زمان و شدت، در افراد مختلف متفاوت است. اضطراب، حالتی از احساس هراس و ترس و نگرانی است. زمانی‌که مرز میان استرس و اضطراب در نظرتان بسیار باریک شد، به خودتان یادآوری کنید که استرس می‌تواند محرکی برای ایجاد اضطراب باشد و اضطراب می‌تواند یک نمود بیرونی از استرس حاد باشد.

استرس، حاصل محرک و فشار بیرونی

استرس، حاصل محرک و فشار بیرونی

استرس واکنشی به مشکلات و فشارها، و اضطراب واکنشی به استرس‌ها است. ولی غالبا افرادی که اضطراب دارند، معمولا تحت فشار عوامل استرس‌زای بیرونی نیز هستند. پس برای شناسایی دقیق تفاوت میان استرس و اضطراب، باید به‌دقت حال‌واحوال خود را بررسی کنید. اگر عواملی مانند فشار امتحان، پروژه‌ها‌ی کاری، تکالیف مدرسه یا انتظارات بیش از حد اطرافیانتان منجر به خستگی و آشفتگی‌تان شده است، پس دچار استرس شده‌اید.
ولی در صورتی که به طور کلی احساس ترس و ناراحتی وجودتان را احاطه کرده است، و بیش از این‌که نگران امروزتان باشید، از آینده‌تان هراس دارید، یا اگر عاملی که باعث نگرانی‌تان شده به‌طور روشن و از نزدیک در زندگی‌تان تأثیرگذار نیست، یا علت نگرانی‌هایتان را درک نمی‌کنید؛ باید گفت بیش‌تر دچار اضطراب هستید تا استرس. مطابق تعاریف علمی متخصصان، استرس به معنی احساس قرارگرفتن تحت فشارهای روانی و احساسی است، درحالی‌که اضطراب، احساسی است شامل نگرانی، ناراحتی، و ترس.

چرا درک تفاوت استرس و اضطراب، این‌قدر اهمیت دارد؟

استرس زمانی به پایان خواهد رسید که رویدادی که آن را ایجاد کرده، تمام ‌شود. اگر صرفا دچار استرس هستید، برای رفع آن باید منبع و عامل اصلی این استرس را پیدا و برای رفع آن تلاش کنید.

دیوید اشپیگل (David Spiegle) استاد علوم‌رفتاری و روان‌پزشکی دانشگاه استنفورد در مورد تفاوت میان این دو اختلال می‌گوید: تفاوت کلیدی میان استرس و اضطراب، در احساس درماندگی است… اراده داشته باشید و با استرس‌‌تان مبارزه کنید. همین مبارزه از احساس درماندگی شما خواهد کاست.» جالب است بدانید استرس در بیش‌تر مواقع با اقدامی عملی برطرف می‌شود، اما حل مشکل اضطراب به مشاوره، دارودرمانی و مراجعه به متخصص نیاز دارد.

 تداوم اضطراب پس از برطرف شدن مشکل

 تداوم اضطراب پس از برطرف شدن مشکل

به طور کلی داشتن اضطِراب در زندگی افراد اجتناب‌ناپذیر است و همه ما تاکنون سطحی از اضطراب را تجربه کرده‌ایم. گاهی مشکلات کاری و شبیه به آن به اضطراب، بی‌خوابی و حتی ترس‌های مرضی اجتماعی منجر می‌شوند. ولی اگر خودتان مشکلات‌تان را مدیریت و با آن‌ها مقابله نکنید، تجربه‌ی استرس و اضطراب در زندگی‌تان همیشگی خواهد بود. برای مثال در مورد مشکلات کاری، حتی اگر برای برطرف کردن اضطرابی که برای‌تان به‌همراه می‌آورد، تصمیم به ترک آن شغل هم بگیرید، مطمئن باشید در شغل بعدی نیز با استرس‌ها و اضطراب‌های جدیدی مواجه خواهید شد.

همواره به خودتان یادآوری کنید که استرس و اضطراب در زندگی همه وجود دارند. پس شما با مسئله‌ا‌ی دشوار و غیرقابل حل مواجه نیستید. باید بدانید استرس بر اثر عاملی به‌وجود می‌آید که شما را تحت فشار قرار داده، و استمرار آن عامل موجب وقوع اضطراب می‌شود. در واقع اضطراب، حالت ناخوشایندی از احساسات است که حتی پس از رفع عامل استرس هم باقی می‌ماند. استرس می‌تواند به اضطراب منجر شود.

کدام بدتر است؟ استرس یا اضطراب؟

با توجه به این که استرس موتور محرکه‌ی اضطِراب است، ولی بهتر است توجه داشته باشید زمانی که اضطراب مزمن و دائمی شود، لازم است حتما به‌طور ویژه و صرف نظر از این‌که نتیجه‌ی استرس است، اقدام به درمان آن شود.
معمولا طرافیان افراد برای حل مشکل اضطرابشان به اشتباه سفر، مهمانی و تفریح را توصیه می‌کنند. ولی این راهکارهای موقتی در درمان اضطرابِ مزمن و اساسی موثر نیست. فردی که استرس دارد، از علت آن مطلع است، ولی اضطِراب به دلیل عدم آگاهی نسبت ‌به علت آن، به مشکل بزرگی تبدیل خواهد شد.

نگرانی‌های بی‌دلیل ناشی از اضطراب

نگرانی‌های بی‌دلیل ناشی از اضطراب

بیشتر علائم استرس و اضطراب، یکی و مشابه هستند. مانند کج‌خلقی، اختلال در خواب، ازدست‌رفتن تمرکز و ناراحتی در ناحیه معده. ولی مورد متمایزی که باید به آن توجه کنید، نگرانی و هراس همیشگی در اضطراب است. تمام مشکلات مربوط به اضطراب یک اشتراک دارند: ترس و نگرانی همیشگی و بی‌دلیل مخصوصا در مورد مسائلی که هنوز روی نداده‌اند. مثلا: اگر مدیرم عوض شود و مدیر جدید مرا اخراج کند، نمی‌توانم کرایه خانه‌ام را پرداخت کنم و صاحبخانه مرا بیرون می‌اندازد.» از خودتان بپرسید چرا باید برای مشکلی که هنوز پیش نیامده و احتمال وقوع آن کم است، رنج ببرید؟

اضطراب و استرس چگونه درمان می‌شوند؟

اولین گام برای درمان استرس و اضطراب، تشخیص آن‎ها از یک‌دیگر است. به دلیل این‌که درمان این دو اختلال با هم تفاوت اساسی دارد و اقدام مناسب برای درمان آن‌ها موجب بازگشت سلامت روح و روان شما خواهد شد.

حملات پانیک؛ اضطراب شدید

حملات پانیک؛ اضطراب شدید

امروزه از عبارت حمله‌ی پانیک» هم به‌اشتباه در مورد اضطراب و استرس نام برده می‌شود. واقعیت این است که هر شوک و وحشت ناگهانی به‌معنای پانیک نیست. بلکه حمله‌ی پانیک، به‌معنای هجوم ناگهانی نگرانی و ترس بسیار شدید است.
علائم حملات پانیک معمولا به‌شکل افزایش ضربان قلب، عرق‌کردن، لرزش، درد در قفسه‌ی سینه، حالت تهوع، احساس خفگی، سردی و بی‌حسی در دست‌ها و صورت نمود می‌یابد.در این حملات فرد فکر می‌کند که دچار سکته شده است. حملات پانیک معمولا به طور ناگهانی ایجاد می‌شوند و زمان آن‌ها بین ۱۰ تا ۲۰ دقیقه است. برخی نشانه‌های بیرونی آن هم ممکن است در حدود ۱ ساعت به طول بینجامد.
معمولا افراد پس از وقوع این حملات برای اولین‌بار، آن را با حمله‌ی قلبی اشتباه می‌گیرند و به اورژانس مراجعه می‌کنند. این نشان می‌دهد که حملات پانیک بسیار جدی‌تر از شوک و ناراحتی‌های کوچک روزمره هستند. حملات پانیک نتیجه‌ی اضطرابِ مزمن‌ هستند و لازم است به تفاوت آن‌ها با استرس و اضطراب توجه شود.

با حملات پانیک چگونه برخورد کنیم؟

اگر تاکنون حملات پانیک را تجربه کرده باشید، بهتر است بدانید که جرئی از نشانه‌های اضطِراب است و برای درمان آن باید به متخصص مراجعه کنید. حل این مشکل به‌تنهایی امکان‌پذیر نخواهد بود. از افرادی که به آن‌ها اعتماد دارید، کمک بگیرید. حتی صحبت کردن باعث می‌شود احساس بهتری پیدا کنید. برای رفع مشکلات روحی و روانی لازم است قاطعانه تصمیم بگیرید و با تکیه بر اراده درونی‌تان، برای رفع آن‌ها اقدام کنید. نداشتن استرس‌ها و اضطراب‌ها در دنیای امروزه تقریبا غیرممکن است، اما شما می‌توانید با اعتمادبه‌نفس و اراده بر آن‌ها غلبه کنید.


تیک عصبی چیست؟

تیک عصبی در واقع حرکت سریع، ناخواسته، و تکراری ماهیچه‌های بدن است که موجب اختلال در فعالیت حرکتی فرد می‌شود. در سنین کودکی تا حدود ۵ سالگی، بروز این مشکل عادی است ولی به‌ندرت در بزرگ‌سالی رخ می‌دهد. تیک عصبی مشکلی جدی است که اگر به موقع برای درمانش اقدام نشود گسترش می‌یابد و حتی قادر به ایجاد اختلال در فعالیت‌های روزانه نیز هست. با طولانی‌شدن تیک بیش از یک سال، بیماری به نام سندروم تورِت ایجاد می‌شود که لازم است جداگانه برای درمان و رفع آن اقدام شود.
تیک عصبی در دو نوع متفاوت وجود دارد؛ تیکِ عصبی حرکتی که حرکات بدن را تحت تأثیر زیادی قرار می‌دهد و تیک عصبی صوتی که روی صدای افراد تأثیرگذار است. از علائم تیک عصبی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تکان‌های سریع ناحیه‌ی سر
  • چشمک‌زدن و به‌هم‌خوردن پلک‌ها، اخم غیرارادی و چروک‌شدن مدام بینی (به طور کلی ناحیه‌ی صورت)
  • لمس غیرارادی اجسام و افراد
  • تماس انگشت‌ها به حالتی شبیه بشکن‌زدن
  • تکرار حرف یا عبارت‌ها که گاهی آزاردهنده و از نظر دیگران توهین‌آمیز تلقی می‌شود.
  • آب بینی را بالا کشیدن و خرخر کردن

دلایل بروز تیک عصبی

تیک عصبی به دلایل مختلفی نظیر اضطراب، استرس، خستگی، هیجان یا حتی شادی ظاهر می‌شود. تمرکز روی این مشکل و صحبت مدام در مورد این اختلال هم منجر به وخامت آن خواهد شد.
معمولا در ابتدا این مشکل با احساسی ناخوشایند در بدن آغاز می‌شود. ادامه‌ی این احساس ناخوشایند در بدن منجر به تیک می‌شود.

مراجعه به پزشک

مراجعه به پزشک

در بیش‌تر موارد تیکِ عصبی مشکل جدی و خطرناکی نیست و منجر به تخریب مغز نخواهد شد در واقع در صورت جدی نبودن مشکل، به همان سرعتی که ظاهر شده است، برطرف می‌شود.

ولی در برخی موارد که علائم آن آزاردهنده و جدی‌تر هستند، یا کودکتان دچار چنین مشکلی است، بهتر است به پزشک مراجعه کنید. به طور کلی در صورت مشاهده‌ی علائم زیر مراجعه به پزشک ضروری است:

  • بروز اختلال و مشکل در فعالیت‌های روزانه به‌خاطر تیک
  • روند افزایشی شدت دفعات وقوع تیک عصبی
  • آسیب جسمی ناخواسته‌ی فرد به خود
  • ایجاد مشکلات اجتماعی و عاطفی مانند انزوا، طرد شدن، و آزاردیدن در اثر تیک عصبی
  • ایجاد سایر احساسات و عوارض منفی مانند افسردگی، عصبانیت، خودآزاری و غیره در اثر تیک عصبی
    پزشک معالج به منظور تشخیص نوع و علت تیکِ عصبی به دقت به معاینه‌ی بیمار اقدام می‌کند و در صورت تشخیص تیک، کمک شایانی به درمان آن خواهد کرد. اگر تیک عصبی به صورت مرتب ظاهر نشود، بیمار می‌تواند با تصویربرداری از آن بدون اغراق زیاد، علائم اختلالش را به صورت دقیق به پزشک نشان دهد.

درمان تیک عصبی

در صورتی که علائم تیکِ عصبی چندان جدی و شدید نباشد، معمولا با درمان‌های خانگی برطرف خواهد شد. به عنوان مثال تلاش برای کاهش استرس و خستگی‌های روزمره موجب خواهد شد که این اختلال تا میزان زیادی از بین برود.
اما درصورت بروز تاثیرات منفی و اختلال در زندگی عادی و روزمره‌تان، لازم است پزشک برای انجام یک یا ترکیبی از درمان‌های زیر اقدام کند.
روش‌های روان درمانی شامل:ERP که به ‌معنای قرارگیری بیمار در حالت تیک با عادت‌کردن به آن است. یعنی فرد درگیر تیک عصبی قادر به پیش‌بینی و کنترل آن خواهد بود.
درمان با ایجاد عادات مع: در این روش با شکل‌گیری عادت‌های حرکتی در فرد، حرکت‌های ناشی از تیک عصبی خنثی می‌شوند. در واقع با تقویت مستمر عادت‌های حرکتی جدید و خنثی‌کننده‌، پس از مدتی تیک‌های عصبی از بین خواهند رفت.
روش‌های درمان دارویی نیز وجود دارد که در کنار روش‌های روان‌درمانی یا در صورت عدم تاثیر آن‌ها در بهبود بیمار، مورد استفاده قرار می‌گیرند.

اختلال تیک عصبی چقدر طول می‌کشد؟

اختلال تیک عصبی چقدر طول می‌کشد؟

با گذشت زمان، برخی تیک‌ها کاملا از بین می‌روند و برخی شدیدتر می‌شوند. گاهی‌ اوقات ممکن است بروز تیک‌ها فقط چند ماه طول بکشد، ولی در بیش‌تر مواقع حتی تا چند سال نیز بیمار را درگیر می‌کند. معمولا این مشکل از حوالی ۸ سالگی تا بلوغ شکل می‌گیرد و بعد از بلوغ حادتر هم می‌شود.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که:

از هر ۳ نفر، ۱ نفر در بزرگسالی هرگز تیکِ عصبی را تجربه نخواهد کرد.
از هر ۳ نفر، ۱ نفر در بزرگسالی فقط تا حدی خفیف، تیک عصبی را تجربه می‌کند.
از هر ۳ نفر، ۱ نفر در بزرگسالی درصورت وقوع تیک عصبی، با علائم و مشکلات شدید مواجه خواهدشد.

دلایل تیک عصبی

علت بروز تیکِ عصبی دقیقا مشخص نشده است. به طور کلی این مشکل به دلیل تغییرات بخش‌هایی از مغز که کنترل حرکات را برعهده دارند، رخ می‌دهد. البته به‌نظر می‌رسد که این اختلال تا حد زیادی ریشه‌ی ارثی و خانوادگی دارد و حتی گاهی به ‌عنوان عوارض مشکلات دیگری مانند اختلال وسواس و بیش‌فعالی در فرد ظاهر می‌شود.
به علاوه، بیماری‌های مانند هانتینگتون و اختلالات مغزی نیز قادر به ایجاد تیک عصبی هستند و مصرف برخی مواد مخدر مانند کوکائین و آمفتامین هم موجب بروز تیک عصبی می‌شود.


مشکلات افراد درگیر با بیش فعالی چیست؟

تابه‌حال در مورد بیش‌ فعالی در کودکان زیاد صحبت شده و بیش‌تر افراد با این اختلال آشنایی دارند ولی بسیاری از شما نمی‌دانید که این اختلال صرفا مخصوص کودکان نیست و در بزرگسالان هم دیده می‌شود. نکته‌ی مهمی که باید به آن توجه کنید این است که معمولا ظهور بیش فعالی در بزرگسالی در افرادی رخ می‌دهد که در کودکی هم به آن دچار بوده‌اند. اگر می‌خواهید در مورد این اختلال و روش‌های درمان آن بیش‌تر بدانید، در ادامه‌ی مطلب با ما همراه باشید.

تعریف اختلال کم‌توجهی بیش ‌فعالی (ADHD)

اختلال کم‌‌توجهی بیش‌ فعالی یا ADHD، اختلالی است علاوه بر کودکان، در بزرگسالان نیز رخ می‌دهد. مطابق بررسی‌ها حدود ۴ تا ۵ درصد از بزرگسالان در آمریکا به این اختلال مبتلا هستند. البته معمولا درصد کمی از افراد، در فرایند تشخیص و درمان آن قرار می‌گیرند.

چه کسانی در بزرگسالی به بیش‌ فعالی دچار می‌شوند؟

چه کسانی در بزرگسالی به بیش‌ فعالی دچار می‌شوند؟

به طور معمول هر فردی که در کودکی دارای این اختلال بوده، در بزرگسالی هم دچار آن خواهد شد. ممکن است در برخی از این بیماران، به دلیل عدم تشخیص‌ و درمان در کودکی، بعدها در زندگی به مرور زمان این بیماری در بزرگسالی‌شان تشخیص‌ داده شود. با وجود اینکه برخی کودکان مبتلا به این اختلال، این مرحله را پشت سر می‌گذارند، ۶۰ درصدشان در بزرگسالی هنوز هم با آن درگیر خواهند بود. اختلال کم‌‌توجهی بیش ‌فعالی که در ادامه به‌طور خلاصه بیش‌ فعالی در بزرگسالان» نامیده می‌شود، در ن و مردان به‌طور مساوی، بروز می‌کند.

نشانه‌ها و علائم اختلال بیش ‌فعالی در بزرگسالان

در صورت ابتلا به بیش ‌فعالی بزرگسالان، احتمالا در انجام فعالیت‌های زیر با مشکل مواجه خواهید بود.

  • تمرکز کردن
  • دنبال‌ کردن دستورالعمل‌ها
  • سازماندهی وظایف
  • به‌خاطر سپردن اطلاعات
  • انجام‌ به‌موقع کارها
    این موارد منجر به بروز اختلالاتی در روند زندگی روزمره‌ی شما برای مثال، در منزل، محل تحصیل یا شغلتان خواهد شد. البته اقدام برای درمان و یادگیری روش‌های مدیریت و کنترل بیش ‌فعالی می‌تواند در کاهش تاثیرات منفی مفید باشد. بیش‌تر مبتلایان بزرگسال موفق به یادگیری روش‌های تطبیق با شرایط بیماری‌شان می‌شوند و می‌توانند از نظر شخصیتی رشد کنند و به اهدافشان دست یابند.

چالش‌های پیش روی بزرگسالان بیش ‌فعال

چالش‌های پیش روی بزرگسالان بیش ‌فعال

  • افسردگی
  • اضطراب
  • تأخیر و فراموشی مزمن
  • خستگی مزمن
  • نوسانات خلقی
  • مشکل در تمرکز هنگام مطالعه
  • مشکل در محل کار
  • اعتمادبه‌نفس کم
  • مشکل در کنترل خشم
  • تکانشگری
  • تحمل پایین در برابر ناامیدی‌ها
  • مهارت‌ ضعیف در سازمان‌دهی
  • مشکل در برقراری ارتباط
  • بی‌انگیزگی
  • به تعویق ‌انداختن کارها (فردافکنی یا تعلل)
  • اعتیاد و مصرف مواد

میزان مشکلاتی که این چالش‌ها در زندگی‌تان ایجاد می‌کنند یا حتی این‌که با کدام مشکل مواجه شوید، در افراد مختلف متفاوت است. هیچ دو بزرگسالی که دچار این اختلال هستند، علائم و چالش‌های مشابه نخواهند داشت. برای مثال شما ممکن است در موضوع مورد علاقه‌تان انگیزه و اشتیاق داشته باشید یا قادر به تمرکز باشید، بعضی از مبتلایان به این اختلال ممکن است منزوی و ضداجتماعی باشند، درحالی‌که برخی نیز اجتماعی هستند و با دیگران به راحتی رابطه برقرار می‌کنند.

سابقه‌ی مشکلات بزرگسالان بیش ‌فعال در مدرسه

مبتلایان به این اختلال به طور معمول در مدرسه با مشکلاتی مواجه بوده‌اند. برای مثال؛

  • اجبار به تکرار یک پایه
  • عدم نشان دادن عملکرد قابل انتظار در مدرسه
  • سابقه‌ی اخراج از مدرسه

مشکلات در محل کار

مشکلات در محل کار

  • تغییر زیاد شغل و ارائه‌ی عملکرد ضعیف در محیط کار
  • نیتی از شغل خود و نرسیدن به موفقیت‌های شغلی

مشکلات بزرگسالان بیش ‌فعال در زندگی

  • احتمال بیش‌تر برای وقوع تصادف
  • احتمال بیش‌تر برای مصرف سیگار
  • احتمال بیش‌تر برای مصرف الکل یا مواد مخدر
  • درآمد و نقدینگی کم‌تر
  • درگیری با مشکلات روانی نظیر افسردگی و اضطراب
  • مشکل در برقراری ارتباط
  • مشکلات شویی بیش‌تر
  • احتمال بیش‌تر در جدایی و طلاق
  • ازدواج‌های متعدد

روش‌های تشخیص بیش فعالی بزرگسالان

لازم است برای تشخیص این اختلال به روانپزشکی مراجعه کنید که در زمینه‌ی درمان و تشخیص بیش فعالی بزرگسالان تجربه داشته باشد. در این صورت پزشک با استفاده از یکی یا ترکیبی از روش‌های زیر به تشخیص بیماری‌تان اقدام خواهد کرد.

  • انجام یک تست فیزیکی برای اطمینان از این‌که سایر مشکلات پزشکی‌تان، باعث ایجاد علائم بیش فعالی نشده باشد.
  • تجویز چند آزمایش خون
  • توصیه برای انجام آزمایش‌های روان‌شناسی
  • پرسش و بررسی در مورد سوابق پزشکی‌تان

متخصصان، سن خاصی را برای تشخیص اولین علائم بیش‌ فعالی بزرگسالان تعیین نکره‌اند، ولی در این نکته توافق وجود دارد که در بزرگسالی، این اختلال ناگهانی ظاهر نخواهد شد. به همین دلیل معمولا پزشک متخصص در مورد رفتارها و علائمی که در کودکی داشته‌اید، سوالاتی مطرح و مواردی را بررسی می‌کند. برای مثال:

  • بررسی سوابق تحصیلی و تاریخچه‌ی رفتارتان در مدرسه. به همراه سابقه‌ی بی‌توجهی و عدم تمرکز یا عدم موفقیت با وجود داشتن توانایی و استعداد
  • م با والدین‌تان در مورد علائم احتمالی بیش فعالی در کودکی
  • سابقه‌ی مشکلات در برقراری ارتباط با بچه‌ها در مدرسه یا سابقه‌ی یادگیری دشوار
  • سابقه‌ی این بیماری در خانواده (به دلیل این‌که احتمالا این مشکل به‌صورت ژنتیکی در بعضی خانواده‌ها بیش‌تر وجود دارد)

روش‌های درمان

در صورت تشخیص اختلال بیش‌فعالی بزرگسالان توسط پزشکتان ، لازم است با همکاری هم، یک برنامه‌ی درمانی مخصوص خودتان را طراحی کنید. که می‌تواند شامل دارو، جلسات درمانی، ارائه‌ی اطلاعات بیش‌تر در مورد اختلال و یادگیری روش‌های برخورداری از حمایت خانواده باشد.

با رعایت این موارد زیر نظر پزشک قادر خواهید بود که بر چالش‌های این اختلال در زندگی روزمره‌‌تان غلبه کنید و احساس بهتری داشته باشید.
تکته‌ی قابل توجه این است که پزشک برای تجویز یک برنامه‌ی درمانی مؤثر و کامل برای شما، باید کاملا از همه‌ی شرایط‌تان مطلع باشد. چون افراد مبتلا به این اختلال، معمولا شرایط مختلف و اختلال‌های دیگری را هم تجربه می‌کنند. برای مثال ممکن است اختلال وسواس فکری عملی، اختلال در یادگیری، اضطراب یا سایر اختلال‌های خلقی یا حتی وابستگی به الکل و مواد مخدر هم داشته باشید.

داروهای موثر در درمان بیش فعالی بزرگسالان

داروهای موثر در درمان بیش فعالی بزرگسالان

داروهای محرک

معمولا برای بزرگسالانی که به اختلال بیش فعالی مبتلا هستند، داروهای محرک تجویز می‌شود. تحقیقات نشان دهنده‌ی بهبود قابل توجه در علائم دو سوم از بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش فعالی، پس از مصرف این داروها است. نمونه‌هایی از داروهای محرک شامل:

  • دگزامفتامین (Dextroamphetamine) و آمفتامین
  • دکس متیل فنیدات (Dexmethylphenidate)
  • متیل فنیدات (Methylphenidate)
  • لیز دگزامفتامین (Lisdexamfetamine)
  • دکسترو آمفتامین (Dextroamphetamine)
    البته مانند هر داروی دیگری، مصرف این داروها نیز با عوارضی و ویژگی‌هایی همراه است. مانند:
    سخت‌بودن زمان‌بندی: برای مثال، در صورتی که مبتلایان تصمیم بگیرند که شب‌ها مصرف قرص را قطع کنند، ممکن است در انجام کارهای روزمره و رانندگی، قادر به حفظ تمرکزشان نباشند. هر چقدر دیرتر این دارو مصرف شود، فرد به منظور رسیدن به آرامش بیش‌تر برای مصرف الکل وسوسه می‌شود.
    فراموش‌کردن مصرف: در صورتی که داروهای محرک دارای تأثیر کوتاه‌مدت، جایگزین داروهای قوی‌تر و بلندمدت شوند، به سرعت تاثیرشان را از دست می‌دهند و با در نظر گرفتن امکان ابتلا به فراموشی در برخی مبتلایان به بیش فعالی، احتمال فراموش کردن مصرف چندباره‌ی داروها در طول روز بالا می‌رود.
    اعتیادآوربودن: محرک‌ها جزء مواد دارویی کنترل‌شده هستند، یعنی می‌توانند مورد سوء استفاده قرار بگیرند. برخی از مبتلایان به بیش‌ فعالی، پس از مدتی مشکلاتی در مورد سوء مصرف دارو پیدا می‌کنند یا ممکن است در گذشته چنین مشکلی داشته باشند.

داروهای غیرمحرک

احتمال دارد که پزشکان برای بیش فعالی داروهای غیرمحرک هم تجویز کنند. در واقع ممکن است این داروها به تنهایی یا همراه با داروهای محرک تجویز شوند. داروهای غیرمحرک عبارت است از:

جلسات درمانی و درمان‌های رفتاری

احتمالا برنامه‌های درمانی شما به غیر از دارو شامل موارد زیر نیز هست:

  • درمان‌های شناختی و رفتاری برای بهبود اعتماد به ‌نفس
  • آموزش‌های ریلکسیشن و مدیریت استرس به منظور کاهش اضطراب و استرس
  • مربی‌گری زندگی برای کمک به تعیین اهداف، رعایت نظم و انجام وظایف شغلی و زندگی
  • مربی‌گری شغل برای حمایت از شما را در مسائل کاری و در محل کار، برقراری روابط کاری بهتری و بهبود عملکرد شغلی
  • ارائه اطلاعات کامل و درمان خانوادگی این موارد به شما و نزدیکان‌تان به منظور رسیدن به درک بهتر در مورد بیش فعالی و تاثیر آن در زندگی روزمره

فعالیت‌های مفید برای مدیریت بیش فعالی

فعالیت‌های مفید برای مدیریت بیش فعالی

با انجام فعالیت‌های زیر خودتان می‌توانید تاحدی موفق به کنترل و مدیریت اختلال بیش‌ فعالی شوید زندگی عادی و دور از هر مشکلی داشته باشید:

1. مصرف داروهای تجویز شده طبق دستور پزشک
هر نوع داروی تجویزی توسط پزشک متخصص برای درمان اختلالاتی که با آن‌ها مواجه‌اید را درست طبق دستور پزشک‎تان مصرف کنید. در صورت فراموش کردن یک بار خوردن دارو، لازم نیست دفعه‌ی بعد برای جبران، دوز دارو را دو برابر کنید. در صورت بروز هرگونه مشکل یا عوارض جانبی، در اولین فرصت آن را با پزشک خود مطرح کنید.
2. تخلیه‌ی انرژی اضافه
اگر احساس بی‌قراری یا داشتن انرژی اضافه دارید، با انجام فعالیت‌هایی مانند تمرینات ورزشی یا سرگرمی مورد علاقه‌تان، این انرژی اضافه را تخلیه کنید.
3. برنامه‌ریزی
با تهیه‌ی فهرستی عملی و منطقی از کارهای روزانه‌‌تان، تلاش کنید که تک‌تک این وظایف را به انجام برسانید. از دفترهای برنامه‌ریزی روزانه استفاده کنید، برای خودتان یادداشت بگذارید و حتی در صورت وم با استفاده از یادآور ساعت انجام وظایف مختلف را به خودتان یادآوری کنید.
4. تنفس آرام
اگر به واکنش‌های پرخاشگرایانه مانند بحث با دیگران گرایش دارید، این برانگیزش را کنترل و متوقف‌ کنید. برای مثال، قبل از هر واکنشی، درحالی‌که به ‌آرامی نفس می‌کشید، تا ده بشمارید. اشتیاق برای این رفتارهای ناگهانی معمولا با انجام این تکنیک به همان سرعت که ایجاد می‌شوند، از بین می‌رود.
5. کمک گرفتن از دیگران
همه‌ی ما گاهی نیاز داریم تا از دیگران کمک‌ بگیریم. پس از درخواست کمک از دیگران، نترسید. در صورت داشتن تفکرات و رفتارهای مخرب، برای کنترل آن‌ها از ایده‌ها و روش‌های مشاور کمک بگیرید.
6. حذف عوامل ایجادکننده‌ی حواس‌پرتی
اگر در اطراف‌تان عواملی وجود دارد که حواس‌تان را پرت می‌کند، مانند صدای محیط، تلویزیون یا موسیقی، یا از هدفون استفاده کنید، یا به مکان آرام‌تری بروید یا از اطرافیانتان بخواهید که محیط آرام‌تری برای‌تان فراهم کنند تا شما قادر به تمرکز کردن باشید.


درمان تشنج، انواع و علائم آن

تا به حال برایتان پیش آمده که فردی در یک مکان عمومی و به طور ناگهانی در جلوی چشمان شما دچار تشنج شود؟ آیا می‌دانید تشنج چیست و بر اثر چه عواملی ایجاد می‌‌شود؟ در این مواقع باید چه اقداماتی برای کمک به فرد بیمار انجام دهیم؟ در این مقاله مهم‌ترین اطلاعات را در مورد تشنج، علائم و روش‌های کنترل و مدیریت بهتر آن را در اختیارتان قرار می‌دهیم.

تشنج در واقع یک فعالیت غیرطبیعی مغز است که در اثر تغییر در فعالیت الکتریکی آن، ایجاد می‌‍شود. این تغییر می‌تواند موجب بروز واکنش‌های شدید هیجانی شود یا هیچ نشانه‌ای نداشته باشد. نکته‌ی قابل توجه این است که فقط بیماری صرع موجب بروز تَشنج نمی‌شود، بلکه عوامل دیگری مانند تب بالا در کودکان، وجود عفونت در بدن، یا ضربه مغزی در ایجاد تشنج نقش دارند.

معمولا تشنج شدید شامل لرزش شدید و از دست رفتن کنترل بدن است. تشنج‌های خفیف با وجودی‌که علائم قابل توجهی ندارتد، ولی‌ ممکن است نشان‌دهنده‌ی وجود مشکل بزرگی در بدن باشند. بنابراین از آنجا که بروز هر نوع تَشنج می‌تواند به آسیب‌دیدگی فرد منجر شود یا علامت هشداری مبنی بر وجود مشکلی جدی در بدن باشد، لازم است به آن اهمیت دهید و فورا برای بررسی دلایل و اقدام به درمان، به پزشک مراجعه کنید.

انواع تشنج

انواع تشنج

تشنج‌های گسترده

این تَشنج به دلیل رخ دادن در هر دو طرف مغز، هر دو طرف بدن را تحت تاثیر قرار می‌دهد. تشنج‌های گسترده خود به دو گروه تقسیم می‌شوند. اولین گروه، تشنج‌های صرع بزرگ (گرند مال) و تونیک کلونیک هستند و عموما در بیماران مبتلا به صرع ایجاد می‌شوند. دومین گروه، تشنج‌های صرع کوچک (پتی مال) هستند که به تشنج‌های غایب نیز معروفند. این دسته از تشنج‌ها علائم فیزیکی کمی دارند و معمولا شروع آن‌ها برای چند ثانیه طول می‌کشد. به علاوه به دلیل پنهان بودن علائم، ممکن است که اطرافیان بیمار متوجه نشوند و نتوانند درطول حمله به وی کمک کنند.

تشنج‌های جزئی

این تشنج‌ها نیز در بیماران مبتلا به صرع و به صورت پی در پی رخ می‌دهد. محل وقوع آن‌ها تنها در یک طرف مغز است و تنها یک طرف از بدن را نیز درگیر تَشنج می‌کند. این نوع از تشنج‌ها با نام‌های دیگری مانند تشنج فوکال، جکسونین و لوب گیجگاهی هم شناخته می‌شوند.

تشنج‌های غیرصرعی

این گروه از تشنج‌ها ناشی از آسیب‌هایی مانند ضربه به سر یا وجود بیماری است. بنابراین در صورت درمان بیماری، تشنج هم از بین خواهد رفت.

علائم تشنج

تاری دید

این امکان وجود دارد که بیماران هر دو نوع تشنج‌های جزئی و گسترده را به‌طور همزمان یا به دنبال هم تجربه کنند. معمولا حمله‌ی تَشنج از چند ثانیه تا حدود ۱۵ دقیقه زمان می‌برد. گاهی قبل از شروع حمله علائم زیر در بیمار دیده می‌شود.

  • لرزش بازوها و پاها به صورتی که فرد بر اثر آن چیزی را بیندازد.
  • احساس ترس یا اضطراب ناگهانی
  • تاری دید
  • گیجی
  • احساس ناراحتی در معده
  • سردرد
  • احساس خروج از بدن و برون‌فکنی

به علاوه نشانه‌های زیر در مورد شروع حمله هشدار می‌دهند:

  • افتادن
  • از دست دادن هوشیاری
  • خروج آب دهان به‌ صورت کف‌آلود
  • اسپاسم غیرقابل‌کنترل ماهیچه‌ها
  • به هم‌ فشردن شدید دندان‌ها
  • احساس مزه‌ی عجیب در دهان
  • حرکت سریع و ناگهانی چشم‌ها
  • گاز گرفتن زبان
  • از دست دادن کنترل مثانه
  • ایجاد صداهای غیرطبیعی
  • تغییر ناگهانی در خلق و خو

دلیل تشنج

دلیل تشنج

تنشج‌ها می‌توانند بر اثر مشکلات متعددی در بدن ایجاد شوند. هر مشکلی در بدن که منجر به آسیب مغزی شده باشد، می‌تواند به بروز تَشنج منجر گردد. برخی‌ از این عوامل عبارتند از:

  • ضربه به سر
  • آسیب‌های مغزی یا وجود نقص در بخشی از مغز در هنگام تولد
  • ترک ناگهانی الکل
  • خفگی
  • گزیدگی یا گاز گرفتگی
  • ترک ناگهانی یک دارو
  • استعمال نادرست و خودسرانه‌ی دارو
  • صرع
  • تب شدید
  • فشار خون بسیار بالا
  • کاهش شدید قند خون
  • عفونت‌های مغزی مانند مننژیت
  • شوک الکتریکی
  • عدم تعادل در الکترولیت بدن
  • ترومای سر
  • اختلال در عملکرد کلیه یا کبد

بیماری تشنج می‌تواند ارثی نیز باشد. بنابراین در صورت وجود این مشکل در خانواده‌‌تان پزشک خود را در جریان بگذارید. در نهایت، برخی از تشنج‌ها به‌ویژه در کودکان، ممکن است بر اثر عوامل ناشناخته روی دهند.

عوارض و اثرات تشنج

عوارض و اثرات تشنج

درصورت عدم اقدام به موقع و مناسب برای درمان تشنج، ممکن است به مرور علائم آن شدیدتر و مدت زمان حمله نیز طولانی‌تر شود. حتی امکان دارد بیمار بر اثر تشنج طولانی به کما برود و حتی گاهی نیز تشنج منجر به مرگ می‌شود. افتادن و سایر آسیب‌هایی که بر اثر این افتادن بیمار را تهدید می‌کنند از اثرات رایج تشنج هستند. توصیه می‌شود که بیماران مبتلا به صرع، همیشه از دستبند مخصوص هشدار‌دهنده‌ی این بیماری برای اطلاع اطرافیان و کمک‌رسانی به‌موقع استفاده کنند.

تشخیص نوع تشنج

غالبا تشخیص نوع تَشنج برای پزشک هم دشوار است. بنابراین پزشک برای تجویز درمان مناسب برای بیمار، از تست‌های تشخیصی ویژه‌ استفاده می‌کند. فرایند تشخیص به این صورت است که ابتدا پزشک با بررسی سوابق پزشکی بیمار به ‌دنبال علت یا عواملی احتمالی بروز تشنج می‌گردد. برای مثال استرس‌های شدید، سردرد‌های میگرنی، بی‌نظمی و اختلالات خواب از عواملی هستند که علائمی شبیه به تشنج دارند. در گام بعد پزشک با انجام تست‌های آزمایشگاهی مخصوص، عواملی احتمالی بروز فعالیت‌های تشنج‌‌گونه را شناسایی می‌کند. این تست‌ شامل بررسی مایع مغزی-نخاعی (Spinal Tap) برای تشخیص احتمال عفونت‌های مغزی، آزمایش خون برای بررسی عدم تعادل الکترولیتی، سم‌شناسی برای بررسی داروها و سموم احتمالی موجود در بدن و بررسی امواج مغزی در طول تشنج برای تشخیص نوع تشنج هستند. هم‌چنین اسکن‌های تصویری نظیر ام آر آی، با ارائه‌ی تصویر از امواج مغزی، در تشخیص موارد غیرطبیعی، وجود تومور، یا مسدود بودن احتمالی یکی از عروق خونی در مغز که می‌توانند سبب بروز تشنج شود، به پزشک کمک می‌کند.

درمان تشنج

انتخاب و اجرای درمان مناسب برای تَشنج توسط پزشک، به علت بروز آن بستگی دارد. در واقع درمان اصلی تشنج، با رفع علت بروز آن صورت می‌گیرد. درصورتی که تشنج به دلیل ابتلای فرد به صرع باشد، معمولا از گزینه‌های درمان دارویی، تحریک عصب یا رژیم غذایی خاص معروف به رژیم کتونی، و یا جراحی به‌منظور اصلاح موارد غیرطبیعی موجود در مغز، استفاده می‌شود. پیگیری مداوم و رعایت نظم در فرایند درمان، به موفقیت در کاهش یا توقف علائم تشنج کمک شایانی می‌کند.

چگونه به افراد مبتلا به تشنج کمک کنیم؟

چگونه به افراد مبتلا به تشنج کمک کنیم؟

اولین قدم برای کمک به این افراد، سالم‌سازی و متناسب‌سازی محیط اطراف با شرایط بیمار، برای جلوگیری از بروز هر نوع آسیب‌ احتمالی است. اقدامات اولیه درصورت بروز حمله شامل موارد زیر است.

هنگام بروز حمله، فرد را به پهلو خوابانده و یک بالش زیر سر او قرار دهید.

تا اطمینان از پایان حمله در کنار بیمار بمانید.

درصورت مشاهده‌ی هر کدام از موارد زیر بلافاصله با اورژانس تماس بگیرید:

  • در صورتی که فرد پس از پایان حمله بیدار نشود.
  • در صورتی که زمان تَشنج بیش از ۳ دقیقه به طول بینجامد.
  • در صورتی که تَشنج تکرار شود.
  • تشنج در افرادی که هرگز سابقه‌ی تشنج نداشته‌اند.
  • در صورت بروز تَشنج در افراد باردار.

از آنجا که پس از شروع تشنج امکان متوقف کردن آن وجود ندارد، در نظر داشته باشید که برای کمک باید خونسردی‌تان را حفظ کنید. آکادمی عصب‌شناسی آمریکا دستورات زیر را به منظور کمک‌رسانی به افراد حین تشنج منتشر کرده است:

به‌محض مشاهده‌ی علائم تشنج، زمان آن را در نظر داشته باشد. معمولا تشنج‌ها بین ۱ تا ۲ دقیقه زمان می‌برند. درصورتی که مدت زمان تشنج در بیمار مبتلا به صرع بیش از ۳ دقیقه طول کشید، به سرعت با اورژانس تماس بگیرید.

فرد را به پهلو بخوابانید تا کف یا استفراغی که از دهان‌شان خارج می‌شود، وارد مجرای تنفسی‌شان نشود.

اگر فرد در حالت ایستاده دچار تشنج شد، ، بلافاصله او را در آغوش بگیرید و سعی کنید وی را روی زمین بخوابانید تا مانع افتادن او شوید.

هرگز سعی نکنید بدن فرد را در حین تشنج نگه دارید.

بیمار را از مبلمان یا اشیائی که درصورت افتادن، موجب آسیب‌ دیدن او می‌شوند، دور نگه داشته‌اید.

هیچ جسم خارجی در دهان فرد قرار ندهید.

مراقبت‌های بعد از تشنج

  • بیمار را از نظر احتمال آسیب‌دیدگی بررسی کنید.
  • جای راحت و امنی را برای استراحت بیمار فراهم کنید.
  • اگر درطول حمله امکان خواباندن بیمار به پهلو وجود نداشت، پس از اتمام تشنج حتما این کار را انجام دهید.
  • درصورت مشکل تنفسی با کمک انگشت‌تان دهان بیمار را از بزاق یا استفراغ پاک کنید و هر لباس یا زیورآلات تنگی را از دور گردن و مچ دست بیمار باز کنید.
  • با پرسش‌های مانند نام، مکانی و زمانی که در آن قرار دارد و غیره، سطح هوشیاری بیمار را چک کنید. البته احتمالا بیمار پس از گذشت چند دقیقه از پایان تشنج، قادر به بدست آوردن هوشیاری کامل خود و پاسخگویی به پرسش‌های شما خواهد بود.
  • تا زمانی که بیمار هوشیاری خود را به‌طور کامل به دست نیاورده‌ است، چیزی برای خوردن و آشامیدن به او ندهید.
  • تا زمانی که بیمار هوشیاری کامل خود را به دست آورد، در کنار وی بمانید.

مواجهه با صرع

مواجهه با صرع

بیماران مبتلا به صرع، در‌صورت برخورداری از حمایت مناسب، قادر به ادامه‌ی زندگی مانند افراد عادی هستند. برخی از شیوه‌های مواجهه با صرع که لازم است توسط خود بیمار و اطرافیانش رعایت شوند، عبارتند از:

  • ارتباط مداوم با پزشک متخصصی که بیمار با او احساس آرامش و اعتماد دارد.
  • آگاه‌سازی خانواده، دوستان و اطرافیان بیمار توسط خود فرد یا پزشک معالج در مورد صرع و نحوه‌ی کمک‌رسانی درحین وقوع تشنج (مانند خواباندن به پهلو، گذاشتن بالش در زیر سر و آزاد کردن گردن و مچ و… به همراه اطلاعات دقیقی از داروها و پزشک)
  • عضویت در گروه‌های حمایتی این بیماری (از طریق اینترنت یا توصیه‌ی پزشک)
  • پیدا کردن و اقدام برای انجام روش‌های درمانی صرع به منظور ادامه‌ی فعالیت‌های معمول زندگی (تحصیل، اشتغال، رفت‌وآمد و …)
  • استفاده از تکنیک‌های ریلکسیشن مثل مدیتیشن، یوگا، تای‌چی و تنفس عمیق

جلوگیری از بروز تشنج

در بسیاری از موارد پیشگیری از بروز تقریبا غیرممکن است. اما افراد مبتلا به صرع می‎توانند با پیگیری درمان دارویی و سایر مراقبت‌های درمانی مطابق با نظر پزشک، به همراه رعایت سبک زندگی مناسب، تا حد زیادی ریسک بروز تشنج‌ها را کاهش دهند. استفاده از تکنیک‌های کاهش استرس، رژیم غذایی سالم، استراحت کافی، و اجتناب از مصرف خودسرانه‌ی دارو  برای تحقق این هدف بسیار موثر است.


شایع‌ترین علائم تومور مغزی چیست؟

تومور مغزی توده‌ای از سلول‎های مغزی است که بر اثر رشد غیرطبیعی سلول‌ها ایجاد می‌شود و می‌تواند خوش‌خیم یا بدخیم باشد. به علاوه تومور مغزی در شکل‌ها و اندازه‌های مختلف ایجاد می‌شود و علائم آن بسته به محلی از مغز که در آن رشد کرده، متفاوت است. برای مثال اگر تومور فرد در منطقه‌ای از مغز باشد که حرکات بازوها و بینایی را کنترل می‌کند، علائم تومور مغزی ضعف اندام و تاری دید خواهد بود. در ادامه‌ی این مطلب با برخی علائم تومور مغزی آشنا خواهید شد تا در صورت بروز آن‌ها در خود و یا اطرافیانتان بتوانید به سرعت برای تشخیص و درمان آن اقدام کنید.

تشنج

معمولا شایع‌ترین نشانه‌ی وجود تومور تشنج است. تومور باعث ایجاد تحریکاتی در مغز می‌شود که این تحریکات منجر به فعالیت غیرقابل کنترل عصب‌های مغزی خواهد شد. بنابراین حرکات غیرعادی از فرد سر می‌زند. تشنج هم مانند تومور، انواع مختلفی دارد. ممکن است یک اندام یا بخشی از صورت دچار حرکات ناگهانی و سریع شود یا تمام بدن شروع به تشنج کند.

بی‌حسی

یکی دیگر از نشانه‌های احتمالی تومور مغزی وقوع بی‌حسی در قسمتی از بدن یا صورت است. به‌‌خصوص در صورت قرار داشتن تومور مغزی روی قسمت ساقه‌ی مغز (محل ارتباط مغز با طناب نخاعی)، بی‌حسی و حرکات نامنظم ایجاد می‌شود.

ناتوانی

اگر انجام امور ساده‌ای مانند استفاده از دسته‌کلید برایتان دشوار است، برای راه رفتن و حفظ تعادلتان با مشکل مواجه هستید، یا با دست، بازو، و پاهایتان درگیر هستید، همه‌ی این موارد می‌توانند از علائم تومور مغزی باشند. به طور کلی مشکل در تکلم، بلع یا کنترل حالات چهره هم از نشانه‌های احتمالی وجود مشکلی در سر شما است.

مشکل دید

مشکل دید

دوبینی، تاری، و از بین رفتن دید، با وجود تومور در ارتباط است. گاهی فرد نقاط یا اشکال متحرکی را می‌بینید که به اورا (تشعشع نورانی) معروف هستند.

حالت تهوع

بروز حالت تهوع یا احساس ناراحتی در معده مخصوصا در مواردی که دلیلی برای آن یافت نشود، می‌تواند از علائم تومور مغزی باشد.

تغییر در حافظه یا افکار

با وجودی که تومورها معمولا  تغییرات بزرگی در رفتار و شخصیت فرد ایجاد می‌کنند، اما در فرد مبتلا به تومور یادآوری اتفاقات، احساس سردرگمی و موضوعات غیرعاطفی شایع‌تر است.

آیا سردرد می‌تواند با تومور در ارتباط باشد؟

آیا سردرد می‌تواند با تومور در ارتباط باشد؟

نگران نباشید. برخلاف تصور رایج، سردرد معمولا از علائم اولیه‌ی تومور مغزی در نظر گرفته نمی‌شود. ممکن است که سردرد از علائم ابتلا به تومورهای بزرگ باشد ولی جزو نشانه‌های اولیه‌ی فوری نیست.

خلاصه و نتیجه

گاهی دیده شده که برخی اختلالات ژنتیکی منجر به ایجاد تومور مغزی شود. ولی بیش‌تر تومورهای مغزی در افرادی ظاهر شده است که نه تنها مستعد ابتلا به آن نبوده‌اند، بلکه عوامل خطرناک شناخته‌شده‌ای هم داشته‌اند. از نظر سنی هم به طور کلی افراد در هر سنی می‌توانند مبتلا به تومور مغزی شوند، ولی احتمال ابتلای کودکان و بزرگسالان بالای ۶۰ سال به تومور مغزی بالاتر است.

 

پژوهش‌ها ثابت کرده‌اند که برخلاف آن‌چه شایع شده، تلفن همراه نمی‌تواند عامل خطرناکی در بروز تومور باشد. در واقع تاکنون هیچ مدرک مستندی یافت نشده که بتواند ارتباط بین استفاده از تلفن همراه و ایجاد تومور مغزی را تأیید کند.

روش های درمان

روش‌های درمان

متداول‌ترین روش‌های درمان تومورهای مغزی بزرگ و بدخیم شامل دارودرمانی، عمل جراحی، اشعه‌درمانی و شیمی‌درمانی است. خبر خوشحال‌کننده این‌که همه‌ی تومورهای مغزی خطرناک نیستند. بسیاری از تومورها کوچک و در مراحل اولیه هستند و حتی به درمان هم نیازی ندارند. در صورت تشخیص این نوع از تومورها توسط پزشک، فقط میزان رشد و تغییرات آن‌ها در دوره‌های زمانی مشخص بررسی می‌شود.


سردرد صبحگاهی و مهم‌ترین دلایل آن

سردرد یک ناراحتی آزاردهنده و گاهی غیرقابل تحمل است که در هر ساعتی از روز می‌تواند ایجاد شود. علائم سردرد معمولا وابسته به ساعت و زمانی ایجاد و با توجه به شدت آن، متفاوت است. یکی از آزاردهنده‌ترین سردردها، سردردهای صبحگاهی است که بسیاری از افراد، بعد از بیدار شدن از خواب، آن را تجربه می‌کنند و معمولا باعث خراب شدن کل روزشان نیز می‌شود. چون ممکن است حتی با مصرف مسکن ها نیز سردرد به طور کامل برطرف نشود و علائم آن تا ساعت‌ها باقی بماند و فرد را وادار به مراجعه به پزشک کند.

انواع متفاوتی از سردرد صبحگاهی وجود دارد که هرکدام دلایل و علائم خاصی دارند. از جمله انواع این سردردها می‌توان سردردهای میگرنی، سردردهای تنشی (TTH)، سردردهای ناشی از استفاده بیش از حد از داروها و… را نام برد. اما آیا تکرار مداوم سردرد صبحگاهی، نشانه‌ی داشتن بیماری خطرناکی است؟ در ادامه، شما را با پنج دلیل رایج و مهم سردرد صبحگاهی و راهکارهایی برای کاهش احتمال ابتلا به آن آشنا می‌کنیم.

این پنج دلیل عبارتند از:

  • افسردگی و اضطراب
  • مشکلات خواب
  • بیماری‌های حاد و مشکلات جدی در سلامت کلی بدن
  • مصرف دارو و الکل
  • دندان‌قروچه

افسردگی و اضطراب

افسردگی و اضطراب

بی‌خوابی یکی از علائم افسردگی و اضطراب است. بنابراین هر دو دلیلی برای بروز سردرد صبحگاهی مزمن هستند.

در سال ۲۰۱۶ مطالعه‌ای با هدف بررسی اختلالات خلق‌وخو و تأثیر آن بر سردردهای مختلف انجام شد. در این مطالعه، پژوهشگران با جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات حدود ۹ هزار بزرگسال در ده کشور مختلف اروپایی، که با ابزار پرسشنامه‌‌ی بررسی سردرد، افسردگی و اضطراب انجام شد، به این نتیجه رسیدند که شایع‌ترین نوع سردرد مرتبط با اضطراب و افسردگی، سردرد ناشی از مصرف بیش از اندازه دارو یا به اختصار MOH بود. سردرد تنشی دومین نوع رایج سردرد ناشی از افسردگی و اضطراب شناخته شد و میگرن در جایگاه سوم سردردهای مرتبط با این عامل قرار گرفت.

به علاوه در این مطالعه نشان داده شد که سردردهای تنشی، فقط با اضطراب مرتبط هستند، نه با افسردگی.

روشن است که اگر فردی بر اثر اختلالات خلقی مانند اضطراب و افسردگی دچار سردرد مزمن شود، ترکیب هم‌افزای این عوامل تاثیر منفی زیادی بر کیفیت زندگی و فعالیت‌های روزانه‌ی او خواهد داشت.

برای درمان اختلالات خواب ناشی از افسردگی و اضطراب چه کنیم؟

در افرادی که دچار سردرد صبحگاهی مزمن یا تکرارشونده هستند، تشخیص و درمان علائم اضطراب و افسردگی، مهم‌ترین گام برای حفظ شرایط خلقی و مدیریت اختلالات خواب است. معمولا پزشکان برای این افراد، داروهای ضدافسردگی تجویز می‌کنند. به دلیل این‌که برخی داروهای ضدافسردگی قادر به بهبود شرایط خواب فرد هستند و برخی از آن‌ها حتی برای پیشگیری از سردردهای میگرنی هم مفید هستند.

علاوه بر درمان دارویی و توصیه به استفاده از مکمل‌های غذایی توسط پزشک، مراجعه به متخصصان خواب یا روان‌پزشکان برای اجرای درمان‌های مؤثرتری از جمله شناخت‌درمانی، اصلاح رفتاری یا سایر تکنیک‌ها برای آموزش ریلکسیشن نیز موثر خواهد بود.

مشکلات خواب

مشکلات خواب

برخی مشکلات و اختلالات خواب که در ادامه آمده است، می‌توانند منجر به ایجاد سردرد صبحگاهی شوند:

خروپف و وقفه تنفسی در خواب یا آپنه خواب

طبق گزارش بنیاد میگرن آمریکا، در میان عوامل مختلفی که می‌توانند در ایجاد سردرد صبحگاهی موثر باشند. گاهی یک دلیل ساده مثل خروپف هم بر افزایش احتمال ابتلا به سردرد صبحگاهی تاثیرگذار خواهد بود.

خروپف یکی از علائم رایج وقفه تنفسی در خواب یا آپنه خواب است. آپنه خواب، یکی از دلایل سردرد صبحگاهی است و زمانی ایجاد می‌شود که در تنفس فرد وقفه ایجاد شود یا فرد در زمان خواب، به صورت سطحی تنفس کند. البته همه‌ی خروپف‌ها وما علامت آپنه نیستند.

برای تشخیص علائم وقفه تنفسی در خواب، نشانه‌های زیر را بررسی کنید.

  • خواب‌آلودگی در طول روز
  • بیدار شدن مداوم از خواب در نیمه‌شب
  • خروپف روزانه
  • عرق کردن در خواب شبانه

محرومیت از خواب

محرومیت از خواب

یکی دیگر از اختلالات خواب، محرومیت از خواب است که می‌تواند حاد یا مزمن باشد.

به گفته متخصصان، بزرگسالان به ۷ تا ۹ ساعت خواب شبانه نیاز دارند. خوابیدن کمتر از ۶ ساعت و بیشتر از ۸ و نیم ساعت، احتمال ابتلا به سردرد صبحگاهی را افزایش می‌دهد.

اخیرا پژوهشی در مورد تأثیر اختلالات خواب بر سردردهای صبحگاهی انجام شده است. در این پژوهش، بیش از ۱۸۰۰ فرد بزرگسال شرکت‌کننده به سه دسته مبتلایان به میگرن، مبتلایان به سردردهای تنشی و افرادی که مبتلا به سردرد نبودند، تقسیم شده و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد افرادی که دچار سردردهای میگرنی بودند، دوره‌های بیداری در شب را بیش‌تر تجربه می‌کردند. فقط ۳۲ درصد از شرکت‌کنندگان مبتلا به میگرن، بعد از خواب احساس راحتی داشتند.

به طور کلی لازم است سردرد صبحگاهی تکرارشونده، خروپف و سایر علائم آپنه خواب را به پزشک گزارش دهید تا در صورت وم، آزمایش‌های شبانه را برای بررسی آپنه خواب تجویز کند. در بسیاری از موارد، تشخیص و درمان آپنه خواب منجر به درمان سردرد صبحگاهی نیز می‌شود.

البته به این نکته مهم هم توجه کنید که آپنه خواب می‌تواند نشانه‌ای از وجود بیماری‌ها و اختلالات جدی‌تر و خطرناک‌تر باشد. مثلا فشار خون بالا یا بیماری‌های قلبی هم چنین علائمی دارند. پزشک ممکن است آزمایش‌هایی برای تشخیص این بیماری‌ها و یا اختلالات محتمل دیگر، تجویز کند.

برای داشتن خوابی سالم و راحت موارد زیر را رعایت کنید:

  • فضایی آرام، تاریک و راحت برای خواب در نظر بگیرید.
  • الگوی خواب منظمی داشته باشید. هر شب، سر ساعت مشخص بخوابید و صبح‌ها سر ساعت مشخص بیدار شوید.
  • از مصرف کافئین، نیکوتین و الکل، مخصوصا چند ساعت پیش از خواب اجتناب کنید. زیرا خواب منظم را مختل می‌کنند.
  • تمرینات ورزشی منظم و روزانه انجام دهید.
  • قبل از خواب، از فعالیت‌هایی که مغز را تحریک می‌کند، مانند تماشای تلویزیون، وب‌گردی یا خیره شدن به صفحه موبایلتان اجتناب کنید.
  • قبل از خواب، فعالیت‌های آرام‌بخش مثل مدیتیشن انجام دهید.
  • برای آرامش ذهن و روان، قبل از خواب دوش بگیرید.
  • فهرستی از فعالیت‌هایی تهیه کنید که باعث خواب آرام‌تر شما می‌شوند یا در خواب‌تان اختلال ایجاد می‌کنند.

بیماری‌های حاد و مشکلات جدی در سلامت کلی بدن

فشار خون بسیار بالا

نوعی دیگر از سردرد به نام سردرد ثانویه وجود دارد که ناشی از اختلالات دیگر در بدن است و می‌تواند به ایجاد فشار روی اعصاب حساس به درد منجر شود.

معمولا سردردهای ثانویه ناشی از یکی از موارد زیر است:

  • فشار خون بسیار بالا
  • سکته مغزی
  • تومورهای مغزی
  • تروما

مصرف دارو و الکل

در سال ۲۰۰۴ نیز پژوهشی در مورد تأثیر مصرف الکل و داروها بر سردردهای مکرر انجام شد. این مطالعه بر روی ۱۹ هزار نفر از کشورهای مختلف اروپایی صورت گرفت.

در میان شرکت‌کنندگان در این مطالعه، افرادی که سابقه مصرف زیاد الکل داشتند (یعنی بیش از ۶ بار در روز)، نسبت به کسانی که فقط یک یا دو بار می‌نوشیدند، سردرد صبحگاهی مزمن بیش‌تری را تجربه می‌کردند.

هم‌چنین مشارکت‌کنندگانی که برای درمان افسردگی، اضطراب و بی‌خوابی، داروهای خاص مصرف می‌کردند، بین ۷/۶ تا ۱۷/۵ درصد بیش‌تر از سایرین، به سردرد صبحگاهی دچار می‌شدند.

دندان‌قروچه

دندان قروچه یا عادت ساییدن دندان‌ها، یکی از اختلالات ناشی از تنش است و اگر شدید باشد، ممکن است منجر به سردرد شود. افرادی که دچار دندان‌قروچه هستند، ممکن است در طول شب یا هنگام بیداری، بدون اینکه متوجه شوند، این کار را انجام دهند.

دندان قروچه یکی از انواع اختلالات خواب نیز به‌شمار می‌آید و معمولا افرادی که دچار این مشکل هستند، خروپف هم می‌کنند و در معرض ابتلا به آپنه خواب قرار دارند.

افرادی که دچار دندان‌قروچه هستند، معمولا این کار را ناخودآگاه انجام می‌دهند و حتی از وجود این اختلال آگاهی ندارند. بنابراین بهتر است نشانه‌ها و علائم دندان‌قروچه را با هم مرور کنیم:

  • درد و حساسیت دندان‌ها
  • مشاهده شکستگی، ساییدگی و صاف شدن دندان‌ها بدون دلیل
  • ساییدن محکم دندان‌ها با صدایی بلند به نحوی که دیگران را بیدار کند
  • خستگی عضلات فک
  • حساسیت یا درد فک و صورت
  • باز نشدن یا بسته نشدن کامل فک
  • درد بی‌دلیل در گوش
  • مشاهده‌ی آسیب‌های بی‌دلیل در بخش داخلی گونه
  • اختلال در الگوی خواب
  • درد ناشی از اطراف شقیقه
  • سردرد صبحگاهی تکرارشونده

طبق نتایج پژوهش‌های اخیر، نوشیدن الکل و مصرف دخانیات، در افزایش احتمال ابتلا به دندان‌قروچه موثرند.

چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟

چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟

همه‌ی کسانی که به سردرد صبحگاهی دچار می‌شوند، وما نیاز به مراجعه به پزشک ندارند. ولی در صورت تجربه‌ی هر کدام از علائم زیر، حتما به پزشک مراجعه کنید:

  • اگر در هفته دو بار یا بیش‌تر به سردرد مبتلا می‌شوید.
  • سردردهای تکرارشونده به‌خصوص در افراد بالای ۵۰ سال و کسانی که قبلا سابقه‌ی چنین سردردهایی را نداشته‌اند.
  • سردردهای ناگهانی یا شدید همراه با گرفتگی گردن
  • سردردهایی که بعد از آسیب به سر ایجاد می‌شود.
  • سردرد همراه با تب، حالت تهوع و استفراغ که هیچ دلیل دیگری ندارد.
  • سردرد همراه با تشنج یا تنگی نفس.
  • سردردهای مزمن در کودکان.
  • سردرد همراه با گیجی، ضعف، دوبینی یا از دست دادن هوشیاری.
  • سردردهایی که با تغییرات ناگهانی در الگو و شدت همراه هستند.
  • سردردهایی که با ضعف یا از دست دادن حواس در بخش‌هایی از بدن همراه هستند.
  • سردرد تکرارشونده در افرادی دارای سابقه‌ی ایدز یا سرطان.

جمع‌بندی

همان‌گونه که روشن شد، عوامل مختلفی در ایجاد سردرد صبحگاهی دخالت دارند و هر کدام از این عوامل نیز ناشی از دلایل متفاوتی هستند.

برای مثال مصرف نوشیدنی‌های الکلی یکی از دلایلی است که منجر به افزایش بی‌خوابی و دندان‌قروچه می‌شود. ترک مصرف الکل، می‌تواند تا حدودی مشکلات و اختلالات خواب و دندان‌قروچه را کاهش دهد و بنابراین ابتلا به سردرد صبحگاهی کاهش خواهد یافت.

به علاوه، بیماری‌های روانی مانند افسردگی و اضطراب نیز می‌تواند به نوشیدن الکل، اختلالات خواب، دندان‌قروچه و مواردی از این دست منجر شود. همه‌ی این عوامل در ایجاد سردرد صبحگاهی موثرند.

عدم اقدام برای درمان سردرد صبحگاهی، تأثیرات منفی و ناخوشایندی در کیفیت زندگی روزمره‌تان خواهد داشت. خبر خوب این است که بسیاری از دلایل ایجاد سردرد صبحگاهی قابل پیشگیری هستند. بیش‌تر کسانی که به سردرد صبحگاهی مبتلا می‌شوند با تغییر سبک زندگی و مراجعه به پزشک می‌توانند آن را درمان و از آن وقوع دوباره‌ی آن پیشگیری کنند.


۱۱ راه طبیعی برای افزایش ترشح سروتونین در مغز و کاهش افسردگی

سروتونین همان هورمون ضد افسردگی یا هورمون شادی و سرخوشی است که ماده شیمیایی مهمی در مغز به شمار می‌رود. به دلیل این‌که به عنوان انتقال‌دهنده عصبی در مغز فعالیت می‌کند، یعنی به سلول‌های عصبی کمک می‌کند که با یک‌دیگر کار کنند. میزان سروتونین در مغز بر طیف وسیعی از ابعاد سلامت مانند خواب، روابط شویی، فعالیت‌های بدن، حالات روحی و… تاثیرگذار است.

زمانی که سروتونین به میزان کافی در مغزتان ترشح شود، احساس شادی بیش‌تر و انگیزه‌ی بالاتری خواهید داشت. چندین روش طبیعی برای افزایش میزان این ماده در بدنتان وجود دارد که در ادامه‌ برایتان توضیح خواهیم داد. با انجام منظم و مداوم این روش‌ها به ترشح بیش‌تر سروتونین در بدنتان کمک کنید.

۱- مصرف بیش‌تر ویتامین B

مصرف بیش‌تر ویتامین B

همه‌ی انواع ویتامین B برای سلامتی مفید هستند و به حفظ تناسب اندام کمک می‌کنند. اما ویتامین B6 و ویتامین B12 در افزایش ترشح میزان سروتونین، تاثیر بسیار بالایی دارند. ثابت شده که مصرف ویتامینB، به درمان افسردگی در سنین بالا هم کمک می‌کند.

به ‌طور متوسط، هر فرد روزانه ۵۰ تا ۱۰۰ گرم ویتامین B دریافت می‌کند. برای اطمینان از کافی بودن میزان این ویتامین در بدنتان می‌توانید به متخصص مراجعه کنید تا برای بررسی کمبود ویتامین B برایتان آزمایش خون تجویز کند.

۲- مصرف ویتامین C

شاید ویتامین C مانند ویتامین B در افزایش سروتونین در بدن تاثیرگذار نباشد، اما مطالعات نشان می‌دهد که ویتامین C خاصیت ضدافسردگی دارد و  تا حد زیادی به افزایش روحیه و بهبود حالات روحی کمک می‌کند.

در یکی از پژوهش‌های انجام شده، ثابت شد افرادی که در طول تنها ۱ هفته ویتامین C بیش‌تری مصرف کرده بودند، بهبود محسوسی در حالات روحی‌شان دیده شد.

مصرف ویتامین C منجر به افزایش ترشح سایر مواد شادی‌آور در بدن مانند دوپامین و اپی‌نفرین هم می‌شود. ویتامین C در سبزیجات با برگ‌های سبز تیره، گوجه‌فرنگی، پرتقال و فلفل دلمه‌ای به وفور وجود دارد.

۳- مصرف بیش‌تر منیزیم

منیزیم هم در افزایش ترشح سروتونین بسیار موثر است. بعلاوه مصرف منیزیم در برخی افراد برای درمان سردرد نیز موثر است. بیش‌تر افراد با کمبود مواد معدنی مانند منیزیم در بدنشان مواجه هستند. جالب است بدانید منزیم علاوه بر افزایش سروتونین باعث تعادل فشار خون و بهبود عملکرد اعصاب نیز می‌شود. تحقیقات نشان داده که بسیاری از بیماران مبتلا به افسردگی با مصرف این ماده‌ی معدنی، بهبود یافته‌اند. برای افزایش مصرف منیزیم موادی مانند سبزیجات با رنگ سبز تیره، ماهی، موز و حبوبات را در رژیم غذایی‌تان بگنجانید.

۴- کاهش مصرف قند

کاهش مصرف قند

یکی از نشانه‌های کمبود سروتونین، میل به مصرف قند و شیرینی‌جات است. به دلیل این‌که انسولین برای ساخت تعدادی از مؤلفه‌های سروتونین ضروری است. البته با وجود ضرورت وجود قند در فرایند تولید سروتونین، مصرف بیش از حد آن تاثیرات منفی بر حالات روحی فرد دارد و از نظر جسمی نیز باعث بروز بیماری‌های قلبی و دیابت می‌شود. بنابراین لازم است برای افزایش ترشح سروتونین از روش‌های سالم‌تر استفاده کنید.

۵- دریافت تریپتوفان بیش‌تر

اگر با تریپتوفان آشنا نیستید بهتر است بدانید که تریپتوفان نوعی اسیدآمینه است که وجودش برای تولید سروتونین حیاتی بوده و  افزایش آن در رژیم غذایی‌تان باعث افزایش مقدار ترشح سروتونین در بدن خواهد شد.

این ماده را در گوشت بدون چربی، تخم مرغ و لبنیات می‌توانید پیدا کنید. گیاه‌خواران هم با مصرف آجیل و دانه‌ها به تریپتوفان دست پیدا می‌کنند.

۶- ماساژ بدن

به طور کلی هر چه میزان کورتیزول در مغز بیش‌تر باشد، امکان ساخت و ترشح سروتونین کاهش می‌یابد. کورتیزول در واقع همان هورمون استرس است و شما را از آرامش دور می‌کند.

ماساژ روش مفیدی برای رهایی از فشارها و استرس‌ها است و کمک می‌کند که احساس بهتری داشته باشید. بررسی‌ها نشان می‌دهند که بعد از یک جلسه ماساژ، به دلیل کاهش کورتیزول و استرس، میزان سروتونین در بدن افزایش پیدا می‌کند.

۷- دریافت نور خورشید

دریافت نور خورشید

قرار گرفتن در معرض نور خورشید هم باعث ترشح سروتونین می‌شود. حتی در زمستان هوای ابری هم، اشعه‌ها و نور ملایم خورشید باعث شادی و احساس خوب در شما می‌شود.

حداقل ۲۰ تا ۳۰ دقیقه را در صبح‌ها یا بعدازظهر، بیرون از منزل به گردش و پیاده‌روی بپردازید و از هوای تازه، نور مستقیم یا غیرمستقیم خورشید بهره ببرید.

۸- ورزش کردن

در مورد فواید ورزش برای بدن زیاد صحبت کرده‌ایم. انجام حرکات ورزشی به ترشح بیش‌تر سروتونین هم کمک می‌کند. در واقع هر فعالیتی که باعث افزایش ضربان قلب‌تان شود، به ترشح بیش‌تر سروتونین هم کمک می‌کند.

ورزش را در برنامه روزانه‌تان قرار بدهید و ورزش‌هایی را انتخاب کنید که برای‌تان جذاب‌ و نشاط‌آور باشند.

۹- تقویت مثبت‌اندیشی

با وجودی که مثبت‌اندیشی به دلیل تبلیغات زیاد و کلیشه‌ای امروزه چندان مورد استقبال قرار نمی‌گیرد، ولی واقعیت این است که مثبت‌‌اندیشی به ‌معنای واقعی در زندگی باعث می‌شود تا انتقال‌دهنده‌های عصبی بهتر عمل کنند و سروتونین بیش‌تر تولید شود.

برای تقویت مثبت اندیشی در خود لازم است تا رویکردتان در زندگی را تغییر دهید. از کارهایی شروع کنید که حس و حال بهتری در شما ایجاد می‌کنند. مثلا با افرادی که از معاشرت یا آن‌ها لذت می‌برید رفت‌وآمدکنید، فیلم‌های کمدی ببینید، زمان بیش‌تری برای تفریح اختصاص دهید و غیره.

۱۰- انجام مدیتیشن

 انجام مدیتیشن

مدیتیشن با افزایش ترشح اسید ۵-هیدروکسی‌ایندولیستیک، که از مواد لازم برای تولید سروتونین است، میران سروتوتین را در بدن افزایش می‌دهد.

به علاوه، مدیتیشن موجب کاهش اثرات هورمون استرس و افزایش نشاط در شما می‌شود.

۱۱- تمرین خودمراقبتی

خودمراقبتی برای هر فرد و با توجه به شرایط و نحوه‌ی زندگی او معنای متفاوتی دارد. ولی در هر حال تلاش کنید خودتان را دوست داشته باشید، برای خود زمانی در نظر بگیرید، فشارهای کاری‌تان را کم کنید و بیش‌تر به خودتان و سلامتی‌تان اهمیت بدهید. به شیوه‌ای زندگی کنید که تا حد امکان استرس را در خود کاهش دهید تا با کاهش کورتیزول در بدن‌تان، میزان سروتونین افزایش یابد.

رژیم غذایی مناسب برای افزایش سروتونین

رژیم غذایی مناسب برای افزایش سروتونین

همان‌طور که خواندید، تریپتوفان به ترشح بیش‌تر سروتونین کمک می‌کند و با رعایت رژیم غذایی و مصرف برخی از مواد می‌توان میزان تریپتوفان را در بدن افزایش داد. مواد غذایی حاوی آهن، منابع پروتئین و نیز منابع ویتامین B6 و ریبوفلاوین، مقدار قابل توجهی اسیدآمینه دارند و با همکاری کربوهیدرات‌ها می‌توانند به افزایش جذب اسیدهای آمینه و در نتیجه ترشح تریپتوفان در خون کمک کنند. پس برای افزایش میزان سروتونین لازم است در کنار مصرف مواد غذایی حاوی تریپتوفان، کربوهیدرات هم مصرف کنید.

این نکته را هم در نظر داشته باشید که تریپتوفان دریافتی از مواد غذایی برای جذب شدن به‌وسیله‌ی مغز باید با سایر اسیدهای آمینه رقابت کنند. به همین دلیل، در صورت مصرف مکمل‌های حاوی سروتونین که دارای تریپتوفان تصفیه شده و خالص هستند، سطح سروتونین سریع‌تر افزایش خواهد یافت.

اما برای مصرف مکمل‌های حاوی تریپتوفان، حتما لازم است به پزشک مراجعه کنید. اگر به روش‌های طبیعی علاقه دارید، مصرف مداوم برخی مواد غذایی مانند بلغور جو دوسر، برنج، کربوهیدرات‌های سالم، و حبوبات را در رژیم غذایی‌تان قرار دهید تا افزایش میزان ترشح سروتونین در بدن‌تان تا حد زیادی تضمین شود.

دیگر موادغذایی مفید بدین منظور عبارتند از:

موادغذایی مفید

آجیل و دانه‌ها

همه انواع آجیل و دانه‌ها سرشار از تریپتوفان و شامل فیبر، ویتامین‌ها و آنتی اکسیدان هستند. بنابراین با مصرف مداوم این مواد غذایی مفید علاوه بر افزایش سروتونین، بدنتان را در جلوگیری از ابتلا به بیماری‌های قلبی، پیشگیری از سرطان و مشکلات تنفسی یاری کنید.

تخم‌مرغ

تخم مرغ تا حدود زیادی افزایش دهنده‌ی سطح تریپتوفان پلاسمای خون است. در مصرف تخم‌مرغ، زرده را حذف نکنید، زیرا سرشار از تریپتوفان، تیروسین، بیوتین، اسیدهای چرب امگا ۳، کولین و… است.  به علاوه تخم‌مرغ حاوی مزایای بسیاری از جمله خواص آنتی‌اکسیدانی است.

ماهی سالمون

سالمون سرشار از خواص مفید برای بدن است. جالب است که سالمون حاوی تریپتوفان نیز هست و علاوه بر افزایش میزان سروتونین به کاهش فشار خون و متعادل کردن سطح کلسترول نیز کمک می‌کند و سرشار از اسیدهای چرب امگا ۳ است.

پنیر

پنیر هم منبع غنی دیگری از تریپتوفان است. پنیر جزو خوراکی‌های پرطرفدار است و انواع مختلفی دارد که می‌تواند برای سلیقه‌های مختلف جذاب باشد. پس از مصرف آن غافل نشوید.

بوقلمون

بوقلمون هم حاوی مقادیر زیاد تریپتوفان است. مسیحیان از این غذا در روز شکرگزاری استفاده می‌کنند. ولی ارزش این ماده‌ی غذایی به حدی بالاست که بهتر است روزهای بیش‌تری به خوردن آن اختصاص داده شود.

آناناس

آناناس سرشار از ماده‌ای به نام بروملین است، نوعی پروتئین که موجب کاهش عوارض شیمی‌درمانی است و به درمان سرفه‌های شدید کمک می‌کند. می‌توان از آناناس در طبخ غذاهای مختلف هم کمک گرفت.

به طور کلی با مصرف مواد غذایی مناسب و دارای فیبر، انجام مداوم ورزش، و تقویت مثبت‌نگری می‌توان بدون مصرف مواد شیمیایی، میزان سروتونین را افزایش داد. مصرف مواد پروبیوتیک که به هضم بهتر غذا و بهبود عملکرد سیستم گوارش کمک می‌کنند نیز مفید خواهد بود.


علائم خونریزی مغزی و درمان آن؛ آیا جلوگیری از این عارضه امکان‌پذیر است؟

سکته‌ مغزی (هموراژ مغزی) عارضه‌ا‌ی نورولوژیک است که بر اثر اختلال در خون‌رسانی به یک ناحیه از مغز ایجاد می‌شود. خبر بد این است که آمار سکته‌ مغزی در ایران نگران کننده است و طبق بررسی‌ها، سن سکته‌ مغزی در ایران ۱۰ سال پایین‌تر از سایر کشورهاست. و خبرخوب این است که سکته مغزی می‌تواند پیشگیری و درمان شود. بنابراین لازم است تا همه‌ی ما در مورد این عارضه و دلایل بروز آن بیش‌تر بدانیم. در این مقاله با ما همراه باشید تا با یکی از علت‌های بروز سکته مغزی، یعنی خونریزی مغزی آشنا شوید.
در واقع خونریزی مغزی، نوعی سکته‌ مغزی است که طی آن به دلیل پارگی یک شریان در مغز، خونریزی موضعی در بافت‌های اطراف به‌وجود می‌آید و در عرض چند دقیقه سلول‌های مغزی را از بین می‌برد. ریشه‌ی یونانی واژه‌ی خون، hemo است و Hemorrhage به ‌معنای سرازیر شدن خون است. خونریزی‌های مغزی، خونریزی‌های داخل جمجمه یا خونریزی‌های درون‌مغزی نیز نامیده می‌شوند. حدود ۱۳ درصد از سکته‌های مغزی به‌دلیل خونریزی‌های مغزی اتفاق می‌افتند.
خونریزی مغزی چندین علامت دارد. برخی سردرد را اولین نشانه‌ی خونریزی مغزی می‌دانند، اما بسیاری از مواقع وجود دارد که فرد با وجود خونریزی مغزی اصلا دچار سردرد نیست. خونریزی مغزی یک مشکل اورژانسی است و نیاز به پیگیری و درمان فوری دارد، درغیر این‌صورت می‌تواند به آسیب‌های دائمی یا حتی مرگ بینجامد. بنابراین اگر یک یا چند مورد از علائم را دارید، یا مواردی که در ادامه توضیح می‌دهیم را تجربه کردید، حتما آن را جدی بگیرید و به‌محض احساس خطر به اورژانس مراجعه کنید. اقدام به موقع می‌تواند جلوی آسیب بیش‌تر و عوارض خونریزی مغزی را بگیرد.

در زمان خونریزی مغزی چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

در صورتی که خون ناشی از ضربه (آسیب) بافت‌های مغزی را تحریک کند، آن‌ها متورم می‌شوند. به این وضعیت اِدم مغزی گفته می‌شود. این خون به‌شکل یک توده جمع می‌شود که به آن هماتوم می‌گویند. این وضعیت باعث افزایش فشار روی بافت مغزی اطراف، کاهش جریان خون حیاتی و به دنبال آن مرگ سلول‌های مغزی می‌شود. محل خونریزی می‌تواند در داخل مغز، بین مغز و غشاهای اطراف آن، بین لایه‌های پوشاننده‌ی مغز یا بین جمجمه و پوشش مغز باشد.

شایع‌ترین دلایل بروز خونریزی مغزی چیست؟

شایع‌ترین دلایل بروز خونریزی مغزی چیست؟

  • ضربه (آسیب) به سر: ضربه شایع‌ترین علت بروز خونریزی مغزی در افراد کم‍‌تر از ۵۰ سال است.
  • تومورهای مغزی
  • فشار خون بالا: این بیماری مزمن در صورتی که درمان نشود، می‌تواند در بلندمدت، دیواره‌های رگ‌های خونی را تضعیف کند. فشار خون بالا، از علل عمده و قابل ‌پیشگیری خونریزی مغزی است.
  • بیماری کبد: این مشکل به‌طور کلی به افزایش خونریزی در بدن منجر می‌شود.
  • اختلالات عروق خونی (ناهنجاری‌های شریانی وریدی): ضعف در رگ‌های خونی داخل و اطراف مغز مشکلی است که می‌تواند از بدو تولد و به صورت مادرزادی وجود داشته باشد و فقط درصورت پیشرفت علائم قابل تشخیص است.
  • آنوریسم: نوعی ضعف در دیواره‌ی شریان خون است که باعث برجستگی و تورم آن می‌شود. در صورتی که این شریان پاره و دچار خونریزی شود، به سکته‌ مغزی منجر خواهد شد.
  • اختلالات خون یا خونریزی: هموفیلی و کم خونی داسی شکل، هردو می‌توانند منجر به کاهش سطوح پلاکت‌های خون و درنتیجه افزایش احتمال خونریزی شوند.
  • آنژیوپاتی آمیلوئید: نوعی ناهنجاری در دیواره‌های رگ‌های خونی است که گاهی به دلیل افزایش سن و فشار خون بالا ایجاد می‌شود. این مشکل ممکن است قبل از ایجاد یک خونریزی مغزی بزرگ، خونریزی‌های کوچک بسیاری ایجاد کند که قابل تشخیص نباشد.

علائم خونریزی مغزی چیست؟

علائم خونریزی مغزی چیست؟

علائم خونریزی‌مغزی می‌توانند بسته به عوامل مختلفی مانند محل خونریزی، شدت خونریزی و میزان بافت‌هایی که تحت‌تأثیر خونریزی قرار گرفته‌اند، متفاوت باشند. علائم گاهی به‌طور ناگهانی و گاهی به‌مرور زمان ظاهر شده و وخیم‌تر می‌شوند. تجربه‌ی هر کدام از علائم زیر می‌تواند نشانه‌ی بروز خونریزی مغزی در شما باشد. این خطر را جدی بگیرید و به سرعت به اورژانس مراجعه کنید. علائم خونریزی مغزی عبارت‌اند از:

  • سردرد شدید ناگهانی
  • احساس ضعف در یک دست یا پا
  • تشنج، بدون داشتن سابقه‌ی قبلی تشنج
  • کاهش هوشیاری و بی حالی
  • مورمور شدن یا بی‌حسی
  • حالت تهوع یا استفراغ
  • تغییر در بینایی
  • دشواری تکلم یا فهمیدن حرف‌ها
  • اختلال در نوشتن یا خواندن
  • حس کردن طعم و مزه‌ی غیرطبیعی
  • اختلال در بلع
  • ازدست دادن تعادل
  • ازدست دادن هماهنگی
  • ازدست دادن مهارت‌های حرکتی ظریف مانند لرزش دست‌ها

همواره در نظر داشته باشید که بسیاری از این علائم، اغلب بر اثر شرایط و بیماری‌های دیگری به‌جز خونریزی مغزی به‌وجود می‌آیند.

وضعیت بیمار و عوارض خونریزی مغزی

وضعیت بیمار پس از خونریزی مغزی به اندازه‌ی خونریزی و میزان تورم بستگی دارد. برخی از بیماران به‌طور کامل بهبود می‌یابند. عوارض احتمالی خونریزی‌مغزی عبارت‌اند از: سکته‌ مغزی، کاهش عملکرد مغز یا عوارض جانبی ناشی از داروها یا درمان‌ها و حتی مرگ بیمار با وجود درمان پزشکی فوری.

آیا می‌توان از بروز خونریزی مغزی پیشگیری کرد؟

آیا می‌توان از بروز خونریزی مغزی پیشگیری کرد؟

با توجه به این‌که معمولا خونریزی‌های مغزی بر اثر عوامل خطر خاصی ایجاد می‌شوند، با رعایت موارد زیر می‌توان خطر خونریزی مغزی را کاهش داد.

  • درمان فشار خون بالا
  • ثابت شده که حدود ۸۰ درصد از افرادی که دچار خونریزی مغزی می‌شوند، سابقه‌ی فشار خون بالا دارند. بنابراین اگر فشار خون بالا دارید، آن را از طریق رژیم غذایی، ورزش و دارو کنترل کنید.
  • ترک سیگار
  • عدم مصرف مواد مخدر (برای مثال کوکائین احتمال خونریزی مغزی را افزایش می‌دهد)
  • دقت و احتیاط در رانندگی و بستن کمربند ایمنی‌
  • استفاده از کلاه ایمنی برای موتورسیکلت
  • اقدام سریع برای انجام عمل جراحی اصلاحی در صورت نیاز (برای مثال، اگر از ناهنجاری‌هایی مانند آنوریسم رنج می‌برید، جراحی می‌تواند به پیشگیری از خونریزی مغزی در آینده کمک کند.)
  • احتیاط در مصرف کومادین (وارفارین) (در صورت مصرف، به‌طور منظم به پزشک مراجعه کنید تا از طبیعی بودن سطوح خون و وضعیت رگ‌های خونی‌تان مطمئن شوید).

روند تشخیص و درمان خونریزی مغزی

روند تشخیص و درمان خونریزی مغزی

پس از مراجعه به پزشک، براساس علائم‌تان تشخیص می‌دهد که کدام بخش از مغزتان آسیب دیده است. به علاوه پزشک در صورت وم، انواع آزمایش‌های تصویربرداری مانند سی‌تی اسکن (برای تشخیص خونریزی داخلی یا تجمع خون)، MRI  یا حتی آزمایش عصب‌شناختی یا معاینه‌ی چشم به ‌عنوان نشانگر تورم عصب بینایی را انجام می‌دهد. پونکسیون کمری (نمونه‌برداری از مایع مغزی‌نخاعی) معمولا انجام نمی‌شود، چون ممکن است خطرناک باشد و شرایط بیمار را وخیم‌تر کند.
درمان خونریزی مغزی با توجه به محل، علت و میزان خونریزی متفاوت است. برای مثال معمولا برای کاهش تورم و جلوگیری از خونریزی، عمل جراحی لازم است. داروهای خاصی هم ممکن است تجویز شوند که شامل مُسکن‌ها، کورتیکواستروئیدها یا دیورتیک‌ها (ادرار‌آورها) برای کاهش تورم و داروهای ضدتشنج برای کنترل تشنج‌ها هستند.


انواع اختلالات خواب، علل، علائم و روش‌های درمانی آنها

بی‌خوابی یکی از مشکلات اصلی دنیای امروزی است که آسیب‌های جسمی و روانی بسیاری برای فرد به همراه دارد. به دلیل این‌که خواب جزو نیازهای اصلی بدن انسان است و داشتن خواب با کیفیت و کافی، مزایای جسمی و روحی بسیاری مانند افزایش تمرکز، تقویت حافظه، کاهش استرس، کمک به ثابت نگه داشتن وزن و… .دارد.  بسیاری از افراد به‌محض آنکه اراده کنند، خواب‌شان می‌برد، ولی برای برخی افراد به‌خواب رفتن یک فرایند چند ساعته است و در صورت خوابیدن هم خواب به اصطلاح سبکی خواهند داشت. بروز اختلال طولانی مدت و مزمن در خواب، علاوه بر کاهش توانایی فرد در انجام امور روزمره و تمرکز، عوارض جبران‌ناپذیری روی بدن دارد.  اگر شما هم جزء افرادی هستید که خودتان یا نزدیکانتان عوارض بی‌خوابی و اختلالات خواب را تحمل می‌کنید، مقاله پیش‌رویتان را از دست ندهید.

اختلالات خواب چه هستند؟

اختلالات خواب چه هستند؟

اختلالات خواب، شرایطی هستند که بر کیفیت و کمیت خواب به‌طور منظم تأثیر می‌گذارند. بسیاری از افراد گاهی به‌علت استرس، برنامه‌های فشرده و سایر عوامل بیرونی، مشکلات خواب را تجربه می‌کنند. ولی هنگامی‌که این مشکلات به‌طور منظم و دائمی اتفاق بیفتد و باعث بروز مشکلاتی در زندگی روزمره شود، احتمال دارد نشان‌دهنده‌ی اختلال خواب باشند و نشانه دیگرش این است که روزبه‌روز شایع‌تر می‌شود.

در برخی موارد، اختلالات خواب می‌توانند نشانه‌ای از یک مشکل سلامتی جسمی یا روحی باشند. این‌گونه مشکلات خواب معمولا با درمانِ علت زمینه‌ای برطرف می‌شوند. به علاوه استرس و فشارهای کاری هم تاثیر زیادی دارند. هنگامی‌که اختلالات خواب در اثر یک بیماری دیگر ایجاد نشده باشند، درمان معمولا شامل ترکیبی از درمان‌های پزشکی و تغییرات سبک زندگی است.

اگر مشکوک به داشتن اختلال خواب هستید، فورا برای تشخیص و درمان آن به متخصص مراجعه کنید. اختلالات خواب درصورتی‌که درمان نشوند، عوارض منفی روی انرژی، خلق‌وخو، تمرکز و سلامت کلی شما ایجاد می‌کنند. بر عملکرد شما در محل کارتان تأثیر می‌گذارند، باعث تنش و کشمکش در روابط‌تان می‌شوند و به طور کلی توانایی شما برای انجام فعالیت‌های روزمره را کاهش می‌دهند.

علائم اختلالات خواب چیست؟

احساس خستگی در طول روز

علائم اختلال خواب بسته به شدت و نوع آن متفاوت است. اگر اختلالات خواب بر اثر عوارض بیماری دیگری به‌وجود آمده باشند، می‌تواند علائم متفاوتی نیز از خود بروز دهند. با این‌حال علائم کلی اختلالات خواب عبارت‌اند از:

  • احساس خستگی در طول روز
  • نیاز شدید به چرت زدن در طول روز
  • اشکال در به‌خواب رفتن یا در خواب ماندن
  • نداشتن تمرکز
  • تحریک‌پذیری یا اضطراب
  • افسردگی

چه دلایلی موجب اختلالات خواب می‌شود؟

شرایط، بیماری‌ها و اختلالات بسیاری وجود دارند که می‌توانند به اختلالات خواب بیانجامند. برخی از این موارد عبارتند از:

استرس و اضطراب

استرس و اضطراب، با تاثیر منفی‌ای که در کیفیت خواب دارند، موجب سختی در به‌خواب رفتن یا در خواب ماندن می‌شود. کابوس دیدن، حرف زدن در خواب یا راه رفتن در خواب نیز از عوارض استرس و اضطراب هستند که موجب اختلال در خواب می‌شوند.

نوکتوریا

نوکتوریا

نوکتوریا یا تکرر ادرار شبانه ممکن است شما را مجبور کند تا در طول شب چندین بار از خواب بیدار شوید که همین امر موجب ایجاد اختلال در خواب‌تان خواهد شد. عدم تعادل هورمونی و بیماری‌های دستگاه ادراری هم می‌توانند در ایجاد این شرایط موثر باشند. اگر تکرر ادرار شما با خونریزی یا درد همراه است، به سرعت به پزشک مراجعه کنید.

درد مزمن

درد ثابت و همیشگی می‌تواند به‌خواب رفتن را دشوار و یا پس از به‌خواب رفتن، شما را از خواب بیدار کند. برخی از شایع‌ترین دلایل درد مزمن عبارت‌اند از:

  • سردرد مداوم
  • سندروم خستگی مزمن
  • کمردرد مداوم
  • آرتروز
  • بیماری التهابی روده
  • فیبرومیالژیا (سندرم درد اسکلتی-عضلانی مزمن)

در برخی موارد، هم درد مزمن با اختلالات خواب تشدید می‌شود. به‌عنوان مثال پزشکان معتقدند که مشکلات خواب با پیشرفت فیبرومیالژیا مرتبط است.

 آلرژی‌ها و مشکلات تنفسی

آلرژی‌ها، سرماخوردگی‌ها و عفونت‌های دستگاه تنفسی فوقانی با ایجاد اشکال تنفسی در طول شب به اختلالات خواب منجر می‌شوند. به علاوه ناتوانی در تنفس از طریق بینی هم می‌تواند باعث مشکلات خواب شود.

چند نوع اختلال خواب وجود دارد؟

چند نوع اختلال خواب وجود دارد؟

انواع بسیار متفاوتی از اختلالات خواب وجود دارند که برخی از آن‌ها ممکن است بر اثر مشکلات سلامتی زمینه‌ای بروز ‌کنند.

۱- بی‌خوابی

بی‌خوابی به معنی مشکل در به‌خواب رفتن یا در خواب ماندن است. بی‌‌خوابی گاهی بر اثر استرس و اضطراب، هورمون‌ها، پرواززدگی (jet leg)، و مشکلات گوارشی ایجاد می‌شود یا شاید نشانه‌ای از یک بیماری دیگر باشد. مشکلات و عوارض بی‌خوابی عبارتند از:

  • مشکل در تمرکز
  • افسردگی
  • اختلال در عملکرد فرد در مدرسه یا محل کار
  • تحریک‌پذیری
  • افزایش وزن

افزایش وزن

سه نوع بی‌خوابی وجود دارد که به ترتیب بر اساس کاهش شدت عبارتند از:

  • مزمن: تداوم در بی‌خوابی به‌طور منظم برای حداقل یک ماه
  • متناوب: وقوع بی‌خوابی به‌صورت دوره‌ای
  • گذرا: طول کشیدن زمان بی‌خوابی در هر بار به مدت چند روز

۲- پاراسومنیاها

پاراسومنیاها، گروهی از اختلالات خواب هستند که باعث حرکات و رفتارهای غیرطبیعی در هنگام خواب می‌شوند. مانند موارد زیر:

  • حرف زدن در خواب
  • راه رفتن در خواب
  • کابوس‌های شبانه
  • شب‌ادراری
  • ناله کردن در خواب
  • دندان قروچه یا فشردن فک‌ها روی هم

۳- آپنه‌ی خواب

آپنه‌ی خواب

آپنه‌ی خواب اختلال وقفه‌های تنفسی در طول خواب و یک وضعیت پزشکی جدی است که باعث کاهش میزان اکسیژن بدن می‌شود. به علاوه ممکن است با بیدار کردن شما را در طول شب به اختلال خواب بیانجامد.

۴- نارکولپسی

نارکولپسی حملات خوابی است که در طول روز اتفاق می‌افتند. یعنی فرد ناگهان احساس خستگی می‌کند و بدون اطلاع به‌خواب می‌روید. این اختلال اغلب می‌تواند به فلج خواب هم منجر شود؛ وضعیتی که در آن فرد بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب، قادر به حرکت بدنش نیست. هرچند نارکولپسی گاهی بدون دلیل هم رخ می‌دهد، ولی مشاهده شده که معمولا به اختلالات عصبی خاصی مانند اسکلروز چندگانه یا ام اس (MS) مربوط است.

۵- سندروم پای بی‌قرار

سندروم پای بی‌قرار (RLS) اختلال نیاز شدید به تکان دادن پاها است که گاهی با حس مورمور شدن و سوزش در پاها نیز همراه می‌شود. با وجودی که این علائم می‌توانند در طول روز اتفاق بیفتند، در شب بسیار شایع‌تر هستند. علت دقیق بروز RLS  مشخص نیست، ولی ثابت شده که معمولا با مشکلات سلامتی خاص مانند ADHD و بیماری پارکینسون مرتبط است.

پزشک چگونه اختلالات خواب چگونه را تشخیص می‌دهد؟

پزشک چگونه اختلالات خواب چگونه را تشخیص می‌دهد؟

پزشک شما در ابتدا یک معاینه‌ی فیزیکی انجام می‌دهد و سوالاتی در مورد علائم و سابقه‌ی پزشکی‌تان می‌پرسد. به علاوه ممکن است آزمایش‌های مختلفی را برای شما تجویز کند، برای مثال:

آزمایش خون ژنتیک: معمولا برای تشخیص نارکولپسی و سایر مشکلات سلامتی زمینه‌ای به‌کار می‌رود که  احتمال دارد از دلایل بروز اختلالات خواب باشند.

الکتروانسفالوگرام: برای بررسی فعالیت الکتریکی مغز و شناسایی مشکلات احتمالی مربوط به این فعالیت انجام می‌شود.

پلی‌سومنوگرافی (تست خواب): مطالعه‌‌ای در مورد خواب است که با ارزیابی سطوح اکسیژن، حرکات بدن و امواج مغزی چگونگی ایجاد اختلال در خواب را بررسی می‌کند.

این آزمایش‌ها در تعیین روش درمانی مناسب برای اختلالات خواب، بسیار مفید هستند.

چگونه اختلالات خواب درمان می‌شوند؟

روش درمان اختلالات خواب با توجه به نوع و علت زمینه‌ای آن‌ها تعیین می‌شود و معمولا شامل ترکیبی از درمان‌های پزشکی و تغییرات سبک زندگی است.

درمان‌های پزشکی

درمان پزشکی برای اختلالات خواب شامل موارد زیر است:

  • داروی آلرژی یا سرماخوردگی
  • قرص‌های خواب‌آور
  • داروهای مربوط به مشکلات سلامتی زمینه‌ای
  • مکمل‌های ملاتونین
  • محافظ (نایت‌گارد) دندانی (معمولا برای دندان قروچه)
  • دستگاه تنفس یا جراحی (معمولا برای آپنه‌ی خواب)

تغییرات سبک زندگی

تغییرات سبک زندگی

ایجاد تغییرات و بهبود سبک زندگی می‌تواند کیفیت خواب شما را تا میزان قابل ملاحظه‌ای بهبود دهد. به‌خصوص اگر به عنوان مکمل درمان‌های پزشکی انجام شود. برخی از تغییرات مفید عبارتند از:

  • کاهش اضطراب و استرس به‌وسیله‌ی ورزش کردن
  • داشتن برنامه‌ی خواب منظم و پایبندی به آن
  • گنجاندن سبزیجات و ماهی بیش‎تر در رژیم غذایی‌ و کاهش مصرف قند (شکر)
  • نوشیدن آب کم‌تر قبل از خواب
  • کاهش مصرف مواد مخدر و الکل
  • خوردن وعده‌های کم کربوهیدرات کوچک‌تر قبل از خواب
  • محدود کردن مصرف کافئین، به‌خصوص در اواخر بعدازظهر یا شب

تنطیم یک ساعت مشخص برای خوابیدن و بیدار شدن در هر روز هم می‌تواند در بهبود کیفیت خواب شما نقش قابل‌توجهی را ایفا کند. معمولا افراد در آخر هفته‌ها دیرتر از خواب بیدار می‌شوند، ولی به این نکته توجه کنید که این کار موجب دشواری بیدار شدن و به‌خواب رفتن در طول هفته‌ی کاری می‌شود.

چشم‌انداز اختلالات خواب

چشم‌انداز اختلالات خواب

شاید در ظاهر مشخص نشود ولی واقعیت این است که اختلالات خواب با تاثیر مخربشان می‌توانند آسیب‌هایی در شما ایجاد کنند که به کمک فوری نیاز پیدا کنید. حل مشکلات خواب طولانی‌مدت به زمان زیادی نیاز دارد. با این‌حال، به‌طور منظم و پیگیر با پزشک‌تان در ارتباط باشید و اگر برنامه‌ی درمانی‌تان را رعایت کنید، در نهایت بر این مشکل غلبه می‌کنید و خواب بهتری را تجربه خواهید کرد. همچنین ممکن است لازم باشد برای به‌دست آوردن اطلاعات بیشتر و در میان گذاشتن آن با پزشک‌تان، به وب‌سایت انجمن پزشکی خواب ایران مراجعه کنید.


علت اضطراب ن چیست و چطور می‌توان آن را کنترل کرد؟

مطالعات صورت گرفته در مورد عوامل مرتبط با افسردگی نتایج متعددی را نشان داده‌اند، ولی تقریبا همیشه در ن شیوع افسردگی بیش از مردان گزارش شده است. در پژوهش‌های صورت گرفته دلایل احتمالی این مسئله نوسانات هورمونی یا حتی نقش سنتی ن در نگهداری از فرزندان گزارش شده‌اند.
برای بیش‌تر ن اضطراب‌ وابسته ‌به ‌موقعیت (برای مثال ناشی از سخنرانی در جمع یا فعالیت‌های مهم زندگی مانند خرید خانه یا ماشین) معمول است. مشکل، زمانی خود را نشان می‌دهد که نگرانی‌های شخص دائمی و فزاینده شود. در یک نظرسنجی، تقریبا یک نفر از هر ۱۰۰۰ زن شرکت کننده دچار اضطراب بودند و درصد بالایی از آن‌ها یعنی ۸۱٪ گفته‌اند که حداقل هفته‌ای یک بار احساس اضطراب کرده‌اند. در مقاله‌ی پیش رو دلایل اضطراب ن و روش‌های مقابله با آن طبق نتایج نظرسنجی را با هم بررسی می‌کنیم و در نهایت راهکارهای موثر در بهبود اضطراب ن را معرفی می‌کنیم تا با رعایت آن‌ها آرامش بیش‌تری را تجربه کنید.

بث باتلاگینو (Beth Battaglino)، مدیرعاملHealthy Women، می‌گوید: اضطراب همه‌گیر شده است. بیش‌تر دوستان و اعضای خانواده‌ ما با این مشکل مشترک مواجه هستند. بنابراین لازم است تا درباره‌ی آن حرف بزنیم.» به علاوه، بیش‌تر شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی اعلام کردند که اضطراب، زندگی روزمره‌شان را با اختلال مواجه ساخته است. اضطراب می‌تواند سلامت و آرامش فرد را دچار اختلال کند و روی خواب و تمرکز او تاثیر منفی بگذارد.

چه مواردی موجب نگرانی ن می‌شود؟

چه مواردی موجب نگرانی ن می‌شود؟

موفقیت در کار و کسب درآمد کافی، به‌خصوص با بالارفتن سن و نزدیک شدن به بازنشستگی، دلیل اصلی نگرانی‌های ن است. چنین نگرانی‌هایی در ن نسبت به مردان شدیدتر است که البته به شرایط شغلی و مالی محدود نمی‌شود. به طور کلی طبق گزارش انجمن اضطراب و افسردگی آمریکا، اختلال اضطراب در ن دو برابر مردان بروز می‌کند.
این تفاوت تعجب‌برانگیز نیست. طبق گفته‌ی جنیفر شنون (Jennifer Shannon)، یک روان‌درمانگر فعال در کالیفرنیا: ن اغلب گمان می‌کنند که باید در تمام زمینه‌های زندگی خود به نتیجه‌ی مطلوب برسند و در غیر این صورت شکست خورده‌ محسوب می‌شوند. ن تمایل دارند که در انجام همه فعالیت‌هایشان بدون نقص باشند، تربیت فرزندان، نگهداری از منزل، مدیریت هزینه‌ها و … حتی مایلند در ملاقات‌ها تاثیر خوبی روی دیگران بگذارند.» در واقع زن‌ها مسئولیت همه را روی دوش خود حس می‌کنند.

در چه صورت به پزشک مراجعه کنیم؟

خوشبختانه ۵۷٪ از ن شرکت‌کننده در نظرسنجی گفتند از صحبت در مورد اضطراب خود با متخصصین احساس خجالت نمی‌کنند، و ۶۴٪ از پاسخ‌دهندگان از این کار رضایت داشتند. حالا چطور می‌توانیم متوجه شویم که زمان مراجعه به متخصص فرا رسیده است؟ طبق نظر شنون: زمانی که علائم اضطراب زندگی روزمره‌ی شما را دچار اختلال کرد.» اگر برای مدت دو ماه یا بیش‌تر حداقل سه روز در هفته دچار بی‌خوابی می‌شوید یا هر هفته حمله پانیک را تجربه می‌کنید، لازم است به متخصص مراجعه کنید. پزشک ممکن است به شما توصیه کند به مشاور مراجعه کنید تا مشخص شود به جلسات منظم روان درمانی نیاز دارید یا مصرف دارو اضطرابتان را درمان خواهد کرد.

چرا بدن ما به خواب نیاز دارد؟

چرا بدن ما به خواب نیاز دارد؟

اگر با داشتن یک ذهن‌ آشفته، برای خوابیدن تلاش کنید، به دلیل چنین تحریکی خواب رفتن‌تان دشوار خواهد بود. طبق تحقیق دانشگاه برکلی، کمبود خواب نواحی‌ای از مغز که به تحلیل احساسات و نگرانی فزاینده مرتبط است را تحریک می‌کند. یعنی یک چرخه‌ی معیوب شکل می‌گیرد که زندگی و سلامت‌تان را دچار مشکل جدی می‌کند. در نظرسنجی مشخص شد که نیمی از ن شرکت‌کننده معمولا کمتر از ۷ ساعت می‌خوابند، که میزان مطلوبی نیست.

اگر می‌خواهید به راحتی به خواب بروید، در مورد امور روزانه‌تان دوباره فکر کنید و زمانی را به نوشتن نگرانی‌هایتان و پیدا کردن روش‌های کنترل آن‌ها اختصاص دهید. با این روش مسائلی در طول روز موجب آزارتان می‌شوند، کمتر مزاحم خواب شبانه‌تان خواهند شد. حتی اگر نیمه شب بیدار شدید و نتوانستید دوباره بخوابید، کاغذ و قلمی کنار تخت داشته باشید و افکارتان را یادداشت کنید. حواس‌تان باشد که نباید با گوشی این کار را انجام دهید، چون نور صفحه‌ی گوشی موجب ایجاد اختلال بیش‌تر در خواب‌تان می‌شود.

آیا یائسگی بر اضطراب ن تاثیر دارد؟

هشتاد درصد ن اظهار کرده‌اند که یائسگی باعث اضطراب‌شان شده است. هورمون استروژن در تنظیم خلق و خو، خواب، و احساس کلی سلامتی و راحتی شما موثر است. در پیش‌یائسگی سطح این هورمون شروع به بالا و پایین رفتن می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد حتی نی که معمولا روحیه آرامی دارند، در دوره‌ی پیش‌یائسگی و بعد از آن نسبت به اضطراب آسیب‌پذیرتر خواهند شد.

علاوه بر اختلال هورمونی، گرگرفتگی هم می‌تواند با ایجاد اختلال در خواب مشکل را شدیدتر کند. برای رفع این مشکل به پزشک مراجعه کنید. احتمالا دکتر هورمون درمانی را توصیه کند، مثلا با مصرف کنترل‌کننده‌های بارداری با دز پایین، نوسان هورمونی تعدیل خواهند شد. علاوه ‌بر این، حواستان به خودتان باشد و بیش‌تر به احساساتتان اهمیت دهید. هر زمان که احساس خوشایندی ندارید از کارها و عوامل استرس زا دوری کنید.

چطور می‌توان هراس را کنترل کرد؟

چطور می‌توان هراس را کنترل کرد؟

۶۱ درصد از ن شرکت‌کننده تایید کردند که به حمله پانیک دچار می‌شوند. این حمله احساسی ناگهانی و مقاومت‌ناپذیر از ترس است که با عرق کردن، تپش قلب، تنگی نفس، لرزش، و اطمینان از اینکه اتفاق بدی قرار است رخ بدهد همراه است.

ادنا فائو، دارای دکترای روانشناسی و مدیر مرکز درمان و مطالعات اضطراب در دانشگاه پنسیلوانیا می‌گوید: اگر احساس می‌کنید به زودی قرار است دچار حمله‌ی پانیک شوید، سعی کنید به‌ آرامی یا در یک کیسه‌ی کاغذی تنفس کنید. اگر متوجه شدید که نمی‌توانید مانع حمله‌ی پانیک بشوید، بگذارید اتفاق بیافتند و مطمئن باشید مشکل خاصی پیش نخواهد آمد. این حملات معمولا کمتر از ۱۰ دقیقه طول می‌کشند و رفع خواهند شد.
اما به دلیل این‌که فشار مداوم اضطراب تاثیرات منفی‌ای روی بدن و ذهن‌تان می‌گذارد، ضروری است که روش‌هایی برای کنترل علائم اضطراب پیدا کنید. برخی از موثرترین این روش‌ها عبارتند از:

  • ذهن‌تان را آزاد بگذارید

تامپسون می‌گوید: در میان انبوه اخبار، پیام‌ها، سریال‌های درانتظار برای دیده‌شدن و اطلاعاتی که روزانه به اشتراک گذاشته می‌شود، احساس برانگیختگی بیش از حد، کاملا قابل توجیه است.» برای رسیدن به احساس تعادل گوشی‌تان را خاموش کنید، در یک فضای آرام و ترجیحا زیبا بنشینید و به اطراف نگاه کنید. او می‌گوید: وقتی به آسمان، خورشید و درختان نگاه ‌کنید، مشکلات‌ در نظرتان کوچک‌تر جلوه می‌کنند.»

  • کمی نفس عمیق بکشید

توصیه متخصصان به تنفس عمیق دلایل بسیاری دارد. از جمله این‌که موجب افزایش اکسیژن‌رسانی به مغز می‌شود. دکتر فائو این تکنیک موثر را پیشنهاد کرده‌ است: دمی عمیق داشته باشید و در حالیکه تا ۴ می‌شمرید به خود بگویید آرام باش»، سپس بازدم را بیرون بدهید. این کار را به‌مدت یک دقیقه، یا اگر در ترافیک مانده‌اید برای زمان طولانی‌تر، انجام بدهید.

  • کلمات آرامش‌بخش را تکرار کنید

زمزمه‌ی آهنگین نه تنها موجب افزایش تمرکز می‌شود، بلکه ضربان قلب و فشار خون را کاهش می‌دهد، که هر دو این‌ها در هنگام اضطراب افزایش پیدا می‌کنند. خواندن ترانه‌های دوران کودکی یا ترانه‌هایی که دوست دارید هم موجب تحریک عصب واگ و کمک به تنظیم خلق می‌شود.

  • خودتان را در آغوش بگیرید

منظور از این جمله دقیقا عمل در آغوش گرفتن است. دکتر جین لاو تامپسون، روان درمانگر ساکن در فلوریدا می‌گوید: تماس انسانی باعث ترشح هورمون اندروفین می‌شود که معمولا در زندگی‌ به میزان لازم دریافت نمی‌کنیم.» اگر شخصی که در کنارش احساس آرامش می‌کنید در دسترس نیست، دکتر تامپسون روشی را پیشنهاد کرده که به تنهایی می‌توانید انجام دهید: ساعدهایتان را از بالا به پایین بمالید، سپس بازوان‌تان را به دور خود بپیچید و فشار دهید.»

  • خودتان را واقع‌گرایانه ارزیابی کنید

مواردی که موجب آزارتان می‌شود را یاداشت کنید، سپس از خود سؤال کنید احتمال اینکه چنین اتفاقی برایتان رخ دهد چقدر  است؟ چه مواردی موجب بروز این اتفاقات خواهد شد؟ چگونه می‌توانم جلوی بروز آن را بگیرم؟ فائو می‌گوید:با اینکار به سرعت متوجه خواهید شد که همه چیز مرتب می‌شود، دلیلی برای ترس و نگرانی وجود ندارد و قرار نیست کنترل اوضاع از دست‌تان خارج شود.»

  • به‌دنبال صلح‌ و آرامش باشید

احساسات اضطراب‌آور همیشگی و ماندگار نیستند. تسلیم شدن و حفظ آرامش در میانه‌ی اضطراب و صبر برای اتمام آن به‌طور‌طبیعی کمک‌کننده است. زمانی که تحت فشارید به جای اینکه فکر کنید حتما باید یا آن مبارزه کنید تا خلاص شوید، به این فکر کنید که می‌توانید همین حالا با تجربه‌ی این احساس کنار بیایید.

آیا به خوبی با اضطراب کنار آمده‌اید؟

آیا به خوبی با اضطراب کنار آمده‌اید؟

۳۳ درصد از ن گفته‌اند که در هنگام احساس اضطراب ورزش می‌کنند. متخصصان این راه حل را انتخابی هوشمندانه و موثر می‌دانند. برای مثال یوگا آرام‌کننده‌ی سیستم اعصاب است، که بخشی از آن به دلیل تمرکزی است که این تمرینات روی تنفس دارند. اگر علاقه‌ای به یوگا ندارید یا نمی‌توانید در حال حاضر زمانی را به ورزش اختصاص دهید، برای احساس آرامش ‌کمی قدم بزنید. محققان هاروارد کشف کرده‌اند که حتی ۲۰ دقیقه پیاده‌روی می‌تواند با خالی کردن ذهن، هورمون استرس را کاهش دهد.

۴۱ درصد از ن گفته‌اند که به سراغ غذا می‌روند. متخصصان معتقدند که باید در این انتخاب تجدیدنظر کنید. درست است که غذاهای پرچرب و شیرین توجه شما را از استرس منحرف و مرکز پاداش مغزتان را روشن می‌کنند، اما منجر به افزایش و سپس افت قند خون می‌شوند که اتفاق مطلوبی در هنگام درگیری با اضطراب نیست. به علاوه خطر افزایش وزن و تاثیر منفی بر سلامتتان را هم در نظر بگیرید. بنابراین با هوس شیرینی مقابله کنید و تا حد ممکن به سراغ غذاهای سالم بروید.

۴۴ درصد از ن اعلام کرده‌اند که در هنگام اضطراب تلویزیون تماشا می‌کنند. متخصصان معتقدند که گاهی فرار از واقعیت‌های زندگی با رفتن به سراغ تلویزیون اشکالی ندارد. اما اخبار استرس آفرین را دنبال نکنید و فقط آنچه موجب آرامشتان می‌شود را ببینید. هم‌چنین، به صورت مداوم و بی وقفه به تماشای فیلم و سریال ننشینید چون مانع خواب‌تان خواهد شد.

۳۱ درصد هم گفته‌اند در مواجهه با اضطراب به مطالعه‌ی کتاب یا مجله می‌پردازند. متخصصان معتقدند خواندن متنی خوب مانند تماشای تلویزیون افکارتان را به جایی جدید می‌برد، یعنی دقیقا جایی که هنگام اضطراب احساس می‌کنید با بودن در آن‌جا احساس بهتری خواهید داشت. این راه حل برای متوقف کردن افکار درونی اضطراب‌آور بسیار مفید است.

۳۳ درصد ن گفته‌اند که هنگام اضطراب، انزوا و تنهایی را ترجیح می‌دهند. متخصصان معتقدند: د هنگام اضطراب، دوری از کسانی که احساس خوبی به شما نمی‌دهند، هوشمندانه است اما توجه داشته باشید که ارتباط با افراد مثبت‎اندیش می‌تواند به کنترل اضطرابتان کمک کند. می‌توانید از دوستتان بخواهید برای دیدار و صحبت کردن به شما سر بزند.

۳۳ درصد از ن هم گفته‌اند برای غلبه بر اضطراب به نوشتن افکار و مشاهدات یا انجام سایر کارهای خلاقانه روی می‌آورند. متخصصان معتقدند صرف زمان روی فعالیت‌های هنرمندانه کمک شایانی به بیرون ریختن موارد منفی در ذهنتان خواهد کرد.  سعی کنید در کلاس‌های منظم شرکت کنید، مثلا سفال‌گری یا نویسندگی، تا به‌صورت منظم و مداوم ذهنتان را در محیطی مبتکرانه قرار دهید.

شما به‌عنوان یک زن،‌ برای رسیدن به آرامش و دور شدن از اضطراب‌ها و نگرانی‌های‌تان چه می‌کنید؟ آیا تجربه متفاوتی دارید که نتیجه‌بخش بوده باشد و بخواهید آن را با ما درمیان بگذارید؟ منتظر کامنت های شما هستیم.


آيا گوشت قرمز خطر ابتلا به بیماری ام‌اس را کاهش می‌دهد؟

مالتیپل اسکلروزیس (Multiple Sclerosis) یا همان ام‌‌اس نوعی بیماری التهابی مزمن، ناتوان‌کننده و اغلب پیشرونده در سیستم اعصاب مرکزی است که موجب اختلال در انتقال پیام‌های عصبی بین مغز و سایر قسمت‌های بدن و در نهایت تحلیل غیرقابل برگشت اعصاب می‌شود. هنوز دانشمندان موفق به کشف علت بروز بیماری ام‌‌اس نشده‌اند و با انجام پژوهش‌های متعدد در حال بررسی این موضوع هستند. در میان مطالعات انجام شده وجود ارتباطاتی نیز میان مصرف روزانۀ گوشت قرمز فراوری‌نشده و کاهش تغییرات مغزی برای ابتلا به ام اس (MS) کشف شده است. با ما همراه باشید تا در مورد نتایج مطالعات مربوط به ارتباط مصرف گوشت قرمز و رژیم مدیترانه‌ای در کاهش ابتلا به بیماری ام‌اس اطلاعات جالبی به دست آورید.

چه دلایلی در ابتلا به بیماری ام‌اس نقش دارند؟

چه دلایلی در ابتلا به بیماری ام‌اس نقش دارند؟

طبق گزارش خبرگزاری ایرنا، به ‌نقل از دکتر عبدالحسین هوشمند،‌ مدیرعامل انجمن ام‌اس ایران، که در یک نشست خبری در مورد بیماری ام‌اس عنوان شد، ایران از نظر شیوع بیماری ام‌اس در خاورمیانه در سطح بالایی قرار دارد، ولی در مقایسه با کشورهای اروپایی و آمریکایی میزان ابتلا کمتر است. در ایران از هر ۱۰۰ هزار نفر،‌ ١١٠ نفر به این بیماری مبتلا هستند. ولی در بین مردم آمریکا، احتمال ابتلا به ام‌اس از هر هزار نفر، یک مورد یا ۰/۱ درصد است. این احتمال در افراد دارای خویشاوند درجه‌یک مبتلا به ام‌اس بیش‌تر می‌شود (حدود دو تا چهار درصد). به علاوه، در دوقلوهایی که یکی از آن‌ها دچار این بیماری باشد، احتمال ابتلا برای دیگری حدود ۳۰ تا ۵۰ درصد خواهد بود.

در برخی موارد، تغییرات مغزی در فرد سال‌ها پیش از بروز هرگونه علامت ام‌اس رخ می‌دهد. در این باره، پژوهشی در مجلۀ برِین (Brain) منتشر شده است. این پژوهش بر روی ۸۱ نفر انجام شد. ۱۰ سال پیش از طریق MRI، از مغز این افراد تصویربرداری کرده بودند. پس از بررسی‌ها مشخص شد ۸۳ درصد از افراد با وجود نشانه‌هایی غیرعادی در تصویر مغزی در طول زمان دچار پیشرفت بیماری ام‌اس شدند. این افراد کسانی بودند که به‌تعبیر متخصصان در اولین تشخیص بالینی، مشکوک به بیماری میلین‌زدا شناخته شدند.

طبق پژوهش‌های انجام شده، عوامل محیطی شامل تغذیه و رژیم غذایی در ابتلا به بیماری ام‌اس نقش دارد. به طور ویژه نتایج مطالعه دانشمندان دانشگاه کورتین (Curtin) در پِرت استرالیا ثابت کرده که در میان اجزای یک رژیم غذایی، مصرف گوشت قرمز فراوری‌نشده، بر بیماری‌های عصبی‌ مانند ام‌اس موثر است.

آیا گوشت قرمز و رژیم مدیترانه‌ای منجر به کاهش خطر ابتلا به ام‌اس می‌شود؟

آیا گوشت قرمز و رژیم مدیترانه‌ای منجر به کاهش خطر ابتلا به ام‌اس می‌شود؟

در پژوهش صورت گرفته در دانشگاه کورتین، از نتیجه بررسی جامع اوسی‌میون (AusImmune) استفاده شد. این مطالعۀ موردـ‌شاهدی (case-control) و مولتی‌سنتر (پژوهشی که در آن چندین بیمارستان، کلینیک و مؤسسۀ تحقیقاتی مشارکت می‌کنند) به بررسی عوامل خطرساز موثر در بروز بیماری‌های دستگاه عصبی مرتبط با میلین پرداخته است. در مجموعه داده‌ها، ۲۸۲ مورد از افراد دارای تجربه ابتلا به بیماری‌های میلین‌زدا به همراه ۵۵۸ نفر از افراد سالم (به‌عنوان گروه کنترل) مورد بررسی قرار گرفتند.

در این پژوهش برای افراد، رژیم غذایی مدیترانه‌ای درنظر گرفته و به منظور سنجش اثرگذاری رژیم در افراد، به میزان وفاداری‌شان به رژیم، امتیازی اختصاص داده شد. امتیاز 9 نشان‌دهنده‌ی بیش‌ترین میزان وفاداری به رژیم غذایی است و صفر، کم‌ترین میزان بود.

به علاوه امتیاز دیگری با نام امتیاز قرمز» هم تعریف شد. به این صورت که برای افرادی که یک وعدۀ غذایی ۶۵ گرمی گوشت قرمز فراوری‌نشده مانند گوشت گاو و گوساله مصرف می‌کردند، یک امتیاز منظور می‌شد. سپس، نمونه‌ی مورد بررسی به چهار دسته تقسیم‌بندی ‌شدند؛ گروه یک (امتیاز صفر تا دو)، گروه دو (امتیاز سه تا چهار)، گروه سه (امتیاز پنج)، گروه چهار (امتیاز شش تا نه).

در نهایت مشخص شد که رابطه‌ای میان امتیازبندی صورت گرفته و میزان ابتلا به بیماری‌های عصبی وجود ندارد. اما با مقایسۀ داده‌ها میان گروه دو، سه و چهار با گروه یک مشخص شد که داده‌ها گویای کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های عصبی بودند.

از نظر علمی، گوشت قرمز دارای مواد مغذی ریز و درشت مهمی مانند پروتئین، آهن، روی، سلنیوم، پتاسیم، ویتامین D، و ویتامین B( که برای درمان سردرد نیز مفید می باشد) است. به علاوه، گوشت گاوهایی که از علف سبز تغذیه می‌کنند، حاوی اسیدهای آمینه چند اشباع نشده امگا ۳ است. این مواد مغذی به عملکرد صحیح مغز کمک می‌کنند. بنابراین، مشاهده‌ی تاثیر مثبت مصرف گوشت قرمز فراوری‌نشده در کاهش خطر ابتلا به بیماری ام‌اس کاملا منطقی است.

مصرف گوشت قرمز فراوری‌نشده بر افراد در معرض ابتلا به ام‌اس چه تاثیری خواهد داشت؟

مصرف گوشت قرمز فراوری‌نشده بر افراد در معرض ابتلا به ام‌اس چه تاثیری خواهد داشت؟

با بررسی امتیاز قرمز مذکور در پژوهش، ثابت شد که از نظر آماری، مصرف گوشت قرمز فراوری‌نشده تنها عامل دارای تاثیر معنادار بر کاهش خطر بیماری‌های عصبی مانند ام‌اس است. یعنی کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های عصبی ارتباط مستقیم و معناداری با میزان گوشت قرمز مصرفی افراد حاضر در پژوهش داشت.

در افرادی که در گروه دو قرار داشتند، ۳۷ درصد کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های عصبی، در گروه سوم، ۵۲ درصد و در گروه چهارم ۴۲ درصد کاهش خطر ابتلا به بیماری گزارش شد. با مصرف گوشت قرمز برای کسانی که دارای خویشاوند درجه‌یک مبتلا به بیماری‌هایی مانند ام‌اس بودند، نرخ کاهش در خطر ابتلا، از دو تا چهار درصد به یک تا دو و نیم درصد کاهش پیدا کرده بود. این میزان برای دوقلوهایی که یکی از آن‌ها مبتلا بود هم از ۳۰ تا ۵۰ درصد به ۱۴ تا ۳۲ درصد رسیده بود.

در تحقیقات مذکور، که از داده‌های اوسی‌میون» استفاده شده است، در افراد دارای رژیم غذایی سالم، ۵۰ درصد کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های عصبی گزارش شد. در پژوهش‌های دیگری که نتایجی درباره‌ی تاثیر مثبت مصرف گوشت قرمز فروری‌نشده بر بیماری‌های عصبی منتشر کردند هم ثابت شد که مصرف گوشت قرمز فراوری‌نشده به‌ تنهایی (و نه به عنوان بخشی از رژیم غذایی مدیترانه‌ای) بر کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های عصبی تاثیرگذار است.

نتیجه نهایی

تاثیر مصرف گوشت قرمز

دکتر لوسیندا. جِی.بلک (Lucinda.J. Black)، سرپرست تیم پژوهشی در صحبت‌هایش به این نکته اشاره کرده؛ مطالعات انجام شده توسط گروه ما با افرادی ارتباط دارد که شدیدا در خطر ابتلا به ام‌اس هستند، یعنی افرادی که سابقۀ ابتلا به این بیماری در میان اعضای درجه‌یک خانواده‌شان وجود دارد. پژوهش دیگری هم برای بررسی اثرات مصرف گوشت قرمز فراوری‌نشده و ارتباط آن با وضعیت سلامت در افراد عادی انجام شده است.»

برخی مطالعات اخیر نشان می‌دهد افرادی که مقادیر کم‌تری از گوشت قرمز فراوری‌نشده مصرف می‌کنند (مثلا در حد ۶۵ گرم یا کمتر در روز)، احتمال مرگ‌شان بیش‌تر است. ولی این نکته را هم در نظر داشته باشید که با وجود همه‌ی این مطالعات و نتایج، هنوز هم برخی به مزایای مصرف گوشت قرمز فراوری‌نشده اعتقادی ندارند. برای مثال در سال ۲۰۱۵، سازمان بهداشت جهانی (WHO) گوشت قرمز را عامل احتمالی ابتلا به سرطان اعلام کرد.

انتخاب و مصرف رژیم مناسب برای هر فرد به عوامل مختلفی مانند تأثیرات فرهنگی، ترجیحات شخصی و وضعیت اقتصادی‌ـ‌اجتماعی. او بستگی دارد. تحقیقات و شواهد بسیاری در مورد تاثیر رژیم غذایی سالم بر وضعیت بدن و سلامت در حال انجام است. در مورد تاثیر مثبت مصرف گوشت قرمز فراوری‌نشده بر ابتلا به ام‌اس هم باید منتظر نتایج پژوهش‌های آینده بمانیم.



همه چیز درمورد بیماری آتاکسی:

بخشی از مغز به نام مخچه مسئولیت هماهنگی حرکات بدن را برعهده دارد. به این صورت که مغز دستور حرکت را به بخشی از بدن صادر می‌کند، سپس انتقال سیگنال‌های الکتریکی از طریق نخاع به اعصاب محیطی صورت می‌گیرد و نهایتاً عضله‌ای تحریک و منقبض شده و باعث حرکت آن عضو می‌شود.

اعصاب حسی در هر بخش از بدن، مسئولیت جمع‌آوری اطلاعات مربوط به پروپریوسپشن (proprioception، احساس وضعیت و حرکت بدن و اندام‌ها، بدون اینکه از حس بینایی استفاده کند) را از محیط برعهده دارد، یعنی وضعیت زمانی و مکانی بدن را نشان می‌دهد. بازگشت این سیگنال‌ها ازمسیری متفاوت اما از راه همان اعصاب محیطی در نخاع صورت می‌گیرد. مخچه مسئولیت دریافت این اطلاعات، اطلاعات تعادلی به‌دست‌آمده از سیستم وستیبولار گوش داخلی و اطلاعات بینایی که از چشم‌ها به دست آمده  را برعهده دارد. تا باعث نرم و روان‌تر شدن حرکت هدفمند فرد شود. آتاکسی در واقع از عدم کار کردن یک یا چند مورد از اجزای ذکرشده در این مسیر ناشی می‌شود.

ناهنجاری و آسیب به مخچه باعث ایجاد آتاکسی مخچه‌ای (Cerebellar ataxia) می‌شود. وقتی ستون‌های پشتی نخاع درست عمل نکنند آتاکسی حسی (Sensory ataxia) رخ می‌دهد. مسئولیت انتقال اطلاعات پروپریوسپشن از بدن به مغز برعهده‌ی ستون‌های پشتی نخاع است. آسیب دیدن بخش‌هایی از مغز که وظیفه‌ی تفسیر اطلاعات را دارند نیز ممکن است به آتاکسی حسی منجر شود. آتاکسی وستیبولار  (Vestibular ataxia) باعث درست کار نکردن مجراهای وستیبولار شده و این قضیه به از دست دادن تعادل منجر می‌شود.

چه دلایلی باعث ایجاد آتاکسی می‌شود؟

چه دلایلی باعث ایجاد آتاکسی می‌شود؟

۱ـ جنسیت

آتاکسی ژنتیکی گاهی به جنسیت وابسته است، یعنی نقص ژنتیکی روی کروموزم‌های جنسی X یا Y قرار دارد و می تواند اتوزومال باشد، یعنی در یکی از ۲۳ جفت کروموزوم دیگر ناهنجاری وجود دارد.

آتاکسی تلانژکتازی(ataxia telangiectasia)  اتوزومال مغلوب(autosomal recessive)  و آتاکسی اپیزودیک(episodic)  و آتاکسی اسپینوسروبولار (spinocerebellar)  نمونه‌هایی از آتاکسی اتوزومال غالب (autosomal dominant ataxia)  هستند.

۲ـ آسیب ساختاری به مغز

هر گونه جراحت و آسیبی که باعث کاهش روند خون‌رسانی به بافت مغزی شامل مخچه شده یا به آن حمله کند، می‌تواند به آسیب ساختاری مغز منجر شود. از جمله این آسیب‌ها می‌توان، خون‌ریزی مغزی و تروما، تومور یا سکته‌ مغزی، و اسکلروز چندگانه یا ام اس(multiple sclerosis)  را نام برد.

۳ـ  ژنتیک

گاهی آتاکسی براثر نقص ژنتیکی ایجاد شده و ارثی است. دلیل آن برخی مواقع می‌تواند آسیب ساختاری به نخاع یا مخچه باشد.

۴ـ بیماری سلیاک

بیماری سلیاک که معمولاً نوعی اختلاف گوارشی محسوب می‌شود، بیماری‌ای است با واسطه‌ی سیستم ایمنی (immune-mediated illness) . در این بیماری، بدن توانایی هضم گلوتن را ندارد، ولی قادر است بر اندام‌های فراوان دیگری در بدن تأثیر داشته باشد. آتاکسی مربوط به گلوتن گاهی یکی از دلایل آتاکسی ایدیوپاتیک پراکنده (sporadic idiopathic ataxia) است.

۵ـ بیماری ویلسون

بیماری ویلسون که بر توانایی بدن در متابولیسم مس اثر می‌گذارد، بیماری اتوزوم مغلوب می‌باشد که می‌تواند به آتاکسی منجر شود. این بیماری نمونه‌ای است که نشان می‌دهد تا چه حد دسته‌بندی آتاکسی دشوار است. زیرا آتاکسی هم دارای دلایل ساختاری است وهم ژنتیکی.
نکته: گاهی تشخیص دلیل بیماری آتاکسی ممکن نیست. این نوع آتاکسی را در دسته‌ی آتاکسی ایدیوپاتیک (idiopathic ataxia)  قرار می‌دهند.

۶ـ مواد شیمیایی و مسمومیت‌ها
از جمله عواملی که توانایی اثرگذاری روی عملکرد بدن و مغز را دارند می‌توان اختلال هورمونی، موادشیمیایی، مسمومیت‌ها، سوء‌ تغذیه و الکترولیت را نام برد. در این اثرات امکان برگشت‌ناپذیری وجود دارد. الکل هم مسمومیت شایعی است که می‌تواند منجر به آتاکسی شود. سایر علت‌ها شامل داروهایی که برای درمان اختلالات تشنج (seizure disorders) استفاده می‌شوند و بسیاری از داروهای تجویزی دارای لیتیوم، داروهای نئشه‌کننده  (Recreational drugs) ، داروهایی که حالت خوشی کاذب ایجاد می‌کنند و باعث احساس نکردن خستگی و تنش‌های روحی می‌شوند مانند ماری‌جوانا (PCP) ، کتامین (ketamine) و … می‌توانند باعث ایجاد آتاکسی شوند. مسمومیت غذایی با جیوه هم گاهی به آتاکسی منجر می‌شود. همچنین کم‌کاری تیروئید و کمبود ویتامین B12  نیز می‌توانند باعث بروز آتاکسی شوند.

نشانه‌های آتاکسی

نشانه‌های آتاکسی

بسته به اینکه کدام بخش مغز یا بدن تحت‌تأثیر قرار گرفته، نشانه‌های آتاکسی با هم تفاوت دارند. معمولا ویژگی مشترک تمام نشانه‌های آتاکسی، عدم وجود هماهنگی است.

نشانه‌های آتاکسی عبارت‌اند از:

  • داشتن مشکل هنگام راه رفتن یا قدم‌های لرزان که اغلب فرد با پاهای باز (wide-based)راه می‌رود و به اصطلاح تلوتلو می‌خورد. ممکن است این مشکل منجر به سکندری خوردن و افتادن روی زمین شود. بیمار، آهسته و بریده‌بریده حرف می‌زند و ریتم کلماتی که ادا می‌کند، طبیعی نیست.
  • بیمار معمولا هنگام بلعیدن دچار مشکل می‌شود و گاهی غذا یا مایعات (به‌ویژه مایعات) در گلوی بیمار گیر کرده و احساس خفگی می‌کند.
  • استفاده از دست‌ها و انگشتان برای فعالیت‌هایی مثل برداشتن قاشق و چنگال در زمان غذا خوردن، تایپ کردن، نوشتن، بستن دگمه‌های پیراهن، نواختن آلات موسیقی و دوخت و دوز و نواختن آلات موسیقی بسیار مشکل می‌شود.
  • حرکات غیرارادی و سریع چشم اصطلاحاً نیستاگموس (Nystagmus) نامیده می‌شود. طی این حرکات چشم‌ها به‌سرعت عقب و جلو می‌روند. نیستاگموس همچنین می‌تواند به تاری دید، مشکل در خواندن یا حرکت دادن چشم‌ها از کلمه‌ای به کلمه‌ای دیگر منجر شود. این بیماران اغلب از خستگی شاکی هستند. دلیل خستگی این افراد احتمالا این است که برای غلبه بر ناهماهنگی موجود، از عضلات بدن خودشان بیشتر کار می‌کشند.

راه‌های تشخیص بیماری آتاکسی

بررسی سابقه‌ی پزشکی فرد و معاینه‌ی جسمی برای تشخیص بالینی فرایند بیماریِ ناشی از آتاکسی ضرورت دارد. پزشک می تواند سؤالاتی از بیمار بپرسد، مانند این که آیا او درمعرض سموم و مواد شیمیایی قرار گرفته یا نه. کاوش در سابقه‌ی خانوادگی فرد از جمله موارد بررسی سابقه‌ی پزشکی است. و طی آن پزشک درمورد اقوام و بستگانی که مبتلا به مشکلات عصبی هستند، سؤالاتی می‌پرسد. آزمایش عصبی به منظور جست‌و‌جوی تغییرات در حس‌های فرد و ضعف عضلانی صورت می‌گیرد.

از تست‌های آزمایشگاهی نظیر آزمایش ادرار، پونکسیون کمری و خون، برای بررسی وجود اختلالات شیمیایی و الکترولیت و پیدا کردن داروهای سمی و سایر سموم به کار برده می‌شوند. گاهی نیز برای تشخیص آتاکسی به MRI یا سی‌تی‌اسکن مغز و نخاع نیاز داریم. اگر درمورد نوروپاتی محیطی (peripheral neuropathy) (اعصاب بیرون مغز و نخاع) نگرانی‌هایی وجود داشته باشد، بررسی‌های هدایت عصبی (Nerve conduction studies)  می‌تواند مفید باشد. آزمایش ژنتیکی برای بررسی احتمال وجود علت خانوادگی یا ژنتیکی، استفاده می‌شود.

تشخیص قطعی دلیل اصلی آتاکسی دشوار است و اغلب زمان‌بر. زیرا دلایل فراوانی برای آن وجود دارد. به منظور تشخیص علت قطعی و دلیل اساسی آتاکسی امکان دارد که متخصص مراقبت‌های بهداشتی اولیه، از متخصص مغز و اعصاب یا متخصص داخلی، کمک و مشاوره بگیرد.

درمان آتاکسی

درمان آتاکسی

درمان آتاکسی بستگی به علت اصلی و ریشه‌ای ایجادکننده‌ی آن دارد. اگر تشخیص داده شود شود که آتاکسی برگشت‌ناپذیر است، درمان‌های فیزیکی مبنای اصلی مراقبت‌های پزشکی می‌شوند و روی تحرک، ایمنی، بالا بردن کیفیت زندگی و به‌ حداکثر رساندن عملکرد بدن تمرکز می‌شود.

پیش‌آگهی آتاکسی

از آنجایی که آتاکسی نشانه‌ی بیماری یا عارضه‌ای اساسی است، پیش‌آگهی آن بستگی به واکنش بدن به درمان آن علت اصلی دارد. برای مثال، بعضی از دلایل ایجادکننده‌ی آتاکسی مانند نامتعادلی الکترولیتی، قرار گرفتن درمعرض بعضی مواد شیمیایی، برگشت‌پذیر هستند و  پیش‌آگهی می تواند راهگشا باشد، ولی علت‌های دیگری نیز وجود دارند مانند آسیب‌های ناشی از مصرف الکل و دلایل ژنتیکی که برگشت‌ناپذیرند، پیش‌آگهی در آنها در حد متوسط تا ضعیف می‌باشد.

پیشگیری آتاکسی

ازآنجاکه آتاکسی نشانه‌ی بیماری‌ای اساسی و ریشه‌ای است، وما قابل پیشگیری نیست. ولی پرهیز از علل خارجی آتاکسی (مواد شیمیایی و سموم محیطی) می‌تواند به جلوگیری از ابتلای افراد به آتاکسی کمک کند. درحال حاضر، علل ژنتیکی آتاکسی پیشگیری نمی‌شوند.


آناتومی اعصاب سه‌قلو (Trigeminal nerve) 

در قسمت پنجم عصب جمجمه، عصب سه‌قلو یا سه‌شاخه قرار دارد. مسئولیت تأمین اعصاب حرکتی و حسی با عصب سه‌قلو می‌باشد.

چهار هسته‌ی این عصب  نقش ویژه‌ای در اعمال حرکتی و حسی اندام مثل صورت، دندان‌ها و پوست دارند.

به این صورت که حواس حسی، اطلاعات را  از صورت و بدن  و با استفاده از مجراهای موجود که در دستگاه عصبی وجود دارند، پردازش می‌کند. و در بخش‌های دوم و سوم عصب سه قلو درد بیشتر اتفاق می‌افتد.

عصب سه ‌قلو، که (گانگلیون) سه‌قلو نیز نامیده می‌شود، مثل غده ‌ای است که از قسمت جانبی مغز درآمده باشد.

سه شاخه‌ی عصبی که زیرمجموعه‌ی این عصب هستند، شامل:

  • عصب آرواره‌ای بالایی (ماگزیلار)
  • عصب آرواره‌ای پایینی (ماندیبولار)
  • عصب چشمی (افتالمیک)

آیا بیماری‌ای به نام درد عصب سه‌قلو وجود دارد؟

آیا بیماری‌ای به نام درد عصب سه‌قلو وجود دارد؟

بله نوعی بیماری عصبی به نام درد عصب سه قلو وجود دارد. به این صورت است که اعصابی که در مغز مسئولیت حواس جمجه، دندان‌ها، صورت، بینی و دهان را دارند، در این بیماری مختل می‌شوند.

دلایل:

  • فشار ی که بر اعصاب‌ از راه عروق‌ خونی وارد می‌شود.
  • تغییرات دژنراتیو عقده گاسر» و تحریک عصب سه‌قلو به مدت طولانی.
  • مختل شدن ریشه‌های عصبی بر اثر فشار عروقی که از قوس آئورت» ناشی می‌شود.

نشانه‌ها:

۱ـ احساس سوزش همراه با درد شدید در ناحیه صورت

۲ـ به‌طور معمول این نوع درد با ضربه زدن به صورت و لمس‌ آن، اصلاح‌ كردن‌، مسواك‌ كردن‌، جويدن‌ و قرارگیری در معرض باد ظاهر می‌شود.

۳ـ در طول روز ممکن است چندین بار حملات صورت گیرند و بیشتر اوقات تا پانزده دقیقه ادامه پیدا می‌کنند.

۴ـ دردی که در یک قسمت صورت ظاهر می‌شود.

عوامل:

تعدد اسكلروز (تصلب‌)

روماتوييد آرتريت‌

نشانگان‌ شوگرن (نوعی از اختلالات التهابی)

بالا رفتن سن

افراد در معرض خطر:

افراد بالاي‌ 40 سال اغلب در معرض خطر مبتلا شدن به این بیماری هستند و در ن به طور معمول سه برابر بیشتر از مردان مشاهده شده.

در بیماران مبتلا به ام‌اس نورالژی عصب سه قلو شدیدتر از افرادی عادی رخ می‌دهد.

تبعات مورد انتظار بیماری درد عصب سه‌قلو:

تبعات مورد انتظار بیماری درد عصب سه‌قلو

  • بسیاری از علائم این بیماری با درمان به موقع قابل تسکین هستند.
  • انجام عمل جراحی تنها راه درمان در شرایط حاد می‌باشد.

پیامدها:

منقبض شدن عضلات صورت به طور غیر ارادی که به  کشیده شدن دهان و بسته شدن ناگهانی چشم منجر می‌شود. این موضوع امکان دارد باعث ایجاد نوعی تیک دردناک برای فرد شود.

فعاليت‌های مجاز:

مبتلایان به درد عصب سه‌قلو، از فعالیت خاصی منع نمی‌شوند. ولی توصیه می‌شود تا حد امکان در معرض باد (سرد و گرم) قرار نگیرند.

رژیم غذایی:

برای این بیماران رژيم‌ غذايی‌ خاصی در نظر گرفته نمی‌شود. فقط توصیه می‌شود در صورت تشدید درد در یک قسمت از صورت، با طرف دیگر غذا را بجوند.

پيشگيری:

از آنجا که معمولاً این بیماری به‌طور ناگهانی پیش می‌آید، پيشگيری خاصی برای آن وجود ندارد ولی با کم شدن میزان استرس و فشارهای عصبی و همچنین قرار نگرفتن در معرض باد مستقیم (سرد و گرم) می‌توان تا حد زیادی از بروز آن جلوگیری کرد. همچنین توصیه می‌شود بیمار فعالیت‌هایی که باعث تشدید درد می‌شوند مانند جویدن و اصلاح صورت را انجام ندهد.

شرایطی که بیمار باید به پزشک مراجعه کند:

شرایطی که بیمار باید به پزشک مراجعه کند

  • اگر نشانه‌های غیر قابل کنترل و جدید در فرد دیده شود.
  • اگر مصرف داروهای تجویز شده عوارضی برای فرد مبتلا داشته باشد.
  • اگر علائم در فرد دیده شده و در خانواده‌ی او کسی به درد عصب سه قلو مبتلا بوده، حتماً مراجعه به متخصص مغز و اعصاب باید صورت گیرد.

درمان‌:

۱ـ از بین بردن فشار عروقی که بر عصب سه قلو به صورت وارد می‌شود.

۲ـ قطع عقده گاسر» از طریق پوست:

با این روش رشته‌های عصبی کوچک بدون میلین» و رشته‌های عصبی دارای غشای نازک میلین» به‌وسیله حرارت از بین می‌روند.

۳ـ تجویز داروهای ضد تشنج برای بیمار، البته با مصرف این نوع داروها ممکن است حتی در مدت زمان طولانی تاثیری در تسریع درمان به چشم نیاید.

۴ـ روش میکروسکوپی:

این شیوه برای از بین بردن فشار وارد شده بر عصب سه قلو می‌تواند راهگشا باشد، چرا که درد امکان دارد از فشار عروق داخل ریشه عصب سه قلو  صورت گرفته باشد.

۵ـ عمل جراحی:

معمولاً به دو روش صورت می‌گیرد:

  • كاهش‌ دادن فشار از طریق‌ عروق‌ كوچك‌
  • انجام عمل‌ از طريق‌ پوست‌

داروهای مجاز:

  • دارویكاربامازپين» ‌(ضد تشنج‌): این دارو انتقال ایمپالس‌ها در اعصاب را کاهش می‌دهد و باعث تسکین درد در بیماران مبتلا به نورالژی عصبی می‌شود.

نکته: مصرف کاربامازپین باید همراه با غذا باشد و کنترل سطح سرمی دارو باید انجام شود تا بتوان از ایجاد اثرات سمی در مقادیر بالا جلوگیری کرد.

سایدافکت‌ها:

خواب‌آلودگی

۱ـ در موارد مصرف طولانی مدت، بیمار از نظر دپرسیون» مغز استخوان، باید تحت مراقبت‌های ویژه باشد.

۲ـ خواب‌آلودگی

۳ـ سر گیجه و سردرد

۴ـ تهوع

نکته: ممکن است به بیمارانی که از مصرف کاربامازپین» عاجزند، فنی‌توئين‌» تجویز شود.

  • دارویباكلوفن» و گماپنتین ( نورونتین): تجویز این نوع داروها برای کنترل درد صورت می‌گیرد. در صورت عدم تسکین درد، پزشک فنی توئین» (دیلانتین) را برای بیمار تجویز می‌کند.
  • تجویز داروهای ضدافسردگی سه حلقه‌ای مثل نورتريپتيلين» و آمی تريپتيلين»، باعث تشدید فرآيندهای شيميايی در مغز و نخاع می‌شوند و در نهایت درد را کنترل می‌کنند.
  • تزریق فنول» یا الکل به عقده گاسر» در اطراف عصب سه قلو، به مدت چندین ماه می تواند درد را کاهش ‌دهد.
  • داروی گابانيتين: اغلب به عنوان مسکن درد ناشی از اعصاب صدمه ديده در اثر ابتلا به بیماری زونا یا ديابت تأثیر دارد.

بی‌اشتهایی عصبی (آنورکسیا) چیست و چطور درمان می‌شود؟

بی اشتهایی عصبی یا آنورِکسیا یک اختلال است که به اختصار بی‌‌اشتهایی نامیده می‌شود. در این اختلال افراد دچار ترس غیرطبیعی از افزایش وزن و کاهش وزن غیرطبیعی می‌شوند. افراد مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی نسبت به وزن متوسط خود برآورد نامناسبی دارند و مرتب در حال تلاش برای کنترل وزن و تناسب اندام خود هستند. اعتماد به نفس کم و فشار روانی جامعه و رسانه‌ها باعث بیماری بی اشتهایی عصبی (بیماری آنورکسیا) می‌شود. بیمار باید با مراجعه به پزشک متخصص مغز و اعصاب روند درمان را طی کند. در این مقاله به اختصار شما را با بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا و علائم و عوارض آن آشنا می‌کنیم.

این افراد در جهت کاهش وزن، به‌شدت میزان مواد غذایی مصرفی خود را کنترل می‌کنند. حتی برای جلوگیری از افزایش وزن به بالا آوردن غذایی که میل کرده‌اند روی می‌آورند. برای کاهش وزن از ملین‌ها، مواد ادرارآور و تنقیه استفاده می‌کنند و مدام در فکر کاهش وزن هستند. ترس از افزایش وزن همیشه در این افراد وجود دارد حتی اگر با کاهش وزن زیاد دچار سوءتغذیه و بیماری‌های ناشی از آن شوند.

بیماران مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی، ارزش خود را به میزان لاغری خود می دانند. آنورکسیا قابلیت مختل کردن زندگی شما را دارد. اما با درمان آن می‌توانید عزت نفس از دست‌رفته را جبران کرده و به خودتان برگردید، قادر خواهید بود دوباره سالم زندگی کنید و شاهد از بین رفتن تمام عوارض جانبی این بیماری باشید.

نشانه‌ها و علائم بی‌اشتهایی عصبی

نشانه‌ها و علائم بی‌اشتهایی عصبی

نشانه‌ها و علائم فیزیکی بی اشتهایی عصبی به گرسنگی شباهت دارد. آنورکسیا با مشکلات عاطفی و عصبی همراه است و ترس از افزایش وزن مشخصه‌ی اصلی این بیماری است.

نشانه‌های این عارضه به سختی شناسایی می‌شوند، زیرا وزن پایین برای هر فرد با فرد دیگر تفاوت دارد وبعضی افراد آنقدرها لاغر به نظر نمی‌رسند. از طرفی افراد مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی دائماً سعی در مخفی کردن عادات غذایی و مشکلات فیزیکی خود دارند.

نشانه‌های فیزیکی و ظاهری

  • لاغری ظاهر؛
  • کاهش وزن غیرعادی در ظاهر و عدم افزایش وزن در حد مورد نظر؛
  • بی خوابی؛
  • فشار خون غیرطبیعی؛
  • خستگی؛
  • تیره شدن انگشتان؛
  • سرگیجه؛
  • نازک شدن و ریزش مو؛
  • پوست خشک و زرد؛
  • تپش قلب؛
  • قاعدگی نامنظم؛
  • ورم پاها و بازوها؛
  • کم‌آبی بدن (کم‌ابی بدن ممکن است منجر به ایجاد سردرد نیز شود)؛
  • دندان قروچه؛

گاهی بعضی از افراد مبتلا به بی‌اشتهایی، مانند مبتلایان به پرخوری عصبی یا بولمیا به پرخوری هم گرایش دارند، اما عموماً مبتلایان به بی اشتهایی با وزن پایین درگیرند و  مبتلایان به پرخوری عصبی اضافه‌وزن دارند.

نشانه‌های روانی، رفتاری و عاطفی بی‌اشتهایی عصبی

نشانه‌های روانی، رفتاری و عاطفی بی‌اشتهایی عصبی

بیماری بی‌اشتهایی عصبی یا آنورکسیا دارای نشانه های روانی مختلفی است.

نشانه‌های رفتاری آنورکسیا به این شکل منجر به کاهش وزن می‌شوند:

  • رژیم‌های سفت و سخت و روزه گرفتن در جهت محدود کردن مواد غذایی دریافتی؛
  • به عمد بالا آوردن بعد از صرف غذا و مصرف ملین‌ها و داروهای گیاهی در جهت کاهش مصرف کالری؛
  • روی آوردن به حرکات و ورزش‌های سنگین؛
  • اشتیاق به درست کردن غذا برای دیگران اما خودداری از مصرف آن؛
  • انکار گرسنگی و بهانه‌جویی برای غذا خوردن؛
  • طفره رفتن از صرف غذا در تمام وعده‌ها؛
  • عادت‌های عجیب و وضع قوانین خاص برای غذا خوردن مثل تف کردن غذا بعد از جویدن؛
  • عدم تمایل به غذا خوردن در جمع؛
  • لباس‌های زیاد پوشیدن در جهت پوشاندن اندام؛
  • گفتن دروغ در مورد میزان مصرف غذا؛
  • مدام شاکی بودن از اندام خود؛
  • وزن کردن خود به صورت پیاپی؛
  • کاهش میل جنسی؛
  • خوردن غذاهایی که قند و کالری کمی دارند؛
  • بی‌احساسی و بی‌تفاوتی نسبت به اطرافیان خود؛
  • اجتماع گریزی؛
  • اختلال در خواب و بی‌خوابی؛
  • بداخلاقی؛

چه زمانی برای مراجعه به پزشک مناسب است؟

چه زمانی برای مراجعه به پزشک مناسب است؟

متأسفانه اکثر افراد مبتلا به بی‌اشتهایی تمایلی به درمان ندارند. این افراد به‌قدری در مورد افزایش وزن وسواس دارند که از مشکلات دیگر چشم‌پوشی می‌کنند. اگر کسی را می‌شناسید که از این عارضه رنج می‌برد لطفاً از او بخواهید که به پزشک مغز و اعصاب مراجعه کند.
اگر دارای مشکلات گوارشی هستید یا از علائم بالا چیزی را در خود مشاهده کردید، به دنبال کمک باشید. با کسی که به او اطمینان دارید در مورد بی‌اشتهایی عصبی‌تان صحبت کنید.

دلایل بی‌اشتهایی عصبی

بی اشتهایی عصبی دلایل نامشخصی دارد. این بیماری مانند خیلی از بیماری‌های دیگر، ترکیبی از عوامل روانشناسی، بیولوژیکی و محیطی است.

۱ـ دلایل روانشناسی

بعضی از مبتلایان به بی‌اشتهایی، به وسواس فکری دچار هستند. از این رو داشتن یک رژیم غذایی مشخص برای آنها راحت‌تر از گرسنه ماندن است. بعضی تمایل به کمال‌گرایی دارند که باعث می‌شود تصور کنند که به اندازه‌ی کافی لاغر نیستند. شاید هم از اضطراب زیادی برخوردارند و با کاهش غذا خوردن، سعی در غلبه بر اضطراب خود دارند.

۲ـ دلایل بیولوژیکی

هر چند مشخص نیست که عامل این مشکل چه ژن‌هایی هستند، اما به احتمال زیاد، تغییرات ژنتیکی هستند که ریسک ابتلا به این بیماری را زیاد می‌کنند. بعضی‌ها از لحاظ ژنتیکی به کمال گرایی، لجاجت و حساسیت تمایل دارند. که همه‌ی این موارد با بی اشتهایی (آنورکسیا) رابطه دارند.

۳ـ محیط

فرهنگ جامعه‌ی امروزی روی لاغری و تناسب اندام تمرکز زیادی دارد. لاغر بودن اغلب با ثروت و موفقیت یکسان تصور می‌شود. این موضوع باعث فشار فکری زیاد در جهت لاغر ماندن می‌شود و این مورد در مورد ن جوان بیشتر رایج است.

چه عواملی موجب گسترش بی اشتهایی عصبی می‌شود؟

چه عواملی موجب گسترش بی اشتهایی عصبی می‌شود؟

بی اشتهایی عصبی در میان ن و دختران جوان بیشتر شایع است. هر چند به خاطر فشارهای اجتماعی، شمار مردان مبتلا هم روز به روز در حال افزایش است.

هر چند افراد در هر سنی می‌توانند به بی‌اشتهایی عصبی مبتلا شوند، اما این عارضه در میان نوجوان‌ها بیشتر شایع است. و در افراد بالای ۴۰ سال کمتر دیده شده. به خاطر تغییرات هرمونی زیادی که در دوره بلوغ در بدن اتفاق می‌افتد، نوجوانان بیشتر شاهد ابتلا به این بیماری هستند. آنها کمتر دربرابر فشارها تاب می‌آورند و به انتقاد در مورد وزن بدن حساسیت بیشتری نشان می‌دهند.

بعضی عواملی که باعث بالا رفتن ریسک ابتلا این بیماری می‌شوند:

1ـ رژیم گرفتن و گرسنگی

رژیم گرفتن می‌تواند به بی‌اشتهایی عصبی منجر شود. با توجه به مدارک محکمی که وجود دارد، خیلی از نشانه‌های بی‌اشتهایی عصبی درست مانند نشانه‌های گرسنگی است. اثری که گرسنگی روی مغز می‌گذارد، باعث تغییر حال فرد می‌شود و در پی آن اضطراب، تغییر افکار و کاهش اشتها صورت می‌گیرد. کاهش وزن و گرسنگی کارکرد مغز را در افراد آسیب‌پذیر تغییر می‌دهند. به نحوی که بازگشت به عادات گذشته بسیار مشکل می‌شود.

۲ـ ژنتیک

تغییرات در بعضی ژن‌های خاص خطر ابتلا به بی‌ اشتهایی را افزایش می‌دهد. اگر از اقوام درجه یک کسی به این عارضه مبتلا باشد، خطر ابتلا به این بیماری افزایش پیدا می‌کند.

۳ـ تغییرات

تغییر خانه، کار، مدرسه، روابط و بیماری یا مرگ یک عزیز می‌تواند با ایجاد استرس، خطر ابتلا به بی اشتهایی آنورکسیا را افزایش دهد.

عوارض جانبی بی اشتهایی عصبی

بی اشتهایی عصبی دارای عوارض بسیار است که در بدترین شرایط امکان دارد کشنده هم باشد. حتی مرگ بر اثر این بیماری می‌تواند ناگهانی باشد. تعادل‌نداشتن الکترولیت‌ها مثل پتاسیم، سدیم و کلسیم در بدن و همچنین ضربان نامنظم قلب از دلایل مرگ ناگهانی بر اثر این عارضه است.

  • مشکلات قلبی مثل ضربان نامنظم قلب، افتادگی دریچه‌ی میترال قلب، یا ایست قلبی؛
  • کم خونی؛
  • اختلال در قاعدگی؛
  • کاهش سطح هورمون تستوسترون در مردان؛
  • مشکلات کلیوی؛
  • پوکی استخوان ؛
  • تحلیل رفتن عضله؛
  • عدم تعادل الکترولیت‌ها مانند کاهش پیدا کردن میزان پتاسیم در خون، سدیم و کلرید؛
  • بیماری‌های گوارشی مثل نفخ شکم، یبوست و حالت تهوع؛

اگر این بیماری منجر به سوءتغذیه شود، امکان دارد هر ارگان حیاتی در بدن صدمه ببیند و این آسیب می‌تواند جدی و برگشت‌ناپذیر باشد.

مشکلات ذهنی افراد مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی شامل:

مشکلات ذهنی افراد مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی

  • اختلالات شخصیتی؛
  • وسواس فکری و اختلالات؛
  • افسردگی و اضطراب؛
  • تلاش برای آسیب رساندن به بدن یا خودکشی؛

 پیشگیری از بی اشتهایی عصبی

متأسفانه برای پیشگیری از بی اشتهایی عصبی (آنورکسیا) راه تضمینی‌ای وجود ندارد. مگر اینکه پزشک عمومی  با مطرح کردن پرسش‌هایی در مورد عادات غذایی بیمار نشانه‌های اولیه را تشخیص دهد و جلوی گسترش بیشتر آن را بگیرد.

اگر علائم بی‌اشتهایی عصبی را در نزدیکان خود دیدید، با او صحبت کنید و نهایتاً تلاش کنید که متقاعد شود و به پزشک مراجعه کند. امکان دارد قادر به از بین بردن این اختلال نباشید اما حداقل می‌توانید عادات غذایی شخص مبتلا را بهبود دهید.

تشخیص بی اشتهایی عصبی

تشخیص بی اشتهایی عصبی

تشخیص بیماری بی اشتهایی عصبی (بیماری آنورکسیا) بسیار مشکل است.

اگر پزشک در مورد ابتلای شما به بی اشتهایی آنورکسیا شک داشته باشد، موظف است چندین آزمایش برای تشخیص بیماری انجام ‌دهد.

این آزمایش‌ها شامل:

۱ـ  آزمایش‌های فیزیکی

اندازه‌گیری ضربان قلب ، فشار خون و دمای بدن، اندازه‌گیری قد و وزن، کنترل مشکلات پوستی و ناخن‌ها، معده، شش‌ها و قلب.

۲ـ آزمایش‌های روانشناسی

روانشناس موظف است در مورد احساسات، افکار و عادت‌های غذایی فرد سؤال‌هایی مطرح کند. سؤالات خودارزیابی کامل در این آزمایش‌ها ضروری است.

۳ـ  آزمون‌های آزمایشگاه

کلیه و غده‌ی تیروئید، شمارش گلبول‌های قرمز خون، عملکرد کبد، میزان الکترولیت‌ها و پروتئین ها و آزمایش ادرار نیز انجام می‌گیرد.

۴ـ  سایر آزمایش‌ها

برای مشخص کردن تراکم استخوانی از اشعه‌ی ایکس استفاده می‌شود. همچنین احتمال ابتلا به مشکلات قلبی و ذات‌الریه نیز در نظر گرفته می‌شود. برای تشخیص بی‌نظمی ضربان قلب از آزمایش الکتروکاردیوگرام استفاده می‌شود.

راهنمای تشخیص اختلالات روانی (DSM-5) که انجمن روانشناسی آمریکا آن را منتشر کرده می تواند مورد استفاده‌ی روانشناس قرار گیرد.

درمان بی اشتهایی عصبی

درمان بی اشتهایی عصبی

معمولاً تیمی از پزشک‌ها، روانشناس‌ها و متخصصان تغذیه درمان بیماری آنورکسیا را برعهده دارند. در ادامه به درمان‌هایی که برای بیماران مبتلا به این بیماری در نظر گرفته می‌شود، می پردازیم:

۱ـ بستری شدن در بیمارستان

در صورت وجود خطر جانی، فرد مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی باید در بیمارستان بستری شود؛ مخصوصا در صورت بروز مشکلاتی مثل ضربان قلب نامنظم، کم‌آبی بدن، نداشتن تعادل الکترولیت یا مشکلات روانشناسی اورژانسی. همچنین بستری شدن در بیمارستان برای افرادی که دارای مشکلات سوءتغذیه، اختلالات حاد روانشناسی یا خودداری از مصرف غذا به صورت مداوم دارند، ضروری است.

۲ـ مراقبت‌های دائمی پزشکی

فرد مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی، به خاطر ماهیت پیچیده‌ی این بیماری نیازمند نظارت دائمی علائم حیاتی، سطح آب بدن و الکترولیت‌ها می‌باشد. در موارد حاد، مواد غذایی باید از طریق سرم که از مسیر بینی وارد معده می‌شود، مواد غذایی را دریافت کند.

۳ـ بازگرداندن بیمار به وزن طبیعی

هدف اول درمان، بازگرداندن بیمار به وزن طبیعی است. زیرا بدون رسیدن به وزن طبیعی درمان بیهوده و بی‌نتیجه است. خدمات زیر برای رسیدن به وزن طبیعی مورد نیاز است:

۱ـ یک متخصص تغذیه که با برنامه‌ی غذایی مناسب، کالری مورد نیاز برای بدن بیمار را تعیین کرده و کمک کند شخص به وزن ایده‌آل برسد.

۲ـ یک پزشک عمومی که ضمن مراقبت‌های پزشکی، روی کالری مصرفی بیمار نظارت داشته و به او کمک کند تا به وزن ایده آل برسد.

۳ـ یک روانشناسی که بتواند با راهکارهای رفتاری مناسب، فرد را راضی کند در ادامه‌ی درمان همراهی داشته باشد.

۴ـ خانواده که می‌تواند در پذیرش عادات غذایی مناسب کمک شایانی به بیمار و تیم پزشکی برساند.

بازگرداندن بیمار به وزن طبیعی

۴ـ روان‌ درمانی

این نوع درمان‌ها که طی جلسات متعدد انجام می‌شوند، برای درمان بی‌اشتهایی کاربردی هستند:

جلسات خانوادگی: برای درمان نوجوان‌ها این جلسات بیشتر کاربرد دارد. نوجوان‌های مبتلا به بی‌اشتهایی آنورکسیا درک درستی از غذا و سلامتی بدن خود ندارند، به همین خاطر والدین می‌توانند طی این جلسات به کودکان خود برای رسیدن به وزن مناسب کمک کنند.

جلسات خصوصی: جلسات رفتار درمانی شناختی برای بزرگسالان می‌تواند بسیار مفید باشد. در طی این جلسات مصرف وعده‌های غذایی به امری عادی تبدیل می‌شود و این قضیه هدف اصلی جلسات رفتاردرمانی است. همچنین در این جلسات، رفتارهای لازم برای افزایش وزن هم توصیه می‌شود. هدف دوم تغییر افکار ناشی از عدم مصرف مواد غذایی است.

۵ـ داروها

متأسفانه برای درمان بی‌اشتهایی عصبی هیچ دارویی تأیید نشده چراکه هیچ‌کدام تأثیرگذار نیستند. هر چند داروهای ضدافسردگی یا سایر داروهای روان‌پزشکی در بهبود افسردگی و اضطراب و سایر مشکلات ذهنی و عوامل این بیماری می‌توانند مؤثر باشند.

داروها

۶ـ استفاده از درمان‌های خانگی و تغییر سبک زندگی

برای فرد مبتلا به آنورکسیا مراقبت‌های شخصی بسیار سخت است. از این رو درمان این بیماری نیازمند تیم های پزشکی مختلف است. پیشنهاد می‌شود در کنار درمان‌های حرفه‌ای مراحل زیر را هم دنبال کنید:

۱ـ تعهد داشتن به برنامه‌ی درمانی ضروری است. لازم است به برنامه غذایی خود پایبند باشید و از جلسات درمانی خود غافل نشوید؛ حتی اگر رعایت آن مشکل باشد.

۲ـ لازم است در مورد مصرف انواع ویتامین‌ها و مواد معدنی مورد نیاز بدن و مکمل‌های غذایی مناسب با پزشک خود م کنید. احتمالا به علت عادت بد غذایی دارای فقر مواد مغذی لازم مثل ویتامین D‌ و آهن هستید، البته بهتر است این ویتامین‌ها و مواد معدنی لازم را از رژیم غذایی دریافت کنید.

۳ـ منزوی بودن بس است. با دوستان و خانواده‌ی خود معاشرت کنید. این افراد به فکر سلامتی شما هستند و به صلاح شما فکر می‌کنند.

۴ـ در برابر وسوسه‌ی نگاه کردن به آینه و وزن کردن مداوم خود مقاومت کنید. با انجام دادن این کارها تنها عادات بد خود را تقویت می‌کنید.

۷ـ درمان‌های جایگزین پزشکی

گاهی بیماران مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی، سرخودانه از مکمل‌های غذایی و داروهای گیاهی به خصوص برای کاهش وزن به‌ روش نادرست استفاده می‌کنند. قرص‌های لاغری و مکمل‌های کاهش وزن یا داروهای گیاهی دارای عوارض جدی هستند و ممکن است با داروهای پزشکی دیگر در تداخل باشند. علاوه بر این، چنین محصولاتی تحت نظارت‌های دقیقی قرار ندارند و مشخص نیست ترکیب آن‌ها همان چیزی باشد که روی بسته ذکر شده.
طبیعی بودن همیشه دلیل منطقی برای سالم بودن نیست. در صورت مصرف داروهای یا مکمل‌های گیاهی، لازم است حتماً با پزشک خود م کنید.
درمان‌های اضطراب هم می‌توانند با افزایش آرامش، در درمان بی اشتهایی عصبی نقش داشته باشند؛ روش‌هایی مثل یوگا، مدیتیشن و ماساژ هم توصیه می‌شوند.

موانع و چالش‌های درمان بی‌اشتهایی عصبی

موانع و چالش‌های درمان بی‌اشتهایی عصبی

از بزرگ‌ترین چالش‌های درمانی بی اشتهایی عصبی می‌توان به این اشاره کرد که بیمار تمایل به استفاده از  روش‌های درمانی ندارد. این موانع شامل:

  • فکر کردن به این که درمان ضروری نیست؛
  • هراس از افزایش وزن؛
  • بی‌اشتهایی را یک سبک زندگی دانستن و عدم تلقی آن به عنوان بیماری؛

پشتیبانی از بیمار مبتلا به آنورکسیا و مقابله با بیماری

پشتیبانی از بیمار مبتلا به آنورکسیا و مقابله با بیماری

مواجهه با بی‌اشتهایی آسان نیست؛ خصوصاً با پیام‌های متناقضی که شخص از جامعه، فرهنگ و حتی خانواده دریافت می‌کند. حتی دیده شده افرادی‌ آرزو دارند دچار بی‌اشتهایی شوند تا کمی وزن از دست بدهند.

برای مواجهه با بی‌اشتهایی عصبی کمک‌های پزشکی و روان‌درمانی از همه چیز راهگشاتر هستند. یادگیری روش‌های مؤثر برای مواجهه و داشتن حامی خوب از دوستان یا خانواده در درمان بی اشتهایی عصبی ضروری است.

آمادگی برای ملاقات با پزشک

بهتر است شخص تنها به پزشک مراجعه نکند و یک دوست یا یکی از اعضای خانواده همراه او باشد. چون امکان فراموشی برخی نکات وجود دارد. همچنین همراه شما توانایی دارد توضیحات جامع‌تری به پزشک شما بدهد.

شخص مبتلا چه کارهایی می‌تواند انجام بدهد؟

شخص مبتلا چه کارهایی می‌تواند انجام بدهد؟

تهیه‌ی لیست پیش از ملاقات پزشک به این صورت بسیار راهگشا است:

  • نشانه‌هایی که تجربه کرده را با ذکر زمان بروز آنها بنویسد ؛ حتی نشانه‌هایی که ارتباطی به بیماری او ندارند.
  • اطلاعات شخصی که لازم است پزشک بداند مانند همه‌ی انواع استرس یا تغییرات ایجاد شده در زندگی؛
  • لازم است شخص مبتلا فهرست تمام داروها، ویتامین‌ها، محصولات گیاهی و داروهایی را که مصرف می‌کند را در اختیار پزشک قرار دهد.
  • هر سؤالی که به ذهنش می‌رسد از پزشک خود بپرسد.

بعضی از سوالات که می‌توانید از پزشک و روانشناس خود بپرسید:

  • این شرایط موقتی هستند یا دائمی؟
  • از چه روش‌های درمانی می‌شود استفاده کرد و کدام‌یک مناسب‌تر است؟
  • آیا دستورالعمل خاصی هست که بشود از آن استفاده کرد؟
  • چه آزمایشاتی باید انجام بدهم؟ قبل از انجام آزمایش چه کارهایی باید انجام بدهم؟

چه انتظاری از پزشک داشته باشیم

پزشک یا روانشناس نیز تعدادی پرسش مطرح می‌کند، شامل:

  • چند وقت است که نگران وزن خود بوده‌اید؟
  • آیا ورزش می‌کنید؟ در هفته چند ساعت؟
  • برای کاهش وزن از چه روش‌هایی استفاده می‌کنید؟
  • نشانه‌های فیزیکی خاصی در خود دیده‌اید؟
  • آیا تا به حال خودتان را مجبور به بالا آوردن غذای مصرفی کرده‌اید؟
  • آیا دیگران به

درمان میگرن با بوتاکس

با درمان بوتاکس، از انقباض‌های عضلانی محرک میگرن نیز می‌توان جلوگیری کرد. بوتاکس، سم بوتولینوم رقیق شده است که از آزاد شدن مواد شیمیایی در سلول‌های عضلانی جلوگیری کرده و مانع انتقال پیام انقباض به فیبرهای عضلانی می‌شود، در نتیجه میگرن را درمان می‌کند. درمان میگرن با بوتاکس، وقتی شروع شد که بیماران برای درمان عارضه‌های دیگر به آن رو می‌آوردند و هم‌زمان بهبود علائم میگرن در آنها مشاهده می‌شد. در نتیجه پژوهش‌های گوناگون در زمینه درمان میگرن با بوتاکس صورت گرفت. بعد از سال‌ها گردآوری داده‌های بالینی و پژوهش، استفاده از بوتاکس در سال 2010 توسط سازمان غذا و دارو FDA برای درمان  میگرن مزمن مورد تأیید قرار گرفت.

برای درمان میگرن، تزریق بوتاکس باید توسط متخصص مغز و اعصاب هر سه ماه یکبار در محل هر یک از محرک‌های عصبی انجام شود تا باعث شل شدن عضله‌های پیرامونی شده، عصب فشرده نشود و حمله میگرن صورت نگیرد. از آنجایی که بوتاکس دارویی قوی است، صرفاً در صورتی پیشنهاد می‌شود که درمان‌های پیشگیرانه دیگر موفقیت‌آمیز نباشند. این درمان فقط برای آن دسته از بیماران تجویز می‌شود که یا در ماه حداقل 14 بار به سردرد دچار می‌شوند یا درمان‌های دیگر برایشان راهگشا نبوده.

بوتاکس و میگرن

در سال‌های میانی دهه 1990، پزشکان متوجه شدند که درد میگرن مزمن در بیمارانی که برای درمان عارضه‌های دیگر بوتاکس دریافت کرده بودند بهبود یافته. در نتیجه پژوهشی دو مرحله‌ای آغاز شد که طی آن درمان بیمارانی که به طور متوسط 20 روز در ماه دچار سردرد میگرنی بودند تحت نظر قرار گرفتند. هر 12 هفته یک بار و به مدت 56 هفته، تزریق بوتاکس بر روی این گروه از بیماران ادامه پیدا کرد. در پایان سردرد 70 درصد از بیماران به نصف کاهش پیدا کرده بود. در اکتبر سال 2010، استفاده از بوتاکس برای درمان میگرن مزمن و درد پشت سر توسط FDA تایید شد. در طی این سال‌ها بیش از صدهزار بیمار با این درمان از شر میگرن رهایی یافته‌اند.

تاثیرگذاری بوتاکس در درمان میگرن

تاثیرگذاری بوتاکس در درمان میگرن

بوتاکس یا سم بوتولینوم نوع A، از آزاد شدن انتقال دهنده‌ای عصبی به نام استیل کولین جلوگیری کرده و در نتیجه موجب اختلال در عملکرد معمول نقطه اتصال عصبی ـ عضلانی می‌شود. از نظر پژوهشگران، بوتاکس با انسداد ترشح استیل کولین مانع عملکرد گذرگاه‌های درد می‌شود. پژوهش‌های بیشتری نیز در زمینه‌ی یافتن ساز و کار دقیق سودمند بودن بوتاکس برای تسکین درد میگرن مزمن در حال انجام می‌باشد.

عمل

چنانچه روش‌های درمانی مختلف موجب تسکین میگرن نشود، درمان با بوتاکس توسط پزشک پیشنهاد می‌شود. پزشک در ابتدا سابقه پزشکی و علائم بیمار، از جمله داروهای مصرفی فعلی و درمان‌های پیشین با بوتاکس را بررسی کرده و سپس در صورت وم دستور اولتراسوند برای تعیین بهترین نقطه تزریق را می‌دهد.

برای کسب نتیجه بهتر در درمان سردرد بعد از تزریق بوتاکس، بر اساس معیارهایی بیمارانی که این درمان برایشان مفید است توسط متخصص مغز و اعصاب به طور صحیح انتخاب می‌شوند.

نکته دیگر تزریق بوتاکس در محلهای مناسب و طبق پروتکل FDA در 31 نقطه از عضلات سر و گردن شامل 7 نقطه در عضله فرونتال (پیشانی)، 4 نقطه در عضلات تمپورال (گیجگاهی) هر طرف، 3 نقطه در عضلات اکسی پیتال (پس سری) هر طرف، دو نقطه در عضلات پاراوتبرای گردن هر طرف و 3 نقطه در عضله تراپزیوس (بالای شانه) هر طرف تزریق می‌شود و بنابراین با تزریق زیبایی تفاوت داشته و حتما باید توسط نورولوژیست (متخصص مغز و اعصاب) مجرب به انجام برسد.

بدین ترتیب مقدار مشخصی از آمپول بوتولونیوم توکسین رقیق شده توسط نورولوژیست در عضلات ذکر شده تزریق می‌شود‌. این کار در مطب و به صورت سرپایی و معمولا در عرض 10 تا 15 دقیقه انجام میشود و نیاز به آمادگی خاصی نیست و بعد از تزریق بوتاکس بیمار میتواند فعالیتهای روزمره‌ی خود را ادامه دهد.

با توجه به علائم، بوتاکس در نقاط زیر تزریق می‌شود:

محل تزریق بوتاکس

گیجگاه هر دو سمت

پیشانی

بالای شانه‌ها

پشت و دو طرف گردن

پشت سر

درمان با بوتاکس به طور میانگین 32 تزریق را شامل می‌شود، البته برخی بیماران ترجیح می‌دهند تزریق‌های بیشتر یا کمتری داشته باشند. تزریق‌ها هر 12 هفته یک بار انجام می‌شود و هر جلسه فقط چند دقیقه به طول می‌انجامد.

به محض تزریق بوتاکس، تأثیر آن بر درمان سردرد شروع می‌شود و پس از نخستین تزریق، ظرف یک هفته نتیجه‌ی کامل آن قابل تشخیص است. در اکثر بیماران، پنج مدت تزریق، طی مدت 15 ماه دریافت می‌شود. تزریق با سوزنی بسیار ظریف انجام می‌شود و اکثر بیماران درد آن را مانند درد ناشی از خراشی جزیی یا نیش پشه توصیف کرده‌اند.

اثر بوتاکس حتی سال‌ها پس از تزریق، کاملاً برگشت‌پذیر می‌باشد.

نتایج

هرچند تزریق‌بوتاکس برای درمان تمام سردردها راهگشا نیست، میگرن حدود 90 درصد از بیماران بعد از تزریق از قبل خفیف‌تر شده است. در آزمایش‌های بالینی انجام شده، مشاهده شد که بیماران ماهانه 7 تا 9 بار کمتر از قبل دچار سردرد شده‌اند.

پیدا کردن محرک‌ها

پیدا کردن محرک‌ها

شاخص تزریق بوتاکس برای درمان میگرن از این جهت مفید است که میزان موثر بودن جراحی در تسکین میگرن را هم تعیین می‌کند. بوتاکس از تحریک عصب‌های مولد درد که بر اثر انقباض عضلانی صورت می‌گیرد، ممانعت می‌کند . اگر با تزریق درد آرام شود، جراحی هم برای آزاد کردن دائمی آن عصب‌ها راهگشا خواهد بود. به علاه با تزریق می‌توان عصب محرک میگرن را مشخص کرد. به این ترتیب عمل جراحی دقیق‌تر و مفیدتر پیش می‌رود.

اگر تابه حال مداخله‌ی جراحی را برای درمان میگرن مؤثر نمی‌دانسته اید، چنانچه واکنش مناسبی به بوتاکس نشان می‌دهید، جراحی روش مؤثری خواهد بود. جراحان از این روش به عنوان آزمایش پیش از تصمیم‌گیری درباره‌ی جراحی استفاده می کنند.

عوارض جانبی

عوارض جانبی مانند تغییر رنگ و برآمده شدن پوست و کبودی دارد، البته در کمتر از یک درصد از بیماران چنین واکنش‌های منفی‌ای مشاهده می‌شود. اثرهای جانبی جدی‌تر به ندرت پیش می‌آید.


فلج بل یا فلج ناگهانی صورت، نشانه‌ها و راه‌های درمان

فلج بل نوعی بیماری می‌باشد که به طور ناگهانی و موقت باعث فلج شدن عضلات یک طرف صورت می‌شود. و در پی آن انجام حرکاتی مثل تکان دادن بینی، پلک یا دهان برای فرد دشوار می‌شود. فلج بل به آویزان شدن یا سفت به‌نظر رسیدن یک طرف صورت که دچار شده منجر می‌شود.

وقتی یکی از اعصاب صورت درست کار نمی کند، این فلج اتفاق می افتد و بیشتر اوقات یک ویروس مسبب این اختلال است. عصب صورت، در حین درست کار کردن، پیغام‌هایی را دریافت می‌کند که از مغز به صورت فرستاده شده. این پیغام ها ممکن است حامل محتواهایی مانند لبخند زدن، بستن پلک یا اخم کردن باشند یا به غدد بزاقی فرمان تف کردن بدهند. ولی با التهاب و تحت فشار قرار گرفتن این عصب، یعنی زمان رخ دادن فلج بل، ارسال این پیغام ها به درستی انجام نمی‌شود. در نتیجه عضلات یک طرف صورت به طور موقت ضعیف یا فلج می‌شود.

فلج عصب زوج هفتم مغزی یا عصب صورتی، مسبب فلج بل (Bell’s palsy) می‌باشد. فلج شدن عضلات صورت در این حالت به صورت ناگهانی و به طور موقت اتفاق می‌افتد. اغلب تنها یک طرف صورت گرفتار می‌شود. درگیری عصب صورتی اغلب به تنهائی یک بیماری نمی‌تواند باشد، بلکه علامتی است از یک بیماری دیگر مانند آسیب، عفونت و یا تومور عصب صورتی.

فلج عصب فاسیال، خودبه‌خود و بدون بروز نشانه‌ای از دیگر بیماری ها، فلج ایدیوپاتیک بل می‌نامند. اگرچه چیزی که بیشتر دیده شده این است که فلج بل مکانیسمی ایمنی التهابی ویروسی دارد. این بیماری در هر گروه سنی امکان دارد اتفاق بیفتد. ولی در 40-20 سالگی بیشتر شایع است. در یک جمعیت صدهزار نفری سالانه 20-10 مورد از آن تفاق می‌افتد.

دلیل فلج بل :

علت فلج صورت بل معلوم نشده، اما بیشتر اوقات دلیلش عملکرد ویروس هرپس است که عامل اصلی ابتلا به سرما خوردگی می باشد. در بیشترموارد ابتلا به فلج یک‌طرفه صورت، عصبی که عضلات یک طرف صورت را کنترل می‌کند، به خاطر التهاب ایجاد شده دچار آسیب می‌شود.

به علاوه خیلی از عوامل بیماری‌زا می توانند باعث ضعیف یا فلج شدن شوند. اگر هیچ دلیل مشخصی برای  فلج ناگهانی صورت در بیمار مشاهده نشود، در اصطلاح تخصصی فرد به فلج بل مبتلا شده.

علائم فلج بل :

علائم فلج بل

فلج کامل یک طرف صورت، باعث می‌شود ظاهر فرد بی‌تفاوت و بی‌روح به نظر برسد، زیرا در طرف درگیر، عضلات ناحیه پیشانی تا زیر دهان بی‌حرکت می‌شوند. ممکن است گوشه دهان فرد، دچار افتادگی شده و نگه داشتن آب دهان در طرف درگیر به سختی انجام شود. حرکت دادن عضلات سمت درگیر  باعث مضحک شدن چهره‌ی فرد مبتلا می‌شود.

چشم طرف درگیر امکان دارد به‌طور کامل یا به هیچ‌وجه بسته نشود و بنابراین امکان دارد اشک از آن چشم نشت کند. برخی از افراد از درد ناحیه فک، پشت گوش یا یک طرف صورت شاکی هستند. احساس کشیدگی یا انقباض در طرف درگیر طبیعی است و امکان دارد فرد به تغییراتی در حس چشایی و ترشح بزاق، افزایش حساسیت به سر و صدا یا اشکال در حرف زدن یا بلع غذا دچار می‌شود. فلج بل در هر سنی ممکن است اتفاق بیفتد، اما در سنین ۲۰ تا ۴۰ سالگی بیشتر دیده شده. این بیماری گاهی اوقات می‌تواند به عفونتی در گوش میانی ارتباط داشته باشد.

علائم و نشانه‌های فلج بل معمولاً ناگهانی پیش می‌آیند و می تواند موارد زیر را شمال شود:

  • ضعف خفیف ناگهانی تا فلج کامل در یک سمت صورت فرد که در مدت چند ساعت تا چند روز ادامه دارد و باعث دشوار شدن لبخند زدن یا بستن چشم در آن سمت صورت خواهد شد.
  • افتادگی صورت و مشکل شدن تغییر حالت چهره.
  • افزایش حساسیت به صدا در سمت درگیر.
  • درد در اطراف فک یا داخل یا پشت گوش فرد در سمت درگیر.
  • کاهش حس چشایی.
  • سردرد
  • تغییر در میزان تولید اشک و بزاق

در موارد نادر، فلج ب قادر است اعصاب دو سمت صورت فرد را درگیر کند.

کی باید به پزشک مراجعه کرد؟

کی باید به پزشک مراجعه کرد؟

در صورت بروز هر نوع فلج مراجعه به متخصص ضروری است. زیرا امکان دارد سکته مغزی اتفاق افتاده باشد. فلج بل به علت سکته مغزی اتفاق نمی‌افتد اما دارای علائم مشابه است. در صورت بروز ضعف یا افتادگی صورت باید به متخصص مراجعه شود تا علت زمینه‌ای و شدت بیماری مشخص شود.

آزمایش‌های تشخیصی

هیچ نوع آزمایش اختصاصی برای تشخیص فلج ب موجود نیست. پزشک به صورت فرد نگاه کرده و از او می خواهد که با بستن چشم‌ها، بالا بردن ابرو، نشان دادن دندان‌ها و اخم، عضلات صورت خود را حرکت دهد. سایر بیماری ها مانند سکته مغزی، بیماری لایم، عفونت ها  و تومورها نیز می توانند منجر به ضعف عضلات صورت شده و علائم فلج ب را داشته باشند. اگر علت علائم فردتشخیص داده نشود، پزشک ممکن است سایر آزمایشات را توصیه کند، مانند:

  • الکترومیوگرافی یا نوار عضله (EMG) : این تست برای تأیید وجود آسیب عصبی و تعیین شدت آن به کار برده می‌شود. EMG فعالیت الکتریکی عضله را در پاسخ به تحریک سنجیده و سرعت و ماهیت انتقال ایمپالس‌های الکتریکی در طول عصب را تخمین می‌زند.
  • تصویربرداری با اشعه X، ام آر آی(MRI) یا سی تی اسکن امکان دارد برای رد کردن دلایل دیگر احتمالی فشار بر روی عصب صورت مانند تومور یا شکستگی جمجمه به کار برده شود.

درمان فلج بل توسط فیزیوتراپی

درمان فلج بل توسط فیزیوتراپی

فلج بل یا فلج عصب صورت، مشکلی عمومی می‌باشد که اعصاب و عضلات صورت را درگیر کرده و به افتادگی یا فلج نیمی از صورت منجر می‌شود. افراد در هر سن و با هر جنسیتی امکان ابتلا به این بیماری را دارند. نشانه‌های این بیماری به دنبال وارد شدن آسیب به عصب صورت (عصب هفتم جمجمه) شروع شده و عضلات صورت را تحریک می‌کند.

این عصب عضلات نزدیک چشم، عضلات بالا برنده ابرو و عضلاتی که عامل لبخند زدن می‌باشند و نیز عضلاتی که باز و بسته شدن دهان بیمار را ممکن می‌کنند، را کنترل می‌کند. عصب صورت همچنین مسئول انتقال احساس از قسمت جلوی زبان، کنترل غده‌های عرق صورت و مجراهای اشک چشم می‌باشد.

دلیل آسیب دیدن عصب صورت معمولاً ناشناخته است، اما این مشکل امکان دارد به خاطر یک عفونت ویروسی، آسیب های ادواری، مشکلات گردش خون به وجود بیاید و تمام این مشکلات می تواند باعث ایجاد التهاب در اطراف عصب شود. فلج بل یا فلج صورت اغلب به‌طور کامل قابل درمان است. فرآیند بهبود ممکن است سریع باشد یا چندین ماه به طول بی‌انجامد. استفاده از روش‌های فیزیوتراپی و کسب آموزش‌های لازم، در سریع تر شدن دوره ریکاوری بیمار راهگشا است.

دارودرمانی فلج بل :

فلج بل در بیشتر موارد با یا بدون دارو به طور کامل قابل درمان است. برای درمان این بیماری هیچ دلیلی وجود ندارد، اما پزشک شما ممکن است به منظور تسریع بهبودی شما داروها یا درمان فیزیکی را تجویز کند. جراحی برای درمان فلج ب به‌ندرت کاربردی است.

داروهایی که برای درمان فلج ب به کار می روند عبارتند از :

داروهایی که برای درمان فلج ب به کار می روند

  • کورتیکواستروئیدها، مانند پردنیزولون، عوامل ضدالتهابی قوی می‌باشند. اگر آنها بتوانند ورم عصب صورت را کاهش دهند، سبب می شوند که عصب در داخل راهروی استخوانی که آن را احاطه کرده، به راحتی قرارگیری شود. تجویز کورتکواستروئیدها در طی چند روز اول شروع علائم ممکن است بهتر عمل کنند.
  • داروهای ضد ویروس، مانند آسیکلوویر(زوویراکس) یا والاسیکلوویر(والترکس)، در صورتی که ویروس عامل بیماری باشد، امکان دارد از پیشرفت عفونت جلوگیری کنند.

این درمان احتمالاً  تنها در صورتی که فلج صورت شدید باشد، صورت می‌گیرد.

درمان فیزیکی عضلات فلج

متخصص طب فیزیکی می تواند ماساژ و ورزش عضلات صورت را آموزش داده و از ایجاد انقباض دائمی پیشگیری کند.

جراحی

در گذشته، جراحی برای رفع فشار وارده به عصب صورت، از راه باز کردن مسیر استخوانی که عصب از آن عبور می کرد، صورت می‌گرفت.

امروزه، جراحی توصیه نمی‌شود. آسیب عصب صورت و کاهش دائمی شنوایی از خطرات احتمالی مرتبط با این جراحی می‌باشند. در موارد نادر، جراحی پلاستیک ممکن است برای اصلاح مشکلات ماندگار عصب صورت ضروری باشد.


بیماری مننژیت، عوامل و درمان

مننژیت  (Meningitis)، عفونت و التهاب پرده‌ی مغزی می‌باشد. عفونت مایع اطراف مغزی و نخاعی منجر به التهاب می‌شود.

دلایل:

  • ویروس
  • باکتری
  • قارچ
  • حساسیت به دارو
  • تحریکات شیمیایی
  • آسیب جسمی
  • سرطان‌ها

نشانه‌های بیماری:

  • سردرد شدید
  • تغییرات ذهنی
  • تب و لرز
  • حساسیت به نور
  • تهوع و استفراغ
  • سفتی گردن
  • برآمدگی استخوان جمجمه
  • بی قراری
  • کاهش هوشیاری
  • تنفس سریع
  • قوس سر و گردن به عقب
  • تحریک پذیری کودکان

انواع مننژیت

انواع مننژیت

۱ـ مننژیت باکتریایی: فرد مبتلا باید فوراً در بیمارستان بستری شود. چرا که بسیار خطرناک و کشنده است. به محض ورود باکتری وارد خون، دیواره عروق خونی تخریب می شود و خونریزی در پوست و اعضای داخلی اتفاق می‌افتد.

نشانه‌ها شامل: خستگی، تب، تهوع، لرز سرد، سردی دست ها و پاها، درد شدید مفاصل و عضلات، درد سینه و یا شکم، اسهال، ، تنفس سریع و در مراحل بعدی بثورات پوستی می‌باشد.

این نوع مننژیت، در کمتر از چند ساعت فرد را خواهد کشت. در موارد غیر کشنده، معلولیت دائمی رخ می‌دهد که شامل قطع عضو و یا زخم شدید است.

نشانه‌های مننژیت باکتریایی بعد از 3 تا 7 روز قابل مشاهده هستند.

در نوزادان تازه به دنیا آمده امکان دارد نشانه‌هایی همچون: سردرد، تب و سفتی گردن وجود نداشته باشد و یا به سختی این نشانه‌ها قابل مشاهده باشند.

علائم این بیماری در نوزادان شامل بی‌حالی، تحریک پذیری، استفراغ و کاهش اشتها می‌باشد.

پزشک متخصص با مشاهده‌ی عکس العمل کودک ابتلا به این بیماری را تشخیص می دهد.

اگر چه نشانه‌های نخستین مننژیت باکتریایی و ویروسی به هم شباهت دارند، نشانه‌های بعدی مننژیت‌باکتریایی نظیر تشنج و اغما بسیار خطرناک هستند.

۲ـ مننژیت ویروسی: خفیف تر است و معمولاً بیشتر از مننژیت باکتریایی اتفاق می‌افتد. این نوع که از عفونت روده ای ناشی می‌شود،‌ در اواخر تابستان و اوایل پاییز بسیار شایع است. بچه های کمتر از پنج سال و بزرگسالان زیر 30 سال ریسک ابتلای بیشتری دارند. نشانه‌های این نوع مننژیت در نوزادان و بزرگسالان با هم متفاوت است.

نشانه‌ها در نوزادان شامل تحریک پذیری، تب، بد غذایی و سخت بیدار شدن می‌باشد.

نشانه‌ها در بزرگسالان شامل سردرد شدید، تب بالا، سفتی گردن، حساسیت به نور، خواب آلودگی و یا مشکل در بیدار شدن، تهوع و استفراغ و کاهش اشتها می‌باشد.

علائم این نوع مننژیت معمولا 7 تا 10 روز به طول می‌انجامد.

۳ـ مننژیت قارچی: علائم این نوع‌مننژیت بسیار شبیه به انواع دیگر مننژیت می باشد. به هر حال، این علائم به تدریج ظاهر می شوند. علائم مشترک شامل سردرد، تب، تهوع و سفتی گردن می باشد. علائم اختصاصی این نوع مننژیت عبارتند از: عدم دوست داشتن نور، تغییر در وضعیت ذهنی، گیجی، توهم و تغییرات شخصیتی.

افراد در معرض خطر

افراد در معرض خطر

این بیماری حدود ده درصد به مرگ ختم می‌شود. در موارد غیر کشنده افراد به آسیب مغزی، ناشنوایی و یا از دست دادن اندام دچار می‌شوند.

امکان ابتلا به این بیماری در همه‌ی افراد وجود دارد.

ریسک این بیماری در نوزادان کمتر از یک ماه به علت ضعف سیستم ایمنی، بیشتر می‌باشد.

افرادی که در تماس با بیمار دچار مننژیت ویروسی قرار گرفته اند،  به احتمال زیاد به این عفونت مبتلا می‌شوند، اما بیماری آنها شبیه عوارض مننژیت نخواهد بود.

تشخیص زود و درمان به موقع مننژیت باکتریایی، از آسیب دائمی عصبی جلوگیری به عمل می‌آورد.

  • راه های تشخیص
  • آزمایش خون
  • کشیدن مایع مغزی نخاعی
  • سی تی اسکن سر
  • عکسبرداری قفسه سینه
  • رنگ آمیزی خاص

درمان

درمان

پزشک برای مننژیت باکتریایی، آنتی بیوتیک تجویز می‌کند. نوع آنتی بیوتیک به باکتری‌ای که باعث عفونت شده است، بستگی دارد.

بیماران مبتلا به مننژیت ویروسی، بعد از  7 تا 10 روز بهبود پیدا می‌کنند.

برای بیماران مبتلا به مننژیت قارچی، داروهای ضد قارچ با دوز بالا تجویز می‌شود.

افراد با سیستم ایمنی ضعیف، مانند: بیماران ایدزی، سرطانی و یا دیابتی، اغلب به درمان طولانی تری نیازمندند.

دیگر داروها و مایعات داخل وریدی برای درمان نشانه‌هایی همچون ورم مغز، شوک و تشنج تجویز می‌شوند.

در برخی موارد بر اساس شدت بیماری و نیاز به داروها، بستری در بیمارستان برای بیمار ضروری است.

عوارض

تجمع مایع بین جمجمه و مغز

آسیب های مغزی

هیدروسفالی

کاهش شنوایی

تشنج

راه‌های پیشگیری

راه‌های پیشگیری

  • تزریق واکسن هموفیلیس نوع B در کودکان از نوع خاصی از مننژیت جلوگیری می‌کند.

واکسن ژوگه پنوموکوک : در حال حاضر در دوران کودکی به ایمن‌سازی کمک می‌کند و در پیشگیری از مننژیت پنوموکوکی تأثیر دارد.

  • استراحت کافی کنید.
  • برای جلوگیری از عفونی شدن کارگران خانه و دیگرانی که در تماس با بیماران مبتلا به مننژیت مننگوکوکی قرار دارند، آنتی بیوتیک تجویز می‌شود.
  • با افراد آلوده در تماس نباشید.
  • دست های خود را پس از تعویض پوشک، دستشویی، سرفه و پاک کردن بینی به طور کامل بشویید.
  • گوشت را کاملاً پخته مصرف کنید و از مصرف پنیر ساخته شده از شیر غیراستریلیزه خودداری کنید.
  • از بوسیدن و به اشترک گذاشتن وسایل شخصی، لیوان، حوله و … با افراد آلوده اجتناب کنید.
  • دستگیره‌های درب را با آب و صابون شسته و ضدعفونی نمایید.
  • موش ها را از محل زندگیتان دور نگه دارید.
  • از گزش پشه و ات دیگر که می تواند حامل بیماری باشد، دور بمانید.

واکسن مننگوکوک برای افراد زیر توصیه می شود:

تمام دانشجویان سال اول که در خوابگاه زندگی می کنند و واکسینه نیستند.

کودکان دارای دو سال و بیشتر که طحال ندارند و یا سیستم ایمنی ضعیفی دارند.

افرادی که به کشورهایی که در آنها، مننژیت مننگوکوک شایع است، سفر می‌کنند.

نوجوانان در سنین 11 تا 12 سال و نوجوانان در سن 15 سال که هنوز واکسینه نشده‌اند.


انسفالیت یا التهاب و تورم مغز

انسفالیت (encephalitis) به معنای التهاب و تورم مغز است. این بیماری از نوعی عفونت ویروسی یا باکتریایی ناشی می‌شود. به طور کلی انسفالیت خیلی شایع نیست و می‌تواند افراد مبتلا به ایدز و سرطان، کودکان و در کل افرادی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند را درگیر کند.

نشانه‌ها

انسفالیت مینور امکان دارد با علائم خفیفی خود را نشان دهد و یا اصلاً علائم خاصی نداشته باشد.

علائم خفیف این بیماری که در نوع مینور اتفاق می‌افتد، موارد زیر را شامل می‌شود:

  • تب
  • سردرد
  • بی‌قراری
  • کم اشتهایی و کمبود انرژی بدن

علائم شدید انسفالیت شامل موارد زیر است:

سردرد شدید

  • سردرد شدید
  • خواب آلودگی و تب بالا
  • تهوع و استفراغ
  • مختل شدن عملکرد سیستم عصبی مرکزی شامل خشکی و سفت شدن گردن
  • سرگیجه
  • تشنج
  • مشکل در راه رفتن
  • توهم و در نهایت اغما

علائم خفیف این بیماری امکان دارد خیلی به علائم سرماخوردگی شباهت داشته باشد، ولی علائم شدید آن خیلی کم پیش می‌آید و می‌تواند تهدید کننده‌ی زندگی فرد باشد.

علائم انسفالیت در نوزادان:

  • استفراغ
  • سفتی بدن
  • گریه‌های شدید و ادامه‌دار مخصوصاً زمانی که نوزاد را لمس می‌کنید یا او را در آغوش می‌گیرید.

انسفالیت توسط راه‌های مختلف و با انواع مختلفی از میکروارگانیسم‌ها به وجود می‌آید.

لازم است جهت پیشگیری، خودتان و عزیزانتان را در برابر کنه و پشه‌هایی که امکان دارد حامل ویروس‌های متعددی از جمله ویروس انتقال‌دهنده‌ی انسفالیت باشند، محافظت کنید.

اگر هر کدام از این علائم را در خود مشاهده کردید، لازم است با پزشکتان م داشته باشید تا توسط آزمایش، تشخیص قطعی در مورد بیماری‌تان صادر شود، به خصوص در مورد کودکان، سالمندان و یا افرادی که مبتلا به ضعف دستگاه ایمنی هستند، این موضوع اهمیت ویژه‌ای دارد.

دلایل:

علل ایجاد انسفالیت اغلب قابل شناسایی نیست، ولی مهم‌ترین عامل بروز این بیماری، عفونت ویروسی می‌باشد. عوامل دیگر آن می توانند قارچ‌ها، باکتری‌ها و انگل‌ها باشند.

عوامل خطر

عوامل خطر

  • سن : انسفالیت ویروسی در میان کودکان و افراد سالمند بسیار رواج دارد. انسفالیت ناشی از ویروس هرپس افراد با سن 20 تا 40 سال را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
  • سیستم ایمنی تضعیف شده : ریسک ابتلا در افراد مبتلا به ایدز و ضعف دستگاه ایمنی بسیار بالا می‌باشد.
  • فصل سال : به دلیل زیاد بودن کنه و پشه در تابستان و اوایل پاییز، این بیماری در این اوقات سال بیشتر شایع است.
  • فعالیت‌های خارج از منزل : به دلیل قرار گرفتن در معرض پشه و کنه.
  • منطقه جغرافیایی : در مناطقی که کنه و پشه زیاد است، این بیماری بیشتر شایع است. چون پشه‌ها و کنه‌ها ممکن است حامل ویروس باشند.

درمان

برای درمان انسفالیت با علائم خفیف، تنها تقویت سیستم ایمنی افراد کافی می‌باشد و فرد مبتلا می‌تواند با کمی استراحت و نوشیدن مایعات فراوان و رژیم غذایی سالم، به سلامتی برگردد.

استفاده از داروهای ضدتورم که متخصص آن‌ها را تجویز کرده ضروری است تا فشار و تورم بر روی استخوان جمجمه که به سردرد شدید منجر می‌شود، بهبود پیدا کند.

تشنج امکان دارد عارضه‌ای همراه با این بیماری باشد که می‌شود با مصرف داروهای ضد تشنج آن را درمان کرد.

اگر انسفالیت توسط عفونت ویروسی اتفاق بیفتد، ممکن است درمان آن دشوار باشد و داروهایی که برای انسفالیت باکتریایی تجویز می‌شوند، تأثیرگذار نباشند.

انسفالیت با علائم شدید امکان دارد بعد از مدت طولانی بهبود پیدا کرده اما معلولیت شناختی را به جای بگذارد. در این صورت بیمار به گفتار درمانی و کاردرمانی برای احیای گفتار و حرکت نیاز پیدا می‌کند.

در صورت انجام درمان پزشکی به موقع و سریع، عوارض کمتری پیش روی بیمار خواهد بود. با درمان به موقع، امکان جلوگیری از مرگ هم وجود دارد و از بروز عوارض دائمی می‌توان جلوگیری کرد.

عوارض بیماری:

  • فلج دائمی
  • از دست دادن حافظه
  • معلولیت شنوایی و بینایی

نشانه‌های اختلالات عصبی شناختی ، نحوه‌ی تشخیص و درمان

اختلالات عصبی شناختی به گروهی از بیماری‌ها می‌گویند که عملکرد ذهنی را دچار اختلال می‌کنند. سندرم مغز عالی اصطلاحی است که برای توصیف این شرایط به کار برده می‌شود. اما اختلالات عصبی شناختی در حال حاضر بیشتر مصطلح است.

اختلالات عصبی شناختی بیشتر برای سالمندان اتفاق می‌افتد، اما امکان رخ دادنش برای جوانان هم وجود دارد. کاهش عملکرد ذهنی در این بیماری امکان دارد موارد زیر را شامل شود:

  • تغییر در رفتار
  • مشکل در حافظه
  • مشکل در انجام فعالیت‌های روزمره
  • مشکل در درک زبان

بیماری‌های عصبی مانند بیماری آایمر یا زوال عقل امکان دارد این نشانه‌ها را به وجود بیاورند.بیماری های نوروژنیک به مرور منجر به از بین رفتن مغز و اعصاب می‌شوند. این امر باعث می‌شود که عملکرد مغز و اعصاب به مرور کند شود. آسیب مغزی یا سوء مصرف مواد نیز امکان دارد به اختلالات عصبی شناختی منجر شود. تشخیص عامل اصلی اختلالات عصبی شناختی اغلب بر اساس علائم گزارش شده و نتایج آزمایش‌های تشخیصی توسط متخصص مغز و اعصاب صورت می‌گیرد. متخصص بر اساس علت و شدت این اختلالات، بهترین روش درمان را تعیین می‌کند.

این که چه چیزی در انتظار  افراد مبتلا به اختلالات عصبی شناختی است، بستگی به علت ایجاد بیماری دارد. هنگامی که یک بیماری عصبی شناختی به تخریب اعصاب منجر شود، این وضعیت به مرور زمان وخیم‌تر خواهد شد. در موارد دیگر، عملکرد ذهنی به طور موقت کاهش یافته و ممکن است افراد مبتلا بعد از طی کردن دوره‌ی درمان به طور کامل بهبود پیدا کنند.

نشانه‌های اختلالات شناختی عصبی

اختلالات شناختی عصبی دارای نشانه‌های متفاوتی هستند که بستگی به علت آن دارد. نشانه‌های ناشی از بیماری، ممکن است این موارد باشند:

  • گیجی
  • کاهش حافظه
  • اضطراب

نشانه‌های دیگری که در افراد مبتلا به اختلالات عصبی شناختی دیده شده عبارتند از:

  • سردرد، مخصوصاً در افرادی که به آسیب مغزی یا ضربه مغزی دچار شده‌اند.
  • تغییر در بینایی
  • عدم داشتن تمرکز
  • اختلال در انجام وظایف روزمره، مانند رانندگی
  • مشکل در تعادل بدن و راه رفتن
  • مختل شدن حافظه‌ی کوتاه مدت

عواملی که به اختلال عصبی شناختی منجر می شوند شامل:

عواملی که به اختلال عصبی شناختی منجر می شوند

یک بیماری مغز و اعصاب اغلب علت اختلالات عصبی شناختی می‌باشد. بیماری های نوروژنیک که می توانند منجر به اختلالات عصبی شناختی شوند عبارتند از:

  • بیماری پارکینسون
  • بیماری آایمر
  • بیماری هانتینگتون
  • بیماری پریون
  • زوال عقل
  • مولتیپل اسکلروزیس

اما در افراد زیر ۶۰ سال، این اختلال معمولا بر اثر آسیب یا عفونت اتفاق می‌افتد. شرایط غیر تخریب‌کننده ای که امکان دارد منجر به اختلالات عصبی شناختی شوند شامل موارد زیر هستند:

  • ه شدن خون
  • ضربه مغزی
  • مننژیت
  • آسیب مغزی که موجب خونریزی در مغز یا فضای اطراف مغز می شود
  • آنسفالیت
  • مصرف مواد مخدر یا الکل
  • سپتیکمی
  • کمبود ویتامین

عواملی که ریسک ابتلا به اختلالات شناختی عصبی را بالا می‌برد:

خطر ابتلا به اختلالات شناختی عصبی، تا حدودی به سبک زندگی و عادت‌های شما وابسته است. قرار گرفتن در معرض فات سنگین در محیط کار می تواند به شدت ریسک ابتلا به اختلالات عصبی را بالا ببرد. فات سنگین مانند سرب و جیوه امکان دارد به صورت تدریجی به سیستم عصبی آسیب وارد کنند. این بدان معنی است که قرار گرفتن مکرر در معرض این فات خطر ابتلا به کاهش عملکرد ذهنی را افزایش می‌دهد.

شرایطی که موجب افزایش ریسک ابتلا به این اختلالات می‌شود:

شرایطی که موجب افزایش ریسک ابتلا به این اختلالات می‌شود

  • اختلالات قلبی و عروقی
  • سن بالای ۶۰ سال
  • سوء مصرف الکل یا مواد مخدر
  • دیابت
  • شرکت در ورزش‌هایی که ریسک آسیب وارد به سر را افزایش می دهند مانند فوتبال و راگبی

راه‌های تشخیص:

اختلالات عصبی شناختی از اختلال روانی ناشی نمی‌شوند. با این حال، بسیاری از نشانه‌های اختلالات عصبی شناختی، به بیماری های روانی خاص، از جمله اسکیزوفرنی، افسردگی و جنون شباهت دارد. برای اطمینان از تشخیص دقیق، آزمایش‌های مختلف تشخیصی توسط پزشک انجام می‌شود. این آزمایشات می توانند بین نشانه‌های اختلالات عصبی و اختلال روانی تمایز ایجاد کنند. این آزمایش‌ها اغلب عبارتند از:

  • سی تی اسکن جمجمه: این آزمایش با استفاده از مجموعه ای از اشعه ایکس، تصاویری از جمجمه، مغز، سینوس ها و حفره های چشم ایجاد می کند. این آزمایش ممکن است برای بررسی بافت نرم در مغز نیز مورد استفاده قرار گیرد.
  • اسکن توموگرافی انتشار پوزیترون (PET) : اسکن PET با استفاده از یک رنگ مخصوص که حاوی ردیاب‌های رادیواکتیو است صورت می‌گیرد. این ردیاب‌ها به یکی از رگ های بدن تزریق شده و سپس در سراسر بدن گسترش پیدا می‌کنند و قسمت‌های آسیب دیده را برجسته می‌کنند.
  • اسکن MRI سر: این تست تصویربرداری با استفاده از امواج رادیویی آهنرباهای قدرتمند، تصاویر دقیقی از مغز را ارائه می‌دهند. این تصاویر می توانند نشانه‌های آسیب مغزی را آشکار کنند.
  • الکتروانسفالوگرام (EEG): این آزمایش فعالیت الکتریکی مغز را تخمین می زند. این آزمون می تواند در شناسایی هر گونه مشکل مرتبط با این فعالیت‌ها یاری‌رسان باشد.

نحوه‌ی درمان:

نحوه‌ی درمان

درمان اختلالات عصبی شناختی به علت اصلی ایجاد آن وابسته است. بیمار دارای شرایط خاص ممکن است به استراحت کردن و دارو نیازمند باشد. در مقابل بیماری‌های نوروژنیک ممکن است به انواع مختلفی از درمان‌ها نیاز داشته باشند.

درمان‌هایی که برای اختلالات عصبی شناختی به کار برده می‌شوند:

  • مصرف داروهای مسکن، مانند اندومتاسین، برای تسکین سردرد
  • بستری شدن و استراحت تا زمان بهبود و التیام آسیب
  • انجام جراحی ترمیمی هرگونه آسیب شدید مغزی
  • مصرف آنتی بیوتیک‌ها در جهت از بین بردن عفونت‌های تاثیر گذار بر روی مغز، مانند مننژیت
  • درمان فیزیکی برای بهبود هماهنگی، قدرت، تعادل و انعطاف پذیری بدن

 بهبود کیفیت زندگی برای افرادی که مبتلا به اختلالات عصبی شناختی هستند:

چشم انداز دراز مدت افراد مبتلا به اختلالات عصبی شناختی، به نوع اختلال عصبی وابسته است. تعیین چشم انداز شفاف برای اختلالات عصبی شناختی مانند دمانس یا آایمر، چالش برانگیز است. این به این دلیل است که هیچ درمانی برای این شرایط موجود نیست و با وجود این بیماری‌ها عملکرد ذهنی به طور مداوم و به مرور زمان رو به وخامت می‌رود.

با این حال، چشم انداز افراد مبتلا به اختلالات شناختی عصبی به علت‌هایی مانند سکته مغزی یا عفونت، به طور کلی مثبت می‌باشد. زیرا این شرایط موقت و قابل درمان هستند. در این موارد، اغلب انتظار می‌رود که بیمار بعد از درمان به طور کامل بهبود پیدا کرده و به زندگی روزمره‌ و عادی خود ادامه دهد.


بیماری SMA و ضرورت آزمایش ژنتیک قبل از بارداری

بیماری اس ام ای sma مخف (spinal muscular atrophy)، با نام‌های بیماری آتروفی عضلانی نخاعی و وردینگ هافمن شناسایی می‌شود. این بیماری ژنتیکی بوده و به صورت عصبی-نخاعی پیش‌رونده است. یعنی شدت آن با گذشت زمان افزایش پیدا می‌کند. این بیماری در دو جنس دختر و پسر به‌طور یکسان بروز می‌کند و به صورت اتوزومی نهفته به وارث منتقل می‌شود. در این مقاله علائم بیماری اس‌ام‌ای در نوزادان و معرفی راه‌های درمان آن بررسی می‌شود.

نقص و جهش در ژن SMN1 باعث بروز بیماری sma می‌شود، ژن SMN1 در واقع مسئول ساخت پروتئینی به نام SMN است که در تمامی سلول‌های جانداران یوکاریوت موجود است و زنده‌ماندن نورون‌های حرکتی مغز به آن وابسته است. میزان اندک این پروتئین در سلول‌ها، به از دست رفتن عملکرد طبیعی در سلول‌های عصبی شاخ قدامی نخاع منجر می‌شود و در پی آن آتروفی عضلات اتفاق می‌افتد.

sma‌ یکی از انواع بیماری‌های نوروماسکولار مانند دیستروفی و اغلب ژنتیکی است و در خانواده‌هایی که نسبت فامیلی دارند بیشتر رخ می‌دهد. در پی نقص ژنتیکی، تغییراتی در ساختار ژنتیکی SMN1 ایجاد شده و در آخر یکی از انواع این بیماری اتفاق می‌افتد. شروع این بیماری امکان دارد در دوران جنینی و یا بزرگسالی باشد که در هر دو حالت به دلیل پیشرونده بودن، با گذشت زمان شدت تأثیر بیماری بر روی افراد افزایش می‌یابد. سیر این بیماری می‌تواند به صورت آهسته و یا سریع اتفاق بیفتد. برای جلوگیری از پیشروی سریع این بیماری ضروری است که شخص بیمار تحت نظر متخصص بوده و خدماتی مانند کاردرمانی و فعالیت‌هایی که باعث کاهش شدت بیماری می‌شود، ارائه شوند.

انواع بیماری SMA

بیماری اس ام ای به چهار نوع مختلف دسته‌بندی می‌شود که هر یک از انواع بیماری اس‌ام‌ای امکان دارد در سنین جنینی و یا بزرگسالی اتفاق بیفتد. هر کدام از انواع این بیماری دارای نشانه‌ها و شدت خاص خود می‌باشند. این بیماری به این ترتیب طبقه‌بندی می‌شود:

  • بیماری اس ام ای تیپ یک
  • بیماری اس ام ای تیپ دو
  • بیماری اس ام ای تیپ سه
  • بیماری اس ام ای تیپ چهار

بیماری اس‌ام‌ای تیپ یک

بیماری اس ام ای نوع یک(sma type1)  که جزو گروه اول این بیماری می‌باشد و با نام بيماری هافمن werding Hoffmann از آن یاد می‌شود، شدیدترین نوع بیماری SMA می‌باشد. به همین دلیل به آن sma نوع صفر هم گفته می‌شود، این تیپ در کودکان اتفاق می‌افتد و قبل از 6 ماهگی یا قبل از 3 ماهگی قابل تشخیص می‌باشد. کودکان این تیپ از بیماری اس‌ام‌ای قادر به نگه داشتن سر و گردن خود به صورت عادی نیستند و یا توانایی راه رفتن به صورت چهار دست و پا را مانند کودکان عادی ندارند. هنگامی هم که راه رفتن را شروع می‌کنند، پاهای آنها دارای قدرت کافی نیست و برای بلند شدن از روی زمین به کمک محتاج هستند.

این کودکان در تغذیه و بلع غذا هم دارای مشکل هستند و توانایی قورت دادن غذا را به صورت عادی ندارند. در این بیماری تمامی عضلات درگیر می‌شوند. به نحوی که روی حرکات زبان این بیماران نیز اثر گذاشته و هنگام صحبت کردن، زبان کودک حالتی موجی شکل پیدا می‌کند و در برخی از موارد برجستگی‌های ریزی روی آن دیده می‌شود. قوی‌ترین عضله در این گروه از بیماران sma عضله دیافراگم است که کاربرد یک عضله‌ی تنفسی را دارد.

به دلیل اینکه سینه‌ی این بیماران دارای فرورفتگی است،‌ هنگام تنفس از عضلات شکمی بیشتر استفاده می‌کنند. که همین قضیه باعث می‌شود که ریه‌ها به طور مناسب رشد نکند و با گذشت زمان در سرفه کردن نیز دچار مشکل ‌شوند. عدم رشد ریه‌ها و مشکل در سرفه کردن باعث می‌شود در هنگام خواب شبانه مقداری اکسیژن و دی‌اکسید کربن در ریه‌ی این بیماران باقی بماند که ممکن است منجر به ایجاد مشکلات تنفسی شده و یک حالت شبه خفگی برای بیمار ایجاد ‌شود.

بیماری اس ام ای نوع دو

بیماری اس ام ای تیپ دو(sma type 2)  ، معمولا از 15 ماهگی تا دو سالگی خود را نشان می‌دهد. این کودکان در نشستن دارای مشکل هستند و کمتر پیش می‌آید که بتوانند بدون نیاز به کمک بتوانند بنشینند، در حالت خوابیده هم توانایی بلند شدن ندارند و نیاز دارند کسی آنها را ساپورت کند. مشکلات بلع در گروه دوم مانند گروه اول مشاهده می‌شود اما نه در همه‌ی آنها، یعنی ممکن است یک بیمار هیچ مشکلی در بلع نداشته باشد.

گروه دوم بیماران sma نیز به دلیل مشکل در خوردن و بلع غذا امکان دارند دچار سوءتغذیه شوند. همین موضوع به عدم رشد کافی در آنها منجر می‌شود. انگشتان آنها در حالت باز، دچار لرزش شده و همچون گروه اول دارای تنفس دیافراگم هستند. این گروه نیز به سختی سرفه می‌کنند و به دلیل باقی ماندن اکسیژن و دی‌اکسید کربن در ریه‌های خود همان احساس شبه خفگی به آنها دست می‌دهد.

بیماری اس ام ای تیپ سه

اس ام ای نوع سه (sma type3) نوع سوم این بیماری است که معمولا از سنین کودکی خود را نشان می‌دهد. تیپ سه بیماری اس ام ای با نام‌های sma نوجوانان یا كوگل برگ-ولاندر نیز شناسایی می‌شود. به دلیل متنوع بودن این نوع، امکان دارد از سنین کودکی یعنی 3 سالگی و یا حتی بزرگسالی اتفاق بیفتد. این بیماران در راه رفتن و ایستادن مشکل چندانی نداشته و توانایی انجام فعالیت‌های روزمره‌ی خود را دارند. اما ممکن است بالا رفتن از پله‌ها و فعالیت‌های مشابه برای آنها مشکل شود. این بیماران به طور طبیعی رشد می‌کنند و در حین راه رفتن، ممکن است مدام زمین خورده و برای بلند شدن از زمین به کمک احتیاج داشته باشند.

با همه این تعاریف از نوع سوم بیماری اس ‌ام ‌ای، این بیماران ممكن است هیچ‌گاه قادر به راه رفتن نباشند. دراين گروه، پرش‌های ریز انگشتان در حالت كشیده و باز قابل مشاهده است ولی برجستگی‌های روی زبان كمتر دیده شده. مشكلات تغذیه‌ای و بلع در دوران كودكی در این بیماران چندان مشاهده نشده. بیماران این گروه اكثراً توانایی راه رفتن را در دوران كودكی، نوجوانی و یا حتی بزرگسالی با تاخیر پیدا می‌کنند كه بیشتر در نتیجه‌ی جهش‌های رشدی و یا بیماری می‌باشد.

بیماری اس ام ای نوع چهار

بیماری اس ام ای تیپ چهار (sma type4)  به‌طور عمده در سنین بزرگسالی اتفاق می‌افتد. به عبارت دیگر معمولا از سنین 35 سالگی به بالا نشانه‌های این مشاهده می‌شود. البته در برخی از موارد هم دیده شده است که از سنین تا 30 سالگی نیز شروع بیماری اس ام ای تیپ چهارم اتفاق افتاده. این نوع بیماری sma از انواع دیگر کمتر یافت شده و عضلات این بیماران که مسئول بلع و تنفس هستند کمتر تحت تأثیر قرار می‌گیرند و بنابراین در این موضوع مشکلات کمتری دارند.

نحوه تشخیص

تشخیص بالینی اغلب دشوار است و بنابر توضیحات داده‌شده معمولا این بیماری،‌بسته به نوع آن دارای نشانه‌های مختلفی می‌باشد. اگر کودکی با این مشخصات را می‌شناسید سعی کنید با والدین وی صحبت کنید و مراجعه به پزشک متخصص را به آنها توصیه کنید. در صورتی که بیماری دارای ضعف در عضلات باشد، اگر در معاینه‌ی صورت گرفته رفلکس‌های تاندون‌های عمقی شخص موجود نباشند، چک کردن و بررسی آنزیم‌های عضلات ضروری می‌باشد.

همچنین برای تشخیص sma در ابتدا تهیه‌ی نوار عصب و عضله برای بیمار ضروری است. به دلیل عصبی-عضلانی بودن این بیماری، تهیه‌ی نوار عصب و عضله، نمای خاصی از این بیماری را می‌تواند نشان دهد و به عنوان کم‌هزینه‌ترین راه برای تشخیص بیماری استفاده می‌شود. برای تشخیص قطعی بیماری sma آزمایش ژنتیک ضرورت دارد. تا به وسیله‌ی آن ژن‌های sma بررسی شوند. این نوع آزمایش با گرفتن خون بیمار انجام می‌شود.

به دلیل وراثتی بودن بیماری ضرورت دارد تمام اعضای خانواده‌ی درجه اول و دوم در هنگام ازدواج و بارداری نیز آزمایش دهند تا نقص ژنی در خانواده بررسی شده و امکان تشخیص بیماری در نوزادی که در نسل بعد متولد می‌شود امکان پذیر شود و بیماری به نسل بعدی انتقال پیدا نکند.

تشخیص بیماری اس ام ای در دو سطح بررسی و آزمایش می‌شود:

  • تشخیص بیماری با گرفتن خون پدر و مادر بیمار و یا خود بیمار به‌خاطر ناقل یا مبتلا بودن.
  • نمونه‌گیری در دوران حاملگی از پرزهای جفتی (CVS) که در هفته‌ی دهم حاملگی انجام می‌شود.

آیا انجام آزمایش CVS ضرورت دارد؟

به دلیل اینکه خطر احتمالی سقط جنین با انجام آزمایش CVS (از هر 100 مورد در 2 مورد) یا امکان افزایش احتمال آنومالی اندامی و چهره و تأثیر روی جنین نیازی به انجام این آزمایش در همه افراد نیست و فقط با وجود شرایط زیر لازم می‌شود.

ابتدا باید پدر و مادر جنین هر دو آزمایش ژنتیک مربوط به ناقل بودن بیماری را انجام دهند. سپس درصورت تشخیص ناقل بودن والدین با آزمایش، به احتمال 25 درصد، جنین مبتلا به sma خواهد بود  و انجام آزمایش CVS با صلاح‌دید پزشک متخصص به جهت اطمینان از سلامت جنین صورت می‌گیرد. انجام این آزمایش فقط و فقط در حالتی است که پدر و مادر ناقل بیماری تشخیص داده شوند.

بر اساس آخرین تحقیقات صورت گرفته، تعداد بسیار کمی از مواردی که بعد از انجام آزمایش CVS منجر به سقط جنین شده‌اند، به‌طور مستقیم تحت تأثیر این آزمایش بوده‌اند. این تاثیرات صرفا زمانی اتفاق می‌افتد که آزمایش قبل از هفته‌ی دهم بارداری انجام شود. به اعتقاد پزشکان، بهترین زمان این آزمایش، بعد از هفته‌ی یازدهم بارداری است.

نشانه‌های بیماری

بیماری اس ام ای به دلیل انواع گوناگونی که دارد به طور عمده دارای نشانه‌های زیر است که همه‌ی این نشانه‌ها در یک بیمار قابل مشاهده نیست، چرا که همان‌طور که گفته شد، انواع مختلف بیماری sma دارای نشانه‌های مختلفی هستند. با این حال نشانه‌های کلی که فقط در یک نوع وجود ندارند عبارتند از:

  • زمین خوردن مکرر
  • نشانه‌های سستی و شل بودن عضلات و ضعف عضلانی در سنین کودکی یا بزرگسالی
  • مشکلات تنفسی و ماندن و جمع شدن ترشحات در گلو و ریه
  • مشکل در بلع و خوردن غذا
  • احساس خفگی و گرفتگی عروق قلب و ریه
  • فرورفتگی قفسه سینه
  • مشکل در سرفه کردن

درمان بیماری

از هنگامی که دلایل ژنتیکی در سال 1995 میلادی شناسایی شد، چندین روش درمانی برای آن پیشنهاد شده که همگی هنوز نیازمند بررسی و مطالعه هستند. تمرکز همه‌ی این روش‌ها، بر افزایش میزان پروتئین SMN در سلول‌های عصبیِ حرکتی می‌باشد که از جمله روش‌هایی که برای درمان بیماری اس ام ای مورد بررسی قرار گرفته است می‌توان موارد زیر را نام برد:

  • تغییر در پیرایش دگرسان SMN2
  • جایگزینی ژن SMN1
  • تثبیت پروتئین SMN
  • محافظت از عصب
  • سلول‌های بنیادی
  • ترمیم عضلانی
  • فعال‌سازی ژن SMN2

در حال حاضر تنها راه درمان جدید بیماری sma داروی ناسینرسن با نام تجاری اسپینرازا است که توسط شرکت بایوژن ساخته شده و بعد از تایید از سوی سازمان غذا و داروی آمریکا(FDA)  عرضه‌ی تجاری آن صورت گرفته است. داروی اسپینرازا در دسامبر 2016 توسط سازمان غذا و دارو آمریکا» و در مه 2017 توسط اتحادیهٔ محصولات پزشکی اروپا» به عنوان نخستین داروی درمان بیماری اس ام ای، مورد تایید قرار گرفت و سپس در کشورهای دیگری همچون کانادا(ژوئیه ۲۰۱۷)، ژاپن(ژوئیه ۲۰۱۷)، برزیل(اوت ۲۰۱۷)، سوئیس(سپتامبر ۲۰۱۷) و… نیز مورد پذیرفته شد.

این دارو به صورت آمپولی در کانال نخاعی بیمار تزریق می‌شود و روند تزریق داروی اسپینرازا به این صورت است که تزریق 4 بار از این دارو با فاصله زمانی دو هفته از هم صورت می‌گیرد، یعنی تزریق اولیه‌ی داروی اسپینرازا در طی دو ماه با فاصله زمانی چهارده روز از هم انجام می‌شود.

بعد از به پایان رسیدن دوره‌ی دوماهه، تزریق دارو با فواصل زمانی چهارماهه از هم ادامه خواهد داشت.

که در نهایت طی روند تزریق داروی اسپینرازا بیمار لازم است کاردرمانی شود تا روند تولید ژن smn2 به اندازه کافی افزایش پیدا کند. این دارو در حال حاضر فقط در کشورهایی نظیر ایتالیا، آمریکا، ترکیه و… عرضه شده  و هزینه‌ی روند یک دوره درمانی یک ساله آن در حدود 750.000 دلار می‌باشد.


بیماری هیدروسفالی و اندازه‌ی غیرعادی سر

هیدروسفالی ایجاد شدن مایع در حفره یا بطن مغز می‌باشد؛ مایع اضافی باعث اندازه بطن را زیاد کرده و به مغز فشار می‌آورد. مایع مغزی نخاعی معمولاً از راه بطن‌ها جریان پیدا می‌کند و ستون مغز و ستون فقرات را می سوزاند اما فشار بیش از حد مایع مغزی نخاعی در ارتباط با هیدروسفالی قادر است به آسیب در بافت‌های مغزی منجر شود و به دنبال آن در عملکرد مغز اختلال به وجود می‌آید.
هیدروسفالی امکان دارد در هر سنی رخ دهد، اما در نوزادان و بزرگسالان 60 سال به بالا بیشتر رایج است.

علائم و نشانه‌های این بیماری شایع در نوزادان:

تغییر در سر:

  • بزرگی غیرطبیعی سر
  • افزایش سریع اندازه سر
  • وجود یک نقطه نرم (فونتن) در قسمت بالایی سر

علائم و نشانه های فیزیکی:

  • خواب‌آلودگی
  • استفراغ
  • تغذیه ضعیف
  • تحریک‌پذیری
  • تشنج
  • نقص در بدن و قدرت عضلات
  • پاسخ ضعیف به لمس کردن
  • رشد ضعیف
  • چشم‌های رو به پایین

نشانه‌ها و علائم هیدروسفالی در میان کودکان نوپا و  بزرگتر:

علائم و نشانه های فیزیکی:

  • سردرد
  • چشم‌های پایین
  • دید دوگانه یا تاری دید
  • خواب‌آلودگی یا بی حالی
  • تهوع یا استفراغ
  • بزرگ شدن غیر طبیعی سر یک کودک نوپا
  • هماهنگی ضعیف
  • تعادل ناپایدار
  • تشنج
  • بی‌اشتهایی
  • بی‌اختیاری ادرار

تغییرات شناختی و رفتاری ناشی از بیماری هیدروسفالی:

  • تغییر در شخصیت
  • تحریک پذیری
  • تأخیر و یا مشکلات با مهارت‌های قبلا به دست آمده مانند راه رفتن و صحبت کردن.
  • افت تحصیلی در مدرسه

علائم و نشانه های مشترک بیماری هیدروسفالی در میان جوانان و بزرگسالان:
  • سردرد
  • از دست دادن تعادل
  • لتارگی
  • اختلال در بینایی
  • از دست دادن کنترل مثانه یا میل دائم به ادرار کردن
  • کاهش حافظه، تمرکز و دیگر مهارت‌های تفکر که امکان دارد در عملکرد شغلی فرد تأثیر بگذارد.

علائم و نشانه های هیدروسفالی در میان افراد بالای ۶۰ سال:

  • از دست دادن حافظه
  • از دست دادن کنترل مثانه یا میل دائمی به ادرار کردن
  • مشکل در راه رفتن
  • از دست دادن مداوم مهارت‌های تفکر و استدلال
  • تعادل ضعیف

چه وقت باید به پزشک مراجعه کرد؟

در صورت مشاهده‌ی علائم زیر در نوزادان و کودکان نوپا باید به پزشک مراجعه کرد:

  • گریه شدید
  • بی‌خوابی
  • مشکلات تنفسی
  • عدم تمایل به حرکت سر
  • مشکلات مکیدن یا تغذیه
  • استفراغ مکرر
  • تشنج

برای هر گونه علائم یا نشانه‌های دیگر در هر گروه سنی، مراجعه به پزشک متخصص اامی است؛ از آنجایی که بیش از یک وضعیت امکان دارد مشکلات مربوط به هیدروسفالی را به همراه داشته باشد، تشخیص موقتی و مراقبت مناسب ضروری است.

دلایل بروز بیماری هیدروسفالی :

هیدروسفالی از عدم تعادل بین میزان تولید مایع مغزی نخاعی و میزان جذب آن در جریان خون ناشی می‌شود. تولید مایع مغزی نخاعی توسط بافت‌هایی که بطن مغز را پوشش می دهند صورت می‌گیرد ، بطن‌ها از طریق کانال‌هایی به هم وصل می‌شوند و مایع در نهایت به فضاهای اطراف مغز و ستون فقرات انتقال می‌یابد. و به‌طور عمده توسط رگ‌های خونی در بافت‌های نزدیک پایه مغز جذب می شود.

نقش مایع مغزی نخاعی در عملکرد مغز :

  • اجازه شناور شدن مغز نسبتاً سنگین به داخل جمجمه را می‌دهد
  • نگه داشتن مغز پرشور
  • جلوگیری از آسیب دیدن
  • جریان بین دیافراگم مغز و ستون فقرات به جلو و عقب برای حفظ فشار ثابت در مغز
  • حذف مواد زائد متابولیسم مغز
  • جبران تغییرات در فشار خون در مغز

دلایل:

مایع مغزی نخاعی فوقانی در بطن:

شایع ترین مشکل انسداد جزئی جریان طبیعی مایعات نخاعی، از یک بطن به سمت دیگری یا از بطن‌ها به فضاهای اطراف مغز می‌باشد. جذب ضعیف شایع‌تر این است که مکانیسم جذب مایع مغزی نخاعی توسط رگ‌های خونی، مشکل است. این اغلب به التهاب بافت‌های مغز یا آسیب منجر می‌شود. تولید بیش از حد مایع مغزی نخاعی سبب می‌شود که سریع تر از آنکه بتوان آن را جذب کرد.

عوامل تهدید و ریسک برای ابتلا به بیماری هیدروسفالی :

در بسیاری از موارد، دلیل دقیق ابتلا به هیدروسفالی ناشناخته می‌ماند. با این حال، تعدادی از مشکلات توسعه یا پزشکی ممکن است به هیدروسفالی کمک کند یا به آن منجر شود.

دلیل ابتلا به بیماری هیدروسفالی در نوزادان:

هیدروسفالی در هنگام تولد (مادرزادی) یا کمی بعد از تولد امکان دارد به علت یکی از موارد زیر اتفاق بیفتد:

  • توسعه‌ی غیرعادی سیستم عصبی مرکزی که قادر است جریان مایع مغزی نخاعی را مختل کند.
  • خونریزی در داخل بطن‌ها، از عوارض احتمالی زایمان زودرس
  • عفونت در رحم در دوران بارداری، مانند سرخچه یا سیفلیس، که امکان دارد منجر به التهاب در بافت‌های مغزی جنین شود.

عوامل دیگری که باعث بروز و تشدید هیدروسفالی در هر گروه سنی می‌شوند:

  • ضایعات یا تومور مغز یا نخاع
  • خونریزی در مغز براثر یک سکته مغزی یا آسیب سر
  • دیگر آسیب‌های مغزی
  • عفونت سیستم عصبی مرکزی، مانند مننژیت باکتریایی یا اوریون

عوارض جانبی بیماری هیدروسفالی:

عوارض طولانی مدت هیدروسفالی به طور گسترده‌ای متفاوت هستند و اغلب پیش‌بینی آن آسان نیست. اگر هیدروسفالی تا زمان تولد پیشرفت داشته باشد، امکان دارد به اختلالات فیزیولوژیکی،‌ روانی و فیزیکی منجر شود. در موارد کمتر شدید، زمانی که درمان به طور کامل صورت می‌گیرد، ممکن است عوارض جدی وجود نداشته باشد.

بزرگسالانی که تجربه‌ی کاهش چشمگیر حافظه و یا دیگر مهارت‌های تفکر را داشته‌اند، معمولاً پس از درمان هیدروسفالی، شاهد بهبودی ضعیف و نشانه های مداوم هستند.

شدت عوارض به این عوامل بستگی دارد:

  • شدت علائم اولیه
  • مشکلات مبتنی بر بیماری
  • جلوگیری
  • تشخیص به موقع و درمان

پیشگیری

هیدروسفالی یک وضعیت قابل پیشگیری نمی‌باشد. ولی با این حال، راه‌هایی برای کاهش احتمال خطر بیماری هیدروسفالی موجود است.

  • اگر باردار هستید، مراقبت‌های منظم قبل از زایمان را فراموش نکنید؛ با رعایت برنامه توصیه شده توسط پزشک، می توانید خطر مجبور شدن به زایمان زودرس را کاهش داده و به دنبال آن ریسک ابتلای نوزاد به این بیماری را از بین ببرید. مراقب بیماری‌های عفونی باشید؛ برنامه‌های توصیه شده واکسیناسیون و غربالگری برای سن و جنس خود را پیروی کنید.
  • جلوگیری و درمان سریع عفونت‌ها و سایر بیماری‌های مرتبط با هیدروسفالی می‌تواند ریسک ابتلا به این بیماری را پایین بیاورد.
  • برای جلوگیری از آسیب سر، تجهیزات ایمنی مناسب را فراموش نکنید. برای نوزادان و کودکان، صندلی ایمنی مناسب در تمام سفرهای اتومبیل به کار ببرید. اطمینان حاصل کنید که تمام تجهیزات کودک شما اعم از کالسکه، صندلی بالا و … با استانداردهای ایمنی مطابقت داشته و به درستی برای کودک شما تنظیم شده باشد.
  • کودکان و بزرگسالان باید در حال دوچرخه سواری، اسکیت بورد، موتورسواری و … کلاه ایمنی به سر داشته باشند.
  • بستن کمربند ایمنی به هیچ عنوان در وسیله‌ی نقلیه فراموش نشود.

مراقبت های ضروری در افراد مبتلا به بیماری هیدروسفالی

از پزشک خود بپرسید که آیا دریافت واکسن مننژیت، که دارای علت مشترک با هیدروسفالی است برای شما یا فرزندتان ضروری است یا نه. همچنین برای کودکان و جوانان که ممکن است مستعد ابتلا به مننژیت ناشی از یکی از دلایل زیر باشند واکسن مننژیت ضروری است.

  • اختلال سیستم ایمنی به نام کمبود کمپلکس
  • سفر به کشورهایی که مننژیت شایع است
  • زندگی در خوابگاه کالج
  • داشتن طحال آسیب‌دیده
  • پیوستن به ارتش

درمان بیماری هیدروسفالی :

یکی از دو روش جراحی برای درمان هیدروسفالی استفاده می شود:

۱ـ شنت:

شایعترین درمان برای هیدروسفالی جراحی یک سیستم زهکشی می‌باشد که به آن شنت می‌گویند. این سیستم شامل یک لوله طولانی و انعطاف‌پذیر با یک شیر است که مایع را از مغز در مسیر درست و با سرعت مناسب نگه‌داری می‌کند.

یک انتهای لوله معمولاً در یکی از بطن‌های مغز قرار گرفته. سپس لوله زیر پوست به بخش دیگری از بدن که در آن جذب مایع مغزی نخاعی بیش از حد صورت می‌گیرد، مانند شکم هدایت می‌شود. افرادی که دارای هیدروسفالی هستند معمولا برای بقیه زندگی خود به سیستم شنت نیازمندند و نظارت منظم ضروری است.

 ۲ـ ونتییکولوستومی سوم آندوسکوپی:

ونتییکولوستومی سوم آندوسکوپی یک روش جراحی می‌باشد که برای برخی افراد قابل استفاده است. در این روش، جراح شما برای مشاهده مستقیم در مغز از یک دوربین فیلم‌برداری کوچک استفاده می‌کند. وی یک سوراخ در پایین یکی از بطن‌ها یا بین بطن‌ها ایجاد می‌کند تا بتواند مایع مغزی نخاعی را از جریان مغز بیرون بکشد.

عوارض جراحی بیماری هیدروسفالی:

هر دو روش جراحی امکان دارد به عوارض منجر شوند. سیستم‌های شنت می‌توانند به توقف تخلیه مایع مغزی نخاعی و یا ضعف در تنظیم زهکشی به دلیل خرابی‌های مکانیکی، عفونت یا انسداد منجر شوند. عوارض Ventriculostomy شامل عفونت و خونریزی می‌باشد. هر گونه شکست به توجه سریع، تجدید نظر جراحی و یا سایر مداخلات نیازمند است.

علائم و نشانه‌های مشکلات عبارتند از:

  • سردرد
  • تب
  • خواب‌آلودگی
  • تحریک‌پذیری
  • تهوع یا استفراغ
  • مشکلات دید
  • درد شکمی زمانی که شیر شنت در شکم است
  • قرمزی، درد یا حساسیت پوست در طول مسیر لوله شنت
  • عود هر یک از علائم اولیه هیدروسفالی

روش‌های درمانی دیگر برای هیدروسفالی:

برخی از افراد مبتلا به هیدروسفالی، به ویژه کودکان، امکان دارد بسته به شدت عوارض طولانی مدت هیدروسفالی به درمان بیشتری نیازمند باشند.

تیم مراقبت از کودکان می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • متخصص مغز و اعصاب که در تشخیص و درمان اختلالات عصبی در کودکان تخصص دارد.
  • متخصص اطفال یا متخصص فیزیوتراپی که بر برنامه درمان و مراقبت‌های پزشکی نظارت دارد.
  • درمان‌گر در حال توسعه، که به کودک شما مهارت‌های اجتماعی، رفتارهای مناسب سن و مهارت‌های بین فردی را آموزش می‌دهد.
  • ارائه‌دهنده‌ی خدمات بهداشت روانی مانند روانشناس یا روانپزشک.
  • درمانگر شغلی، که در درمان توسعه مهارت‌های زندگی روزمره تخصص دارد.
  • کارمند اجتماعی که به خانواده اجازه دسترسی به خدمات و برنامه‌ریزی برای انتقال بیمار را می‌دهد.
  • معلم آموزش ویژه، که به معلولیت‌های یادگیری اهمیت می‌دهد، نیازهای آموزشی را تعیین کرده و منابع آموزشی مناسب را تشخیص می‌دهد.
  • بزرگسالان با عوارض شدیدتر ممکن است به خدمات درمانگران حرفه‌ای، متخصصان مراقبت‌های دمانس، کارگران اجتماعی یا سایر متخصصین پزشکی نیازمند باشند.


آنسفالوپاتی و تغییر ساختار عملکردی مغز

انسفالوپاتی یک اصطلاح عمومی می‌باشد که برای توصیف بیماری‌هایی به کار برده می‌شود که عملکرد یا ساختار مغز فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهند. آنسفالوپاتی انواع گوناگونی دارد که ممکن است دائمی باشند و یا موقتی. برخی از انواع آن مادرزادی و از بدو تولد با فرد همراه هستند و هرگز تغییری نخواهند کرد. در حالی که برخی پس از تولد به وجود آمده و امکان دارد روز به روز وخیم‌تر شوند.

در ادامه‌ی این مقاله شما را با دلایل، علائم، روش‌های تشخیص و درمان انسفالوپاتی آشنا می‌کنیم.

انواع و دلایل آنسفالوپاتی:

در زیر به برخی از انواع مهم آنسفالوپاتی می‌پردازیم.

آنسفالوپاتی مزمن ترومایتی: بر اثر ضربه و یا آسیب به مغز اتفاق می‌افتد.

آنسفالوپاتی گلیسین: یک بیماری ژنتیکی می‌باشد که بالا بودن سطح گلیسین (اسید آمینه) در مغز به صورت غیر طبیعی مشخصه‌ی اصلی آن است.

آنسفالوپاتی هشیموتو: بسیار نادر است و از بیماری‌های خود ایمنی‌ای ناشی می‌شود که در آن بدن به غده تیروئید حمله می‌کند.

انواع و دلایل آنسفالوپاتی

  • آنسفالوپاتی کبدی: بر اثر بیماری کبدی اتفاق می‌افتد.
  • آنسفالوپاتی هیپرتونیک: فشار خون بسیار بالا باعث بروز این بیماری می‌شود.
  • آنسفالوپاتی هیپوکسی: زمانی اتفاق می‌افتد که به مغز اکسیژن کافی نمی‌رسد.
  • آنسفالوپاتی لایم: از عوارض بیماری لایم می‌باشد. کنه‌های آلوده ،ناقل این بیماری هستند.
  • آنسفالوپاتی استاتیک: از آسیب مغزی دائمی یا اختلال عملکرد ناشی می‌شود. فقدان اکسیژن در مغز، مانند زمانی که جنین در رحم مادر در معرض الکل قرار گیرد. این مثال تنها یکی از دلایل متعدد ایجاد این نوع انسفالوپاتی می‌باشد.
  • آنسفالوپاتی سمی- متابولیکی: از ایجاد عفونت ها، تجمع سموم یا نارسایی اندام‌ها ناشی می‌شود.
  • آنسفالوپاتی های اسفنجی شکل: بیماری های پریون منجر به این نوع آنسفالتی می‌شوند. پروتئین پریون معمولا در بدن اتفاق می‌افتد. اما جهش در آن می تواند منجر به بیماری شود. بیماری پریون شامل بیماری‌های مزمن از جمله بی‌خوابی خانوادگی منجر به مرگ، KURU و بیماری کروتسفلد جاکوب می‌باشد.
  • آنسفالوپاتی اورمیک: از نارسایی کلیه ناشی می‌شود.
  • آنسفالوپاتی ورنیکه: در نتیجه‌ی کمبود ویتامین‌B1 اتفاق می‌افتد. با مصرف طولانی مدت مشروبات الکلی و جذب ضعیف این ویتامین از مواد غذایی فرد دچار کمبود ویتامینB1 خواهد شد.

نشانه‌های انسفالوپاتی:

نشانه‌های انسفالوپاتی

نشانه‌های این بیماری به علت و شدت بیماری بستگی دارد. اما عموم نشانه‌های این بیماری عبارتند از:

۱ـ تغییرات ذهنی

در جریان این بیماری، امکان دارد فرد دچار مشکل تمرکزی یا از دست دادن حافظه شود. همچنین ممکن است در به کار گیری مهارت های حل مسئله ناتوان شود.

معمولا افراد دیگر سریع‌تر از خود فرد بیمار از وجود این مشکلات آگاه می‌شوند. داشتن شخصیت در حال تغییر یکی از این نشانه‌های این بیماری می‌باشد. به عنوان مثال، امکان دارد فرد بیشتر از قبل آرام شده یا دچار تشنج فکری بشود. به هر حال تغییرات ایجاد شده کاملا حس می‌شوند.

۲ـ تغییرات عصبی

نشانه‌های عصبی ممکن عبارتند از:

  • تصمیم گیری غلط یا ضعف در این مهارت
  • ضعف عضلانی در یک منطقه از بدن
  • تحریک غیر ارادی
  • مشکل در صحبت کردن یا بلع
  • تشنج
  • لرزش

مراجعه به پزشک:

مراجعه به پزشک

اگر علائم انسفالوپاتی را در خود مشاهده می‌کنید، باید هرچه زودتر به پزشک مراجعه کنید. اگر در حال حاضر درمانی را برای بیماری‌های مغز دریافت می‌کنید، آگاهی از علائم زیر ضروری است و آنها را خیلی زود باید به پزشک اطلاع دهید:

  • احساس بی نظمی شدید در مغز
  • سردرگمی شدید
  • غش

این نشانه‌ها می توانند نشانه‌هایی از فوریت پزشکی باشند و به این معنی هستند که بیماری شما رو به وخامت است.

تشخیص:

برای تشخیص انسفالوپاتی، دکتر سوالاتی در مورد سابقه‌ی پزشکی و نشانه‌های بیمار مطرح کرده و همچنین معاینه‌ی پزشکی هم برای بررسی علائم عصبی و روانی انجام خواهد شد.

اگر پزشک به وجود بیماری مغزی در بیمار شک داشته باشد، ممکن است انجام آزمایشاتی را برای تعیین دلایل و شدت بیماری به انجام برساند. این تست ها معمولاً شامل موارد زیر هستند:

  • آزمایش نخاعی (نمونه ای از مایع نخاعی گرفته شده و در آن به دنبال بیماری، ویروس، باکتری، سموم یا پریون می‌گردند)
  • آزمایش الکتروانسفالوگرام EEG)) برای اندازه گیری فعالیت الکتریکی در مغز بیمار
  • آزمایش خون برای تشخیص بیماری‌ها، ویروس‌ها، باکتری‌ها، سموم یا پریون
  • توموگرافی کامپیوتری (CT) یا تصویربرداری رزونانس مغناطیسی .(MRI) این آزمایشات نوعی اسکن مغزی هستند که برای تشخیص آسیب یا اختلالات کاربرد دارند.

درمان آنسفالوپاتی:

درمان آنسفالوپاتی

درمان آنسفالوپاتی بسته به علت ایجاد کننده‌ی آن فرق می‌کند. برای درمان این اختلال امکان دارد از داروها برای کم کردن نشانه‌ها و یا جراحی برای درمان علت زمینه‌ای استفاده شود. پزشک همچنین گاهی مکمل‌های غذایی را برای کاهش شانس آسیب مغزی تجویز می‌کند. البته گاهی نیز رژیم غذایی مخصوصی برای درمان علل زمینه‌ای پیشنهاد می‌شود. در بعضی موارد از بیماری، مانند زمانی که مغز اکسیژن کافی را دریافت نمی‌کند، امکان به کما رفتن بیمار وجود دارد. در موارد شدید مانند این حالت، معمولا درمان‌های حمایتی برای افرایش شانس زنده ماندن بیمار توسط پزشک تجویز می‌شود.

پیشگیری:

برخی از انواع آنسفالوپاتی مانند انواع ارثی آن قابل پیشگیری نمی‌باشند. با این حال، برخی از انواع این بیماری قابل پیشگیری هستند. به طور کلی، انتخاب سبک زندگی سالم می تواند به کاهش عوامل خطر برای ابتلا به بیماری‌های مغزی کمک کند. تغییرات زیر می تواند در کاهش بسیاری از علل و عوامل خطر آنسفالوپاتی یاری‌رسان باشد:

  • کاهش زمان قرار گرفتن بدن در معرض مواد سمی مانند مواد مخدر
  • اجتناب از مصرف الکل
  • انجام چک آپ منظم توسط پزشک
  • رعایت رژیم غذایی سالم

چشم‌انداز بلند مدت:

چشم انداز بلند مدت بیمار به علت و شدت انسفالوپاتی وابسته است. اگر شدت این بیماری زیاد باشد، همه‌ی انواع آن می‌توانند کشنده باشند. اما حتی در موارد خفیف نیز بعضی از انواع این بیماری می‌توانند خطرناک باشند. با توجه به گزارش موسسه National Institute of Neurological Disorders and Stroke، انسفالوپاتی اسفنجی شکل در طی سه ماه تا چند سال پس از زمان شروع بیماری فرد را از پا درمی‌آورد.

درمان علت بیماری مغزی، ممکن است به بهبود نشانه‌ها کمک کند یا به واسطه‌ی آنها بیمار درمان شود. بسته به نوع آنسفالوپاتی، امکان دارد بیمار آسیب همیشگی در مغز را تجربه کند.


نوروپاتی،‌ بیماری اعصاب محیطی و دقت به نشانه‌ها

نورو به معنای نورون (عصب) و پاتی به معنای (آسیب)‌ می‌باشد. وقتی به دلایلی رشته‌های عصبی بدن دچار آسیب می‌شوند، این بیماری بروز می کند و در پی آن مشکلاتی برای فرد مبتلا به‌وجود می‌آید. این مشکلات گاهی قادرند فرد مبتلا را از عرصه‌ی اجتماعی دور سازند.

تظاهرات بالینی بیماری، در افراد مختلف فرق دارد و همه‌ی بیماران دارای نشانه‌های مشابه نیستند، زیرا درگیری عصبی در آنها امکان دارد متغیر باشد. به هر حال بیماری باید معالجه و علائم آن برطرف شود. هرگونه غفلت در این زمینه امکان دارد فرد مبتلا را ناتوان سازد.

نوروپاتی بیماری اعصاب محیطی می‌باشد. اعصاب محیطی آنهایی هستند که وارد نخاع و مغز شده (شامل خود مغز و ساقه آن) یا از آنها خارج می‌شود. به اعصابی که وارد می‌شود، حسی و آنهایی را که خارج می‌شود، حرکتی می‌نامند. هر کدام از اینها اگر به تنهایی یا باهم دچار آسیب شوند، قادرند حس و حرکت بیمار را دچار اختلال کنند.

سبب‌شناسی بیماری

سبب‌شناسی بیماری

این بیماری به دلایل گوناگون خود را نشان می‌دهد که مهم‌ترین آنها بیماری‌های متابولیکی می‌باشد. بیماری دیابت سردسته‌ی این بیماری‌ها است. از بیماری‌های دیگر می‌توان بیماری‌های روماتیسمی، عروقی، کم‌کاری تیروئید و کم‌خونی‌ها را نام برد. برخی ویروس‌ها نیز امکان دارد منجر به نوروپاتی شوند.

زونا یکی از این ویروس‌های خطرناک می‌باشد. سندرم گیلن‌باره هم نوع دیگر آن است. علت این بیماری هنوز به طور کامل قابل تشخیص نیست، ولی بیشتر بعد از ابتلا به آنفلوآنزا و سرماخوردگی بروز می‌کند.

در بیماری گیلن باره، سیستم ایمنی به اشتباه به اعصاب بدن حمله کرده و اقدام به تخریب آنها می‌کند. البته مواد شیمیایی مانند بعضی داروهای بیماری سرطان و داروهای شیمی‌درمانی، در بروز این بیماری دخالت دارد، اما متأسانه با همه‌ی امکانات و دانش پزشکی هنوز قادر به پاسخ مناسبی برای دلیل برخی بیماری‌ها نیستیم.

علائم نوروپاتی

علائم بیماری، متفاوت و به درگیری نوع عصب بستگی دارد. اگر درگیری به اعصاب حرکتی رسیده باشد، بیمار دیگر توانایی انجام اعمال حرکتی خود را نخواهد داشت. یعنی قدرت عضلات کاهش پیدا می‌کند و بیمار در راه رفتن دچار مشکل می‌شود یا با دست قادر به برداشتن چیزها نیست و حتی گاهی توانایی حرکت دست را ندارد.

اختلال در اعصاب حسی، حس لامسه را کاهش می‌دهد و بیمار اغلب از مشکلاتی مانند مورمورشدن یا گزگزشدن دست و پا شکایت دارد و گاه بی‌حسی به‌قدری شدید است که متوجه سوختن پا هم نمی‌شود. این حالت در بیماران دیابتی زیاد مشاهده شده. اختلال در اعصاب اتونوم یا خود مختار مشکلاتی در عملکرد قلب، مثانه و دستگاه گوارشی  به وجود می‌آورد.

مشاهدات بالینی پزشک

مشاهدات بالینی پزشک

هنگام معاینه‌ی بیمار، اندام‌های انتهایی ضعیف هستند و بیمار قادر به فشار دادن انگشت ما نیست. در این هنگام تستی انجام می‌شود که نشان‌دهنده این است که آیارفلکس‌های رتری کاهش یافته یا برطرف شده‌اند.

در مواردی که اعصاب حسی درگیر است، تست حسی انجام می‌شود. با فشار دادن یک سوزن به آرامی روی دست یا پای بیمار،‌ میزان حس او مشاهده می‌شود. این بیماران واکنشی به تماس جسم نوک تیز از خود نشان نمی‌دهند.

گرفتاری‌های احشایی

تشخیص این نوع از گرفتاری‌ها با شرح‌حال گرفتن از بیماران بررسی می‌شود و تست خاصی برای آن موجود نیست. این بیماران معمولا از اسهال، یبوست، بی‌اختیاری یا احتباس ادراری، اختلال در بلع، احساس سیری یا از دست دادن اشتها، تعریق غیرعادی و نوسانات فشار خون رنج می‌برند. این اختلالات به دلیل گرفتاری اعصاب خودکار یا اتونوم بدن رخ می‌دهد.

نوروپاتی کانونی

نوروپاتی کانونی

بروز نشانه‌های نوروپاتی کانونی به شکل ناگهانی است و ممکن است با دوبینی، کاهش دید، کاهش شنوایی یا بی‌حسی یکطرفه همراه باشد. اگر عصب گرفتار شود به آن مونو نوروپاتی می‌گویند و اگر دو یا چند اعصاب گرفتار شود، چند نورو پاتی نامیده می‌شود. در دیابت، بیشتر مواقع درگیری مونو نوروپاتی می‌باشد و در آن عصب هفت دچار آسیب می‌شود.

بیماری پیشرونده است یا متوقف‌شونده

قضاوت در این باره به نوع درگیری و بیماری بستگی دارد. در بیماران دیابتی در صورت کنترل نکردن قند، توانایی کنترل بیماری را نداریم و قطعا بیماری پیشرونده خواهد بود.

در این موارد باید عامل بیماری را کنترل کرد. یعنی در فرد دیابتیک، کنترل قند و تجویز داروهای کمکی ضروری است.

ساختمان اعصاب

اعصاب ضخیم، از غلافی رویی به نام میلین و رشته‌ای عصبی به نام آکسون تشکیل شده که زیر میلین قرار گرفته است. امکان دارد که میلین گرفتار شود که خوشبختانه در این موارد قابل برگشت است. اما اگر گرفتاری مربوط به آکسون باشد، امکان دارد برگشت‌پذیری کمی دیرتر و دشوارتر شدنی شود. اتیولوژی بیماری برای پزشکان بسیار بااهمیت می‌باشد، زیرا با اصلاح عامل به‌وجودآورنده، قادر به درمان بیماری خواهند بود.

درمان

درمان

درمان آن به علت ایجادکننده‌ی بیماری مرتبط است. در سندرم گیلن باره که به دنبال بیماری عفونی بروز می‌کند، در صورت شدید بودن بیماری می‌توان خون را تصفیه یا آنتی‌بادی تزریق کرد یا از داروهای کمکی دیگر برای کنترل بیماری سود برد. در موارد دیگر مانند بیماری‌های کم‌خونی، روماتیسمی و اسکولایتیز، با درمان مناسب و به‌موقع، نشانه‌های بیمار برطرف می‌شود و در سندرم تونل کارپل یا تصادفاتی که به قطع عصب منجر شده، جراحی ضروری است.

درد

برخی بیماران از درد‌های شدید رنج می‌برند. سندرم گیلن باره درد شدیدی به همراه دارد. در دیابتیک‌ها نیز این درد قابل مشاهده است. گاهی جابه‌جایی دیسک گردن یا کمر نیز به نوروپاتی منجر می‌شود که در این صورت بیمار درد‌های فوق‌العاده وحشتناک و غیرقابل تحملی را باید تاب بیاورد. در این موارد هر چه سریع‌تر باید درمان مناسبی از سوی جراحی یا درمان دارویی مناسب (تجویز مسکن) صورت گیرد.

فیزیوتراپی

فیزیوتراپی

متخصصان فیزیوتراپی در این مواقع بسیار یاری‌رسان هستند. فیزیوتراپی برای بیمارانی که دچار سندرم گیلن باره، دیابت یا جابه‌جایی دیسک هستند، بسیار راهگشا می‌باشد. فیزیوتراپی به ترمیم عصب کمک می‌کند و عضلاتی را که به دلیل فعال نبودن به آتروفی دچار شده‌اند به حالت عادی و اولیه خود برمی‌گرداند.

توصیه‌ها

در صورت بروز نشانه‌هایی مانند اختلال در حرکات دست و پا یا بی‌حسی در نقطه‌ای از بدن ، مراجعه به متخصص مغز و اعصاب یا نورولوژیست ضروری است. اقدام سریع‌تر درمانی از وخامت نوروپاتی پیشگیری به عمل می‌آورد. در ویزیت بیمار نوعی تست به نام ای‌ان‌جی انجام می‌شود که در آن سرعت هدایت عصبی سنجیده و عصب درگیر تشخیص داده می‌شود.

نوروپاتی قابل درمان می‌باشد. در مواردی که ژنتیک و ارث در بروز بیماری دخیل نیست نیز می‌توان بیماری را کنترل کرد یا با آموزش‌های لازم، کاری کرد که بیمار به آسیب‌های کمتری دچار شود.

این بیماری در افراد دیابتیک بیشتر شایع است و اکثر بیماران نسبت به آن آگاهی ندارند. همه‌ی بیمارانی که به بی‌حسی در پاهای خود دچار هستند، باید مراقبت کنند. اگر بیمار دیابتی دچار سوختگی یا خراشی در پای خود شود، امکان دارد چاره ای جز قطع عضو نباشد.


طناب نخاعی و عواقب آسیب به آن

آسیب طناب نخاعی(SCI) ، آسیب به نخاع می‌باشد که قادر است ریشه‌های عصبی یا راه‌های فیبر میلین‌دار منتقل کننده‌ی سیگنال‌ها به مغز را دچار آسیب کرده و در پی آن، به از دست رفتن عملکرد حرکت یا حس منجر شود. بسته به رده‌بندی آسیب و شدت آن ، این نوع از آسیب ضربه‌ای یا تروماتیک ممکن است ماده‌ی خاکستری در بخش مرکزی نخاع را دچار آسیب کرده و به از بین رفتن سگمنتی اینترنورون‌ها و نورون‌های حرکتی منجر شود.
دلایل شایع آسیب نخاعی می‌تواند شامل تروما (صدمات ناشی از گلوله، تصادف رانندگی ، صدمات ناشی از ورزش، سقوط از بلندی و ارتفاع و غیره) و یا بیماری‌های مرتبط (اسپینابیفیدا، فلج اطفال یا پولیومیلیت، آتاکسی و غیره) باشد. ممکن است نخاع در اثر ضربه یا بیماری دچار آسیب شود. اغلب فشار وارد شده از مهره ‌ها به آسیب نخاع منجر می‌شود و در اثر این آسیب، نخاع ورم کرده یا به خونمردگی دچار شود. عفونت و یا بیماری های دیگر نیز امکان دارد همین آسیب‌ها را در پی داشته باشند. صرفاً قطع شدن نخاع منجر به آسیب شدید نمی‌شود.

هزینه‌ی درمان بیماران ضایعه نخاعی بسیار بالا است. که به سطح ضایعه وابسته است. بیماران با ضایعه‌ی کمری کم‌هزینه و بیماران با ضایعه‌ی گردنی پرهزینه‌تر می‌باشند و این بیماران بیشتر در رده‌ی سنی بین سنین ۱۵ تا ۶۰ سال قرار دارند. از عوارض این ضایعات می‌توان مشکلات ادراری، مشکلات حسی و حرکتی‌، ناتوانی‌های جنسی، مشکلات تنفسی، زخم های بستر و عفونت ها را نام برد. این ضایعات به دو شکل رخ می‌دهند؛ یا نخاع قطع می‌شود یا فاصله‌ای ایجاد می‌شود که این فضای خالی بر اثر خونریزی داخل نخاعی پر می شود. شکل دوم شایع تر است و بعد از جمع و جذب خونریزی، حفره ای ایجاد می‌شود که اجازه‌ی انتقال سیگنال‌ها را به سمت بالا و پایین نمی‌دهد. سلسله اعصاب مرکزی اساسا قادر به ترمیم نیستند و اگر سلسله اعصاب محیطی به سلسله اعصاب مرکزی در قسمت بالا رسانده شود توانایی ترمیم پیدا می‌کند.
به دنبال یک آسیب نخاعی ، رسیدن پیام ها از مغز به عضلات دچار مشکل می‌شود. بنابراین در حرکات ارادی فرد اختلال به وجود می‌آید.

انواع آسیب های طناب نخاعی:

  • آسیب های تروماتیک یا ضربه‌ای
  • آسیب های غیرتروماتیک یا غیرضربه‌ای

    آسیب‌های کامل و ناقص نخاعی

    اثرات آسیب طناب نخاعی به نوع و شدت ضایعه و سطح آسیب بستگی دارد. از نظر شدت ضایعه، تقسیم‌بندی آسیب‌های نخاعی به دو دسته‌ی کامل و ناقص صورت می‌گیرد. در آسیب کامل، در زیر سطح ضایعه هیچ گونه عملکرد حسی و حرکتی موجود نیست. هر دو طرف بدن به یک اندازه درگیر می‌شود. فقدان عملکرد حسی و حرکتی پایین‌تر از سطوح ضایعه مشخصه ضایعه‌ی کامل می‌باشد. آسیب کامل بیشتر به صدمات عروقی شدید، قطع عرضی نخاع، کشش ‌های طولی طناب نخاعی و یا فشارهای شدید به نخاع مرتبط است. در ضایعات کامل به دلیل قطع ارتباط نخاع با مغز ، ادراک حسی و کنترل حرکتی فرد دچار اختلال شده و در این موارد پیش‌آگهی جهت برگشت عملکرد حسی-حرکتی ضعیف می‌باشد. شواهد اخیر نشان می‌دهند که بازگرداندن عملکرد حرکتی در کمتر از ۵ درصد افراد گرفتار ضایعات کامل نخاعی امکان‌پذیر است. توجه داشته باشید که حتی در یک آسیب نخاعی کامل نیز امکان دارد قطع نخاع به ‌طور کامل صورت نگیرد. در بسیاری از موارد، فاصله‌ای که در نخاع وجود دارد، توسط خونریزی‌‌های داخل نخاعی پر شده و در پی آن حفره‌‌ای ایجاد می‌شود که اجازه‌ی انتقال سیگنال‌‌ها به سمت بالا و پایین را نمی‌دهد.

    در آسیب نخاعی ناقص، حفظ قسمتی از عملکردهای حرکتی یا حسی زیر سطح اولیه‌ی ضایعه امکان‌پذیر است. و همچنین در این آسیب، نخاع قادر به فرستادن و دریافت برخی پیام‌‌ها از مغز می‌باشد. بنابراین  اشخاصی که به آسیب‌‌های ناقص دچار می‌‌شوند توانایی انجام برخی اعمال حسی و حرکتی را در پایین ناحیه‌ی آسیب‌دیده دارند. شواهد نشان می دهند که بازگرداندن عملکرد جنبشی یا حرکتی در بیش از ۹۵ درصد افراد گرفتار ضایعات ناقص نخاعی امکان‌پذیر است.

    انجمن آمریکایی آسیب نخاعی (ASIA) یک رده‌بندی بین المللی بر اساس پاسخ‌های نورولوژیکی آزمایش‌شده در هر درماتوم و کشش ده عضله‌ی کلیدی در هر طرف بدن مانند شانه (C4) ، خمش آرنج (C5) ، کشش مچ (C6) ، کشش آرنج (C7) ، خمش خاصره (L2) تعریف و مشخص کرده‌اند. آسیب طناب نخاعی ضربه‌ای یا تروماتیک توسط انجمن آمریکایی به پنج رده طبقه‌بندی می‌شود:

    • درجه A ضایعه نخاعی کامل را نشان می‌دهد که در آن هیچ عملکرد حسی یا حرکتی در سگمنت‌های خاجی (ساکرال S4-S5) موجود نیست.
    • درجه B ضایعه‌ی ناقص نخاعی را نشان می‌دهد که در آن عملکرد حسی وجود داشته اما عملکرد حرکتی در زیر سطح ضایعه وجود ندارد و سگمنت‌های خاجی S4_S5 را شامل می‌شود. این درجه مرحله‌ای گذرا بوده و اگر هرگونه عملکرد حرکتی در سطوح پایین‌تر از ضایعه بازگردانده شود ، درجه‌ی آسیب فرد به ضایعه ناقص حرکتی C یا D تبدیل خواهد شد.
    • درجه C نشان‌دهنده‌ی ضایعه‌ی ناقص نخاعی می‌باشد که در آن عملکرد و قدرت حرکتی در زیر سطح ضایعه وجود دارد و بیش از نیمی از عضلات کلیدی زیر سطح ضایعه، درجه‌ی عضله کمتر از ۳ را دارا هستند، که نشانه‌ی حرکت فعال است اما قدرت حرکتی قابلیت انجام کار را ندارد.
    • درجه D نشان‌دهنده‌ی ضایعه‌ی ناقص نخاعی می‌باشد که در آن عملکرد و قدرت حرکتی در زیر سطح ضایعه وجود داشته و حداقل نیمی از عضلات کلیدی زیر سطح ضایعه دارای درجه عضله‌ی۳ یا بیشتر می‌باشند. قدرت حرکتی توانایی انجام کار را دارد اما از حد طبیعی کمتر می‌باشد.
    • درجه E نشان‌دهنده‌ی عملکرد حرکتی و حسی نرمال می‌باشد و عملکرد اسفنکترها طبیعی است.
    • دیمیتریجکتیو یک درجه ی اضافی را پیشنهاد داد که آن را ضایعه‌ی دیسکامپلیت می‌نامند ، این ضایعه از لحاظ بالینی آسیب کامل بوده اما با شواهد نوروسایکولوژی تاثیرات مغزی موجود بر روی عملکرد طناب نخاعی زیر سطح ضایعه همراه است.

    سندرم‌های بالینی مرتبط با ضایعات ناقص نخاعی:
    • سندرم طناب مرکزی با از بین رفتن بیشتر عملکرد اندام‌های حرکتی فوقانی در مقایسه با اندام‌های حرکتی تحتانی همراه است.
    • سندرم بروان سکوارد از آسیب به یک سمت طناب نخاعی ناشی شده که به ضعف و از دست رفتن حس پروپریوسپشن در سمت آسیب و از دست رفتن حس درد و دما در سمت دیگر منجر می‌شود
    • سندرم طناب پیشین (قدامی) از آسیب به بخش قدامی طناب نخاعی ناشی می شود و باعث ضعف و از دست رفتن احساس درد و دما در زیر سطوح ضایعه شده اما حس پروپریوسپشن معمولا در قسمت خلفی نخاع حفظ می‌شود.
    • تابس دورسالیس از آسیب به قسمت خلفی طناب نخاعی ناشی شده ، که معمولا منشاء آن بیماری‌های عفونتی مانند سفلیس می‌باشد و به از دست دادن حس لامسه و حس پروپریوسپشن منجر می‌شود.
    • سندرم مخروط انتهایی ناشی از آسیب به نوک طناب نخاعی واقع شده در مهره ی L1 می‌باشد.
    • سندرم دم اسب، آسیب جدی طناب نخاعی نیست اما منجر به آسیب به ریشه‌های نخاعی در زیر مهره‌یL1 می‌شود.

    نشانه های آسیب نخاعی

    علاوه بر مختل شدن عملکرد حسی و حرکتی زیر سطح ضایعه، مبتلایان به ضایعات نخاعی، عوارض دیگری را نیز تجربه می‌کنند که در زیر ذکر شده.

    • مختل شدن دستگاه تنفسی
    • نقص عملکرد روده و مثانه ، مانند عفونت‌های مثانه و عفونت‌های ادراری
    • ناتوانی در تنظیم ضربان قلب ، فشار خون ، عرق کردن و اشکال در تنظیم دمای بدن
    • عملکرد جنسی نیز مرتبط با بخش های خارجی نخاع می‌باشد و اغلب بعد از آسیب، دچار اختلال می‌شود.
    • درد نوروپاتیک
    • اسپاستیسیتی (سفتی عضلات دست و پا و تشدید و افزایش رفلکس‌ها)
    • آتروفی عضلانی
    • عرق کردن، دیسرفلکسی اتونومیک یا افزایش غیر طبیعی فشار خون و دیگر پاسخ‌های اتونومیک به اختلالات درد یا حسی
    • سنگ کلیه و مثانه
    • پوکی استخوان (کمبود کلسیم) و تخریب استخوان
    • ترومبوز وریدی عمقی
    • زخم فشار (زخم بستر)

    دلایل بروز آسیب‌های نخاعی

    دلایل بسیاری مانند تومور، تروما، اختلالات ژنتیکی، ایسکمی و بیماری‌ها و آماس مغز استخوان به آسیب نخاعی منجر می‌شوند. آسیب در اثر تروما بیشتر شایع است. هر یک از این دلایل به الگوی متفاوتی از آسیب عصبی منجر می‌شود و الگوهای متفاوتی از فلج و آسیب عملکرد حسی را به همراه دارد.

    در صورت برخورد با فردی که مشکوک به آسیب کمر یا گردن است، اقدامات زیر را انجام دهید :

    • هرگز به حرکت دادن فرد آسیب دیده اقدام نکنید. در غیر این‌صورت امکان دارد بیمار به فلج دائمی و یا سایر عوارض جدی دچار شود.
    • هرچه زودتر با اورژانس تماس بگیرید.
    • بیمار را بی‌حرکت نگه دارید.
    • با گذاشتن حوله‌‌های سنگین ، بالش و یا حتی کیسه شن در دو طرف گردن بیمار، از حرکت گردن وی تا زمان رسیدن اورژانس جلوگیری به عمل آورید.
    • در صورت امکان، یک سری اقدامات اولیه مانند توقف هر گونه خونریزی در بیمار را انجام داده و در صورت هوشیار بودن بیمار، بدون حرکت دادن سر و گردن وی او را آرام کنید.

    درمانهای طولانی‌ مدت آسیب نخاعی

    پزشکان متخصص در درمان طولانی ‌مدت ابتدا برای رفع مشکلاتی تلاش می‌کنند که در اثر بی‌حرکتی طولانی‌مدت به وجود می‌آیند. مانند انقباضات عضلانی، زخم‌های بستر، جلوگیری از ه‌های وریدی و بی‌اختیاری ادرار و مدفوع، علاوه بر این بیمار تحت توانبخشی هم قرار می‌گیرد. در طی سالیان اخیر تحقیقات زیادی در مورد ضایعات نخاعی انجام شده و ویلچرهای مدرن، داروها و استفاده از ابزارهای حساس کامپیوتری از جمله درمان‌‌هایی می‌باشند که برای بهبود حرکت در این بیماران مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    یک روش نسبتاً جدید‌تر ، استفاده از ابزارهای تحریک الکتریکی و اعصاب مصنوعی می‌باشد. در این روش ، یک سری ابزارهای پیشرفته مورد استفاده قرار می‌گیرند که برای انجام اعمال خود از تحریکات الکتریکی بهره می‌برند. برخی از این ابزارها در زیر پوست کاشته شده و به عنوان مکمل برای جایگزینی عملکردهای حسی و حرکتی ازدست‌رفته، به سیستم عصبی وصل می‌شود. بقیه‌ی این ابزارها در خارج از بدن قرار دارند.

    به این روش سیستم‌های تحریک الکتریکی عملکردی ‌ نیز  می‌گویند. این سیستم‌ها محرک‌‌های الکتریکی را برای کنترل عضلات دست و پا به کار می‌برند و در نهایت به افراد دچار ضایعه نخاعی اجازه‌ی اعمالی نظیر راه ‌رفتن و ایستادن و یا برخی حرکات دست را می‌دهند. این سیستم‌‌ها از الکترودهای کنترل‌شونده توسط کامپیوتر تشکیل شده‌اند که یا در زیر پوست کاشته می‌شوند و یا به سطح پوست می‌چسبند.

    راه‌های کنترل بیماری :

    کاردرمانی

    ضایعه نخاعی به عنوان بیماری که روز به روز با گسترش زندگی ماشینی افزایش یافته، توجه ویژه ای را طلب می‌کند. این ضایعه در اکثر موارد به ناتوانی و معلولیت شدید منجر شده و زندگی روزمره را شدیداً تحت تاثیر قرار می‌دهد. گذشته از فاز حاد بیماری، که به درمان‌های دارویی و مراقبت‌های بهداشتی ویژه ای نیاز دارد ( این دوره بخش کوچکی از روند بیماری شخص را در بر می‌گیرد)، بقیه طول دوره زندگی شخص شامل درمان‌های بازتوانی یا توانبخشی خواهد شد. آموزش طرز قرار دادن ( در وضعیت های خوابیده ، نشسته و … )، استفاده از ویلچر، آموزش مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی، داشتن استقلال در انجام مهارت‌های روزمره زندگی، آموزش فعالیت‌های اوقات فراغت و از همه مهم‌تر، آموزش های شغلی و چگونگی اداره زندگی مستقل، از برنامه های توانبخشی هستند. در این میان کاردرمانی به عنوان محوری‌ترین رشته توانبخشی درگیر با این بیماران، نقش خویش را در روند توانبخشی با ارزیابی‌های مقدماتی و رو به جلو پیش می‌برد. این ارزیابی‌ها که از ملاقات اولیه آغاز و تا ترخیص بیمار تداوم دارد، شامل ارزیابی وضعیت عملکردی و وضعیت فیزیکی است. پس از ارزیابی‌های اولیه، برنامه توانبخشی جهت بیماران در سه فاز حاد، فعال و توانبخشی گسترده اجرا می‌شود.

    مراحل درمان آسیب نخاعی

    ۱ـ  فاز اول مرحله حاد :

    این مرحله که بلافاصله پس از وقوع قطع نخاع رخ می‌دهد با اقدامات زیر همراه می‌باشد:

    • بی تحرکی کامل همراه با کشش مهره‌ها و یا به تن کردن بریس Halo یا بریس کامل بدن.
    • اقامت تمام‌وقت بیمار در تخت در مدت زمانی که برای انجام عمل جراحی بر روی ستون فقرات منتظر است.
    • استراحت مطلق و اقامت تمام‌وقت پس از انجام عمل تا دوره بهبودی.
    • اجتناب از هر گونه حرکت چرخشی و خم و صاف کردن ستون فقرات و مراقبت‌های ضروری پزشکی
    • مراقبت‌های کامل فیزیکی و روحی
    • کار درمانی باید در ۴۸ ساعت اولیه پذیرش بیمار آغاز و ارزیابی اولیه انجام شود.

    ۲ـ فاز دوم مرحله حاد :

    در این مرحله که همچنین مرحله فعال و توان‌بخشی یا مرحله تحرکی نامیده می‌شود، بیمار دارای توانایی نشستن در صندلی چرخدار می‌باشد.

    ۳– مرحله ترخیص :

    در این مرحله که مرحله‌ی توانبخشی نیز نامیده می‌شود، بیمار آماده‌ی بازگشت به خانه می‌باشد. در این مرحله، بر بدست آوردن استقلال شخصی بیمار تأکید زیادی می‌شود.

    ۴– مرحله پس از ترخیص :

    پس از ترخیص، بیماران ضایعه نخاعی امکان دارد برای استفاده از خدمات توانبخشی روزانه سرپایی به آن مراکز برگردند.

    شیوع آسیب های نخاعی

    اگر چه آسیب‌‌های نخاعی اغلب در اثر حوادث غیر منتظره اتفاق می‌افتند، ولی گروهی از مردم در معرض خطر بیشتری بوده و ریسک بیشتری برای ابتلا به آسیب‌های نخاعی در آنها وجود دارد. ۸۰ درصد ضایعات نخاعی در مردان به وجود می‌آید. علاوه بر این، کسانی که در سنین ۱۶ تا ۳۵ سالگی قرار دارند بیشتر دچار آسیب می‌شوند زیرا بیشتر در معرض خطر تصادفات و سایر حوادث قرار دارند. البته پس از سن ۶۰ سالگی نیز به‌دلیل افتادن و زمین خوردن چنین ضایعاتی شایع است. همچنین به اشخاصی که فعالیت‌‌های ورزشی پرخطر انجام‌ می‌دهند می‌شود اشاره کرد. افرادی که ورزش‌هایی نظیر کشتی، فوتبال، ژیمناستیک، شیرجه و اسکی‌‌های پرخطر به‌ خصوص در ارتفاع انجام می‌دهند، بیشتر از سایرین در معرض خطر ضایعات نخاعی قرار می‌گیرند.


صدابیزاری یا میسوفونیا

میسوفونیا اختلالی است که در آن افراد نسبت به صداهای معمولی مانند جویدن غذا و یا حتی نفس کشیدن، حساسیت شدید دارند و گاهی دچار خشم و نفرت می‌شوند. برخی از صداها مثل صدای بلند گیر اتومبیل به طور معمول آزاردهنده هستند، اما مبتلایان به اختلال میسوفونیا به هر نوع صدایی حساسیت دارند.

بررسی مواردی که با اختلال میسوفونیا در ارتباط است:

واکنش‌های احساسی و جسمی به صداهای معمولی، امکان دارد به احساس ترس،‌ اضطراب و یا خشم منجر شود. داشتن اطلاعات کافی در رابطه با این اختلال می‌تواند از پیشروی مشکل جلوگیری کند.

آنچه درمورد میسوفونیا باید بدانید:

مبتلایان به میسوفونیا به علت واکنش‌های قوی و تندی که دارند گاهی اوقات قادر به داشتن یک زندگی طبیعی نیستند. و این در حالی است که میسوفونیا یک اختلال بهداشتی در نظر گرفته شده و گزینه‌های درمانی آن هنوز محدود هستند.

درمان اختلال میسوفونیا:

درمان اختلال میسوفونیا

متأسفانه هیچ درمان و یا داروی خاصی برای این اختلال کشف نشده. تقلید صداهای توهین‌آمیز یکی از پاسخ‌های ناخودآگاه بوده که بعضی از افراد در مواقع تحریک توسط صداها، انجام می‌دهند. این تقلید، امکان دارد شرایط ناراحت کننده‌ای را ایجاد کند.

نکته‌هایی برای مدیریت حساسیت صدا:

  • پوشیدن گوش‌بند در جهت کاهش نفوذ صدا
  • گوش دادن به موسیقی با استفاده از هدفون، برای از بین بردن صداهای جانبی
  • آرامش داشتن، استراحت کردن و تمرین مراقبت‌های در جهت کاهش استرس
  • کاملاً واضح و در آرامش مشکل خود را برای دوستان و عزیزان خود مطرح کنید.
  • در صورت امکان، از قرار گرفتن در محیط‌های شلوغ خوددرای کنید.
  • انتخاب صندلی‌های مناسب در اماکن عمومی مانند مترو، برای ایجاد فاصله

برخی از نشانه‌های اختلال میسوفونیا

کلیدی‌ترین ویژگی این اختلال، واکنش‌های شدید مانند خشم یا نفرت، نسبت به افراد عامل صدا می‌باشد. برخی از صداهای موجود در محیط اطراف، برای برخی افراد فقط آزاردهنده هستند، در حالی که در افرادی دیگر موجب خشم، نفرت و برانگیختگی می‌شوند.

این اختلال در هر سنی از مردان و ن ممکن است اتفاق بیفتد، هر چند که اغلب نشانه‌های آن در اواخر دوران کودکی یا در اوایل نوجوانی بروز می‌کنند. نشانه‌ی اولیه‌ی آن در بیشتر موارد از یک صدای خاص آغاز و به تدریج صداهای تحریک‌کننده‌ی دیگری نیز به آن اضافه می‌شود.

مبتلایان به اختلال میسوفونیا به تدریج از واکنش‌های بیش از حد خود نسبت به صداها آگاه می‌شوند و شدت احساسات آن‌ها به حدی می‌رسد که کنترل خود را از دست خواهند داد.

همانطور که گفته شد این افراد به صداها، حتی تلفن همراه حساسیت داشته و بیشتر از دیگران مستعد دچار شدن به علائم افسردگی، اضطراب و عصبانیت می‌باشند.

طبق مطالعات صورت‌گرفته، مبتلایان به بیماری میسوفونیا علاوه بر واکنش‌های عاطفی، اغلب تجربه‌ی برخی از واکنش‌های فیزیکی را نیز دارند، این واکنش‌ها عبارتند از:

  • تنگی عضلات
  • احساس فشار در تمامی قسمت‌های بدن به خصوص قفسه سینه
  • افزایش فشار خون
  • افزایش دمای بدن
  • تپش قلب

عوامل شایع ایجادکننده‌ی میسوفونیا:

عوامل شایع ایجادکننده‌ی میسوفونیا

برخی صداها بیشتر موجب برانگیختگی این افراد می‌شوند. موارد نام‌برده شده در زیر، توسط محققان رایج‌ترین عوامل میسوفونیا شناسایی شده‌اند:

  • جویدن غذا که برای 81 درصد از افراد مبتلا آزاردهنده است.
  • نفس کشیدن یا صدای بینی که برای 64.3 درصد از افراد آزاردهنده است.
  • صدای تلفن همراه که 59.5 درصد افراد را آزرده می‌کند.

رابطه‌ی اختلال میسوفونیا با بیماری اوتیسم

از آنجایی که معمولاً کودکان مبتلا به اوتیسم در معرض تحریک‌های حساسیتی قرار گرفته‌اند، گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر وجود آسیب‌شناسی و بیماری اوتیسم موجود است. به هر صورت برای تایید ارتباط این موارد، زمان بیشتری مورد نیاز است.

میسوفونیا به عنوان یک بیماری مزمن و اختلال اولیه درنظر گرفته می‌شود، بدین معنی که پیشرفت آن در ارتباط با شرایط دیگر نیست.

میسوفونیا و سیستم شنوایی

شباهت بسیاری بین میسوفونیا و وزوز گوش وجود دارد، در نتیجه برخی از محققان بر این باورند که این اختلال با اتصال فوقانی بین سیستم‌های شنوایی و مغز در ارتباط می‌باشد.

با استفاده از تصویربرداری  MRI، مطالعه‌ای در جهت تجزیه و تحلیل مغز افراد مبتلا به اختلال میسوفونیا صورت گرفته و بر اساس آن تشخیص داده شد که برخی صداها می‌توانند بخشی از مغز را که مسئول پردازش احساسات است تحت تاثیر خود قرار دهند.

سلول‌های عصبی افراد مبتلا به میسوفونیا، در بخش‌های خاصی از مغز myelination بالاتری نسبت به افراد متوسط ​​دارد و این امر قادر است سطح بالاتری از اتصال آ‌ن‌ها را افزایش دهد.

روش‌های تشخیص :

روش‌های تشخیص

DSM-5 منبع اصلی برای تشخیص اختلالات روانی در ایالات متحده می‌باشد و از بین نرفته است. این از لحاظ فنی، بدان معنا است که فرد، خود توانایی تشخیص این بیماری را ندارد.

با این حال، شبکه بین‌المللی میسوفونیا، شبکه ارائه‌دهنده خود با طیف وسیعی از متخصصان، از جمله متخصص مغز و اعصاب،‌ شنوایی و روانپزشکان علاقه‌مند و فعال، گسترش داده است.

مدیریت اختلال:

مبتلایان به میسوفونیا اکثراً کمتر تمایل به حضور در اجتماع را دارند. زیرا این کار مسبب مشکلاتی در آنها می‌شود. اطرافیان آن‌ها در اکثر مواقع تلفن همراه را از آن‌ها پنهان کرده و به هنگام استفاده آن را بی‌صدا می‌کنند، بنابراین ااین بیماران بیشتر به ملاحظه و پشتیبانی افراد نزدیک خود نیازمندند،  نزدیکان  همیشه نقش بسیار مهمی را در بهبود فرد دارند از آنها انتظار می‌رود این مسئله را درک کنند که پیش آمدن چنین شرایطی امکان دارد برای هر کسی شدنی است و عمدی در کار نیست.

سازمان بین‌المللی میسوفونیا Misophonia International به دنبال ارائه اطلاعات مفید در این زمینه و برای کسانی که درگیر این شرایط هستند، می‌باشد. این سازمان در حال برنامه‌ریزی برای انجام آزمایشات گوناگونی بوده تا روش‌های درمانی بهتری برای این اختلال کشف شود. مسلماً در آینده از نتایج آزمایشات بر روی این اختلال بیشتر می‌شنویم.


تولد دردناک‌، زندگی کوتاه با بیماری تی‌ساکس

بیماری تی ساکس نوعی اختلال در سیستم اعصاب مرکزی می‌باشد. مجموع بخش‌های مختلف مغز (مثل مخچه، مخ و ساقه‌ی مغزی) و نخاع را سیستم اعصاب مرکزی می‌گویند.  این بیماری یک اختلال نورودژنراتیو می‌باشد که بیشتر نوزادان دچار آن می‌شوند. بیماری‌هایی که تخریب سلول‌های عصبی یا نورون‌های بدن را درپی دارند نورودژنراتیو می‌گویند. متاسفانه بیماری تی ساکس در نوزادان همیشه به مرگ منجر می‌شود. این بیماری در بزرگسالان و نوجوانان نشانه‌های خفیف‌تری دارد و البته به‌ندرت اتفاق می‌افتد.

نشانه‌های بیماری تی ساکس در نوزادان

معمولاً در رحم و قبل از تولد، پروسه‌ی تخریب اعصاب در نوزادان مبتلا به این بیماری آغاز می‌شود. در اکثر موارد، در سنین ۳ تا ۶ ماهگی علائم خود را نشان می‌دهند. این بیماری بسیار سریع پیشرفت کرده و معمولاً کودک تا سن ۴ یا ۵ سالگی بیشتر دوام نمی‌آورد.

تی ساکس نوزادان

علایم تی ساکس نوزادان

  • کوری پیشرونده
  • ناشنوایی
  • افزایش میزان جهش‌های ناگهانی
  • تشنج
  • ضعف عضلات
  • سفتی یا اسپاسم عضلات
  • از کار افتادن یا فلجی عضلات
  • کاهش نرخ رشد جسمی
  • تاخیر رشد فکری و اجتماعی
  • نقاط قرمز در ناحیه‌ی ماکولا یا لکه‌ی زرد چشم (ناحیه‌ی بیضی شکل در نزدیک مرکز شبکیه‌ی چشم)

علائم اورژانسی

اگر کودک به تشنج یا تنگی نفس دچار شد، هرچه سریع‌تر باید به اورژانس مراجعه کرده یا با مرکز فوریت‌های پزشکی (۱۱۵) تماس برقرار کنید.

انواع بیماری تی ساکس و نشانه‌ها

انواع بیماری تی ساکس و نشانه‌ها

 

علاوه بر تی ساکس نوزادان، این بیماری به شکل‌های دیگری نیز بروز می‌کند. از انواع دیگر این بیماری می‌توان تی ساکس نوجوانی، مزمن و تی‌ساکس بزرگسالان را نام برد که از تی ساکس نوزادی نادرتر و همچنین خفیف‌تر هستند.

افرادی که به تی ساکس نوجوانی یا جوانی دچار می‌شوند، نشانه‌های بیماری را اغلب بین سنین ۲ تا ۱۰ سالگی نشان می‌دهند و اکثرا تا سن ۱۵ سالگی بیشتر دوام نمی‌آورند.

نشانه‌های تی ساکس مزمن تا سن ۱۰ سالگی بروز می‌کند. ولی روند پیشرفت بیماری از سایر انواع آن کندتر می‌باشد. نشانه‌هایی مانند کرامپ‌ها یا گرفتگی‌های عضلانی، مشکل تکلم و لرزش (ترمور) در تی ساکس مزمن بسیار شایع هستند. امید به زندگی در این افراد به سرعت پیشرفت بیماری بستگی دارد. ولی برخی از مبتلایان به طور طبیعی عمر می‌کنند.

تی ساکس بزرگسالان از تمام انواع این بیماری خفیف‌تر می‌باشد. نشانه‌های بیماری اغلب در دوران جوانی یا نوجوانی بروز می‌کنند. مبتلایان به تی ساکس بزرگسالان، معمولاً دارای علائم زیر هستند:

  • مشکلات حرف زدن مثل لکنت یا نامفهموم بودن ادای کلمات
  • ضعف عضلانی
  • مشکلات حافظه
  • ترمور (لرزش فک، دست و دیگر قسمت‌های بدن)
  • راه رفتن بدون تعادل

شدت نشانه‌ها و همچنین طول عمر بیماران مبتلا به تی ساکس بزرگسالی، به شرایط بیماری بستگی دارد.

علت بیماری تی ساکس

علت بیماری تی ساکس

یک نقص ژنی در کروموزوم شماره‌ی ۱۵ منجر به این بیماری می‌شود. این نقص ژنی منجر به ناتوانی بدن در ساخت پروتئین هگزوسامینیداز A که از مهم‌ترین پروتئین‌های مهم سیستم عصبی است، می‌شود. با فقدان این پروتئین، مواد شیمیایی مخربی به نام گانگلیوزیدها در سلول‌های عصبی مغز انباشته شده و منجر به تخریب آن‌ها می‌شوند.

تی ساکس یک بیماری ارثی می‌باشد. الگوی وراثت این بیماری به شکل مغلوب است و این بدان معنا است که در بدن ما از هر ژن، دو نسخه موجود است. یکی را از مادر و دیگری را از پدر دریافت می‌کنیم. وقتی الگوی وراثت یک بیماری به شکل مغلوب باشد، یعنی باید هر دو نسخه‌ از یک ژن، دارای نقص باشند تا به بیماری مبتلا شویم.

اگر یکی از نسخه‌ها سالم و دیگری داری نقص باشد، ابتلا به بیماری منتفی است. چون ژن سالم، اثر ژن خراب را خنثی می‌کند. به افرادی که دارای یک ژن سالم و یک ژن خراب هستند، ناقل می‌گویند. یعنی خودشان مشکلی ندارند ولی توانایی انتقال ژن ناسالم را به فرزند خود دارند. به این ترتیب برای ابتلا به تی ساکس، پدر و مادر باید ناقل بیماری بوده یا به بیماری مبتلا باشند.

ابتلا و تشخیص بیماری تی ساکس

این بیماری در بین یهودیان اشک‌نازی بیشتر شایع است. افرادی که اجدادشان یهودیان شرق یا مرکز اروپا بودند، ریسک ابتلا به این بیماری را دارند. تقریباً ۱ نفر از هر ۳۰ نفر یهودی اشک‌نازی، ناقل بیماری می‌باشد.

هیچ راهی برای پیشگیری از تی ساکس موجود نیست. می‌توانید با استفاده از آزمایش ژنتیک پیش از بارداری، از ناقل نبودن خود اطمینان حاصل کنید. یا با استفاده از آزمایش‌های ژنتیک دوران بارداری، مطمئن شوید که نوزاد شما به این بیماری مبتلا نیست. روش‌های CVS و آمنیوسنتز برای شناسایی بیماری در جنین کاربرد دارند.

اغلب بین هفته‌های ۱۰ تا ۱۲ بارداری روش CVS انجام می‌شود و از طریق واژن یا شکم نمونه‌ای از سلول‌های جفت برداشت می‌شود. آمنیوسنتز هم بین هفته‌های ۱۵ تا ۲۰ بارداری انجام شده و برداشت نمونه از مایع اطراف جنین، با استفاده از یک سوزن و از طریق شکم انجام می‌شود.

اغلب تشخیص بیماری در نوزادان با استفاده از معاینه و بررسی علایم صورت می‌گیرد. امکان دارد برای تشخیص، آنزیم‌های خون یا بافت‌های بدن نوزاد مورد بررسی قرار بگیرند. نقطه‌های قرمز رنگ در لکه‌ی زرد چشم نیز در معاینه‌ی چشم مشخص می‌شوند.

درمان بیماری تی ساکس

درمان بیماری تی ساکس

متاسفانه هنوز درمانی برای تی ساکس موجود نیست. معمولاً براساس روش‌های مراقبتی که در کاهش شدت علائم و بهبود شرایط کودک موثر‌ند درمان انجام می‌شود. از جمله مراقبت‌های درمانی تی ساکس می‌توان داروهای ضد تشنج، مسکن، لوله‌های غذارسانی، فیزیوتراپی و مراقبت از ریه برای کاهش جمع شدن مایع مخاطی را نام برد.


زوال عقل و چالش‌های زندگی

نشانه‌های زوال عقل:

فرد مبتلا به دمانس، به دلیل از دست دادن حافظه، ریسک دچار شدن به هر کدام از علائمی که در ادامه فهرست شده‌اند را دارد. برخی از علائم را خود فرد و برخی دیگر را مراقبین یا پزشکان شناسایی می‌کنند. آکادمی پزشکان خانواده ایالات متحده نشانه‌های زیر را در ژورنال پزشکی خانواده آمریکا منتشر کرده است.

  • مشکل داشتن در انجام کارهای روزمره – مثلاً پختن غذا
  • از دست دادن حافظه‌ی کوتاه‌مدت و عدم توانایی در ساختن خاطرات جدید – مثلاً مطرح کردن مکرر یک سؤال
  • سردرگمی – مثلاً گم‌شدن در محله‌های آشنا‌ یا خیابان محل زندگی
  • مشکل در ارتباط برقرار کردن – به سختی حرف زدن،‌ فراموش کردن کلمات ساده یا استفاده‌ی غلط از کلمات
  • تغییرات خلق‌و‌خو – تغییرات بدون دلیل و ناگهانی در اخلاق و بینش فرد
  • قرار دادن اشیاء در جای اشتباه – فراموش کردن وسایلی که روزانه مورد استفاده قرار می‌گیرند، مانند کیف پول، کلید و غیره
  • تغییرات شخصیت – امکان دارد شکاک، زودرنج و یا ترسو شوند.
  • از دست دادن ذوق و علاقه – نشان دادن علاقه‌ و انگیزه‌ی کمتر برای شروع یک کار یا فعالیتی دوست‌داشتنی
  • اختلال در تفکرات انتزاعی – مثلاً برنامه‌ریزی‌های مالی
  • با افزایش سن بیمار، علایم زوال عقل نیز وخیم‌تر خواهند شد.

مراحل زوال عقل

دمانس تقریباً چهار مرحله دارد:

۱ـ اختلال شناختی خفیف: فراموشی عمومی اصلی‌ترین نشانه‌ی آن می‌باشد. این اختلال در بسیاری از افراد مسن قابل رؤیت است، اما ومی ندارد اختلال شناختی خفیف تا حد زوال عقل پیشروی کند.

۲ـ زوال عقل خفیف: مبتلایان به دمانس خفیف، به اختلالات شناختی دچار می‌شوند که می‌تواند زندگی روزمره‌ی آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهد.

نشانه‌های این اختلال عبارتند از: سردرگمی، فراموشی، گم‌شدن، تغییرات شخصیتی و مشکل در انجام وظایف.

۳ـ زوال عقل متوسط: در دمانس متوسط فعالیت‌های عادی و زندگی روزمره با چالش بیشتری روبرو می‌شوند و امکان دارد بیمار برای انجام کارهای خود به کمک نیازمند باشد. علایم این اختلال شبیه به زوال عقل خفیف اما کمی وخیم‌تر است. امکان دارد فرد مبتلا برای شانه کردن موها و یا پوشیدن لباس نیازمند به کمک باشد. همچنین امکان دارد تغییرات قابل‌توجهی در شخصیت فرد به‌وجود آید. برای مثال بدون دلیل مشخصی مضطرب یا شکاک شود. اختلالات خواب نیز در این وضعیت پیش‌بینی می‌شود.

۴ـ زوال عقل شدید: در این مرحله نشانه‌ها به طور قابل‌توجهی حادتر شده، ممکن است فرد مبتلا به‌طور کامل توانایی برقراری ارتباط را از دست بدهد و به مراقبت دائمی نیازمند باشد. گاهی حتی انجام کارهای ساده‌، مانند بالا نگه داشتن سر یا نشستن غیرممکن می‌شود. از دست دادن کنترل ادرار هم در این وضعیت امکان دارد اتفاق بیفتد.

انواع زوال عقل

دمانس انواع مختلفی دارد که عبارتند از:

  • زوال عقل با اجسام لویی: یک بیماری نورودژنراتیو یا تباهی عصبی می‌باشد که در آن ساختارهایی غیرطبیعی در مغز شکل می‌گیرند.
  • زوال عقل مخلوط: به شرایطی گفته می‌شود که بیمار به دو یا سه نوع دمانس مختلف، به صورت هم‌زمان مبتلا باشد. به عنوان مثال یک فرد امکان دارد به طور همزمان به زوال عقل عروقی و آایمر دچار شود.
  • بیماری هانتینگتون: این بیماری با نوعی خاص از حرکات غیرقابل‌کنترل بروز می کند، اما امکان دارد به دمانس نیز منجر شود.
  • بیماری آایمر: در آایمر، پلاک‌هایی بین سلول‌های مرده‌ی مغز قابل رؤیت است. همچنین درون سلول‌ها، ضایعاتی در‌هم‌تنیده را می‌توان دید. هردوی این ضایعات از تولید پروتیئن‌های غیرطبیعی توسط سلول‌های مغزی نشأت می‌گیرند. کاهش تعداد سلول‌های مغزی و ارتباطات عصبی و در پی آن کوچک شدن مغز، برای مبتلایان به آایمر اتفاق می‌افتد.
  • بیماری پارکینسون: این بیماری نیز به پیدایش اجسام لویی در مغز منجر می‌شود. اگرچه پارکینسون بیشتر به عنوان اختلال حرکتی منظور می‌شود، اما امکان دارد مسبب علایم زوال عقل نیز باشد.

اختلالات دیگر که به علایم زوال عقل منجر می‌شوند:

  • زوال عقل پیشانی-گیج‌گاهی که به بیماری پیک شناسایی می‌شود.
  • هیدروسفالی با فشار نرمال، زمانی بروز می‌کند که مایع مغزی-نخاعی اضافی در مغز انباشته شود.
  • آتروفی یا کاهیدگی قشریِ خلفی که تغییراتی شبیه به تغییرات آایمر در مغز ایجاد می‌کند. تفاوت این دو بیماری در محل ایجاد تغییرات در مغز می‌باشد.
  • سندرم داون باعث افزایش احتمال ابتلا به آایمر در جوانی می‌شود.

نشانه‌های اولیه

نشانه‌های اولیه‌ی زوال عقل عبارتند از:

  • تغییرات در حافظه‌ی کوتاه‌مدت
  • سخت بودن استفاده از کلمات درست
  • تغییرات در حالت روحی
  • سردرگمی
  • بی‌رغبتی و از دست دادن انگیزه
  • انجام کارهای تکراری
  • دشواری در انجام وظایف روزمره
  • جهت‌یابی ضعیف
  • مشکل در حفظ پیوستگی کلام – مثلاً در رعایت سیر داستانی به مشکل برمی‌خورند.
  • سختی در وفق دادن خود با تغییرات

دلایل زوال عقل

دمانس می‌تواند از بیماری‌های نورودژنراتیو یا مرگ سلول‌های مغز و تباهی عصبی پیشرونده باشد. تباهی به معنی تغییرات ناشی از بیماری در سلول‌ها، بافت یا اجزای سلولی می‌باشد که در نتیجه‌ی آن امکان دارد کارکرد سلول یا بافت دچار اختلال شود یا به‌طور کامل از کار بیفتد. به بیان ساده بیماری‌های نورودژنراتیو به مرگ پیشرونده و تدریجی سلول‌های مغزی منجر می‌شوند.

با این حال اینکه زوال عقل منجر به مرگ سلول‌های مغز می‌شود یا مرگ سلول‌ها این اختلال را به‌وجود می‌آورد، مشخص نمی‌باشد. در کنار بیماری‌های تباهی عصبی مانند سکته مغزی، آایمر،  تومور مغزی و آسیب مغزی نیز قادرند منجر به زوال عقل شوند.

زوال عقل عروقی (دمانس انفارکت چندگانه)  نوعی از زوال عقل می‌باشد که بر اثر مرگ سلول‌های مغزی به علت اختلالاتی مانند بیماری‌های عروق مغز مانند سکته‌ی مغزی ایجاد می‌شود. در این بیماری بخشی از مغز به انفارکت یا انفارکتوس دچار می‌شود. یعنی خون رسانی به آن بخش دچار اختلال شده و به دلیل کمبود اکسیژن سلول‌های مغزی از بین می‌روند.

دمانس ناشی از آسیب – زوال عقلی بعد از آسیب، با مرگ سلول‌های مغزی ناشی از صدمه به سر به طور مستقیم در ارتباط است.

برخی از انواع آسیب‌های مغزی، مخصوصاً  آسیب‌های مداوم مانند صدمات احتمالی واردشده به سر ورزشکاران، امکان دارد به زوال عقل منجر شوند. یک آسیب مغزی منفرد نیز قادر است باعث افزایش ریسک ابتلا به زوال عقلی ناشی از تباهی عصبی مانند آایمر بشود، البته در این زمینه شواهد ضعیف هستند.

عواملی که می‌توانند منجر به زوال عقل شوند:

بیماری‌های پریونی – مانند بیماری کروتزفلد جاکوب یا بیماری جنون گاوی

عفونت  HIVچگونگی آسیب به سلول‌های مغزی بر اثر ویروس HIV مشخص نیست؛ اما در بیماران مبتلا به HIV زوال عقل دیده شده است.

عوامل بازگشت پذیر – با از بین بردن علت زمینه‌ای، برخی از انواع زوال عقل قابل بهبود هستند. افسردگی، تداخلات دارویی، ناهنجاری‌های تیروئیدی، کمبود ویتامین‌ها می‌توانند به دمانس برگشت پذیر منجر شوند.

تشخیص زوال عقل

در ارزیابی سلامت ادراکی و وضعیت حافظه، اولین قدم پاسخ به سوالات و انجام فعالیت‌هایی استاندارد تشخیصی می‌باشد. تحقیقات نشان داده‌اند که زوال عقل بدون استفاده از آزمون‌های استانداردی که در ادامه خواهید خواند، قابل تشخیص نیست. با این وجود، تشخیص زوال عقل، ارزیابی‌های دیگری را نیز شامل می‌شود.

آزمون‌های ادراکی زوال عقل

آزمون‌های ادراکی یا شناختی زوال عقل، امروزه به طور گسترده استفاده می‌شوند و به عنوان روشی قابل‌اعتماد برای تشخیص زوال عقل مورد تأیید می‌باشند. طراحی این آزمون‌ها مربوط به دهه‌ی هفتاد میلادی می‌باشد و در حال حاضر به همان شکل و با ایجاد تغییرات اندکی مورد استفاده قرار می‌گیرند. آزمون شناختی ده‌پرسشی یکی از آنها است. برخی از سوالات آن عبارتند از:

  • حدوداً ساعت چند است ؟
  • چند ساله هستی ؟
  • تاریخ تولد شما چیست ؟
  • تاریخ امسال چیست ؟

هر جواب صحیح دارای یک امتیاز است. نمره‌ی شش یا کمتر اختلالات ادراکی را نشان می‌دهد.

برخی از آزمون‌های ارزیابی روانی دارای پرسش‌هایی هستند که همراهان و خویشاوندان بیمار مجبور به پاسخ دادن به آنها هستند. آزمون ارزیابی شناختی پزشکان عمومی یا GPCOG یکی از این آزمون‌ها می‌باشد. این آزمون که انجام آن توسط پزشک ضروری است، می‌تواند اولین گام در ارزیابی سلامت روانی و تشخیص زوال عقل باشد.

همانطور که ذکر شد، سوالات بخش دوم باید توسط یکی از نزدیکان بیمار پاسخ داده شود. در این بخش پزشک متخصص سعی می‌کند تا از موارد زیر آگاه شود:

  • به کار بردن کلمات اشتباه یا دشواری در استفاده از کلمات صحیح
  • کاهش توانایی در به یادآوردن خاطرات و مکالمات اخیر
  • نیاز به کمک برای جابه‌جایی و تحرک بدون دلیل خاص (مثلاً آسیب جسمی)
  • دشواری در مدیریت مالی و داروهای مصرفی

اگر نتیجه‌ی این آزمون‌ اختلال حافظه یا فراموشی را نشان دهد، بررسی‌های استاندارد دیگری باید صورت گیرد. از جمله: سی تی اسکن مغز و آزمایش‌های خونی.

هدف از آزمایش‌های بالینی تشخیص یا رد دلایل قابل درمان فراموشی یا محدود کردن دلایل بالقوه بیماری می‌باشد. مثلاً مشاهده‌ی ضایعات یا بافت مرده در تصویر سی تی اسکن مغز نشان‌دهنده‌ی بیماری‌های تباهی عصبی مانند آایمر می‌باشد.

معاینه‌ی مختصر وضعیت روانی یا MMSE یکی از آزمون‌های ادراکی است که موارد زیر را تخمین می‌زند:

  • توانایی‌های زبانی
  • حافظه‌ی واژگان
  • درک زمانی و مکانی
  • مهارت‌های تجسم فضایی
  • محاسبه و دقت

MMSE در تشخیص زوال عقل ناشی از بیماری آایمر و همچنین تعیین شدت آن کاربرد دارد و همچنین تعیین می‌کند که آیا به درمان‌های دارویی نیاز هست یا خیر.

درمان‌ زوال عقل

مرگ سلول‌های مغزی برگشت ناپذیر می‌باشد. بنابراین برای زوال عقل ناشی از تباهی هیچ درمانی موجود نیست.
روش‌های مدیریت اختلالاتی مانند بیماری آایمر، بیشتر بر روی بهبودی نشانه‌ها و مراقبت از بیمار متمرکز هستند تا درمان علت اصلی بیماری. اما اگر علتی جز تباهی عصبی و به دلایل برگشت پذیر باعث بروز نشانه‌های زوال عقل باشد، جلوگیری از آسیب بیشتر به مغز یا توقف آسیب‌ها امکان‌پذیر است. دمانس‌های ناشی از کمبود ویتامین‌ها و عوارض دارویی، نمونه‌های برگشت پذیر بیماری زوال عقل می‌باشند.

کاهش علائم بیماری آایمر با استفاده از برخی داروها امکان پذیر است. چهار دارو با نام مهارکننده‌های کولین استراز وجود دارند که برای درمان آایمر کاربرد دارند:

  • گالانتامین (با نام‌های آامین، رمینیل و رمیفارم در ایران)
  • دونِپِزیل (با نام‌های تجاری آاکیم، رمودون در ایران)
  • تاکرین (که در ایران موجود نیست)
  • ریواستیگمین (با نام‌های تجاری ریواتکس و اگزلون در ایران)

داروی دیگری با نام ممانتین نیز برای درمان آایمر به کار می‌رود، این دارو مهار گیرنده‌های NMDA را در مغز برعهده دارد. گلوتامات ماده‌ای شیمیایی می‌باشد که به‌دنبال تحریک دردناک محیطی، در مغز آزاد می‌شود. گیرنده‌های NMDA محل اتصال گلوتامات هستند و مهار این گیرنده‌ها علائم بیماری آایمر را بهبود می‌دهد. ممانتین در ایران با نام‌های آانتین، مموروپ و آیکسا به فروش می‌رسد و امکان دارد به تنهایی یا همراه با داروهای مهارکننده کولین‌استراز مصرف شوند.

داروهای مهارکننده‌ی کولین استراز برای رفع علا‌ئم رفتاری بیماری پارکینسون نیز یاری‌رسان هستند.

مراقبت‌هایی برای بهبود کیفیت زندگی

تمرین‌های مغزی» عملکرد ادراکی را افزایش داده و برای مقابله با فراموشی در مراحل اولیه‌ی بیماری آایمر راهگشا هستند. این تمرین‌ها  شامل به‌کاربردن یادیارها و سایر ابزارهای یادآوری مانند برخی اپلیکشین‌های رایانه‌ای یا تلفن همراه می‌باشند. یادیارها کمک می‌کنند که میان مفاهیم جدید و مفاهیم موجود در مغز ارتباط برقرار ‌شود و از این رو به خاطر سپردن چیزهای مختلف آسان‌تر می‌شود.

پیشگیری از زوال عقل

عوامل مختلفی برای زوال عقل خطرساز هستند اما همچنان افزایش سن موثرترین آن‌ها است. دیگر عوامل خطرساز عبارتند از:

  • تصلب شرایین ( بیماری قلبی عروقی که به تنگی عروق منجر می‌شود)
  • مصرف نوشیدنی‌های الکلی و دخانیات
  • سطوح بالاتر از میانگین هوموسیستئین (نوعی آمینواسید)
  • سطوح بالای کلسترول بد یا LDL
  • اختلال شناختی یا ادراکی خفیف گاهی به زوال عقلی ختم می‌شود.
  • دیابت


انواع مختلف زوال عقل یا دمانس و دلایل بروز آنها

زوال عقل یا دمانس، علائمی مانند مشکلات ارتباطی و از دست رفتن حافظه را شامل می‌شود. این علائم به‌واسطه‌ی ایجاد تغییراتی در مغز به وجود می‌آیند. افراد مبتلا به زوال عقل ممکن است به گیجی دچار شده و توانایی به‌یاد آوردن مطالب را از دست بدهند. گاهی تا آن حد پیش می‌رود که فرد مهارت‌هایی که داشته از جمله فعالیت‌های عادی روزمره خود را نیز از دست می‌دهد. در آخر امکان دارد فرد حتی اعضای خانواده یا دوستان خود را هم به جا نیاورد. فرد مبتلا عموماً پریشان و مضطرب به نظر می‌رسد. زوال عقل در سالمندان بیشتر شایع است اما سالمندی دلیل اصلی آن نیست.

علل بروز دمانس:

دمانس زمانی بروز می کند که نورون های سالم (سلول های عصبی)، از کار بازایستاده یا سلول‌های مغزی مرده و یا دچار آسیب شده باشند. مرگ سلول‌های مغزی و خصوصا بیماری‌های نورودژنراتیو (مرگ تدریجی سلول‌های مغز در اثر افزایش سن) می‌تواند از علل بروز دمانس باشد. این که زوال عقل باعث مرگ سلول‌های مغزی می‌شود یا مرگ سلول‌های مغزی بروز زوال عقل را در پی دارد به‌درستی مشخص نیست. در زیر به برخی ازدلایل بروز دمانس اشاره شده:

علل بروز دمانس

زوال عقلی عروقی:مرگ سلول‌های مغزی ناشی از بیماری‌های مرتبط با عروق مغزی مانند سکته‌ مغزی ، بروز می‌کند.
آسیب به سر:
چنین آسیب‌‌هایی باعث افزایش احتمال مرگ سلول‌های مغزی و در پی آن بروز زوال عقل می‌شود. و تکرار ضربات آسیب‌زننده به سر برای مثال در برخی ورزش‌ها، با افزایش احتمال بروز زوال عقل در آینده ارتباط مستقیم دارد.
بیماری ناشی از پریون:
پریون‌ها، پروتئین‌هایی می‌باشند که درs برخی افراد امکان دارد به ایجاد بیماری‌هایی مانند جنون گاوی منجر شوند.
عوامل برگشت‌پذیر:
• افسردگی، تداخلات دارویی، اختلال در عملکرد تیروئید، کمبود ویتامین‌ها و مصرف الکل از عوامل برگشت‌پذیر زوال عقل هستند و با درمان این عوامل، زوال عقل ناشی از آنها نیز بهبود پیدا می‌کند.
• عوامل فردی مانند سن و سال و سابقه‌ی خانوادگی
• عفونت‌های ناشی از بیماری HIV
• انواع دمانس و زوال عقلی

سایر اختلالاتی که می‌توانند منجر به بروز دمانس شوند، عبارتند از:

• هیدروسفالی با فشار طبیعی که براثر انباشته شدن مقدار اضافی مایع مغزی_نخاعی در مغز بروز می‌کند.
• زوال عقل پیشانی گیجگاهی (بیماری نیمن پیک)
• نشانگان داون که احتمال بروز آایمر را در افراد کم ‌سن ‌وسال افزایش می‌دهد.
• سندروم بنسون (PCA) که به بیماری آایمر شباهت دارد، ولی در ناحیه‌ی متفاوتی از مغز اتفاق می‌افتد.
• بیماری پارکینسون و بیماری هانتینگتون
• ژن‌هایE4 چندگانه، افرادی که دارای یک نسخه از ژن E4هستند ، سه برابر بیشتر از کسانی که این ژن را ندارند، به بیماری آایمر مبتلا می‌شوند.

انواع زوال عقلی و دمانس

انواع زوال عقلی و دمانس

1_ دمانس ناشی از آایمر:

علاوه بر وجود اختلال حافظه، وجود یکی دیگر از اختلالات شناختی (کردار پریشی، زبان پریشی، ادراک ‌پریشی) برای شناخت دمانس آایمر ضروری است. آایمر نوعی زوال عقلی است که از دست رفتن حافظه و ایجاد اختلال در سایر عملکردهای مهم ذهنی در پی آن اتفاق می‌افتد. این بیماری شایع‌ترین عامل زوال عقل بوده و پیش‌رونده است، یعنی با گذشت زمان رو به وخامت می‌رود. بیماری آایمر، در واقع اعصاب مغز را دچار تغییر می‌کند. در نتیجه‌ی این تغییر، ارتباط میان اعصاب مختلف مختل می‌شود.
مهم‌ترین عامل مؤثر در بروز آایمر سن است، عوامل دیگری ازجمله ابتلا به دیابت، وراثت، صدمات مغزی، فشار خون و تغذیه‌ی نامناسب در بروز آایمر تأثیر دارند.

2_ دمانس عروقی:

دمانس عروقی، نوع شایع دمانس پس از آایمر می‌باشد که حدود 10% کل بیماران دمانس را دربر می‌گیرد. پارگی یا مسدود شدن عروق مغزی، نرسیدن غذا و اکسیژن به سلول‌های عصبی مغز و از بین رفتن آنها دلایل بروز این نوع دمانس است. نشانه‌های بیماری در این نوع دمانس امکان دارد به‌صورت پلکانی بوده و هر علامت به صورت ناگهانی بروز یابد.
بیشتر مبتلایان دمانس عروقی، از عوارض و بیماری‌های دیگری مانند فشار خون، دیابت و میزان بالای کلسترول رنج می‌برند و بسیاری از آنها، دخانیات مصرف می‌کنند. این نوع دمانس در سنین سالمندی شایع‌تر است، ولی امکان بروز آن در سنین زیر 60 سال هم وجود دارد. بروز عوارض و اختلال در این بیماران متفاوت است. علاوه بر اختلال در قضاوت و توان تصمیم‌گیری در کارهای معمول روزانه، عوارض فیزیکی مانند اختلال در راه رفتن، بی‌حسی یک طرف صورت یا یک نیمه از بدن و فلج شدن ممکن است در فرد بیمار بروز کند. تعداد سکته‌ها و محل ایجاد آسیب‌های عروقی و شدت به وجود آمدن آنها، می‌تواند به‌طور مستقیم بر میزان توان فیزیکی و فکری بیمار مؤثر باشد.

۳ـ دمانس لوب پیشانی_گیجگاهی (FTD):

مغز انسان مانند کره‌ی جغرافیا است و دارای مناطق قاره‌ه‌مانند ولی به هم پبوسته به نام لوب‌های مغزی می‌باشد. دو لوب اصلی در قسمت‌های قدامی و طرفی وجود دارند که به آنها به ترتیب لوب های پیشانی و آهیانه‌ای گفته می‌شود. لوب‌های پیشانی مرکز برنامه‌ریزی، توجه، قضاوت و تمام چیزهایی است که فرق ما انسان‌های متمدن و پیشینیانمان را مشخص می‌کند. وظیفه اصلی لوب‌های آهیانه‌ای، کمک به ذخیره‌ سازی حافظه و همچنین نگهداری گنجینه‌ی لغات ما می‌باشد.
آغاز از بین رفتن سلول‌های عصبی در دمانس لوب پیشانی_گیجگاهی، در این دو قسمت اصلی مغز اتفاق می‌افتد و با پیشرفت بیماری، به سایر قسمت‌ها گسترش پیدا می‌کند. دمانس لوب پیشانی_گیجگاهی، به‌طور معمول در سنین 50 و 60 سالگی اتفاق می‌افتد، ولی در سنین 21 سالگی و 80 سالگی نیز دیده شده‌ است.

شایع‌ترین انواع بیماری دمانس لوب پیشانی_گیجگاهی (FTD):

شایع‌ترین انواع بیماری دمانس

فرونتال واریانت (Frontal variant)
این نوع از زوال عقل، رفتار و شخصیت فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

زبان‌پریشی پیش‌رونده‌ی اولیه (Primary progressive aphasia)
زبان‌پریشی یا آفازی، به معنی مشکل در برقراری ارتباط می‌باشد. این نوع آفازی خود به دو گروه تقسیم می‌شود:
• آفازی پیش‌رونده‌ی کلامی که باعث ضعیف شدن توانایی سخن گفتن می‌شود.
• آفازی معنایی که توانایی فهم زبان و استفاده از آن را دچار مشکل می‌کند.
بروز دمانس پیشانی-گیجگاهی عامل مشخصی ندارد، پژوهشگران جهش‌های ژنتیکی را به عنوان عامل برخی از انواع آن درنظر می‌گیرند. ساختار سلول‌های مغز برخی از بیماران مبتلا به این بیماری حاوی مقادیر غیر‌طبیعی پروتئین می‌باشد.

۴ـ دمانس مختلط:

حدود 10% مبتلایان به بیماری دمانس بیش از یک نوع دمانس را تجربه می‌کنند، که به آن دمانس مختلط گفته می‌شود. حضور همزمان آایمر و دمانس عروقی، شایع‌ترین دمانس مختلط شناخته شده است.

5_ دمانس با اجسام لویی : (ِDLB)

لویی‌ بادی رسوبات پروتئین هستند که به‌ صورت میکروسکوپی در مغز بعضی از افراد وجود دارند و به نام کاشف این اجسام نامگذاری شد‌ه‌‌اند، دلیل مبتلا بودن فرد به DLB ، رسوب همان پروتئین‌های مذکور در بخشی از مغز است که کورتکس نامیده می‌شود.
این نوع دمانس، در سنین سالمندی بیشتر دیده شده ولی ممکن است در سنین زیر 60 سالگی نیز اتفاق بیفتد. اکثر این بیماران مشکلات حافظه و تفکر که در آایمر هم وجود دارد روبه‌رو هستند. دمانس لویی بادی توانایی فکر کردن، استدلال و تحلیل اطلاعات را دچار اختلال می‌کند، که ممکن است توانایی شخصیت، حرکت و حافظه‌ی فرد هم درگیر شود.

خصوصیات اصلی دمانس لویی:

خصوصیات اصلی دمانس لویی
• سطح هوشیاری: اولین خصوصیت این است که، سطح ذهنی و هوشیاری بیمار در طول روز و یا هفته دچار تغییر می‌شود. به طوری که بیمار در برخی زمان‌ها کاملا طبیعی به‌نظر می‌رسد و گاهی کاملا به اختلالات ذهنی دچار است.
• توهمات بینایی: بروز توهمات بینایی به صورت دیدن حیوانات و اشخاص، دومین خصوصیت دمانس لویی می‌باشد. بیمار امکان دارد در عالم توهم، اشیا، نزدیکان و حیواناتی را به‌وضوح ببیند و با آنها صحبت کند که سال‌ها قبل فوت کرده‌اند و یا وجود خارجی ندارند.
• علایمی مانند پارکینسون: وجود علایمی شبیه به بیماری پارکینسون، سومین خصوصیت دمانس لویی ‌بادی می‌باشد.  ممکن است در تشخیص با بیماری پارکینسون اشتباه گرفته شود، به همین دلیل مراجعه به پزشک متخصص اامی است.
• حساسیت به داروهای ضد روان پریشی: حساسیت به برخی داروها خصوصاً داروهای ضد‌روان‌پریشی، چهارمین خصوصیت دمانس لویی است. مصرف دوزهای خیلی کم این داروها توسط این بیماران، ممکن است عوارضی را ایجاد کنند که معمولا در بقیه بیماران در دوزهای بالا بروز می‌کند.

۶ـ دمانس پیش‌رونده‌ی سریع:

بیشتر موارد دمانس، دارای سیری کند و چندین ساله هستند. ولی عوامل بیماری‌زایی وجود دارد که می‌تواند بیمار را با تابلوی دمانس، در عرض چند ماه کاملا از پا بیندازد. فهرست این بیماری‌ها بسیار گسترده است و عوامل متابولیک مانند کم‌کاری تیروئید، عوامل عفونی مانند جنون گاوی و HIV و یا کمبود ویتامین‌ها و ریز‌مغزی‌ها را شامل می‌شود.


آیا افسردگی با مشکلات موجود در روابط جنسی در ارتباط است؟

افراد زیادی در سرتاسر دنیا به افسردگی دچار هستند و از عواقب ناخوشایند آن رنج می‌برند. ارتباط افسردگی و رابطه جنسی یک ارتباط یک‌طرفه نیست و در واقع و این دو متغیر بر یکدیگر اثرگذار هستند. اثرات ناخوشایندی که می‌تواند بر جنبه‌های مختلفی از زندگی آن‌ها تاثیر داشته باشد. افسردگی و درمان‌های مربوط به آن گاهی می‌تواند باعث ایجاد مشکلاتی در سلامت جنسی شما شود. با این حال برای حل هر دوی این مشکلات، همچنان امید وجود دارد. چرا که درمان یکی از آن‌ها معمولا درمان دیگری را در پی خواهد داشت. گرچه لازم است بدانیم که پیدا کردن نقطه تعادل درست، ممکن است زمان‌بر باشد.

ارتباط افسردگی و رابطه جنسی

افسردگی در جوامع امروزی بسیار شایع است. بر اساس آمار و اطلاعات مرکز کنترل و پیشگیری بیماری در آمریکا از هر بیست نفر فرد بالای ۱۲ سال، یک نفر از نوعی افسردگی رنج می‌برد و همچنین طبق گزارش موسسه ملی سلامت روانی این نرخ در ن رو به افزایش است. حقیقت این است که هر فردی با هر سن و شرایطی امکان دارد این بیماری را تجربه کند. از انواع افسردگی می توان موارد زیر را نام برد.
• افسردگی روانی
• اختلال افسردگی مداوم ( که علائم آن ممکن است تا دو سال تداوم یابد)
• افسردگی پس از زایمان
• اختلال دو قطبی
• اختلال عاطفی فصلی (که معمولا در ماه‌های زمستان بروز می‌کند.)
• افسردگی همراه با اختلالات اضطرابی
احساس افسردگی برای کسانی که با یکی از موارد بالا دست و پنجه نرم می‌کنند، چیزی بیشتر از احساسی نامطلوب است، زیرا هر یک از موارد بالا علائم متنوعی از جمله مشکلات مرتبط با سلامت جنسی آن‌ها را در پی خواهد داشت. در ادامه مقاله، به ارتباط افسردگی و رابطه جنسی پرداخته شده و همچنین راهکارهایی برای بهبود روابط ارائه شده است.

علائم و تفاوت‌های جنسیتی

ارتباط افسردگی و رابطه جنسی کاملاً اثبات شده ‌است. افسردگی در هر دو جنسیت ، هم مردان و هم ن، منجر به بروز مشکلات جنسی در آن‌ها می‌شود. اما همچنان تفاوت‌هایی در بین آن‌ها موجود است.

علائم و تفاوت‌های جنسیتی

ارتباط افسردگی و رابطه جنسی در ن

طبق تحقیقات موسسه ملی سلامت روان درصد بالایی از افسردگی در ن، با تغییرات هورمونی آن‌ها ارتباط دارد. در نتیجه‌ی این قضیه، ن بیشتر از مردان به افسردگی دچار می‌شوند. از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• بعد از زایمان
• قبل از عادت ماهیانه و در طول آن
• در دوران قبل از یائسگی و در طول آن
• هنگامی که کار، خانه و زندگی خانوادگی را تسخیر می‌کند.
این که ن احساس ناخوشایند بی‌حالی افسردگی را داشته باشند بسیار محتمل است و این باعث کم شدن احساس اعتماد به نفس در آنها می‌شود. در نتیجه این احساسات، زندگی جنسی و روابط جنسی آن‌ها را بسیار تحت تأثیر قرار خواهد داد. با افزایش سن ن ، بعضی از فاکتورهای جسمی می‌توانند باعث کاهش لذت یک رابطه‌ی جنسی شده و یا حتی در بعضی موارد آن را دردناک کنند. تغییرات در دیواره واژینال، ممکن است یکی از این تغییرات محسوب شود. از دیگر موارد می توان به پایین آمدن سطح استروژن اشاره کرد. در صورت جدی نگرفتن فاکتورهای ذکر شده، امکان ابتلا به افسردگی زیاد می‌شود. به همین دلیل بهتر است پس از مشاهده علائم افسردگی به متخصص مراجعه کنید.

ارتباط افسردگی و رابطه جنسی در مردان

عزت نفس پایین، اضطراب و احساس گناه، از دلایل شایع اختلال نعوظ در مردان می‌باشد و همه‌ی این موارد می‌تواند نشانه‌هایی از افسردگی محسوب شود. اما این اختلالات به صورت طبیعی با افزایش سن و سطح استرس نیز بروز می‌کند. موسسه ملی سلامت روان توضیح داده است که احتمال بیشتری وجود دارد که مردان فعالیت‌های جسمی خود در دوره‌ی افسردگی را کمتر کنند، این می‌تواند به این معنی باشد که جذابیت رابطه‌ی جنسی برای آن‌ها از بین برود.
در مردان، داروهای ضد افسردگی مستقیماً با ناتوانی جنسی در ارتباط است. تأخیر در ارگاسم و یا زود انزالی نیز از دیگر مشکلات احتمالی می‌باشد. داشتن مشکلاتی در زمینه سلامت جنسی، هم در ن و هم در مردان ، به پیدایش علائم افسردگی در آن‌ها منجر خواهد شد که این به نوبه‌ی خود قادر است چرخه‌ی افسردگی و اختلال عملکرد جنسی را طولانی‌تر کند.

دلایل و عوامل خطر

دلایل و عوامل خطر

افسردگی ناشی از عدم تعادل هورمون‌های شیمیایی در مغز می‌باشد و این می تواند در نتیجه‌ی مسائل ژنتیکی و یا هورمونی بروز دهد. همچنین افسردگی می تواند در کنار بیماری‌های دیگر نیز اتفاق بیفتد. دلیل به وجود آمدن این افسردگی اهمیتی ندارد ، مهم این است که بدانیم این بیماری می‌تواند علائم فیزیکی و روانی بسیار زیادی را در افراد به‌وجود بیاورد. از دیگر علائم معمول افسردگی، موارد زیر را می‌توان نام برد:
• کاهش علاقه و انگیزه نسبت به انجام فعالیت‌های موردعلاقه
• احساس ناراحتی مداوم
• احساس درماندگی و گناه
• خستگی و بی‌خوابی


کدام بخش از مغز با خجالت کشیدن در ارتباط است؟

سرخ می‌شوید و روی گونه‌هایتان احساس داغی می‌کنید؟‌ کف دستهای شما عرق می‌کند؟ با تفسیر کردن حرف‌ها و تعریف‌های دیگران احساس خجالت یا شرم به شما دست می‌دهد؟ برخی افراد خیلی وقت‌ها در مواجهه با موقعیت‌های ساده‌ای مانند تعریف و تشویق کردن از آنها، صدا کردن آنها در جمع، یا حتی موارد کوچک‌تر از این، خجالت می‌کشند و به دیگران اصطلاح آنها را خجالتی می‌دانند.
تیمی تحقیقاتی برای کنترل خجالت، برای جدایی بخشی از مغز در تلاش است. آنها به این نکته رسیده‌اند که همراه با احساس خجالت که با تجربیاتی مانند شنیدن صدای آواز خواندن خودتان بروز می‌کند، قسمت کوچکی از بافت عمیق درون مغز، به اندازه تکه‌ای از انگشت شست شما، ایزوله و جدا می شود.
این منطقه مغزی در افرادی مانند مبتلایان به زوال عقل، که سطوح کم‌خجالت را ناز خود شان می‌دهند، از حالت طبیعی کوچکتر است. این منطقه از مغز در واقع بخشی ضروری برای این واکنش در نظر گرفته می‌شود.
در نشریه Live Science از زبان تیم تحقیقاتی Sturm اینطور نوشته شده است: با از دست دادن این منطقه از مغز، واکنش خجالت در فرد از بین می‌رود. بیماران مبتلا به زوال عقل، از جمله افرادی با اختلالاتی مانند بیماری آایمر، اکثر شرکت‌کنندگان در تحقیقات Sturm را تشکیل می‌دهند.

مراکز مربوط به شخصیت

در ناحيه‌ای به نام قشر پیش‌سینگولیت قدامی، مركز خجالت تمرکز داده شده است. این بافت به طور عمیقی در داخل مغز، رو به راست و جلو قرار گرفته است. این منطقه برای تنظیم بسیاری از عملکردهای خودکار بدن مانند ضربان قلب، عرق کردن و تنفس ایفای نقش می‌کند، اما در بسیاری از عملکردهای مربوط به تفکر، مانند رفتارهای درجستجوی پاداش (مثل کسانی که با اعتیاد دست و پنجه نرم می‌کنند)، احساسات و تصمیم گیری نیز مشارکت دارد. به گفته‌ی استورم این قسمت، دارای طرح‌هایی برای مراکز بالاتر و همچنین پروژه‌هایی برای مراکز پایین می‌باشد. همچنین این قسمت در واکنش‌های احشایی و حرکتی، نقش دوگانه‌ای را ایفا می‌کند.

اندازه و شکل مناطق مغز در نزدیکی این یکی، باعث تفاوت در شخصیت فرد می‌شود. به عقیده‌ی برخی دانشمندان، منطقه خاص مغزی بزرگتر، با کارکردهای قوی‌تر مرتبط با آن همراه می‌شود. به عنوان مثال، افراد برونگرا، مراکز پردازش پاداش بزرگتری را دارا هستند، در حالی که افراد خجالتی و مضطرب، مراکز تشخیص خطای بزرگتری دارند. همچنین مطابق مطالعات انجام‌شده، افراد بسیار بخشنده، مناطق بزرگتری مرتبط با درک باور دیگران را در خود دارند.

ازبین رفتن خجالت

ازبین رفتن خجالت

افرادی مبتلا به زوال عقل، به کم کردن سطح خجالت خود و حتی تماشای نمایش‌های سرگرم کننده، نشسته در کنار دیگران تمایل دارند. بسیاری از کارهایی که انجام دادن آنها برای افراد مبتلا به زوال عقل راحت است، مانند خوردن از بشقاب دیگران یا ماساژ دادن غریبه‌ها به هیچ وجه باعث خجالت آنها نمی‌شود.
هنگامی که استورم مغزهای آنها را اسکن کرد، دریافت که آنها مناطق خودآگاهی و خجالت کمتری نسبت به شرکت کنندگان دارند، ابعاد منطقه خجالت در قشر سینگولیت آنها کوچکتر بود. اسکن کردن این ناحیه مغز، می‌توانست در تشخیص زود هنگام این موقعیت یاری‌رسان باشد، چرا که تغییرات اجتماعی و رفتاری قبل از بروز نشانه‌های دیگر، رخ می‌دهد.
استورم گفت: با درک بهتر تغییرات هیجانی که در این بیماری‌ها اتفاق می‌افتد می توان در اوایل دوره بیماری و زمانی که تشخیص ممکن است با ابهام مواجه باشد، مفید واقع شد. یک حالتی انگل وار از تغییرات احساسی یا اجتماعی امکان دارد وجود داشته باشد که با بیماری همراه خواهد بود.
قشر سینگولیت قدامی (ACC) بخشی از قسمت جلویی سینگولیت می‌باشد که اطراف بخش جلويی جسم پینه‌ای، همانند يک گردنبند قرار گرفته است و مناطق برودمن را شامل می‌شود. آنطور که به نظر می‌رسد، این قشر در انواع مختلفی از عملکردهای اتونومیک نظیر تنظیم فشار خون و ضربان قلب ایفای نقش می‌کند. همچنین برخی از عملکردهای سطح بالاتر مانند پیش‌بینی پاداش، تخصیص توجه، اصول اخلاقی و روحیات، تصمیم‌گیری و کنترل انگیزش (مثل نظارت بر عملکرد و تشخیص خطا) و احساسات نیز به این قشر مربوط هستند.


رژیم غذایی مناسب پس از سکته مغزی و همچنین پیشگیری از آن چیست؟

سکته مغزی وقتی اتفاق می‌افتد که جریان خون بخشی از مغز مسدود شده و یا کاهش پیدا کند. در پی آن بافت مغز اکسیژن و مواد مغذی مورد نیاز محروم را از دست می‌دهد. استوکس (سکته مغزی) می‌تواند زندگی فرد را تهدید کند. بنابراین مراجعه فوری به متخصص ضروری است. با این حال رژیم غذایی مناسب و سالم می‌تواند پس از سکته مغزی به بازیابی و همچنین پیشگیری از آن کمک کند.
تغذیه مناسب پس از سکته مغزی رمز بهبودی است. انتخاب غذاهای سالم می تواند به کنترل فشار خون، وزن بدن و کاهش خطر ابتلای فرد به سکته مجدد کمک کند. برای جلوگیری از سکته مغزی مجدد و سالم ماندن باید گام های مناسب برای کنترل وزن و فشار خون بردارید.

گروه‌های مواد غذایی در بشقاب من

• سبزیجات: سبزیجات نارنجی رنگ و سبز تیره که سرشار از مواد مغذی هستند را انتخاب کنید و خوردن لوبیا و نخود را به‌طور منظم، فراموش نکنید.
• دانه: حداقل نیمی از وعده‌های شما باید این گروه از دانه‌های کامل باشد.
• فراورده های لبنی: مصرف فرآورده‌های لبنی کم‌چرب و یا بدون چربی یا انواع مواد غذایی غیر لبنی سرشار از کلسیم توصیه می‌شود.
• میوه ها: انواع میوه‌های تازه، منجمد یا خشک‌شده باید در وعده‌های روزانه شما گنجانده شوند.
• پروتئین: گوشت مرغ کم‌چرب و یا بدون چربی مصرف کنید و انتخاب‌های خود را بیشتر به‌سمت نخود فرنگی، لوبیا، دانه‌ها، آجیل و منابع ماهی ببرید. و چربی مورد نیاز بدنتان را بیشتر از آجیل، ماهی و روغن‌های گیاهی تامین کنید. تأمین چربی از مارگارین و کره را محدود کنید.

ده استراتژی برای کاهش خطر ابتلا به سکته مغزی

۱ـ هر روز از انواع غذاها بخورید.

از آنجا که هیچ غذایی به تنهایی تمام مواد مغذی مورد نیاز بدن شما را تامین نمی‌کند، برای داشتن رژیم غذایی مناسب هر روز انواع غذاها را درنظر بگیرید. وجود انواع غذاها در بشقاب من، می‌تواند یک راه بسیار خوب برای شروع باشد.

۲ـ غذاهای رنگارنگ را در تمام وعده‌های غذایی خود بگنجانید.

انواع غذاهای رنگارنگ را در هر وعده غذایی بگنجانید. از سبزیجات، میوه و حبوبات قرمز تیره، پرتقالی، سبز عمیق، زرد با طراوت، آبی و بنفش استفاده کنید. با انتخاب غذاهای رنگین اطمینان حاصل کنید که طیف گسترده ای از مواد مغذی را دریافت می کنید.

۳ـ پنج فنجان یا بیشتر از میوه‌ها و سبزیجات در وعده‌های روزانه داشته باشید.

تحقیقات نشان داده است که بهترین راه برای داشتن رژیم غذایی مناسب و بهره بردن از آن، مصرف میوه‌ها و سبزیجات است. میوه‌ها و سبزیجات حاوی مجموعه‌ای از مواد مغذی مفید، مانند مواد معدنی، ویتامین ها، آنتی‌اکسیدان‌ها و فیبر هستند. این مواد مغذی باعث قوی شدن سیستم ایمنی بدن می‌شوند. غذاهای غنی از آنتی‌اکسیدان شامل انواع توت ها، گیلاس، پرتقال، سیب، هندوانه، گوجه فرنگی، گریپ فروت، کلم بروکلی، سبزیجات دارای برگ سبز، فلفل، کلم بروکسل و پیاز می باشد. بنابراین، علاوه بر مراحل 1 و 2، لازم است هر روز حداقل 5 وعده غذا بخورید.
یک وعده سبزی برابر است با:
• فنجان سبزیجات پخته
• 1 فنجان سبزیجات خام یا برگ‌دار
• 6 اونس آب سبزیجات
یک واحد میوه برابر است با:
• 1 تکه میوه به اندازه متوسط ( اندازه توپ تنیس)
• 1 عدد موز کوچک
• فنجان کوکتل میوه در آب خود
• گریپ فروت
• 2 قاشق غذاخوری میوه های خشک شده
• 4 اونس آب میوه 100 درصد
• 1 فنجان توت یا خربزه

۴ـ برچسب روی مواد غذایی را بخوانید

خواندن برچسب مواد غذایی، برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد غذاهایی که مصرف می‌کنید، بسیار مفید است. طبق قانون، اطلاعات تغذیه‌ای ذکر شده باید یک روش استاندارد داشته باشند. در هنگام انتخاب مواد غذایی مناسب برای کاهش خطر سکته مغزی، تمرکز روی اطلاعات درج‌شده زیر بسیار توصیه می‌شود.
• کل چربی
• کالری
• چربی ترانس
• چربی‌های اشباع‌شده
• سدیم
• کلسترول
• فیبر رژیمی

۵ـ مصرف چربی اشباع‌شده و کلسترول و ترانس را محدود کنید.

کلسترول، ماده‌ای مومی‌شکل است که توسط بدن شما ساخته شده و در غذاهایی با منشاء حیوانی یافت می شود. کلسترول برای حفظ سلامت سلول‌ها ضروری است. با این حال، کلسترول اضافی در خون می تواند باعث افزایش خطر سکته مغزی و بیماری‌های قلبی شود. سطوح بالای کلسترول خون در نتیجه دو عامل به‌وجود می‌آیند:
• بدن شما چه مقدار کلسترول می سازد؟
• در غذای مصرفی شما، چه مقدار کلسترول و چربی وجود دارد؟
چربی‌های اشباع، در دمای اتاق جامد هستند و در محصولات حیوانی مانند پنیر، گوشت، زرده تخم مرغ، بستنی، کره و برخی از روغن‌های گیاهی (هسته خرما، پالم و نارگیل ) موجود است. کلید پیشگیری از سکته مغزی، محدود کردن مصرف این غذاها است.
برای کاهش چربی اشباع در رژیم غذایی خود، تعویض غذاها مطابق جدول زیر پیشنهاد می‌شود.

رژیم غذایی سرشار از چربی ترانس نیز باعث بالا رفتن کلسترول شده و اخطر ابتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی را افزایش می‌دهد. از مواد غذایی که حاوی روغن‌های گیاهی هیدروژنه هستند، پرهیز کنید.
چربی های ترانس در مواد غذایی زیر یافت می‌شود:
• هر چیزی ساخته شده با چربی هیدروژنه، مانند بسیاری از غذاهای فرآوری شده از جمله بیسکویت، شیرینی‌جات، محصولات سرخ شده در روغن و غذاهای پخته
• روغن گیاهی
• مارگارین چسبناک
• غذاهای زیاد سرخ شده
برای کاهش مصرف چربی ترانس در رژیم غذایی خود این جایگزین‌ها را استفاده کنید.
محدود کردن کلسترول در غذاها، قدمی بسیار بزرگ برای مدیریت سکته مغزی و کنترل سطح کلسترول است. و می‌تواند با رعایت موارد زیر میسر شود
• زدودن پوست از مرغ و جدا کردن چربی مرئی از گوشت
• محدود کردن اندازه گوشت مصرفی به کمتر از 3 اونس در حالت استراحت ( اندازه یک دسته کارت)
• محدود کردن مصرف کره
• پرهیز از خوردن گوشت خوک
• انتخاب لبنیات کم چرب یا بدون چربی

۶ـ اصلاح مصرف سدیم در رژیم غذایی

مصرف بیش از حد سدیم باعث حفظ مایعات در بدن و افزایش فشار خون می‌شود. سعی کنید به مواد غذایی نمک اضافه نکنید.
برای کاهش مصرف سدیم، موارد زیر را انجام دهید:
• از مصرف ادویه‌های مخلوط و مخلوط ادویه که حاوی نمک یا نمک سیر است پرهیز کنید.
• گیاهان و ادویه‌جات را به‌عنوان جایگزین برای نمک طعام در نظر بگیرید. نمک سفره یکی از بزرگترین منابع سدیم در رژیم غذایی شما محسوب می‌شود.
• مصرف غذاهای فرآوری شده و کنسروشده را محدود کنید. علاوه بر افزودن طعم و عطر، سدیم برای حفظ مواد غذایی نیز استفاده می‌شود. در واقع بیشتر مواد غذایی فرآوری‌شده حاوی سدیم بالا هستند. مصرف غذاهای آماده مانند سوپ یا سبزیجات کنسروشده، غذاهای منجمد، گوشت کنسرو شده، غذاهای جانبی منجمد با بسته سس، پودینگ‌ها و غلات فوری ، سس و سس مخلوط، مخلوط بسته‌بندی پخته‌شده (ماکارونی، برنج و سیب‌زمینی) را محدود کنید.
• مواد غذایی منجمد که حاوی 600 میلی گرم سدیم یا کمتر باشد را انتخاب کنید.
• مواد غذایی تازه و ارگانیک، خوراکی‌های فاقد نمک اضافی مصرف کنید.
• در انتخاب غذاهای سرپایی دقت داشته باشید. غذاهای سرپایی مانند ، چیپس، سیب زمینی، بادام زمینی، چوب شور و کراکر دارای سدیم بالایی هستند. بسته‌های با سدیم پایین را انتخاب کرده و یا مصرف غذاهای سرپایی را محدود کنید. می‌توانید تنقلات طبیعی‌تر مانند پاپ‌کورن ساده، میوه و سبزیجات را جایگزین کنید.
• برچسب داروها را بخوانید.
میزان مجاز مصرف روزانه سدیم:
مصرف نمک باید در افراد با سابقه بیماری قلبی یا سکته مغزی تا 2000 میلی‌گرم در هر روز محدود شود. با این حال، اگر از فشار خون بالا رنج می‌برید، به شدت توصیه می‌شود که مصرف سدیم خود را به 1500 میلی‌گرم در روز محدود کنید. برای تعیین سطح سدیم با متخصص صحبت کنید.

۷ـ غذاهای حاوی فیبر بالا مصرف کنید

فیبر باعث کاهش کلسترول شده و ریسک ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی را کاهش می‌دهد. همچنین برای کنترل قند خون، جلوگیری از بیماری‌های دستگاه گوارش و کنترل وزن می‌تواند مفید باشد.

تأمین فیبر از مواد غذایی:

درصورت بالا بودن کلسترول، مصرف غلات سبوسدار، بلغور جو دوسر و یا نان تست توصیه می‌شود.
به جای آب‌میوه، یک قطعه کامل از میوه را میل کنید.
نان شیرینی، نان سبوس‌دار، کیک انگلیسی، کراکر و نان را به جای انواع غنی‌شده یا سفید انتخاب کنید.
گندم و برنج قهوه ای و ماکارونی سبوس دار را به جای انواع سفید یا غنی‌شده انتخاب کنید.
ماست یوگارت یا پنیر کوتاژ را با آجیل یا میوه‌های تازه مصرف کنید.
میوه و سبزیجات را برای میان‌وعده رژیم غذایی خود درنظر بگیرید.
میوه خام یا پخته‌شده و سبزیجات، محصولات دانه کامل و حبوبات مانند دانه های خشک، نخود خرد شده و عدس از منابع خوب فیبر در رژیم غذایی هستند. غذاهای تصفیه شده مانند آب میوه، نوشابه، ماکارونی، نان سفید و غلات غنی‌شده، فیبر فقیری دارند.
انواع غلات را به‌عنوان جایگزین برای ماکارونی و برنج سفید غنی‌شده و دیگر مواد غذایی تصفیه‌شده درنظر بگیرید. زیرا از نوسانات قند خون در طول روز جلوگیری می‌کند و میل خوردن شیرینی‌جات را کاهش داده به کنترل وزن کمک می‌کند.

۸ـ متعادل نگه داشتن وزن و کنترل آن

رسیدن به وزن ایده‌آل بدن، یکی دیگر از استراتژی‌های مهم برای کاهش خطر ابتلا به سکته مغزی است. مصرف غذاهای سرشار از فیبر و کم چربی، به اندازه نیاز خوردن، پرهیز از رژیم غذایی بی‌پایه و اساس، پیگیر بودن در بهبود عادات غذایی و افزایش فعالیت، همه راههای رسیدن به یک وزن بدن ایده‌آل هستند.

۹ـ مصرف قندهای اضافه شده را کم کنید

مصرف بیش از حد قندهای اضافه‌شده با چاقی، فشار خون بالا (که عامل بیماری‌های دیگر مانند سردرد است) ، دیس لیپیدمی و دیابت نوع 2 که همه از عوامل خطرساز برای سکته مغزی هستند در ارتباط است. به عنوان نمونه شکر قهوه‌ای، شکر سفید، ملاس، عسل، ژله، مربا و نوشیدنی‌های شیرین را می‌توان نام برد. به خاطر داشته باشید که دسر و شیرینی حاوی قند اضافه شده هستند.

۱۰ـ پتاسیم کافی

مصرف کافی پتاسیم، به منظور حفظ عملکرد مناسب قلب ضرورت دارد. با این حال، بسیاری از افراد به اندازه کافی پتاسیم مصرف نمی‌کنند. پتاسیم در سبزیجات، میوه و لبنیات وجود دارد. بنابراین، اگر شما این گروههای غذایی را به حد کافی در رژیم غذایی خود لحاظ کنید، به اندازه کافی پتاسیم دریافت خواهید کرد.



دلیل مراجعه به متخصص مغز و اعصاب در تهران و شهرهای دیگر

مشکلات بینایی، بدخوابی، ضعف عضلانی و درد مزمن ممکن است نشانه‌های مشکل عصبی جدی باشد.
در صورت مواجه شدن با مشکلاتی از قبیل سرگیجه، سردرد و مشکلات عصبی، خیلی بهتر است در ابتدا به پزشک عمومی مراجعه کنید و او درصورت وم شما را به یک متخصص مغز و اعصاب در تهران یا شهرهای دیگر معرفی ‌کند. البته از یک پزشک عمومی انتظار جوابی راضی کننده برای نگرانی‌های خود نداشته باشید و با معرفی شدن به متخصص مغز و اعصاب دچار اضطراب یا تشویش نشوید. در این شرایط آگاهی از این‌که متخصص مغز و اعصاب چه‌ وظایفی را برعهده دارد و چه مشکلاتی را می‌تواند درمان ‌کند، بر میزان آگاهی شما می‌افزاید .

متخصص مغز و اعصاب چه کسی است؟

متخصص مغز و اعصاب وظیفه‌ی درمان بیماری‌های مربوط به مغز، ماهیچه‌ها، ستون فقرات و اعصاب جنبی (عصب‌هایی که مغز و ستون فقرات را به اعضای دیگر بدن اتصال می‌دهند) را برعهده دارد. بیماری‌های مغز و اعصاب عبارتند از: صرع، سردرد، مشکلات حرکتی مثل لرزه و پارکینسون، سکته و بیماری‌های بسیار دیگری که شرح آنها در این مقاله نمی‌گنجد. در ادامه‌ی این مقاله از علائم بیماری‌های مغز و اعصاب آگاه خواهید شد و خواهید دانست در چه شرایطی باید به متخصص مغز و اعصاب در تهران و یا شهرهای دیگر مراجعه کرد.

سردرد

سردرد

سردرد مشکلی است که برای همه‌ی ما با شدت‌های مختلف اتفاق می‌افتد. ممکن است احساس درد در قسمت‌های مختلف از جمله بالای سر، سینوس‌ها، گردن، در عضلات سر، شانه‌ها و وسط جمجمه و مغز وجود داشته باشد. دلایل این سردردها می‌تواند خیلی چیزها باشد از عفونت سینوسی گرفته تا مراجعه به دندانپزشک، باید تمام موارد سلامتی را درنظر گرفت. علائم سردرد‌های جدی‌تر مانند میگرن عبارتند از: سردردی که مزمن است و شدید‌تر می‌شود، استفراغ، سردرد‌های ناگهانی یا دردی که در اثر فشار شدت می‌گیرد، ، ضعف بینایی، سردردهای صبحگاهی و تشنج. در صورت شدید بودن علائم‌ به اندازه کافی، پزشک عمومی شما را به یک متخصص مغز و اعصاب در تهران یا شهرهای دیگر معرفی خواهد کرد.

درد مزمن

درد مزمن به دردی می‌گویند که ماه‌ها یا حتی سال‌ها ادامه داشته باشد. این درد امکان دارد در نتیجه‌ی یک بیماری یا آسیب دیدگی بروز کند. اما درصورت ادامه دار شدن آن بعد از گذشتن دوره طولانی درمانی، باید به وجود مشکلی جدی‌تر مشکوک شد و پیگری‌های لازم را انجام داد. وقتی پزشک عمومی قادر نباشد در مورد تشخیص دلیل این درد شما را یاری کند و علائم دیگری از جمله بی‌حسی، ضعف یا مشکل کنترل ادرار و مدفوع در شما بروز کند، توصیه می‌شود هرچه زودتر به یک متخصص مغز و اعصاب در تهران یا شهرهای دیگر مراجعه کنید.

سرگیجه

اگر محیط اطراف‌تان را مدام در حال چرخیدن تصور می‌کنید و در راه رفتن تعادل ندارید، امکان ابتلا به بیماری سرگیجه در شما وجود دارد.
سرگیجه می‌تواند دارای انواع مختلفی باشد. درمان سرگیجه‌ای که از روی عدم توازن یا بیماری سرگیجه باشد برعهده‌ی پزشک متخصص مغز و اعصاب می‌باشد. بیماری سرگیجه این احساس را در شما به‌وجود می‌آورد که خودتان یا محیط اطراف‌تان دائماً در حال چرخش به‌سر می‌برید و نداشتن توازن باعث می‌شود در حفظ تعادل خود با مشکل روبرو شوید. پزشک عمومی قادر است تشخیص دهد که برای درمان سرگیجه شما مراجعه به متخصص مغز و اعصاب در تهران یا شهرهای دیگر ضرورت دارد یا خیر.

بی حسی یا سوزن سوزن شدن

بی حسی و سوزن سوزون شدن معمولاً دلایل زیادی مانند غذا نخوردن و بد نشستن دارد. اما درصورت تداوم بی‌حسی یا ناگهانی بودن آن و یا اینکه فقط یک طرف درگیر شود، ممکن است مراجعه به متخصص مغز و اعصاب ضروری شود. علائمی که ذکر شد می‌توانند نشانه‌ی سکته مغزی هم باشند و در چنین درمان به‌موقع بسیار مهم است. پزشک عمومی تشخیص می‌دهد که علائم شما سکته را نشان می‌دهند یا نه. و مراجعه به پزشک دارای فوق تخصص سکته مغزی می‌تواند بسیار مفید باشد.

ضعف عضلانی

ضعف عضلانی

ضعف عضلانی با خستگی پس از پیاده‌روی طولانی و درد عضلات تفاوت دارد. اما اگر برای تکان دادن عضلات، نیاز به تلاش بیش از حد معمول دارید، بهتر است با پزشک عمومی م کنید. ضعف عضلانی امکان دارد نشانه‌ی یک بیماری جدی مربوط به سیستم عصبی باشد.

مشکلات حرکتی

اگر راه رفتن برای شما مشکل شده، مدام زمین می‌خورید و بدن‌تان بی‌اختیار پرش و لرز دارد. امکان اینکه سیستم عصبی‌تان دچار مشکل شده باشد وجود دارد. درصورت مختل شدن زندگی روزمره توسط این مشکلات، توصیه می‌شود به پزشک متخصص مغز و اعصاب در تهران یا شهرهای دیگر مراجعه کنید.

حمله‌های عصبی

بی هوش شدن، حرکت پرشی دست ها و پاها، سردرگمی و مشکلات تنفسی از علائم حمله عصبی است.
حمله‌های عصبی می‌توانند خفیف یا بسیار شدید باشند. نشانه‌های حمله‌ی عصبی عبارتند از: حرکت پرشی دست‌ها و پاها، بی‌هوش شدن، مشکلات تنفسی و سردرگمی.
بعضی حملات عصبی به خاطر ترک مواد مخدر یا پایین آمدن قند خون بروز می‌کنند، با این حال بروز حملات عصبی بدون دلیل واضح و ناگهانی نشانه‌ی این هستند که باید به متخصص مغز و اعصاب در تهران یا شهرهای دیگر مراجعه کنید.

مشکلات بینایی

ضعف بینایی ممکن است به‌خاطر کهولت سن یا مشکلات سیستم عصبی بروز کند. اگر این ضعف ناگهانی است و هر دو چشم را درگیر کرده، بهتر است به چشم‌پزشک مراجعه کنید. چشم‌پزشک یا پزشک عمومی می‌تواند در مورد مراجعه به بهترین متخصص مغز و اعصاب راهنمای شما باشد.

بدخوابی

بیماری‌های مربوط به سیستم عصبی دلیل بعضی از اختلال‌های خواب هستند. نارکولپسی یا حمله‌ی خواب یکی از این بیماری‌ها است که ژنتیکی است و روی سیستم عصبی مرکزی بدن هیچ تاثیری نمی‌گذارد.
خیلی از این علائم از بیماری‌هایی ناشی می‌شوند که به اعصاب ارتباطی ندارند. بهترین شخص برای تشخیص نیاز شما به متخصص مغز و اعصاب پزشک عمومی است. با این حال درصورت عود کردن علائم یا عدم اعتماد به پزشک عمومی، می‌توانید با تشخیص خود به متخصص مغز و اعصاب در تهران یا شهرهای دیگر مراجعه کنید.


نکته‌های سکته مغزی از زبان یک فوق تخصص سکته مغزی

سکته مغزی در صورت اقدام به درمان در اسرع وقت، می‌تواند بهبود پیدا کند. ولی تأخیر در درمان کار را سخت‌تر می‌کند.
میلیون‌ها نفر در سراسر جهان، هر سال بر اثر سکته مغزی جان خود را از دست می‌دهند. این آمار مرگ و میر در حالی است که در صورت آگاهی بیشتر در این زمینه و مراجعه‌ی به‌موقع به متخصص مغز و اعصاب و انجام اقدامات درمانی مناسب می‌توان بیمار را از مرگ نجات داد و حتی از بروز عوارض‌های بعدی سکته مغزی پیشگیری کرد. ۳ تا ۶ ساعت اولیه در واقع زمان طلایی درمان محسوب می‌شوند و با مراجعه به پزشک داری فوق تخصص سکته مغزی می‌توان امید به بهبودی بیمار داشت.

سکته مغزی چیست؟

سکته مغزی حادثه‌ای عروقی در مغز می‌باشد. در واقع آسیب به یکی از رگ‌های خونرسان به مغز یا رگ‌های بازگرداننده خون از مغز به قلب عامل بروز آن است. این سکته به دو نوع کلی تقسیم می‌شود:
• سکته بر اثر خونریزی و پارگی عروق مغز
• سکته بر اثر انسداد و ایجاد ه در یکی از رگ‌های مغزی
سکته‌هایی که به دنبال انسداد در عروق مغزی اتفاق می‌افتند، خود دارای دو نوع هستند:
• در نوع اول ه از قسمتی دورتر از مغز مثل قلب جدا شده و با ورود به یکی از رگ‌های مغزی باعث انسداد آن می‌شود. این حادثه را سکته مغزی ناشی از آمبولی می‌نامند.
• نوع دوم و شایع تر سکته، درپی انسداد عروق، بر اثر پدیده تصلب شرائین بروز می‌کند. در این پدیده، دیواره عروق به مرور زمان سخت، سفت و تنگ می‌شود و رگ را برای ایجاد ه در محل تنگی آماده می‌کند. در نهایت نیز تنگی تا حدی افزایش پیدا می‌کند که انسداد کامل رگ و سکته مغزی اتفاق می‌افتد.
با مراجعه به‌موقع به پزشک دارای فوق تخصص سکته مغزی ریسک مرگ بر اثر سکته مغزی را می‌توان از بین برد و حتی علائم مربوط به آن را کاهش داد.

انواع سکته مغزی

انواع سکته مغزی

از نظر بهترین متخصص مغز و اعصاب سکته‌های مغزی داری سه نوع هستند:
• سکته مغزی گذرا (سکته مغزی خفیف)
• سکته ایسکمی (انسدادی)
• سکته هموراژیک (خونریزی)
بر اساس آمار به‌دست‌آمده می‌توان گفت، حدود ۸۷ درصد از سکته‌ها از نوع ایسکمی هستند.
۱ـ سکته مغزی گذرا:
این سکته را همچنین به عنوان سکته مغزی خفیف یا حمله‌ی ایسکمیک موقت (TIA) می‌شناسند. هر عاملی که به‌طور موقت، خونرسانی به مغز را قطع کند، منجر به بروز سکته خفیف می‌شود. علائم این نوع سکته برای مدت محدودی باقی مانده و بعد از بین می‌رود.
۲ـ سکته ایسکمی یا انسدادی:
سکته ایسکمی زمانی بروز می‌کند که یک ه خون یا توده‌ای به انسداد رگ‌ها و عروق مغزی منجر شود. به همین دلیل به آن سکته انسدادی می‌گویند.
ه خون می‌تواند با آترواسکلروزیس در ارتباط باشد که در نتیجه‌ی تجمع چربی در سطح داخلی رگ‌ها به‌وجود می‌آید. با جدا شدن بخشی از این چربی‌ها از توده‌ی اصلی آن، عروق کوچک مغزی به انسداد دچار می‌شوند. دقیقا مشابه اتفاقی که در حمله‌ی قلبی اتفاق می‌افتد. در حمله قلبی نیز تکه‌ای از توده باعث ایجاد انسداد در عروق قلبی می‌شود.

شایع ترین نوع سکته ایسکمیک شامل:

• آمبولی (Embolic) : در سکته‌ی ایسکمیک از نوع آمبولی، ه ی خون از جایی دیگر از بدن تشکیل شده و به مغز وارد می‌شود. بر اساس آمار ۱۵ درصد از سکته‌های آمبولیک با فیبریلاسیون دهلیزی (زمانی که ضربان قلب نامنظم است) در ارتباط هستند.
• سکته ی ترومبوتیک (Thrombotic) : در این نوع سکته ه‌ی ایجاد شده در خود عروق مغز تشکیل شده است.
به گفته‌ی پزشک فوق تخصص سکته مغزی ، برخلاف سکته مغزی خفیف، ه‌ی خونی که باعث سکته‌ی ایسکمی می شود بدون درمان از بین نمی‌رود.
۳ـ سکته‌ی هموراژیک (hemorrhagic stroke) : زمانی که عروق خونی مغز پاره شده و خون به سلول های اطراف سرازیر شود، اتفاق می‌افتد.
خون برای سلول‌های مغزی مانند سم عمل می‌کند! یعنی مرگ سلول‌های مغزی را رقم می‌زند. در نتیجه این اتفاق باعث آسیب مغزی یا حتی مرگ می‌شود.
به‌گفته‌ی پزشک دارای فوق تخصص سکته مغزی ، دو نوع اصلی از سکته ی خونریزی‌دهنده وجود دارد:
• خونریزی درون مغزی (Intracerebral hemorrhage) : پاره شدن یکی از رگ‌های داخل مغز باعث ریختن خون به بافت داخل مغز می‌شود و در نتیجه سلول‌های مغزی آسیب می‌بینند. فشارخون، ضربه مغزی ، بدشکلی عروق و مصرف بیش از حد داروهای رقیق کننده‌ی خون می‌توانند مسبب این نوع خونریزی باشند.
• خونریزی زیر عنکبوتیه (Subarachnoid hemorrhage) : فضایی بین سطح بیرونی مغز و جمجمه وجود دارد. در این فضا عروق و رگ هایی قرار گرفته‌اند. با پارگی این عروق خونریزی زیرعکنبوتیه اتفاق می‌افتد. بارزترین نشانه‌ی آن، سردرد شدید و ناگهانی است.

عوامل سکته خونریزی‌دهنده :

آنوریسم (Aneurysms) : با ضعیف شدن دیواره رگ، چیزی شبیه حباب روی آن ایجاد شده و ممکن است باعث پارگی آن شود.
بدشکلی شریانی-وریدی: (Arteriovenous Malformation) : به شکل‌های غیر معمول در وریدها می‌گویند. با پاره شدن وریدهای مغزی، سکته ایسکمی اتفاق می‌افتد.
فشار خون بالا (Hypertension) : فشار خون بسیار بالا، پارگی خود عروق داخل مغز را در پی دارد. همچنین در طولانی مدت باعث ضعیف شدن دیواره ی رگ‌ها و پارگی عروق بعد از مدتی می‌شود.

دلایل بروز سکته مغزی

دلایل بروز سکته مغزی

عوامل بروز سکته مغزی از نظر پزشک دارای فوق تخصص سکته مغزی عبارتند از:
• دیابت
• فشار خون بالا
• افزایش کلسترول
• عوامل ژنیتیکی
کم‌تحرکی، اضافه‌وزن، تغذیه نامناسب و استعمال دخانیات ریسک ابتلا به سکته‌های مغزی را بالا می‌برند. با ترک کردن سیگار، فعالیت‌های ورزشی ، تغذیه مناسب می‌توان تا حدودی از بروز سکته مغزی جلوگیری کرد. منشأ نوع خاصی از سکته‌های مغزی هم ژنتیک است که معمولاً این نوع سکته‌ها در سنین پائین‌تری اتفاق می‌افتند. اقدام هرچه سریع‌تر برای درمان و مراجعه به پزشک دارای فوق تخصص سکته مغزی بسیار توصیه می‌شود.

نشانه هایی ظاهری و عوارض بعد از سکته مغزی

• فلج صورت، بازو و پاها در همان طرف (همی پلژی)
• ضعف و کرختی صورت وبازوها یا پاها به خصوص در یک طرف بدن (همی پارزی)
• اختلال در تکلم یا در درک کلام (دیس آرتری)
• عدم تعادل و لنگ زدن (آتاکسی)
• کرختی و سوزش قسمت‌های بدن، اشکال در درک وضعیت و موقعیت (پارستزی)
• اشکال در بلع (دیس فاژی)
• سردرد شدید و ناگهانی
• دو بینی، تاری دید یا از دست دادن بینایی به خصوص در یک چشم
• سرگیجه بدون دلیل و سقوط ناگهانی
• از دست دادن حافظه کوتاه مدت وطولانی‌مدت
• اشکال در پیدا کردن کلمات و فهمیدن آن چیزی که دیگران می‌گویند.
• بی‌اختیاری ادرار و مدفوع
• عدم توانایی در انجام حرکات ظریف.
به منظور درمان و ازبین بردن علائم سکته مغزی به متخصص مغز و اعصاب در تهران مراجعه کنید.

درمان بلند مدت سکته مغزی

درمان بلند مدت سکته مغزی

به‌گفته‌ی پزشک فوق تخصص سکته مغزی برای هر نوع سکته یک دوره‌ی طلایی درمان وجود دارد. این دوره‌ی طلایی به شدت آسیب سکته‌ی مغزی و جایگاه درگیرکننده‌ی آن بستگی دارد.
شما ممکن است به توانبخشی نیاز داشته باشید. زیرا امکان دارد جنبه‌های مختلفی از سلامت شما در سکته آسیب ببیند. توانبخشی شامل فیزیوتراپی، گفتاردرمانی، کاردرمانی و ارتز و پرونز می باشد. همچنین ممکن است به ویزیت توسط پزشک فوق تخصص مغز و اعصاب و همینطور روانپزشک نیاز باشد.

درمان هریک از انواع سکته مغزی

سکته مغزی بر اساس نوع آن دارای درمان‌های اورژانسی و اضطراری می‌باشد. پس از آن توانبخشی، مهم‌ترین مرحله درمان محسوب می‌شود.

درمان سکته خفیف (TIA)

درمان سکته خفیف با تغییر سبک زندگی و مصرف دارو امکان‌پذیر است. داروهای ضدانعقاد خون برای جلوگیری از ایجاد ه و انسداد مورد استفاده قرار می‌گیرند.
داروهای ضدپلاکت از به هم چسبیدگی پلاکت‌های خون و تشکیل ه جلوگیری می‌کنند. از جمله داروهای ضد پلاکت می‌توان آسپرین و کلوپیدوگرل را نام برد.
همچنین امکان دارد فرد به جراحی اندآرکتومی کاروتید نیاز داشته باشد. در این جراحی شریان کاروتید که برای خونرسانی به مغز اهمیت بسیاری دارد را از ه‌ها و پلاکت‌ها پاکسازی می‌کنند.

درمان سکته ایسکمیک یا انسدادی

برای درمان سکته‌ی انسدادی ممکن است پزشک فوق تخصص مغز و اعصاب داروی حل کننده‌ی ه برای شما تجویز کند. این دارو باعث حل شدن ه‌ی ایجادشده می‌شود و در نتیجه جریان خون به حالت طبیعی بازمی‌گردد. برای جلوگیری از سکته‌ی دوم معمولاً آسپرین تجویز می‌شود.
تزریق دارو به عروق مغز و یا در صورت نیاز جراحی برای رفع انسداد، درمان اورژانسی در این نوع سکته محسوب می‌شوند.

درمان سکته هموراژیک یا خونریزی‌دهنده

در درمان سکته‌ی خونریزی‌دهنده، دارویی برای کاهش فشار مغز تجویز می‌شود. اگر خونریزی شدید باشد ممکن است جراحی تنها راه حل باشد. در این جراحی هم خون اضافی خارج شده و هم عروق ترمیم می‌شود.


به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنیم یا روانپزشک؟

متخصص مغز و اعصاب، متخصص اعصاب و روان، جراح مغز و اعصاب، روانکاو، روانپزشک، روانشناس و … چند بار این واژ‌ها را شنیده‌اید؟
به دلیل تشابه اسمی در زبان فارسی، حتی افراد تحصیل‌کرده نیز این تخصص‌ها را با هم اشتباه می‌گیرند. اما درواقع با چندین رشته تخصصی روبرو هستیم که حوزه فعالیت‌های گسترده و متفاوت از هم دارند فقط در برخی موارد دارای اشتراکاتی هستند.
بسیار اتفاق افتاده است که بیمار درمورد وظایف هر یک از این متخصص‌ها دچار گیجی شده و این قضیه باعث اتلاف هزینه، وقت و تأخیر در تشخیص بیماری شده است و گاهی صدمات جبران ناپذیری را برای بیمار به‌همراه داشته است. علاوه بر این، معمولاً پیدا کردن بهترین متخصص مغز و اعصاب ، زمان و هزینه‌ی زیادی را تلف می‌کند.

تخصص‌های مغز و اعصاب

در این مقاله به شرح مفصل در مورد هریک از این تخصص‌ها و حوزه‌های تخصصی پرداخته شده است.

متخصص مغز و اعصاب

سیستم عصبی انسان به دو دسته کلی تقسیم می‌شود که عبارتند از:
• اعصاب مرکزی (مغز و نخاع)
• اعصاب محیطی (اعصاب و نورون‌های عضلات)
تمام بیماری‌ها و اختلالاتی که روی هر کدام از قسمت‌ها‌ی سیستم اعصاب تأثیر بگذارد، در حوزه اختیارات متخصص مغز و اعصاب قرار می‌گیرند.

اعصاب محیطی و مرکزی

به‌دلیل وجود اعصاب در همه جای بدن، بیماری‌های عصبی قادرند روی هریک از اعضای بدن از جمله پوست، چشم، گوش، عضلات، دست و پا، حلق و سیستم گوارشی از دهان تا مقعد و … اثر بگذارند. به‌این جهت، تخصص مغز و اعصاب یا نورولوژیست طیف گسترده‌ای از بیماری‌ها را دربرمی‌گیرد که عبارتند از:
بیماری‌های نورودجنراتیو که باعث ازبین رفتن سلول‌های عصبی می‌شوند. مانند: آایمر و پارکینسون
بیماری‌های روی عروق مغزی اثرگذارند. مانند: سکته های مغزی
انواع ضعف‌های عضلانی مانند: ای ال اس
عفونت‌های سیستم عصبی مانند انواع آبسه‌های مغزی و مننژیت
بیماری های که باعث ازبین رفتن میلین(بافت اطراف سلول های عصبی) می‌شوند. مانند: ام اس که مشکلات زیادی از جمله ضعف عضلانی را به‌همراه دارد.
• انواع سردرد
• انواع تشنج
• اختلالات حرکتی مانند پارکینسون و پرش‌های عضلانی و حرکات غیرارادی و اضافی
• اختلال تکلم و اختلالات شنوایی که به سیستم عصبی مربوط هستند. به ویژه در مواردی که ناگهانی بروز می‌کنند.
• بیماری های مربوط به آسیب‌های نخاعی (دیسک کمر، تنگی کانال نخاعی و…)
• اختلالات خواب
• تومورهای مغزی سیستم عصبی (مسائل مربوط به جراحی، به حوزه فعالیت‌های نوروسرجری یا جراحی مغز و اعصاب مربوط می‌شود.)
و… که بهترین متخصص مغز و اعصاب هم ممکن است در درمان آنها به متخصصان دیگری نیاز داشته باشد.

با دیدن چه علائمی باید به نورولوژیست مراجعه کرد؟

با دیدن چه علائمی باید به نورولوژیست مراجعه کرد؟

علائم هشداردهنده نورولوژی
• سردرد
• سرگیجه
• احساس گزگز و مورمور
• احساس ضعف عضلانی
• دردهای مزمن در هر جایی از بدن
• کاهش حس درد، سرما و لمس در بدن مانند بی حسی در دست، پا و صورت
• لرزش
• تغییر ناگهانی در شنوایی و بینایی
• به سختی راه رفتن (اختلال در جهت یابی و عدم تعادل، کند راه رفتن)
• خشکی عضلات
• اختلالاتی که به تفکر مربوط هستند مانند: اختلال تمرکر، از دست دادن حافظه و ضعف شناختی
• اختلالات خواب (سندروم پای بی‌قرار، به‌سختی به خواب رفتن، بیداری انتهای شب، ناگهان به خواب رفتن و … )
• هرگونه افت سطح هوشیاری ( احساس گیجی، خواب‌آلودگی و…)
• اختلال در صحبت کردن (کندی در صحبت، قطع تکلم، لکنت زبان و … به ویژه در موارد بروز ناگهانی)

روش های ارزیابیبهترین متخصص مغز و اعصاب ، روش‌های مختلفی را برای تشخیص هریک از بیماری‌ها به‌کار می‌گیرد.

نحوه ارزیابی و تشخیص متخصص نورولوژیست

قدم اول، گرفتن شرح حال دقیق از بیمار به این نحو است:
• پرس و جو درمورد تاریخ شروع و شدت علائم
• شناسایی قسمتی که در ابتدا درگیر شده
• درک کردن سیر بیماری
بنابراین در مراجعه به بهترین متخصص مغز و اعصاب ، ارايه تمامی اطلاعات دقیق ضرورت دارد. این باعث تشخیص دقیق‌تر و تسریع درمان توسط پزشک متخصص می‌شود.

نحوه معاینات نورولوژی

• معاینات نورولوژی با توجه به اختلالات بیمار، موارد زیر را شامل می‌شود:
• معاینه اندام‌ها
• معاینات سرو گردن و ته چشم بیمار
• واکنش‌ها
• معاینه اعصاب دوازده گانه
• وضعیت تعادل
• معاینه حس لمس
• موقعیت و…
سپس با توجه به اطلاعات به دست آمده و درنظر گرفتن تشخیص‌های احتمالی، در صورت نیاز پزشک ابزارهای پاراکلینکی را برای تشخیص بهتر به کار می‌گیرد.

ابزارهای پاراکلینیکی

• آنژیوگرافی عروق مغزی
• سی تی اسکن
• نوار عصب و عضله (EMG-NCV)
• MRI
• نوار مغزی (EEG)

درمان بیماری‌های مغز و اعصاب

با توجه به وسعت طیف بیماری‌های مغز و اعصاب، به دنبال آن درمان‌های متنوعی برای انواع مختلف بیماری‌ها درنظر گرفته شده است.
از جمله می‌توان موارد زیر را نام برد:
• جراحی
• دارودرمانی
• کاردرمانی
• گفتاردرمانی
• درمان‌های نوین طب فیزیکی مانند شوک ویو، مگنت تراپی و …
• فیزیوتراپی
به‌دلیل این گستردگی، برای درمان بسیاری از بیماری‌های نورولوژیک، چندین متخصص همزمان مشغول کار می‌شوند.

نورولوژیست

به عنوان مثال، در صورت مراجعه بیمار با علائم مربوط به تومور مغزی ، بعد از انجام معاینات اولیه وانجام تست‌های پاراکلینیکی، در آخر تشخیص به عهده متخصص مغز و اعصاب (نورولوژیست) بوده و در صورت نیاز به جراحی، بیمار به متخصص جراح مغز و اعصاب واگذار می‌شود.
پیگیری های ادامه درمان را نیز نورولوژیست برعهده دارد و در صورت نیازبه تقویت عملکرد حرکتی عضلانی بیمار، فیزیوتراپیست یا متخصص طب فیزیکی مورد نیاز است و در مواردی که تومور قبل و یا بعد از جراحی، به شیمی‌درمانی یا پرتودرمانی نیاز داشته باشد، بیمار به فوق تخصص انکولوژی (سرطان شناسی) و متخصص رادیوتراپی واگذار می‌شود.

چگونه بهترین متخصص مغز و اعصاب را پیدا کنیم؟

در صورت نیاز، از پزشک عمومی خود بخواهید تا شما را جهت ادامه‌ی درمان و یا تشخیص بیماری، به بهترین متخصص مغز و اعصاب معرفی کند. مراجعه به نورولوژیست، بلافاصله بعد از بروز علائم بیماری‌های مغز و اعصاب و جلوگیری از پیشرفت بیماری بسیار ضروری است.
در طول دوره درمانی امکان دارد برای حفظ شرایط روحی، آرامش، کمک به خواب و کنترل اضطراب ناشی از بیماری و کمک به روند درمان، بیمار به روانشناس یا متخصص روانپزشکی واگذار شود.
متاسفانه در بیماری‌های نورولوژی به دلیل قابل بازسازی نبودن سیستم عصبی و همچنین ناشناخته بودن مکانیسم بسیاری از بیماری‌ها، روند درمانی طول می‌کشد و درموارد زیادی تنها جلوگیری از پیشرفت بیماری و عوارض جانبی که در پی دارد، امکان‌پذیر است و درمان قطعی میسر نیست.

فلوشیپ‌های مغز و اعصاب

با گسترش دانش پزشکی، پیشرفت تکنولوژی و همچنین فوق تخصصی شدن مداخلات تشخیصی و درمانی در رشته مغز و اعصاب، همانند سایر رشته‌ها فلوشیپ‌هایی تعریف شده است.
درحال حاضر این رشته دارای شش فلوشیپ (دوره های فوق تخصصی) می‌باشد. که رشته‌های زیر را شامل می‌شود:
• فلوشیپ درد
• فلوشیپ الکتروميوگرافی و هدايت عصبی محيطی
• فلوشیپ اِم اِس
• فلوشیپ رادیولوژی مداخله‌ای (اينترونشن)
• فلوشيپ نوروفيزيولوژی
• فلوشيپ سکته مغزی ( فوق تخصص سکته مغزی )
پزشکان عمومی بعد از گذراندن دوره‌ی پزشکی عمومی و طرح عمومی با شرکت در دوره تخصصی چهار ساله در رشته نورولوژی و طرح دو ساله‌ی تخصص با توجه به علاقه و نیاز، تحصیل در یکی از دوره‌های فوق تخصصی گفته شده را ادامه داده و به عنوان فلوشیپ به‌کار خود ادمه می‌دهند.


عفونت مغز (آبسه مغزی) چیست و بیماری‌های مربوط به آن کدامند؟

معمولاً افراد دارای سیستم ایمنی ضعیف به عفونت مغز دچار می‌شوند. در افراد سالم، عفونت‌های باکتریایی عامل به‌وجود آمدن عفونت مغز در افراد سالم است. در عفونت مغز جمع شدن سلول‌های مرده و چرکی، منجر به تورم مغز می‌شود و چون مغز فضای کافی در جمجمه ندارد روی قسمت‌های ديگرفشار وارد می‌كند و می‌تواند عروق خونی مغز رامسدود نمايد. مسدود شدن عروق مغزی و ه شدن خون از عوامل سکته مغزی هستند و در این شرایط مراجعه به پزشک دارای فوق تخصص سکته مغزی می‌تواند راهگشا باشد. وجود یک زخم در سر هم می‌تواند به عفونت مغز منجر شود. به این صورت که از راه این زخم، ویروس، باکتری و یا قارچ به مغز راه پیدا می‌کند و باعث عفونی شدن آن می‌شود. عفونت قسمت‌های دیگر بدن هم می‌تواند دلیل عفونت مغز باشد. عفونت‌های مغزی مشکلاتی در عملکرد مغز و نخاع به‌وجود می‌آورند. تشخیص و درمان به‌موقع در این بیماری بسیار اهمیت دارد. بیمار سریعا باید بستری شده و تحت درمان آنتی بیوتیک قرار گیرد و یا احتمالا جراحی شود.

دلایل بیماری

از رایج‌ترین علل عفونت مغز قارچ، ویروس و باکتری را می‌توان نام برد.این عوامل از سه طریق میتوانند باعث عفونت مغز شوند:
۱ـ راه مستقیم
آسیب شدید به سر که شکستگی جمجمه را در پی داشته باشد و قارچ و باکتری از راه شکستگی به مغز راه یابند.
۲ـ راه مجاورتی
وقتی عفونت از قسمت‌های دیگری از جمجمه به مغز راه یافته باشد. مانند سینوزیت، عفونت گوش و یا آبسه‌های دندانی.
۳ـ راه خونی
بروز بیماری‌های عفونی مانند ذات‌الریه که باعث می‌شوند عفونت از راه خون به مغز برسد.

بیماری‌های عامل عفونت مغز

عفونت در بخش‌های مختلف بدن می‌تواند از طریق جریان خون به مغز راه پیدا کرده و آن را آلوده کند. شایع‌ترین بیماری‌های شناخته شده که امکان دارد به آبسه مغزی منجر شوند، عبارتند از:
• ذات الریه، برونشکتازی و دیگر عفونت‌ها.
• اندوکاردیت، عفونت دریچه قلب
• التهاب مثانه و دیگر عفونت‌های لگنی
• عفونت های شکمی مانند پریتونیت، التهاب دیواره داخلی شکم و لگن.

عوامل خطر ساز

عوامل خطر ساز

عوامل دیگری می‌توانند ریسک ابتلا به عفونت مغز را در فرد بالا ببرند که عبارتند از:
• دیابت
• مننژیت
• عفونت‌های فک و دندان
• بیماری قلبی مادرزادی
• عفونت پوست سر و یا صورت
• شانت (وسیله‌ای که برای کشیدن مایع نخاعی اضافی کاربرد دارد و می‌تواند عامل برزو عفونت باشد.)
• استفاده از داروهای سرکوب‌کننده سیستم ایمنی
• برای جلوگیری از حرکت سر و صورت در بیمارانی که دچار شکستگی گردن می‌شوند، وسیله‌ای با پایه‌ها و پیچ‌هایی بلند به نام تراکشن به‌کار می‌برند که می‌تواند عامل بروز عفونت مغز باشد.

علایم عفونت مغز

• سردرد
• سفتی گردن
• تشنج
• ضعف عضلانی
• تب
• تهوع و استفراغ
• تاری دید و دوبینی
بسیاری از علائم مغزی در نوزادان و کودکان خردسال مشابه است. با این حال ممکن است علائم دیگری از آبسه‌ی مغزی در کودک مشاهده شود. ممکن است در بخش نرم بالای سر کودک تورم یا برجستگی ایجاد شود. از دیگر نشانه‌های آبسه‌ی مغزی در کودکان عبارتند از:
• استفراغ جهنده
• گریه‌ی شدید
• تشنج
• سفتی در اندام‌ها
• آسیب‌های مغزی
• مننژیت
• آبسه‌ی مجدد

تشخیص

تشخیص

متخصص مغز و اعصاب با بررسی علائم بیمار و سابقه‌ی پزشکی فرد، امکان ضعیف شدن سیستم ایمنی فرد بر اثر عفونت یا بیماری را در نظر گرفته و آزمایش‌هایی از قبیل ادرار، مدفوع و خون را تجویز می‌کند. دیگر آزمایش‌های تشخیصی عبارتند از:
• ام آر آی
• عکس و رادیوگرافی از مغز
• کشت خلط سینه
• سی تی اسکن
• لومبار پانکچر ( که در این روش سوزنی مخصوص را در پایین کمر و در داخل مجرای نخاعی قرار می‌دهند تا مایع نخاعی را بکشند و بر اساس یافته‌های تجزیه و تحلیل ‌و کشت این مایع، عفونت تشخیص داده شده و داروی مناسب تجویز می‌شود.)

درمان عفونت مغز

در این بیماری به دلیل تورم ایجادشده، ممکن است اکسیژن یا غذا به مغز نرسد و مغز به آسیب‌های جدی و دائمی دچار شده و یا حتی به مرگ ختم شود. بنابراین این وضعیت اورژانسی محسوب می‌شود و در ابتدای کار برای اغلب بیماران قبل از تشخیص نهایی، درمان با آنتی بیوتیک توسط متخصص عفونی آغاز می‌شود تا بیماری تحت کنترل قرار گیرد. اگر درمان با آنتی بیوتیک جواب ندهد یعنی سایز آبسه تغییر نکرده و کوچک نشود، مغز باید تحت عمل جراحی قرار بگیرد.

درمان عفونت مغز با جراحی

درمان عفونت مغز با جراحی

اگر اندازه‌ی آبسه‌ی مغزی بزرگتر از ۲ سانتی متر باشد تخلیه‌ی چرک عفونت در ابتدا باید انجام گیرد و درمان با آنتی‌بیوتیک بعد از جراحی باید ادامه داشته باشد.
دو روش جراحی برای درمان عفونت مغز وجود دارد:
۱ـ کشیدن آب مغز (آسپیراسیون)
در این روش بعد از انجام سی تی اسکن و تشخیص محل آبسه سوراخی کوچک در ج ایجاد می‌کنند وپس از تخلیه چرک و عفونت از آن سوراخ، آن را می‌بندند.
۲ـ کرانیوتومی
در صورت مؤثر نبودن روش آسپیراسیون، یا عود کردن مجدد آبسه، عمل کرانیوتومی انجام میشود. در این روش جراح برای دسترسی به مغز لازم است قسمت کوچکی از مو را تراشیده و قسمتی از استخوان جمجمه را بردارد و سپس آبسه را کاملا تخلیه کرده، مجددا استخوان جمجمه را به جای اصلی خودش برگرداند . پس از جراحی لازم است بیمار برای چندین هفته در بیمارستان تحت مراقبت قرار گیرد و چند نوبت تصویربرداری از مغز در این دوران صورت می‌گیرد تا پزشک از بهبود کامل عفونت اطمینان پیدا کند.


کدام ویتامین‌ها برای تقویت عملکرد مغز ضروری هستند؟

برای تقویت عملکرد مغز و بدن لازم است ویتامین های مختلفی مصرف کنیم و با چکاپ‌های مکرر از کمبودهای بدن خود آگاه باشیم. اگر نه باید شاهد عواقب بسیار خطرناکی باشیم. در این مقاله به ویتامین‌های ضروری برای مغز انسان پرداخته شده.
مغز انسان هم برای عملكرد خوب به ویتامین‌ها نیازمند است و از آنجایی كه بدن قادر به ساختن این ویتامین‌ها نیست، باید از منابع غذایی خارجی آنها را تأمین کنیم.
به‌دلیل سخت فراهم شدن تمام ویتامین‌های مورد نیاز در وعده‌ی غذایی بسیاری از افراد ویتامین‌ها را به صورت مکمل مصرف می‌کنند. باید دقت داشته باشیم كه همه ویتامین‌های مورد نیاز، صرف نظر از نوع مصرف، به مقدار كافی به بدن برسند و جذب کافی داشته باشند.
بعضی از ویتامین‌ها برای تقویت عملکرد مغز و مقابله با علائم ADHD اختلال كم توجهی – بیش فعالی و ADD اختلال كم‌توجهی بسیار مفید هستند. برای كاركرد درست مغز و انجام فعالیت‌های حیاتی لازم است ویتامین‌های زیر را در وعده‌های غذایی خود داشته باشیم.

ویتامین E

بر اساس پژوهش‌ها، ویتامین E نقش بسیار مهمی در پیشگیری یا به تأخیر انداختن روند بیماری دمانس (زوال عقل) و آایمر ایفا می‌کند، چرا كه این ویتامین خاصیت آنتی‌اکسیدانی داشته و قادر است جلوی صدمات طبیعی كه بر اثر گذشت زمان در سلول‌های مغزی اتفاق می‌افتند، را بگیرد. منابع بسیار غنی از ویتامین E را می‌توان در خوراکی‌های مختلف یافت که عبارتند از:
• سبزیجات با برگ‌های سبز
• بادام
• بیشتر روغن‌های گیاهی
• آرد تهیه شده از گندم كامل
ویتامین E چند ایزومر دارد. هنگام خرید یك مكمل ویتامین E دقت داشته باشید كه همه ایزومرهای آن یعنی آلفاتوكوفرول» تا گاما توكوفرول» را در آن وجود داشته باشد.

ویتامین B

ویتامین B

وقتی از ویتامین‌های مورد نیاز برای تقویت عملکرد مغز صحبت می‌كنیم، ویتامین‌های گروه B را نمی‌شود نادیده گرفت. همه انواع ویتامین B برای مغز ضروری هستند و نقش مؤثری در تولید ماده‌ای به نام دوپامین در مغز برعهده دارند. تولید اپی‌نفرین و سروتونین نیز به وجود ویتامین B وابسته است. این مواد به اصطلاح نوروترانسمیتر» نامیده می‌شوند كه همان انتقال‌دهنده‌های پیام‌های عصبی می‌باشند.
گروه‌های اصلی ویتامین B عبارتند از:
ویتامین B12 كه برای تولید غلاف میلین در سلول‌های عصبی ضروری است و در حفاظت از سلول‌های عصبی نقش موثری دارد.
صدمه دیدن یا ناكافی بودن غلاف میلین می‌تواند منجر به عوارضی از این جمله شود:
• نقص حافظه
• نوسانات خلقی و اشكال در استدلال
در صورت داشتن این علائم به بهترین متخصص مغز و اعصاب در دسترس خود مراجعه کنید.
بهترین منبع برای ویتامین B12 گوشت است. به گیاهخواران توصیه می‌شود برای تقویت عملکرد مغز از مكمل‌های ویتامینB12 استفاده کنند.

اسید فولیك

این گروه از ویتامین‌های گروه B از زمان كودكی و در تمام عمر برای تقویت عملکرد مغز نقش عمده‌ای دارند. اسیدفولیك برای افزایش تمرکز، حافظه و هوش در بزرگسالی بسیار مفید است. این ویتامین با كاهش آمینواسیدهایی به نامم هموسیستئین»، از پیری مغز جلوگیری می‌کند. این آمینواسیدها برای مغز بسیار مضرند. از منابع غنی اسیدفولیك می‌توان موارد زیر را نام برد:
• میوه‌ها
• لوبیا
• عدس
• سبزیجات برگ سبز

ویتامین B6

ویتامین B6 در تولید سروتونین كه یكی از مهمترین انتقال‌دهنده‌های پیام‌های عصبی در مغز است،بستگی دارد. B6 در تولید دوپامین هم نقش مهمی ایفا می‌کند. وجود این ویتامین در وعده‌های غذایی شما ضروری است.
منابع ویتامین B6 عبارتند از:
• فلفل
• زغال اخته
• گل‌كلم
• سیر
• ماهی تن

ویتامین B6

ویتامین C

مهم‌ترین ویژگی ویتامین C آنتی‌اكسیدانی بودن آن است. این ویتامین برای تقویت عملكرد مغز ضروری است.
ویتامین C برای مقابله با رادیكال‌های آزاد، در بدن مورد استفاده قرار می‌گیرد كه معمولاً از راه اكسیداسیون، به بدن آسیب می‌رساند. همچنین این ویتامین برای به تأخیر انداختن روند بیماری آایمر هم می‌تواند مفید باشد. برخی منابع ویتامین C عبارتند از:
• كلم بروكلی
• مركبات
• سیب‌زمینی
• لوبیا
• توت‌فرنگی

منیزیم

منیزیم در مغز، کار محافظت از سلول‌های عصبی در مقابل مواد سمی (نوروتوكسین‌ها) را برعهده دارد. و از این‌رو باعث تقویت عملکرد مغز می‌شود. برخی منابع منیزیم عبارتند از:
• مغزها
• دانه‌ها
• موز
• گندم كامل
برای تقویت عملکرد مغز ویتامین‌های دیگری نیز می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند ولی لازم است در رژیم غذایی شما مقادیر كافی از ویتامین‌های ذکر شده وجود داشته باشد. با داشتن یک رژیم غذایی مناسب و ورزش کافی می‌شود جلوی بسیاری از عارضه‌ها مانند سکته مغزی را گرفت.


داغ شدن کف پا نشانه‌ی چه بیماری‌هایی است؟

احساس آزاردهنده‌ی داغ شدن کف پا معمولاً از آسیبی که به اعصاب پا وارد شده ناشی می‌شود و ممکن است در صورت بیماری و آسیب، این داغ شدن پا بیشتر احساس شود.
بررسی دقیق درد و داغ شدن کف پا امری بسیار ضروری در جهت تشخیص علت این حس است تا بتوان نتیجه درمانی مناسب را ارائه داد. در ادامه به دلایل رایج داغ شدن کف پا ، علائم و راهکارهای درمان آن پرداخته می‌شود.

علت داغ شدن کف پا

داغی کف پا می‌تواند دلایل متختلفی داشته باشد که علل مهم و رایج آن عبارتند از:

۱ـ نوروپاتی محیطی

این عارضه از آسیبی که به اعصاب پا وارد شده ناشی می‌شود و از رایج‌ترین دلایل این عارضه است. نوروپاتی محیطی در افرادی که دیابت دارند و یا دچار شکستگی و عفونت هستند بسیار رواج دارد که معمولا همراه با ضعف و یا احساس سوزن سوزن شدن کف پا بروز می‌کند و ممکن است باعث عدم تعادل در فرد بیمار شود.
روش‌های درمان داغ شدن کف پا به‌واسطه‌ی نوروپاتی محیطی، با توجه به علت این بیماری معین می‌شود. و مراجعه به متخصص مغز و اعصاب در تهران یا شهرهای دیگر می‌تواند راهگشا باشد.

۲ـ نوراما مورتون

نوراما مورتون

این بیماری در واقع ضخیم شدن اعصاب محیطی کف پا است که می تواند به‌خاطر حالت غیرعادی پا، دویدن با کفش نامناسب، پوشیدن کفش پاشنه‌بلند و فعالیت‌های زیاد و پر تکرار به‌وجود بیاید. رایج‌ترین علائم این بیماری به این شکل است که احساس می‌کنید بدون کفش بر روی سنگ‌ریزه قدم می‌زنید.
یخ گذاشتن، استراحت کردن، داروهای ضد التهاب و استفاده از کفش مناسب از راه‌های درمان این بیماری است و مراجعه به متخصص برای بررسی‌های بیشتر توصیه می‌شود.

۳ـ بیماری عروق محیطی (PVD)

این بیماری منجر به گرفتگی سرخرگ‌های کل بدن به جز اطراف مغز و قلب انسان شده و جریان خون را محدود می‌کند، نام دیگر آن بیماری سرخرگ محیطی است.
انعقاد خون یا ضخیم شدن و نازک شدن دیواره‌ی سرخرگ‌ها از دلایل این بیماری است. از علائم آن می‌توان به داغی کف پا به هنگام راه رفتن، تغییر رنگ پوست، ضعف و گرفتگی عضلانی و کاهش رشد ناخن و مو اشاره کرد.
کاهش و بهبود علائم و جلوگیری از شدت گرفتن، هدف اصلی درمان این بیماری است. معمولاً ترک دخانیات و رژیم غذایی سالم و تغییر الگوی زندگی و ورزش منظم به بیمار توصیه می‌شود. در صورت وخیم شدن شرایط ممکن است جراحی لازم باشد.

۴ـ متاتارسالژی

متاتارسالژی نیز از جمله دلایل داغ شدن کف پا محسوب می‌شود. به خارش و التهاباتی که در استخوان و بافت پیرامون متاتارس به وجود می‌آید، بیماری متاتارسالژی گفته می‌شود. ضعف و گرفتگی عضلانی، پیاده‌روی و یا دویدن بیش از حد و پوشیدن کفش نامناسب می توانند از دلایل بروز این بیماری باشند.
احساس داغ شدن کف پا ( پایین تر از انگشت بزرگ پا) از نشانه‌های این بیماری است که به هنگام راه رفتن و ایستادن عود می‌کند و به مرور زمان این داغی، افزایش می‌یابد. یخ گذاشتن، استراحت، ورزش، پدهای مناسب از راه‌های درمان این بیماری است و مراجعه به پزشک برای درمان دقیق‌تر توصیه می‌شود.

۵ـ سندرم تونل تارزال (Tarsal) استخوان قوزک پا

فشردگی اعصاب تیبالی که از تونل تارزال که در بخش داخلی پا نزدیک به قوزک پا است عبور می‌کند و منجر به داغی کف پا می شود. کیست، تومور، گانگلیون (توده‌ای از بافت‌های زیستی) و ورم پا می‌توانند از دلایل این بیماری باشند.
از علائم این بیماری می‌توان سوزن سوزن شدن کف پا، داغ شدن کف پا، بی حسی انگشتان پا و پاشنه را نام برد. این بیماری معمولاً یک پا را تحت تاثیر قرار می‌دهد. ورزش، استراحت و مراجعه به پزشک برای درمان بسیار توصیه می‌شود.

۶ـ دیابت

دیابت

دیابت نوع حاد ممکن است به اعصاب محیطی آسیب برساند. افراد مبتلا در اثر بالا بودن قند خون در مدت طولانی که در نهایت سیستم عصبی را تحت تاثیر قرار می‌دهد، به نوروپاتی دچار می‌شوند.
بیمار به داغی کف پا و دست دچار می‌شود. معمولا داغی هنگام شب شدت می‌گیرد و این امر با ضعف عضلانی همراه است. درمان این بیماری به درمان دیابت شباهت دارد. قند خون باید به‌طور منظم و متناوب کنترل شود.

۷ـ سندرم داغ شدن کف پا

همچنین به سندرم گریرسون-گوپالان معروف است که نوعی آسیب به فیبرهای عصبی پا است. تقریباً عامل مشخصی برای آن وجود ندارد اما این نوع بیماری با دیابت، کمبود ویتامین B، آرتروز روماتوئید، کم‌کاری تیروئید و مشکلات کلیوی در ارتباط است که معمولاً این نوع سندرم ژنتیکی در نظر گرفته می‌شود.
این بیماری با داغ شدن کف پا همراه است و معمولاً این احساس تا زیر زانو وجود دارد. این داغ شدن هنگام شب بیشتر شده و با سوزن سوزن شدن و بی حسی پا همراه است. مکمل ویتامین B، حمام آب سرد و کفش مناسب برای درمان این بیماری توصیه شده است.

دلایل دیگر داغ شدن کف پا

 اعتیاد به الکل

۱ـ کم‌کاری تیروئید
کاهش سطح هورمون‌های تیروئید ممکن است باعث تورم شده و بر روی اعصاب فشار وارد کند که در نهایت به داغی کف پا منجر می‌شود.

۲ـ اعتیاد به الکل
مصرف بیش از حد الکل باعث آسیب دیدن سیستم عصبی شده و منجر به داغی کف پا می‌شود.

۳ـ شیمی درمانی
بعضی از شیمی درمانی‌ها باعث به‌وجود آمدن وضعیتی به نام اریترومایستزیم کف پا (Palmar- Plantar erythrodysesthesia) می‌شوند که قرمزی، تورم و داغ شدن کف پا از علائم آن است.

۴ـ کمبود ویتامین
کمبود ویتامین‌های اساسی از جمله ویتامینB12

۵- ایدز
تقریبا یک سوم افراد مبتلا به ایدز از آسیب عصبی رنج می‌برند که باعث داغ شدن کف پا می‌شود.

۶ـ بیماری‌های مزمن کلیوی
در صورت نقص در عملکرد کلیه و عدم دفع کامل سموم بدن، ممکن است این سموم منجر به داغ شدن کف پا شود.

آیا داغ شدن کف پا نشانه بیماری خاصی است؟

در بیشتر موارد داغ شدن کف پا را نباید مسئله بزرگی درنظر گرفت و باعث نگرانی نیست اما در بعضی موارد امکان دارد این مسئله نشانه‌ای از یک بیماری جدی مانند انعقاد خون یا سکته مغزی باشد. اگر کف پایتان به‌طور ناگهانی شروع به داغ شدن کرد باید برای بررسی عوامل به پزشک متخصص مراجعه کنید.

درمان داغ شدن کف پا

درمان داغ شدن کف پا

با استفاده از روش های خانگی زیر می‌توان داغ شدن کف پا را درمان کرد.
• خوردن سرکه سیب با تنظیم ph بدن راه حلی است برای درمان داغ شدن کف پا.
• شستن پاها با آب سرد به پایین آمدن دمای بدن بسیار کمک می‌کند.
• زرد چوبه به علت کاکامین موجود در آن، باعث تنظیم جریان خون شده و دارای خاصیت ضد التهابی است.
• گیاه شناسان آویشن را برای درمان داغ شدن کف پا مناسب می‌دانند و برای باز کردن رگ هایی که دچار گرفتگی هستند و تنظیم جریان خون توصیه می‌شود.
• زنجبیل به علت داشتن ترکیبات فعال باعث تنظیم جریان خون شده و در نتیجه به پایین‌تر آمادن دمای پا کمک می‌کند.
• ویتامین B3 یا همان نیاسین برای تقویت سیستم عصبی و جریان خون مفید بوده و باعث پایین آمدن دمای کف پای شما می‌شود.
• ماساژ دادن کف پا همراه با روغن نارگیل یا زیتون و یا روغن خردل برای درمان ضعف و بی‌حسی ناشی از داغ شدن کف پا بسیار مفید است.
• ماساژ دادن کف پا
• ورزش کردن نیز با توجه به تنظیم سیستم گردش خون مفید بوده و از اختلالات سیستم عصبی جلوگیری می کند.
صرف نظر از موارد ارائه‌شده، در صورتی که داغ شدن کف پا مستمر و پیاپی اتفاق بیفتد، توصیه می‌شود به بهترین متخصص مراجعه کرده و با انجام آزمایشات مختلف از علت و نحوه‌ی درمان اطمینان حاصل کنید.

تشخيص داغ شدن کف پا

تشخيص داغ شدن کف پا

برای داغ شدن كف پا اغلب علتى احتمالی مانند دیابت وجود دارد که شناسایی آن واجب است. تشخیص داغى كف پاها برای این افراد، به دليل نوروپاتی آسان است و نیازی به آزمایش اضافی نیست.
در معدودی از افراد که به‌طور ناگهانی احساس داغى می‌کنند و رفته‌رفته این حس در آنها شدت می‌یابد، یا دلیل قابل توجیهی براى بروز آن ندارند، ممکن است برای تشخیص صحیح به آزمایش هاى بیشتری نياز باشد.
این آزمایش ها ممکن است موارد زیر را شامل شوند:
• الکترومیوگرافی (EMG) : آزمایش عملکرد عضلات با ثبت فعالیت الکتریکی درون عضلات. برای آزمایش EMG امکان دارد یک کاوشگر (پراب) بر روی پوست قرار بگیرد و یا اینکه یک سوزن وارد عضله كنند.
• مطالعه هدایت عصبی: یک مطالعه هدایت عصبی، توانایی اعصاب در انتقال ضربه‌ها را مورد آزمایش قرار می‌دهد. وقتی یک عصب تحریک شد، پاسخ در عضله کنترل شده توسط آن عصب تخمین زده می‌شود.
• تست‌های آزمایشگاهی: بعضی اوقات انجام ديگر آزمايش‌ها مانند ادرار یا مایعات نخاعی و یا آزمایش خون برای تشخیص علت داغ شدن كف پا توصيه می‌شود. میزان ویتامین را با یک آزمایش خون ساده می‌توان مورد بررسی قرار داد.
• بیوپسی عصبی: تجویز اين تست توسط پزشک به‌ندرت اتفاق می‌افتد. در این تست یک قطعه از بافت عصبی بریده شده و با میکروسکوپ بررسى مى‌شود.


درمورد سیستم عصبی مرکزی و بیماری‌های مربوط به آن چه می‌دانید؟

سیستم عصبی مرکزی (CNS) مغز و نخاع را شامل می‌شود. نخاع توسط ستون فقرات و مغز توسط استخوان جمجمه احاطه شده تا از آسیب‌هی احتمالی به این سیستم جلوگیری شود. طناب نخاعی از پشت مغز در مرکز ستون فقرات آغاز و تا ناحیه‌ی پشت کمر ادامه پیدا می‌کند. نخاع و مغر هر دو در داخل یک غشای سه لایه محفوظ هستند که به آن مننژ (meninge) گفته می‌شود.

متخصصان فیزیولوژی و آناتومی سیستم عصبی مرکزی را مورد مطالعه قرار داده‌اند. با این حال هنوز موارد ناشناسی درمورد آنها وجود دارد.

سیستم اعصاب مرکزی علاوه بر حرکات، افکار، احساسات و خواسته‌های ما، کنترل موارد دیگری مانند ضربان قلب، تنفس، تنظیم دمای بدن، آزاد شدن بعضی از هورمون‌ها و بسیاری از موارد دیگر را برعهده دارد.

عصب بینایی، شبکیه، اپیتلیوم بویایی و اعصاب بویایی، گاهی اوقات به عنوان بخشی از دستگاه عصبی مرکزی در کنار مغز و نخاع قابل رؤیت هستند. به‌این خاطر که آنها به طور مستقیم با بافت عصبی بدون الیاف در ارتباط هستند.

در ادامه بخش‌هایی از سیستم عصبی مرکزی را با جزئیات بیشتر معرفی می‌کنیم:

مغز

مغز

پیچیده‌ترین ارگان و اندام در بدن انسان، مغز است و حدود ۲۰ درصد از انرژی بدن صرف آن می‌شود. قشر مغزی (Cortex) که خارجی‌ترین و بزرگترین بخش مغز است، حدود ۱۵ تا ۳۳ میلیارد نورون را شامل می‌شود که هر یک به هزاران نورون دیگر وصل هستند. در مجموع، مغز انسان از حدود ۱۰۰ میلیارد نورون و ۱۰۰۰ میلیارد سلول نوروگلیا و یا سلول پشتیبان، تشکیل شده است.

در واقع مغز اتاقک کنترل مرکزی بدن ما است و برخی بخش‌های مغز برای انجام عملکرد مناسب، نقش‌های اختصاصی برعهده دارند. با این حال خیلی از عملکردهای پیچیده‌ی منطقی و استدلالی مانند خلاقیت و حل مسئله با همکاری مناطق مختلف در شبکه‌ی مغز امکان‌پذیر است.

مغز انسان به چهار لوب تقسیم می‌شود:

  • لوب گیجگاهی: وظیفه‌ی پردازش اطلاعات حواس ورودی و اختصاص دادن آنها به معانی احساسی را برعهده دارد. این لوب در تنظیم خاطرات بلند مدت نیز دارای نقش است و همچنین برخی از جنبه‌های ادراک زبان نیز به این بخش مربوط است.
  • لوب آهیانه: وظیفه‌ی دریافت و پردازش اطلاعات حسی شامل درک فضایی و لامسه را برعهده دارد.
  • لوب پس سری: جایگاه پردازش تصویری مغز و محل قشر بینایی است.
  • لوب پیشانی: در جلوی مغز، اکثر نورون‌های حساس به دوپامین را شامل می‌شود و حافظه‌ی کوتاه‌مدت، هوشیاری و احساساتی مانند انگیزه به این بخش مربوط هستند.

مناطق مغزی

مناطق مغزی

نگاه جزئی‌تر به برخی قسمت‌های خاص مغز:

  • گره‌ها و یا عقده‌های قائده‌ای: (Basal ganglia) پردازش و کنترل حرکات ارادی و تصمیم‌گیری در مورد فعالیت‌های حرکتی را شامل می‌شود. بیماری‌های تأثیرگذار روی این ناحیه عبارتند از: پارکینسون و هانتینگتون

درصورت مشاهده‌ی این علائم مربوط به بیمار‌های سیستم عصبی مرکزی مراجعه‌ی هرچه زودتر به بهترین متخصص مغز و اعصاب توصیه می‌شود.

  • مخچه: (Cerebellum) وظیفه‌ی پردازش اطلاعات حرکتی را برعهده داشته و همچنین در هوشیاری دارای نقش است. اختلال در حرکت از علائم اولیه‌ی آسیب دیدن مخچه است که به عنوان آتاکسی نیز شناسایی می‌شود.
  • ناحیه ی بروکا (Broca’s area) : بروکا ناحیه‌ای کوچک در سمت چپ مغز (گاهی در افراد چپ دست در سمت راست مشهود است)، در پردازش اطلاعات زبانی بسیار حائز اهمیت است. درصورت آسیب دیدن این ناحیه، قدرت تکلم فرد دچار اختلال می‌شود ولی هنوز قادر به درک درست گفتار می‌باشد.
  • جسم پینه‌ای(Corpus Callosum ) : جسم پینه‌ای، یک دسته‌ی وسیع از الیاف عصبی را شامل می‌شود که وظیفه‌ی اتصال نیم‌کره‌ی چپ و راست مغز را به یکدیگر برعهده دارند. جسم پینه‌ای بزرگترین سازنده‌ی ماده‌ی سفید در مغز می‌باشد که دو نیم کره را به یکدیگر مربوط می‌کند. جسم پینه‌ای در کودکان مبتلا به معلولیت ذهنی از اندازه‌ی عادی کوچکتر است ولی افراد چپ‌دست و موسیقیدان‌ها معمولاً دارای جسم پینه‌ای بزرگتری هستند.
  • بصل النخاع: (Medulla oblongata) در زیر جمجمه ادامه پیدا کرده و در کنترل اعمال غیر ارادی مانند تنفس، استفراغ، عطسه و همچنین حفظ فشار خون ایفای نقش می‌کند.
  • هیپوتالاموس (Hypothalamus) : در بالای ساقه‌ی مغز قرار گرفته و تقریبا به اندازه‌ی بادام است. هیپوتالاموس برخی از نوروهورمون‌ها را ترشح کرده و در کنترل گرسنگی، تشنگی و تنظیم دمای بدن مؤثر واقع می‌شود.
  • تالاموس (Thalamus) : تالاموس که در مرکز مغز جای دارد، اطلاعات حرکتی و حسی را از سراسر بدن دریافت کرده و بعد از پردازش به بخش‌های مربوطه در قشر مغز می‌فرستد. تالاموس در تنظیم هوشیاری و خواب نیز دخالت دارد.

نخاع

نخاع

نخاع در ستون فقرات، در پشت و کمر قرار گرفته و وظیفه‌ی انتقال تمام اطلاعات بین مغز و بدن را برعهده دارد. در مرکز ستون فقرات و از محلی که نخاع و مغز با هم در ارتباطند ۳۱ عصب نخاعی به طناب عصبی وارد می‌شود.

سرتاسر نخاع به اعصاب موجود در سیستم عصبی محیطی، متصل است. این اعصاب وظیفه‌ی انتقال اطلاعات حسی از ماهیچه، پوست، مفاصل و عضلات را برعهده دارند.

دستورات اولیه‌ی صادر شده از مغز، ابتدا به ستون فقرات و نخاع منتقل شده و از آنجا به اندام‌های حسی مانند عضلات، ارسال می‌شود و همچنین اطلاعات حسی از بافت‌های حسی مانند پوست ابتدا به نخاع رفته و از طریق نخاع به مغز انتقال می‌یابد.

نخاع مدارهایی دارد که به‌وسیله‌ی آنها کنترل برخی از پاسخ‌های انعکاسی بدن مانند حرکت غیرارادی بازو و دست هنگام نزدیک شدن به شعله‌ی آتش ممکن می‌شود. مدارهای داخل نخاع و ستون فقرات باعث امکان‌پذیری جنبه‌های پیچیده‌تر حرکت مانند راه رفتن نیز می‌شوند. همچنین اعصاب نخاعی بدون دستور مستقیم مغز، توانایی هماهنگ کردن تمام عضلات لازم جهت راه رفتن را دارد. مثلاً درصورت جدا شدن مغز یک گربه از ستون فقراتش، جوری که ارتباط مغز آن با بدنش به‌کلی از بین برود، با قرار دادن گربه روی تردمیل خواهیم دید که به طور خود به خود شروع به راه رفتن می‌کند. مغز، تنها وظیفه‌ی پردازش شروع و توقف حرکت و یا تغییر مسیر را در هنگام مشاهده‌ی یک شئ مانع، برعهده دارد.

ماده‌ی سفید و خاکستری در سیستم اعصاب مرکزی

سیستم عصبی مرکزی به دو بخش ماده‌ی سفید و ماده‌ی خاکستری تقسیم می‌شود.

به طور کلی، مغز را می‌توان به یک قشر بیرونی از ماده‌ی خاکستری و یک قسمت درونی از ماده‌ی سفید تقسیم کرد. سلول‌های نوروگلیا که وظیفه‌ی حفاظت و پشتیبانی نورون‌ها را برعهده دارند در هر دو نوع بافت وجود دارند. ماده‌ی سفید، شامل دندریت‌ها، آکسون، نوعی سلول پشتیبان می‌شود در حالی که ماده‌ی خاکستری، تشکیل‌شده از نورون (جسم سلولی، آکسون و دندریت ها) است.

اعصاب مغزی

اعصاب مغزی ۱۲ جفت عصب را شامل می‌شود که به طور مستقیم از مغز خارج شده و وظیفه‌ی جمع‌آوری و ارسال اطلاعات بین مغز و قسمت‌های مختلف بدن، به ویژه گردن و سر را برعهده دارد. از این ۱۲ جفت عصب، عصب بینایی و عصب بویایی در قسمت جلویی سر ایجاد می‌شوند که می‌توان آنها را به عنوان بخشی از سیستم عصبی مرکزی در نظر گرفت.

اعصاب بویایی: وظیفه‌ی انتقال اطلاعات بویایی از بخش فوقانی حفره‌ی بینی به حباب‌های بویایی در مغز را برعهده دارد.

اعصاب بینایی: هر عصب بینایی حدوداً دارای ۱٫۷ میلیون رشته‌ی عصبی می‌باشد که اطلاعات بصری را از شبکیه به هسته‌های بینایی در مغز می‌فرستد.

بیماری‌های سیستم عصبی مرکزی

بیماری‌های سیستم عصبی مرکزی

۱- تروما: هرگونه آسیب جسمی و روحی به بدن را تروما می‌نامند. انواع مختلف تروما عبارتند از:

  • مکانیکی
  • الکتریکی
  • حرارتی
  • فشاری
  • شیمیایی

بسته به محل آسیب، علائم از فلج تا اختلالات رفتاری، متفاوت هستند. برخی از این علائم عبارتند از:

  • سردرد شدید و سرگیجه
  • شکستگی جمجمه
  • پارگی پوست
  • غیر قرینگی صورت
  • تکلم نامفهوم
  • خروج خونابه و مایع مغزی نخاعی از گوش و بینی
  • کاهش سطح هوشیاری
  • فلج اندام‌ها

۲- عفونت: عفونت مغزی در هنگام التهاب پرده‌های مغزی و یا نخاعی بروز می‌کند که ممکن است به مرگ ختم شود. برخی از ویروس‌ها و میکروارگانیسم‌ها توانایی حمله به سیستم عصبی را دارند که از آن جمله می‌توان قارچ‌هایی مانند مننژیت کریپتوکوک و آغازیانی نظیر مالاریا و… را نام برد.

بیماری مننژیت، روی پرده‌های پوشاننده‌ی مغز و نخاع (مننژ) تأثیر می‌گذارد. در حالی که بیماری انسفالیت (نوع دیگری از عفونت مغزی) خود مغز را درگیر می‌کند.

برخی از علائم عفونت مغزی عبارتند از:

  • سردرد
  • خواب آلودگی
  • درد و سفتی گردن
  • تهوع
  • تب
  • گیجی
  • خستگی
  • تشنج
  • حساسیت به نور
  • کما
  • کاهش هوشیاری

عفونت

۳- بیماری‌های استحاله‌ای (دژنراتیو): در بیماری‌هایی مانند پارکینسون بعضی سلول‌های تولیدکننده‌ی دوپامین به‌تدریج عملکردشان را کاهش می‌دهند.

علائم بیماری پارکینسون عبارتند از :

  • سفتی عضلات و کندی حرکت بدن
  • لرزش
  • قامت خمیده
  • ضعیف و بم شدن صدا
  • راه رفتن نامتناسب
  • کاهش توانایی ذهنی در موارد پیشرفته
  • اختلال در بلع
  • افسردگی

۴- نقص ساختاری: نواقص ساختاری از شایع‌ترین نمونه‌های نقص مادرزادی محسوب می‌شوند. بعضی از بیماری‌های نقص ساختاری سیستم عصبی عبارتند از:

  • آننسفالی یا تشکیل نشدن بافت عصبی
  • نقص مجرای عصبی
  • فلج مغزی
  • اپینا بیفیدا

۵- تومورها: هردو تومور سرطانی و غشای سرطانی قادر به اثرگذاری روی بخش‌هایی از سیستم عصبی مرکزی می‌باشند.

برخی از علائم وجود تومور مغزی عبارتند از:

  • ضعف و بی حالی
  • از بین رفتن تدریجی بینایی
  • از دست دادن شنوایی یا زنگ زدن گوش
  • دمدمی‌مزاجی و رفتارهای مخاطره‌آمیز
  • از دست دادن تعادل
  • ناباروری

۶- خودایمنی: در بعضی موارد مانند بیماری ام اس، سیستم ایمنی بدن فرد اشتباهاً به سلول‌های سالم خودی حمله می‌کند.

خودایمنی

۷- سکته مغزی : هنگامی که رگ‌های مغزی به هر دلیلی توانایی خون رسانی درست به مغز را از دست دهند، بافت‌های مغزی، با عدم دریافت غذا و اکسیژن روبرو می‌شوند و پس از مدتی سلول‌ها‌ی مغز می‌میرند. دو نوع اصلی سکته مغزی عبارتند از:

ایسکمیک (بسته شدن رگ)

هموراژیک (پاره شدن و خونریزی مغز)

بهتر است پس از مشاهده علائم سکته مغزی به فوق تخصص سکته مغزی مراجعه کنید.

تفاوت سیستم عصبی مرکزی و سیستم عصبی محیطی:

سیستم عصبی محیطی (PNS) بخش‌هایی از سیستم عصبی که در خارج از مغز و نخاع قرار دارد را در بر می‌گیرد. با وجود ارتباط بین دو سیستم عصبی محیطی و مرکزی CNS  جدا از سیستم عصبی محیطی محسوب می‌شود.

بین  CNS و PNS تفاوت های زیادی وجود دارد. یکی از این تفاوت ها اندازه‌ی سلول است.

آکسون های عصبی در CNS ( دریافت کننده‌ی پیام عصبی) بسیار کوتاه‌تر هستند. اندازه‌ی آکسون عصبی در PNS می تواند تا یک متر برسد. (برای مثال، آکسونی که انگشت شست پا را فعال می‌کند.) در حالی که در CNS  آکسون به ندرت از چند میلیمتر بلندتر است.


چرا میگرن در ن بیشتر شایع است و دلیل سردرد هورمونی چیست؟

سردرد هورمونی معمولاً به دلایل مختلفی مانند محرک‌های تغذیه‌ای، ژنتیک و … بروز می‌کنند. در واقع، نوسان‌ سطح هورمون‌ها عامل مهمی در سردرد و میگرن قاعدگی محسوب می‌شود. در دوره‌ی قاعدگی، دوران بارداری و یائسگی سطح هورمون‌ها متغیر هستند. مصرف قرص‌های جلوگیری از بارداری نیز باعث تغییر سطح هورمون‌ها می‌شود.
برای از بین بردن سردرد هورمونی داروها و درمان‌های گوناگونی نیز تجویز می‌شود. هرچند این مشکل به‌طور معمول پس از دوران بارداری و یا رسیدن به یائسگی برطرف می‌شود. در ادمه‌ی این مقاله درمورد علائم سردردهای هورمونی و روش‌های درمان سردرد هورمونی اطلاعات بیشتری ارائه شده است.

دلایل سردرد هورمونی

عموماً سردردها با استروژن یا هورمون نه در ارتباط هستند. مخصوصاً انواعی از آن مانند میگرن. استروژن وظیفه کنترل موادی شیمیایی در مغز را برعهده دارد که روی حس درد تأثیر می‌گذارند. هر میزان افت در سطح استروژن، محرکی برای سردرد محسوب می‌شود.
دلایلی که باعث تغییر سطح هورمون‌ها می‌شوند، عبارتند از:
۱ـ چرخه‌ی قاعدگی
درست پیش از شروع ، سطح استروژن و پروژسترون به پایین‌ترین حد خود می‌رسد.
۲ـ بارداری
در دوران بارداری سطح استروژن بالا می‌رود. بسیاری از ن در دوران بارداری سردردهای هورمونی را تجربه نمی‌کنند. با این حال، برخی از ن در اوایل بارداری به سردرد هورمونی دچار می‌شوند و پس از گذشت ۳ ماه، از این دردها نجات می‌یابند. بعد از زایمان نیز سطح استروژن به‌سرعت پایین می آید.
۳ـ قبل از یائسگی و دوران یائسگی

قبل از یائسگی و دوران یائسگی
در دوران قبل از یائسگی برای برخی از ن، نوسان سطح هورمون‌ها با سردرد همراه می‌شود. دو سوم از نی‌ که از میگرن رنج می‌برند، ادعا می‌کنند که با شروع دوران یائسگی علائم سردرد در آنها از بین می‌رود. البته گاهی سردردها در دوران یائسگی رو به وخامت می‌روند.
۴ـ قرص‌های جلوگیری از بارداری و درمان جایگزین هورمونی
این قرص‌ها و درمان‌ها در سطح هورمون‌ها نوساناتی به‌وجود می‌آورند. نی که به‌علت تغییرات هورمونی به میگرن و سردرد هورمونی دچار می‌شوند، در مدت مصرف این قرص‌ها و در طول هفته‌ی آخر چرخه، حملات میگرنی را تجربه می‌کنند.
۵ـ سایر عوامل مؤثر در سردردهای هورمونی
• ژنتیک و وراثت نیز در ایجاد میگرن‌های مزمن مؤثر هستند.
• علاوه بر نوسان سطح هورمون‌ها دلایل دیگری نیز باعث سردرد می‌شوند:
• خواب خیلی زیاد یا خیلی کم
• نخوردن برخی از وعده‌های غذایی
• تغییرات ناگهانی آب و هوا
• صدا، بو یا نور شدید
• مصرف زیاد کافئین یا ترک مصرف آن
• مصرف نوشیدنی‌های الکلی، به‌ویژه شراب قرمز
• مصرف گوشت‌های فرآوری‌شده، ماهی دودی و سوسیس‌های نیمه‌آماده
• استرس
• مصرف پنیرهای قدیمی، یعنی پنیرهایی که بیش از ۶ ماه از تاریخ تولید آنها گذشته باشد.
• مصرف مونوسدیم گلوتامات که یک نوع عطر و طعم‌دهنده‌ی غذایی است
• محصولات سویا
• شیرین‌کننده‌های مصنوعی

علائم سردردهای هورمونی

علائم سردردهای هورمونی

سردرد و میگرن، شایع‌ترین نشانه‌ی سردرد هورمونی می‌باشد. البته برخی از ن تجربه‌های متفاوتی دارند. این علائم متفاوت به پزشک متخصص در تشخیص سردرد هورمونی کمک می‌کند. میگرن‌های هورمونی یا قاعدگی، به میگرن‌های عادی شباهت دارند و یا به‌شکل میگرن‌های توأم با اختلالات حسی-بینایی (میگرن اورا) بروز می‌کنند یا به‌شکل ساده و بدون نشانه‌های میگرن اورا.

میگرن مشکلی تکان‌دهنده و خفقان‌آور است که از یک طرفِ سر شروع شده و باعث بروز مشکلاتی مانند حالت تهوع یا استفراغ و حساسیت به نور و صدا می‌شود.
دیگر علائم سردردهای هورمونی عبارتند از:
• خستگی
• ازدست‌دادن اشتها
• دردهای مفصلی
• آکنه
• ایجاد ناهماهنگی در بدن، مانند اختلال در پلک زدن، اختلال تکلم و…
• یبوست
• میل به مصرف الکل، نمک یا شکلات
• کاهش ادرار

درمان سردرد هورمونی

شروع کردن هرچه زودتر درمان، شانس بهبودی را افزایش می‌دهد. این روش‌ها می‌توانند مؤثر واقع شوند:
• مصرف مقدار زیادی آب برای هیدراته ماندن بدن
• درازکشیدن و استراحت در اتاقی ساکت و تاریک
• قراردادن پارچه‌ی خنک یا کیسه‌ی یخ روی سر
• تنفس عمیق یا سایر تمریناتی که باعث آرامش می‌شوند
• ماساژدادن قسمتی از سر که درد می‌کند
بیوفیدبک، نیز قادر است به بیمار کمک کند تا شیوه‌ی آرام‌کردن ماهیچه‌های خاصی از بدن را یاد گرفته و در نتیجه باعث کاهش تعداد و شدت درد در سردردهای هورمونی شود. تجویز مکمل‌های منیزیم توسط پزشک نیز می‌تواند راهگشا باشد. این مکمل‌ها برای کاهش شدت سردرد مفید هستند. کاهش استرس‌ و اضطراب نیز از سردرد یا حمله‌های میگرنی جلوگیری می‌کند.

درمان سردرد هورمونی با مصرف دارو

درمان سردرد هورمونی با مصرف دارو

برخی داروها در کوتاه‌مدت دارای اثرات درمانی بسیاری هستند. این داروها در زمان آغاز سردرد یا حمله‌ی میگرنی باید مصرف شوند و دارای دو نوع هستند.
• داروهای ضدالتهاب بدون استروئید (NSAIDs) که بدون نسخه تجویز می‌شوند، مانند ایبوپروفن.
• تریپتان که برای درمان میگرن استفاده می‌شود وباعث کاهش شدت حمله‌های میگرنی می‌شوند.
روش‌های پیشگیری با دارودرمانی برای نی که به‌طور دائمی سردردهای هورمونی را تجربه می‌کنند، می‌تواند مؤثر باشد. این داروها، یا باید روزانه مصرف شوند یا قبل از شروع چرخه‌ای که احتمال شروع سردردهای هورمونی در آن وجود دارد. شیوه‌ی کار داروها به این شکل است:
• ضدانعقاد
• مسدودکننده‌ی گیرنده‌ی آدرنرژيک بتا (بتا بلاکرها)
• داروهای ضدافسردگی
• مسدودکننده‌های کانال کلسیم

هورمون‌درمانی برای درمان سردرد هورمونی

درصورت عمل نکردن درمان‌های جلوگیری‌کننده، احتمالا پزشک به‌ هورمون‌درمانی رو می آورد. ممکن است پیگیری درمان به‌صورت چسب‌های درمانی (پَچ) یا مصرف روزانه‌ی قرص انجام شود. قرص‌های ضدبارداری نیز برای متعادل کردن هورمون‌ها و کاهش سردردهای هورمونی کاربردی هستند.
پزشک با توجه به مشکل شما دارودرمانی را با دُز مصرفی استروژن کمتر در جهت کاهش علائم شروع می‌کند. برای برخی از ن، استفاده از بسته‌ی قرص کنترل و پیشگیری از بارداری بعدی توسط پزشک تجویز می‌شود، به‌این صورت که مصرف بسته‌ی بعدی قرص‌های پلاسیبو (دارونما) بدون هورمون به‌منظور پیش‌گیری از بارداری در هفته‌ی آخر قطع می‌شود. این شیوه درمان معمولاً برای ۳ تا ۶ ماه در یک دوره توصیه می‌شود و کاهش حمله‌ها را در پی دارد.

درمان سردرد در دوران بارداری یا شیردهی

درمان سردرد در دوران بارداری یا شیردهی

اگر باردار هستید یا در دوران شیردهی به سر می‌برید و یا به بچه‌دار شدن فکر می‌کنید، درباره‌ی مصرف دارو لازم است با پزشک م داشته باشید. برخی از داروهای سردرد می‌توانند در رشد جنین اختلال به وجود بیاورند. در این مواقع داروها و روش‌های جایگزین توسط پزشک تجویز می‌شود.

درمان سردرد قبل از دوره‌ی یائسگی یا در طول آن

درصورت استفاده از درمان جایگزینی هورمون و افزایش سردرد، برای ایجاد تعادل در دُز مصرفی لازم است با پزشک م داشته باشید. چسب‌های (پَچ) استروئیدی باعث ثبات و کاهش دُز استروژن می‌شوند و می‌توانند باعث کاهش شدت و بسامد سردردهای هورمونی شوند.

جلوگیری از سردرد هورمونی

اگر عادت ماهیانه‌ی منظمی دارید، پزشک درمان‌های پیشگیرانه برای شما تجویز می‌کند. درمان‌هایی که از چند روز قبل از عادت ماهیانه آغاز شده و تا بیش از ۲ هفته ادامه دارند. در برخی مواقع مصرف روزانه‌ی داروها لازم است. بهتر است رژيم غذایی، روند و برنامه‌ی عادت ماهیانه، خواب و تمرینات ورزشی‌تان را یادداشت کنید. این پیگیری باعث می‌شود محرک‌های ایجاد سردرد را بهتر شناسایی کنید.
در صورت مصرف قرص‌های جلوگیری از بارداری، از پزشک خود درباره‌ی موارد زیر سؤال کنید:
• آیا می‌توانم از درمان فاقد پلاسیبو یا پلاسیبوی آن اندک استفاده کنم؟
• آیا می‌توانم در روزهای تعیین‌شده برای مصرف پلاسیبو از چسب‌های استروژنی استفاده کنم؟
• آیا می‌توانم قرص‌هایی با دُز کمتر استروژن مصرف کنم؟
• آیا می‌توانم قرص‌های شیردهی را جایگزین سایر روش‌های دارودرمانی کنم؟
• آیا می‌توانم قرص‌هایی با دُز کم‌ استروژن را جایگزین مصرف پلاسیبو کنم؟
اگر اخیراً قرص‌های ضدباردای مصرف نکرده‌اید، از پزشک‌تان بپرسید مصرف آنها میزان سردردهای هورمونی را کم می‌کند یا خیر.

عوارض جانبی و علائم هشدار دهنده

افسردگی

افرادی با تجربه‌ی میگرن، بیشتر ریسک ابتلا به اختلال‌های زیر را دارند:
• افسردگی
• اضطراب
• اختلال خواب
امکان بروز این اختلالات برای نی که سردردهای هورمونی متداوم یا میگرن‌های قاعدگی را تجربه می‌کنند، نیز وجود دارد. مصرف قرص‌های ضدبارداری و استروژن برای بیشتر ن خطری ندارد؛ اما همچنان به میزان بسیار بسیار اندکی باید احتمال سکته‌ مغزی یا ه‌شدن خون را پیش‌بینی کرد. ن دارای فشار خون بالا یا سابقه‌ی سکته‌ مغزی در خانواده، بیشتر در خطر هستند. در صورت بروز این مشکل، مراجعه به پزشک فوق تخصص سکته مغزی توصیه می‌شود.
درصورت مواجهه با سردردی ناگهانی و شدید، هرچه زودتر باید به فوریت‌های پزشکی مراجعه کنید. در کل احتمال بروز این علائم وجود دارد:
• گرفتگی گردن
• سرگیجه
• تنگی نفس
• خارش و تحریک پوستی
• کاهش بینایی


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ایرسان آموزش موشن گرافیک گلشن یاد آشپز ایرانی گردشگری سلامتی و تندرستی ghjkl قلب من چه می گوید؟ دیجیتالی نرم افزار رستوران و فست فود سپند